۸ تکنولوژی دوستداشتنی که در دهه ۲۰۱۰ به تاریخ پیوستند









ديجياتو/ تکنولوژي حداقل در تئوري همواره در حال دستيابي به تکامل و پيشرفت است و اين يعني تکنولوژيهاي قديمي گاهي بايد کنار بروند تا راه براي چيزهاي تازه باز شود. برخي از اوقات، گجتهاي بينقص يا سرويسهايي که هنوز به خوبي کار ميکنند کنار گذاشته ميشوند و به تاريخ ميپيوندند. برخي ديگر از اوقات هم بايد بپذيريم که دوران طلايي يک تکنولوژي خاص به پايان رسيده و به سختي با آن خداحافظي ميکنيم.
اگر بخواهيم به صحبت راجع به تمام تکنولوژيهايي بپردازيم که طي دهه گذشته به فراموشي سپرده شدند، ميتوان يک قبرستان کامل را با آنها پر کرد. در عوض اين مقاله را اختصاص دادهايم به ستارههاي دنياي تکنولوژي که درست تا پيش از کنار گذاشته شدن، ميدرخشيدند.
MP3 پليرها - آيپاد و زون
وقتي فرمت فايل امپي۳ با آيپاد اپل تلاقي کرد، شيوه گوش سپرده ما به موسيقي هم دچار تغيير شد. مردم قبلا کاستهاي قابل حمل يا سيدي پليرهايي داشتند که آنقدرها هم قابل حمل نبودند و اگر ميخواستيد به آلبوم يا گلچين مشخصي گوش بدهيد، بايد آنها را با خود حمل نيز ميکرديد. آيپاد به اپل کمک کرد که در مسير فتح جهان گام بردارد، آن هم با همراهي نرمافزار آيتونز. به ناگاه، مردم ميتوانستند به آساني پليليست بسازند و صدها، و بعدتر هزاران، ترک موسيقي در جيب داشته باشند.
از طرف ديگر، اشتراکگذاري و دانلود موسيقي هم آسانتر از هميشه شد. مايکروسافت چند سال زودتر از اپل سعي کرد با Zune در مسيري مشابه قدم بگذارد، اما تکنولوژي اين کمپاني در سال ۲۰۰۹ به تاريخ پيوست. آيپاد جهان را دگرگون کرد و بنابراين اندکي خندهدار بود که نوآوري بزرگ بعدي اين شرکت، يعني آيفون، همان ديوايسي بود که شروع به زدن ميخ بر تابوت امپي۳ پليرها کرد. با گسترش سرويسهاي استريم موسيقي مانند اسپاتيفاي و همهفنحريفي موبايلهاي هوشمند، ديگر واقعا هيچکس نيازي به امپي۳ پليرها نداشت. خود فرمت امپي۳ هم در سال ۲۰۱۷ نابود شد، بعد از اينکه شرکت سازندهاش، يعني Fraunhofer Insitute برنامه فروش لايسنس خود را متوقف کرد.
پيامرسانهاي فوري - AOL، اماسان، بيبيام، ياهو
اگر در اواخر دهه ۹۰ يا اوايل دهه ۲۰۰۰ ميلادي نوجوان بوده باشيد، احتمالا ساعات بسيار زيادي را صرف چت با دوستان خود از طريق MSN Messenger يا AIM (مخفف AOL Instant Messenger) يا ياهو مسنجر کردهايد. در آن زمان چت متني پديدهاي نسبتا تازه بود و هيچوقت راحتتر از آن نتوانسته بوديم به صورت آنلاين مکالمه کنيم. اندکي بعد BBM (يا BlackBerry Messenger) پيامرساني فوري، تماسهاي صوتي و حتي تماسهاي ويديويي را به موبايل آورد، امکان برقراري چتهاي گروهي فراهم شد، ميتوانستيد لوکيشنتان را به اشتراک بگذاريد و انبوهي قابليت ديگر که تا همين امروز کپيبرداري ميشوند.
اين پيشروها در حوزه پيامرساني، به مرور زمان جايشان را به سرويسهاي جديدتر و بهتر دادند. مايکروسافت با خريد اسکايپ در سال ۲۰۱۲ به کار MSN پايان داد، ورايزن AOL را در سال ۲۰۱۵ خريد و سپس سرويس AIM را در سال ۲۰۱۷ متوقف کرد و سرورهاي ياهو مسنجر هم در سال ۲۰۱۸ خاموش شد. با کاهش محبوبيت موبايلهاي بلکبري، ديگر فضايي براي BBM باقي نماند، اما در سال ۲۰۱۳ شاهد عرضه آن روي اندرويد و iOS بوديم. اين اپليکيشن کماکان براي مشتريان سازماني کار ميکند، اما ورژن مصرفکنندگانش در ماه مه ۲۰۱۹ از کار افتاد.
استيم کنترلر، استيم لينک و استيم ماشينز
وقتي شرکت ولو از موفقيت بينظير خود به عنوان توسعهدهنده بازي Half-Life استفاده کرد تا وارد صنعت نشر بازي از طريق پلتفرم «استيم» شود، اساسا به دست کاري غافلگيرکننده زد و پيروزي، تضمين شده بود. اما موفقيت توزيع ديجيتالي بازيها بزرگتر از آنچيزي بود که هرکسي ميتوانست تصورش را کند و بازيسازان يکي پس از ديگري به استيم آمدند تا از مزاياي بالقوه آن مانند کاهش دردسرهاي فروش بازي برخوردار شوند. ولو که احتمالا با موفقيت استيم طمعکارتر از هميشه شده بود، تصميم گرفت دنياي کنسول را نيز به تصاحب خود درآورد و از ديوايسهايي به نام استيم ماشين رونمايي کرد.
استيم ماشين کتابخانه کامل بازيهاي کامپيوتر شما را به اتاق پذيرايي ميبرد و ميان پيسي و کنسول پل ميزد. اما مشخص شد که در شش ماه نخست، تنها ۵۰۰ هزار دستگاه به فروش رفته و بنابراين علاقهمند باقي نگه داشتن توليدکنندگان سختافزار مانند Alienware و Zotac سختتر از آن چيزي که بايد بود. اما ولو يک ايده عالي ديگر هم داشت: چه ميشود اگر بتوانيد بازيهاي پيسي را روي تلويزيون اتاق پذيرايي استريم کنيد؟ Steam Link دقيقا قرار بود چنين کاري کند. و براي اينکه اين پيشنهاد وسوسهکنندهتر شود، يک استيم کنترلر کاملا قابل شخصيسازي هم داشتيم. اگرچه برخي به تحسين طراحي سختافزار ولو پرداختند، اما در مجموع نظرات آنقدرها مثبت نبود و ولو نتوانست سهمي از بازاري که در تصاحب سوني و مايکروسافت بود به دست آورد. ولو حتي قيمت باندلهاي سختافزاري را کاهش داد، اما شرايط تغيير نکرد. آخرين کنترلرهاي استيم به قيمت ناچيز ۵ دلار فروخته شدند و ولو هم توليدشان را در سال ۲۰۱۹ متوقف کرد.
تلويزيونهاي پلاسما
وقتي تلويزيونهاي تخت از راه رسيدند تا جايگزيني براي تلويزيونهاي بزرگ و مکعبي شکل CRT شوند، دوان دوان به استقبالشان رفتيم. نمايشگرها بزرگتر شدند، کيفيت تصوير افزايش يافت و به نظر ميرسيد که تلويزيونهاي جديد به صورت همزمان هم فضاي کمتري اشغال ميکردند و هم انرژي کمتري مصرف. نبرد بر سر نمايشگر اتاق پذيرايي شما نيز در دو جبهه دنبال ميشد: پلاسما يا LCD/LED. اگر به دنبال بهترين کيفيت تصوير ممکن بوديد، بايد پلاسما را انتخاب ميکرديد که مشکيهاي عميقتر، زواياي ديد بهتر، پردازش سريعتر و کنتراست و رنگهاي بهتر داشت.
اگرچه تلويزيونهاي LCD يا LED روشنايي بيشتري داشتند و انرژي کمتري مصرف ميکردند، تنها بهترين تلويزيونهاي LED بازار بودند که ياراي رقابت با تلويزيونهاي پلاسما را از نظر کيفيت تصوير داشتند. بنابراين چرا توليد تلويزيونهاي پلاسما در سال ۲۰۱۴ پايان يافت؟ عمدتا به خاطر اينکه توليد انبوه به کاهش قيمت تلويزيونهاي LED منجر شد و پاناسونيک که اصليترين توليدکننده تلويزيونهاي پلاسما بود مزاياي خود در بازار را از دست داد. درست مانند Betamax، پلاسما از تکنولوژياي ضعيفتر شکست خورد و تنها با ظهور OLED بود که به کيفيت تصوير بهتري نسبت به پلاسما دست پيدا کرديم.
بيطرفي شبکه
ايده پشت بيطرفي شبکه يا Net Neutrality اينست که با هرآنچه در اينترنت يافت ميشود بايد برخورد مساوي داشت. اين يعني فارغ از اينکه ميخواهيد به کدام وبسايت دسترسي پيدا کنيد، همواره بايد سرعتي يکسان از تامينکننده خدمات اينترنت خود دريافت کنيد. هنوز مشخص نيست که مرگ بيطرفي شبکه چه معنايي خواهد داشت، اما اين اتفاقي بود که در ماه ژوئن ۲۰۱۸ رقم خورد. رگولاتوري FCC در آمريکا به لغو قوانيني پرداخت که کمپانيها را از دريافت هزينههاي مختلف از توليدکنندگان محتوا يا کاهش سرعت دسترسي کاربران به برخي سايتها و سرويسها منع ميکرد و بنابراين اپراتورها و تامينکنندگان خدمات اينترنت حالا ميتوانند رقبا را به چالش بکشند يا سرعت اينترنت را براي سرويسهاي شريک افزايش دهند. اکثر تامينکنندگان خدمات اينترنت در ابتدا ميگفتند که به قواعد اينترنت آزاد پايبند باقي ميمانند، اما اين موضوع کاملا به خودشان بستگي دارد. اما آنچه قطعا به مرور زمان اتفاق خواهد افتاد، مسدود شدن تورنتها و اشتراکگذاري فايلهايي است که به زعم آنها غير قانوني هستند.
کينکت مايکروسافت
کينکت که ورژن نخست آن در سال ۲۰۱۰ عرضه شد و ورژن دومش همراه با کنسول ايکس باکس وان، يک سيستم دوربين مادون قرمز پيشرفته و هوشمندانه بود که از طريق چند سنسور و يک ميکروفون ميتوانست شما را شناسايي کند، حرکات بدنتان را پايش کند و به فرمانهاي صوتي پاسخ دهد. اين دستگاه همراه با چند بازي احمقانه و خانوادگي عرضه شد که از شما ميخواستند در مرکز اتاق هال فضا را خالي کنيد و به پريدن يا تکان دادن دستهايتان مشغول شويد.
بازيهاي کينکت مشخصا به دنبال رقابت با کنسول Wii نينتندو بودند که جهان بازيهاي کژوال را تصاحب کرده بود، اما تلاش مايکروسافت ناکام بود. بازيها نااميدکننده ظاهر شدند، کاربران با گليچهاي مختلف سر و کله ميزدند و بايد ۲ الي ۳ متر از تلويزيون فاصله ميگرديد تا کينکت به خوبي کار کند. سختافزار کينکت مشخصا جلوتر از زمان خود بود، اما مايکروسافت هيچوقت نتوانست بازياي براي آن بسازد که خريد سنسور را ضروري کند. وقتي روند فروش کنسولهاي ايکس باکس وان بدون کينکت در سال ۲۰۱۴ آغاز شد، مشخصا مايکروسافت داشت بيخيال پروژه جاهطلبانهاش ميشد و در سال ۲۰۱۷ نيز توليد اين دستگاه را کاملا متوقف کرد.
گوگل پلاس
گوگل که به راهاندازي سرويسها و گاه محصولات مختلف و سپس کنار گذاشتنشان معروف است، قبرستاني پر از ايدههاي جالب دارد. گوگل ريدر، گوگل باز، گوگل گلس، پروژه آرا، نکسوس پلير، کرومکست آديو، اينباکس باي جيميل، پروژه تانگو، گوگل ناو، پيکاسا، گوگل ويو، گوگل گاگلز و گوگل ديدريم تنها برخي از آن پروژهها هستند و اين ليست ميتواند همينطور ادامه پيدا کند. اما ميتوان بحث کرد که بزرگترين شکست گوگل طي دهه ۲۰۱۰ با گوگل پلاس رقم خورد: تلاش اهالي ساکن مانتين ويو براي ساخت شبکهاي اجتماعي که فيسبوک را به چالش ميکشيد.
گوگل پلاس که در سال ۲۰۱۱ عرضه شد، نخستين ماجراجويي گوگل در جهان شبکههاي اجتماعي نبود، اما به نظر بزرگترين تلاش آنها براي کسب موفقيت در اين حوزه ميرسيد. در گوگل پلاس ميتوانستيد از طريق Circleها مردم را درون دستهبنديهاي مختلف قرار دهيد، به صفحات سازماني سر بزنيد، به سراغ جوامع مربوط به تاپيکهاي مختلف برويد و چيزهايي از اين دست. در ابتدا به نظر با پديدهاي مهم و موفق روبهرو بوديم و تعداد کاربران هر روز افزايش يافت، اما بعد مشخص شد که انگيجمنت کاربران بسيار پايين بود و افرادي که ثبت نام ميکردند، معمولا ميخواستند به سرويسي ديگر از گوگل دسترسي پيدا کنند و علاقهاي به گوگل پلاس نداشتند. بازطراحي شبکه اجتماعي و جدا کردن قابليتهاي بنيادين گوگل پلاس و ارائه آنها در قالب اپليکيشنهاي جداگانه هم کمک چنداني به مشکل نکرد و گوگل به کار سرويس خود در سال ۲۰۱۹ پايان داد.
ويندوز فون
در ابتداي دهه ۲۰۱۰ ميلادي، مايکروسافت فشاري شديد روي خود احساس ميکرد. آيفون اپل جهان را درنورديده بود، اندرويد داشت هر روز نظر توليدکنندگان بيشتري را به خود جلب ميکرد و ويندوز موبايل داشت از هستي ساقط ميشد. مايکروسافت به سختي ميتوانست سهم خود از بازار موبايلهاي هوشمند را حفظ کند و زمان کاري تازه رسيده بود. به اين ترتيب ويندوز فون ۷ از راه رسيد که ظاهري جاهطلبانه داشت و کاشيهايي قابل شخصيسازي و انبوهي از سرويسهاي مختلف در هاب آن تعبيه شده بود.
همه عاشق استايل اين سيستم عامل شدند که تاثيري بزرگ روي طراحي رابط کاربري گذاشته بود، اما ويندوز فون هيچوقت نتوانست از نظر کيفيت و کميت اپليکيشنهايش، با دو رقيب بزرگتر همگام شود. وقتي مايکروسافت ويندوز فون ۸ را عرضه کرد، سهم از بازار افزايش يافت، اما برخي مشتريان وفادار عصباني بودند که نميتوانستند ديوايس مبتني بر ويندوز فون ۷ خود را به سيستم عامل جديد بهروزرساني کنند. تا سال ۲۰۱۴ آمار فروش کاهش يافته بود و توليدکنندگان سرشناس هم بيش از پيش روي اندرويد تمرکز ميکردند. اوج موفقيت ويندوز فون در سال ۲۰۱۳ حاصل شد که سهمي ۳.۴ درصدي از بازار داشت. نوکيا يکي از معدود کمپانيهايي بود که به ساخت موبايلهاي ويندوز فون ادامه ميداد و موفقيتي نسبي داشت. سپس مايکروسافت اين شرکت فنلاندي را خريد تا خود شروع به توليد موبايل کند - اين کار هم نتيجه نداد. مايکروسات سعي کرد با ويندوز ۱۰ موبايل در سال ۲۰۱۵ شروعي تازه داشته باشد، اما کار براي اين سيستم عامل هم در سال ۲۰۱۷ به پايان رسيد.