پیش بینی اندیشکده بروکینز؛ چال جدی چین با ترامپ
خبرآنلاین/ چین در حال ورود به توسعه زیرساختها، انرژیهای جدید و پاک، اقتصاد دیجیتال و هوش مصنوعی در خاورمیانه است و در عین حال استراتژیهای خود مانند طرح کمربند و جاده را با طرحهای جدید خاورمیانه مانند چشم انداز 2030 عربستان سعودی همسو میکند.
یون سان پژوهشگر اقتصاد و توسعه جهانی و عضو غیرمقیم اندیشکده بروکینگز در یادداشتی استراتژی چین در خاورمیانه طی چهار سال آینده را پیش بینی کرده که در فرازهایی از آن آمده است:
چالش استراتژی چین و حضور این کشور در خاورمیانه در دوران ریاست جمهوری ترامپ افزایش خواهد یافت. تا سال ۲۰۲۹، این منطقه همچنان سنگ بنای امنیت انرژی چین خواهد بود، که این امر برای پکن را ضروری می سازد تا نقش، حضور و نفوذ خود را در منطقه برای محافظت از منافع ملی حیاتی خود افزایش دهد. چین به تنوع بخشیدن به روابط اقتصادی خود با منطقه ادامه خواهد داد و فراتر از حوزه سنتی انرژی، با ورود به گذار انرژی و اقتصاد دیجیتال و جستجوی خریداران برای صادرات فناوری پیشرفته جلو خواهد رفت.
در نتیجه جنگ در غزه، روابط چین با کشورهای کلیدی منطقه، به طور قابل پیش بینی، دوره ای از تنظیم را پشت سر خواهد گذاشت. این امر به ویژه در مورد اسرائیل صادق است، زیرا روابط چین و اسرائیل بیشترین آسیب را به دلیل بحران غزه متحمل شده است. چین با پیروی از شعار دیپلماسی متوازن خود، مشتاق به ایجاد روابط عمیق تر با ایران و عربستان سعودی خواهد بود و می تواند در جهت تقویت توانایی ایران در منطقه کمک کند. چین خود را به عنوان نوعی صلح طلب منطقه ای جدید می بیند و احتمالاً قصد دارد نقش بزرگتری را در میانجیگری بین گروه های مختلف فلسطینی و بازسازی غزه ایفا کند. پیشنهاد "معماری امنیتی جدید در خاورمیانه" ویژگی برجسته تری در سیاست چین در قبال منطقه بین سال های ۲۰۲۵ تا ۲۰۲۹ خواهد بود.
همه اینها پیامدهای مهمی برای دولت آینده ترامپ دارد. از آنجایی که انتظار میرود دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب از امنیت اسرائیل حمایت کند، برای عادیسازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل فشار بیاورد و ایران را با تحریمهای بیشتر تحت فشار قرار دهد، چین فعالانه برای بهرهبرداری از سیاست ایالات متحده و پیشبرد منافع و نفوذ خود در منطقه تلاش خواهد کرد. بحران غزه نمونه بارز این است که چگونه چین از موقعیت واشنگتن برای تضعیف رهبری منطقه ای و اعتبار ایالات متحده استفاده کرده است. واشنگتن می تواند مطمئن باشد که چین آماده است تا این کار را برای چهار سال آینده ادامه دهد. این بدان معناست که سیاست خاورمیانه ای دولت ترامپ باید شامل پاسخی باشد یا برای مسئله اجتناب ناپذیر وضعیت فلسطین و مسئله راه حل دو دولتی، چشم اندازی ارائه کند. فقدان آن تنها توانایی چین را برای ایفای نقش حامی و مدافع مردم فلسطین تقویت می کند و در نتیجه نفوذ پکن و روابط آن با جهان اسلام را تقویت می کند.
روابط اقتصادی رو به رشد و متنوع چین با خاورمیانه به طور مستقیم نقش سنتی و رهبری ایالات متحده را به چالش خواهد کشید. خلأ یک استراتژی تعامل اقتصادی قوی فراتر از موضوع نفت همیشه در کتاب سیاست منطقه ای ایالات وجود داشته است. در حالی که منطقه آینده اقتصادی خود را تصور می کند و برای تنوع بخشیدن به رشد اقتصادی خود برنامه ریزی می کند، ایالات متحده قطار را از دست خواهد داد و اگر نتواند به تقاضای منطقه برای صنایع فناوری و منابع انرژی جدید پاسخ دهد، میدان را به چین خواهد سپرد. همکاری های فناوری چین با کشورهای خاورمیانه، به ویژه در زمینه های اقتصاد دیجیتال و زیرساخت، چالش فوری برای توانایی ایالات متحده در پیشبرد امنیت و سایر همکاری ها در منطقه خواهد بود. دولت ترامپ می تواند با شرکت های بخش خصوصی آمریکا همکاری کند تا گزینه های جایگزین برای فناوری ها و محصولات چینی را به کشورهای خاورمیانه ارائه دهد.