تلگراف آنلاین: راهی برای زنده ماندن در غزه باقی نمانده

فارس/پایگاه خبری تلگراف آنلاین با اشاره به اینکه چیزی در غزه برای خوردن باقی نمانده است گزارش داد که اندک راههای باقیمانده برای زنده ماندن هم رو به اتمام است.
پایگاه خبری تلگراف آنلاین در گزارشی درباره قحطی و گرسنگی در غزه نوشت، وقتی نور برده و هبه العرفان پدر و مادر فلسطینی شادیا دخترشان به دنیا آمد، غذا آنقدر کم بود که العرقان، ۲۵ ساله، تقریباً هیچ شیری برای نوزاد نداشت. حالا فقط برای آرام کردن شادیا او را در آغوش میگیرد و شیر میدهد، با اینکه میداند احتمالاً چیزی بیرون نمیآید.
این همان وضعیتی بود که در مورد جهاد، پسرشان که دو هفته پس از آغاز جنگ در ۲۰۲۳ به دنیا آمد، نیز تجربه کرده بودند. تلاشهای روزافزون آنها برای پیدا کردن غذا، زمانی که جهاد ششماهه بود، در گزارشی از نیویورک تایمز در آوریل ۲۰۲۴ درباره کودکان دچار سوءتغذیه در غزه شرح داده شده بود.
اما حالا آنها دو نوزاد برای زنده نگه داشتن دارند، در زمانی که اسرائیل تقریباً تمام کمکهای بشردوستانه به غزه را برای حدود سه ماه مسدود کرده بود ۸۰ روز محاصره کامل از ماه مارس آغاز شده بود. اسرائیل از ماه مه اندکی از این محاصره را کاهش داد، اما تنها مقدار اندکی کمک وارد شده است.
سیستم سنتی توزیع کمک سازمان ملل فروپاشیده است؛ غارت و درگیری مسیرهای امن را برای کامیونهای کمک بسته است، و سیستم جدیدی که با حمایت اسرائیل راهاندازی شده، در هرجومرج و خشونت فرو رفته و بسیاری آن را صرفا نمایشی میدانند. با وجود اینکه گروه برگزارکننده میگوید تاکنون نزدیک به ۹ میلیون وعده غذا توزیع کرده، سازمان ملل میگوید این مقدار بسیار کمتر از نیاز جمعیت دو میلیونی غزه است. تأمین امنیت این مراکز توزیع جدید را پیمانکاران خصوصی آمریکایی بر عهده دارند، اما نیروهای ارتش اسرائیل نیز در اطراف محل مستقر هستند.
شادیا با وزن ۲ کیلو و ۲۸ گرم به دنیا آمد، ضعیفتر و کوچکتر از برادرش. یک ماه بعد تنها ۲۰۰ گرم وزن اضافه کرده بود. والدینش میگویند او هنگام شیر خوردن از شیشه هم معمولاً فقط نیمی از تنها بطری شیرخشکی که از گروههای کمک میگیرند، میخورد. العرقان باقیمانده شیر را مینوشد، به این امید که مواد مغذی آن به او کمک کند شیر تولید کند.
العراقان میگوید: «تولدش بیشتر از اینکه خوشحالم کند، مرا نگران کرد. تاریخ دارد تکرار میشود، اما این بار با دختر کوچکم.»
در اواسط ماه مه، وقتی العرقان پس از شش ساعت در صف ایستادن توانست مکمل تغذیه کودکان از یک گروه امدادی بگیرد، کارکنان کمکرسان با اندازهگیری بازوی شادیا نتیجه گرفتند که دچار سوءتغذیه حاد متوسط است.
اما پس از تقریباً ۲۰ ماه جنگ، پدر و مادر شادیا دیگر نه درآمدی دارند و نه پساندازی که صرف شیر یا شیرخشک کنند. آنها با یک وعده غذای روزانه زندهاند: یا کمی سوپ عدس یا برنج و لوبیا از آشپزخانههای خیریه در شمال غزه، جایی که آنها حدود شش هفته است در چادری در خیابان زندگی میکنند.
برده، ۲۶ ساله، که پیش از جنگ نانوا بود و در یک زنجیره قنادی کار میکرد، حالا نمیتواند کاری ثابت پیدا کند. میگوید در شمال غزه، قیمت هر کیلو آرد به حدود ۲۳ دلار رسیده، قیمتی که نان را (غذای پایه در غزه) برایشان دستنیافتنی کرده است.
العراقان میگوید: «وقتی جهاد را داشتیم، هنوز مقداری پسانداز داشتیم. حالا هیچ چیز نداریم — نه پسانداز، نه سبزی در بازار، نه آرد ارزان.»
جهاد دیگر نوزاد نیست. حالا مدام غذا میخواهد.
او میگوید: «هر روز بیشتر راههای زنده ماندن را از دست میدهیم. پسرم فقط کمترین نیاز را میخواهد؛ یک تکه نان. ما خانه مناسب نمیخواهیم، لباس یا گوشت هم نمیخواهیم. فقط یک تکه نان میخواهیم تا بچهها دیگر گریه نکنند. آیا این خواسته زیادی است؟»
اما برده جوان امیدی نمیبیند. او و همسرش طبق سنت غزه فرزندان بیشتری میخواهند، اما میدانند که توان تأمین غذای بیشتر را ندارند.
او میگوید: «روحیهمان شکسته است. هر روز، همان رنج تکرار میشود.»
در جنوب، در شهر خانیونس، هناء النجار سه کودک دارد که باید سیرشان کند، اما چیزی جز عدس و پاستای خشک ندارد.
سال گذشته نیویورک تایمز در همان گزارشی که به وضعیت برده و العرقان پرداخته بود، با النجار نیز گفتوگو کرده بود. النجار، حالا ۳۱ ساله، میگوید که پس از آنکه سربازان اسرائیلی همسرش را هنگام تخلیه پناهگاه بازداشت کردند، مجبور شده تنهایی از بچههایش مراقبت کند.
محند النجار، کوچکترین فرزندش، زیر دو سال سن داشت اما فقط نیمی از وزن طبیعی را داشت. او در اواخر مارس سال گذشته جان داد. بعد از اینکه شیرخشک تمام شد، النجار مجبور شد به محند نان آغشته به کنسرو لوبیا بدهد. اشتهایش از بین رفت و در نهایت در کمتر از دو سالگی، از سوءتغذیه درگذشت.