ناامنی در سوریه؛ ربوده شدن دهها زن علوی در دولت الجولانی

فارس/ داستان و جزئیات ربایش هر کدام از این دختران و زنان متفاوت است، برخی پس از پرداخت باج بازگشتهاند، در حالی که از برخی دیگر هیچ اثری نیست، بعضی نیز در حالی که متاهل بودند، فروخته شده یا به اجبار به عقد دیگری درآورده شدهاند.
روزنامه لبنانی النهار در گزارشی به گسترش پدیده ربوده شدن دختران و زنان سوری به خصوص در مناطق علوینشین و ازدواج اجباری آنها یا تهدید به قتلشان پرداخت. النهار با اشاره به اینکه تاکنون ربودن شدن ۷۴ دختر و زن از زمان روی کار آمدن دولت الجولانی در سوریه مستند شده است، تصریح کرد که گروههای مسلح متعدد در این کشور در این جنایات دست دارند و به دلیل تهدیدات مستقیم، سکوتی سنگین بر خانوادهها این دختران و زنان حکمفرماست.
این روزنامه لبنانی با بیان اینکه از 33 زن ربوده شده تاکنون هیچ خبری در دست نیست، تصریح کرد خانوادههایی که دخترانشان مفقود شدهاند، به خوبی میدانند که حتی اقدام برای کشف حقیقت میتواند جانشان را به خطر بیندازد. این خانوادهها خود را در یک چرخه معیوب و پیچیده گرفتار میبینند؛ ناتوانی از علنی کردن این فاجعه و ترس از سرنوشتی بدتر برای دختران ربوده شده یا حتی کسانی که سعی در جستوجوی آنها دارند.
خطرناکتر از این روایتها، اعمال فشاری است که برخی از خانوادهها درباره آن صحبت میکنند تا وانمود کنند زنان ربوده شده با میل و اراده خود خانههایشان را ترک کردهاند، برخی از آنها حتی گاهی اوقات مجبور به درخواست طلاق یا ثبت اظهاراتی میشوند که نشان میدهد از ترس خانوادههایشان یا به دلیل رابطه عاشقانه فرار کردهاند.
اینها، تلاشی آشکار برای تبرئه جنایتکاران و تطهیر چهره آنها و جعل روایت برای افکار عمومی و سازمانهای بینالمللی است مبنی بر اینکه زنان ربوده شده با اراده آزاد خود خانه را ترک کردهاند و به هیچ عنوان قربانی یک جنایت نیستند.
دادههای مستند در مورد آدمرباییها نشان میدهد که قربانیان در محدوده سنی ۱۵ تا ۶۴ سال قرار دارند که نشانگر هدف قرار گرفتن گسترده زنان در گروههای سنی مختلف است. در میان قربانیان ربوده شده، ۱۲ مورد مربوط به دختران زیر هجده سال است که برخی از آنها پس از ربوده شدن به زور به عقد مردی درآورده شدهاند؛ امری که نقض آشکار قوانین بینالمللی و بشردوستانه در مورد ازدواج افراد زیر سن قانونی است.
«دختر 16 سالهام رابه اجبار به عقد مردی درآوردهاند»
مادر دختر ربوده شدهای به نام «مها» توانست دخترش را در منطقهای از استان حلب ببیند و متوجه شود که او که کمتر از شانزده سال دارد، به اجبار به عقد مردی درآمده است.
این امر برای وی سنگین و دشوار بود و به آدمربایان گفت: «دختر من سنی ندارد! چطور بدون شناسنامه یا هرگونه مدرک شناسایی او را به ازدواج درآوردید؟ این ازدواج باطل است و تمام قوانین انسانی و بینالمللی را نقض میکند.» اما آدمربایان پاسخ دادند: «این قانون شماست، اما دین ما چیز دیگری میگوید.»
توزیع جغرافیایی آدمرباییهادرخصوص توزیع جغرافیایی موارد آدمربایی، شهر لاذقیه با ۱۸ مورد در صدر قرار داشت و پس از آن طرطوس و حمص هر کدام با ۱۶ مورد، سپس حلب با ۱۲ مورد و حومه حما با ۱۱ مورد در مرتبه بعدی قرار داشتند، در حالی که ۹ مورد هم در دمشق ثبت شده بود.
این توزیع جغرافیایی، دلالتهای غیرقابل انکاری را آشکار میکند. این امر به وضوح هدف قرار دادن متمرکز مناطقی با اکثریت علوینشین را نشان میدهد که اکثریت قریب به اتفاق قربانیان را تشکیل میدادند. چند مورد در میان مسیحیان، یکی مورد در بین دروزیها و یک مورد هم در میان شیعیان ثبت شده است.
نمونهای از این آدمرباییها از لاذقیه
مذاکرات و میانجیگری منجر به آزادی زنی به نام «امل» (نام مستعار) شد که در لاذقیه ربوده شده بود و وی پس از پرداخت باج از سوی خانوادهاش آزاد شد. اما قصه پرغصه امل به این راحتی هم نبود. او به همراه فرزند خردسالش در حالی که شوهرش به اتهام نگهداری سلاح در بازداشت بود، ربوده شد و به وی پیشنهاد ازدواج با پیرمردی ذینفوذ داده شد اما او امتناع کرد ولی این امتناع برای او گران تمام شد، زیرا آدمربایان تمام موها و مژههایش را برای انتقام و تحقیر تراشیدند.