بار سیاستهای تعرفهای-تجاری ترامپ بر دوش مصرفکنندگان آمریکایی

ایرنا/ توافقات تجاری آمریکا در ظاهر از بروز یک جنگ تجاری جلوگیری کرده اما در عمل اقتصاد ایالات متحده را در شرایطی آسیبپذیر قرار داده است و مصرفکنندگان آمریکایی متضرر اصلی سیاستها و تعرفههای تجاری «دونالد ترامپ» هستند.
تحلیلگران روزنامه «فایننشالتایمز» بر این باورند که «اکنون شاید از وقوع یک جنگ تجاری جهانی جلوگیری شده باشد اما مصرفکنندگان و کسبوکارهای آمریکایی همچنان آسیب خواهند دید.»
«فایننشالتایمز» امروز (دوشنبه) در تحلیلی به قلم «جیسون فورمن» استاد دانشگاه «هاروارد»، نوشت: آمریکاییهایی که از دونالد ترامپ حمایت میکنند، پیروزیهای او در توافقهای تجاری با اتحادیه اروپا، ژاپن، کره جنوبی و دیگر کشورها را جشن میگیرند. در همین حال، بسیاری در این اقتصادها از آنچه بهعنوان تسلیم یکجانبه رهبران خود میدانند، خشمگین هستند.
هر دو دیدگاه بازتابدهنده همان طرز تفکر اشتباه مرکانتیلیستی یا سوداگرانهای است که رئیسجمهوری آمریکا را از ابتدا به اعمال تعرفههای غیرعادیاش واداشت.
به باور نویسنده که رئیس پیشین شورای مشاوران اقتصادی کاخ سفید بودهاست، این توافقها، آمریکاییها را در دومین وضعیت بد جهان قرار دادهاند، اما دستکم از بدترین سناریو، یعنی یک جنگ تجاری تمامعیار جهانی با تعرفههای فزاینده از سوی همه طرفها، جلوگیری شده است.
فایننشالتایمز با اشاره به اینکه «برندهها»، «بازندهها» و «امتیازات» همگی نامگذاریهای اشتباهی در زمینه سیاست تجاری هستند، نوشت: آمریکا اکنون میانگین نرخ تعرفه را از حدود ۳ درصد به حدود ۲۰ درصد افزایش داده است و نتیجه این خواهد بود که مصرفکنندگان آمریکایی از کمتر واردات بهرهمند خواهند شد و در عین حال صادرات آمریکا نیز کاهش خواهد یافت.
مشکل دیگر کشورهای جهان این بود با فردی مذاکره میکردند که یا این موضوع را درک نمیکرد، یا به آن اهمیتی نمیداد. مساله اینجاست وضع تعرفهها مانند این است که فردی همزمان به پای خودش و پای طرف مقابل شلیک کند. اگر طرف مقابل نیز در پاسخ، هم به پای خودش و هم به پای نفر اصلی شلیک کند، در نهایت هر دو دیگر توان راه رفتن نخواهند داشت.
تنها استدلال برای اروپا، ژاپن یا دیگر اقتصادها در اعمال تعرفههای تجاری مشابه بر ایالات متحده این بود که چنین اقدامی میتوانست به توافقی منجر شود که در آن، طرف آمریکایی تعرفههای خود بر آنها را لغو کند.
طبق این گزارش، بهترین نتیجه برای اروپا یا ژاپن، میانگین تعرفههای نزدیک به صفر برای هر دو طرف خواهد بود، وضعیتی که تقریباً مشابه ماه ژانویه (دی/بهمن) است. اما اگر قصد آمریکا این بود که با تعرفهها به این اقتصادها آسیب بزند، همانطور که ترامپ آشکارا مایل به انجام آن بوده است، تصمیم عاقلانهای بود که آنها با اعمال تعرفههای بیشتر، این آسیب را دوچندان نکنند.
در واقع، کانادا که راهبرد متفاوتی را در پیش گرفته، ممکن است از اقدام تلافیجویانهاش علیه آمریکا بیش از تعرفههای آمریکایی آسیب ببیند. افزون بر این، کشورهایی که به توافق دست یافتهاند، از انحراف تجاری بهرهمند خواهند شد، چراکه آنچه در صادرات به آمریکا اهمیت دارد، میزان تعرفهها نیست، بلکه نحوه مقایسه آنها با تعرفههایی است که کشورهای دیگر با آن روبهرو هستند.
نویسنده این مطلب افزود: اگر کشورها در سراسر جهان جبههای مشترک تشکیل میدادند، ممکن بود اهرم فشار کافی برای وادار کردن آمریکا به عقبنشینی داشته باشند اما برخلاف انتظار من، چنین اتفاقی هرگز نیفتاد. بنابراین، اقتصادهایی که توافقها را پذیرفتند، با توجه به بازیهای دوجانبهای که انجام میدادند، انتخاب و تصمیم عقلانی اتخاذ کردند.
از سوی دیگر، مصرفکنندگان در کشورهایی مثل ژاپن، کره جنوبی، ویتنام از کاهش تعرفه بر واردات اقلامی مانند خودرو، محصولات صنعتی و محصولات کشاورزی از ایالات متحده، حتی بیشتر از کارگران آمریکایی بهرهمند خواهند شد.
این روزنامه در پایان مطلب خود تاکید کرد: نکته اصلی این است که ایالات متحده در پی تعرفههایش فقیرتر خواهد شد، در حالی که اروپا، ژاپن، کره جنوبی و دیگر کشورهایی که به توافق رسیدند، وضعیت بهتری خواهند داشت. چین نیز بدون توجه به اختلافات در دیگر نقاط جهان به مسیر فعلی خود ادامه خواهد داد. با این حال، اوضاع میتوانست از این هم بدتر باشد.
با گذشت بیش از ۶ ماه از آغاز دومین دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، نشانههای آشکار یک الگوی رفتاری در سیاست خارجی دولت او نمایان شده است؛ الگویی که بر «دیپلماسی ضربالاجلی» استوار است.
از جنگ اوکراین تا بحران غزه، و از عرصه تجارت بینالملل تا روابط با متحدان اروپایی و ناتو، سیاست خارجی «دونالد ترامپ» در مواجهه با چالشهای جهانی، الگوی ثابتی را دنبال میکند: تعیین ضربالاجلهای کوتاهمدت، تهدیدهای اقتصادی و در نهایت عقبنشینی یا انعقاد توافقهایی شکننده و ناپایدار.
با وجود تمام وعدههای دونالد ترامپ، مبنی بر «عصر طلایی» اقتصادی، تحلیلگران مسایل اقتصادی میگویند موجی از شاخصهای ضعیف، داستانی بالقوه نگرانکنندهای را از آمریکا به نمایش گذاشتهاند.