
وقتی فوتبال به گروگان سیاست خارجی آمریکا بدل میشود

باشگاه خبرنگاران/ پولیتیکو گزارش میدهد که ترامپ جام جهانی ۲۰۲۶ را به ابزاری تازه برای پیشبرد منافع سیاسی و فشارهای بینالمللی آمریکا بدل کرده است.
فوتبال بهعنوان محبوبترین ورزش جهان همیشه مرزهای سیاست را درنوردیده است، اما در دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ این پیوند به سطحی تازه و نگرانکننده رسیده است. گزارش پولیتیکو نشان میدهد که ترامپ، که همواره به استفاده ابزاری از هر پدیده اجتماعی برای تثبیت قدرت سیاسیاش مشهور بوده، اکنون جام جهانی فوتبال ۲۰۲۶ را به سکوی فشار و معامله در سیاست خارجی آمریکا تبدیل کرده است.
این بار برخلاف دورههای پیشین که رؤسای جمهور ایالات متحده از ورزش بیشتر برای نمایش وحدت ملی و «قدرت نرم» استفاده میکردند، ترامپ با نگاه معاملاتی و ابزارگرایانه فوتبال را به گروگان گرفته است؛ گویی زمین فوتبال همان میدان معاملههای سیاسی کاخ سفید است.
فوتبال در خدمت اسرائیل
یکی از برجستهترین نمونههای این سیاست، استفاده ترامپ از نفوذ خود در فیفا برای جلوگیری از اخراج اسرائیل از رقابتهای جهانی است. اروپا در واکنش به جنگ غزه و کشتار غیرنظامیان فشار گستردهای بر فیفا وارد کرده تا اسرائیل را از حضور در جام جهانی محروم کند. اما ترامپ با دخالت مستقیم، این فشارها را بیاثر کرده و عملاً فوتبال را به ابزاری برای تبرئه سیاسی متحد دیرینه آمریکا بدل ساخته است.
این اقدام نهتنها نقض آشکار استقلال نهادهای ورزشی جهانی است، بلکه نشان میدهد که دولت ترامپ از هر فرصت ممکن برای حفاظت از سیاستهای جنگطلبانه تلآویو استفاده میکند. پرسش اساسی این است: آیا جایگاه جام جهانی که باید نماد صلح، همبستگی و رقابت سالم باشد، به سپری برای مشروعیتبخشی به تجاوزگری اسرائیل بدل خواهد شد؟
معامله با روسیه بر سر فوتبال
سیاست ابزاری ترامپ به اسرائیل ختم نمیشود. او در اقدامی دیگر، پیشنهاد داده است که در صورت توقف جنگ اوکراین، روسیه میتواند به مسابقات جهانی بازگردد. چنین شرطی، جام جهانی را به ابزاری برای چانهزنی ژئوپلیتیک بدل میکند. این در حالی است که محرومیت روسیه از رقابتهای ورزشی جهانی بهعنوان بخشی از فشارهای بینالمللی علیه تهاجم نظامی این کشور اعمال شده بود.
ترامپ با این پیشنهاد عملاً پیام میدهد که ورزش عرصهای برای معاملههای سیاسی است، نه اصول و ارزشهای جهانی. در منطق او، فوتبال نه زمین بازی که میز معامله است؛ جایی که حقوق ملتها و اصول عدالت میتوانند قربانی بدهبستانهای سیاسی شوند.
فشار بر ایران و برزیل؛ فوتبال بهعنوان ابزار تحریم
پولیتیکو گزارش داده است که ترامپ حتی با ابزار فوتبال نیز فشارهای خود علیه ایران و برزیل را تشدید کرده است. سختگیری در صدور ویزا برای بازیکنان یا تیمهای ملی این کشورها به بخشی از سیاست تنبیهی آمریکا بدل شده است. این اقدام آشکارا نشان میدهد که دولت ترامپ از هیچ فرصتی برای منزویکردن کشورهایی که با سیاستهای واشنگتن همراهی نمیکنند، دریغ ندارد.
ایران که سالهاست با تحریمهای اقتصادی و فشارهای دیپلماتیک آمریکا روبهروست، حالا باید نگران محرومیت از یکی از معدود عرصههای بینالمللی باشد که میتواند در آن صدای خود را به جهان برساند: فوتبال. برزیل نیز که بهدلیل روابط نزدیکتر با بریکس و فاصله گرفتن از سیاستهای یکجانبهگرایانه آمریکا هدف انتقاد ترامپ قرار گرفته، در همین چارچوب تحت فشار قرار دارد.
این برخوردها نشان میدهد که ترامپ نهتنها از تحریمهای اقتصادی و تجاری برای تحقق اهداف خود استفاده میکند، بلکه حتی فوتبال، این ورزش جهانی و مردمی، را هم به بخشی از زرادخانه فشار خود بدل کرده است.
نزدیکی به فیفا؛ خطر فساد و تبانی
عامل مهم دیگر در سیاست ورزشی ترامپ، نزدیکی شخصی او به جانی اینفانتینو، رئیس فیفا است. این رابطه دوستانه، که پولیتیکو آن را یکی از ستونهای نفوذ ترامپ توصیف میکند، بستر مناسبی برای اعمال فشارهای پشت پرده فراهم کرده است.
وقتی روابط شخصی رهبران سیاسی با مدیران نهادهای ورزشی جهانی گره میخورد، استقلال و شفافیت این نهادها بهشدت زیر سؤال میرود. تجربههای پیشین از پروندههای فساد فیفا نشان داده است که چنین روابطی میتواند منجر به معاملات پشت پرده، تصمیمات غیرشفاف و سیاسیشدن بیشازپیش ورزش شود. در چنین شرایطی، اعتماد جهانی به فیفا بیش از هر زمان دیگری تهدید خواهد شد.
از فوتبال تا تعرفههای تجاری؛ الگوی تکراری ترامپ
سیاست ترامپ در استفاده ابزاری از فوتبال، بخشی از الگوی گستردهتر او در سیاست خارجی است. او بارها نشان داده که هیچ عرصهای از فشار و معامله در امان نیست: از تعرفههای تجاری بر کالاهای اروپایی و آسیایی گرفته تا استفاده از توافقهای امنیتی بهعنوان ابزار فشار بر متحدان.
فوتبال نیز به همین سرنوشت دچار شده است. این ورزش که باید بستری برای وحدت و دوستی میان ملتها باشد، در منطق ترامپ تنها یک ابزار دیگر برای معامله و فشار است. او میخواهد همانطور که تعرفههای فولاد و آلومینیوم را برای فشار بر اتحادیه اروپا استفاده کرد، جام جهانی را نیز برای پیشبرد اهداف خود در خاورمیانه، اروپای شرقی و آمریکای لاتین بهکار گیرد.
تهدیدی برای استقلال ورزش
آنچه بیش از همه در این میان نگرانکننده است، تهدیدی است که سیاستهای ترامپ متوجه استقلال ورزش میکند. اگر نهادهایی مانند فیفا تحت فشار مستقیم دولتها قرار گیرند و تصمیمهایشان نه بر اساس اصول ورزشی بلکه بهدلیل بدهبستانهای سیاسی اتخاذ شود، دیگر چه چیزی از اعتبار ورزش جهانی باقی خواهد ماند؟
جام جهانی قرار بود نماد همبستگی ملتها باشد، اما در منطق ترامپ به ابزاری برای تحریم، معامله و حمایت از جنگطلبی تبدیل شده است. این خطر تنها متوجه کشورهای خاصی مانند ایران، برزیل یا روسیه نیست؛ بلکه تهدیدی برای کل ساختار ورزش جهانی است.
گروگانگیری فوتبال توسط ترامپ
گزارش پولیتیکو تصویری روشن از واقعیت دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ ارائه میدهد: واقعیتی که در آن فوتبال دیگر تنها یک بازی نیست، بلکه ابزار سیاسی در دست رئیسجمهوری است که همه چیز را در منطق معامله و فشار خلاصه میکند.
از جلوگیری از اخراج اسرائیل تا معامله با روسیه، از فشار بر ایران و برزیل تا نزدیکی به فیفا، همه نشان میدهند که ترامپ فوتبال را به گروگان گرفته است. این سیاست نهتنها استقلال ورزش را نابود میکند، بلکه ارزشهای جهانی عدالت، همبستگی و احترام متقابل را هم به سخره میگیرد.
در نهایت، باید پرسید: وقتی محبوبترین ورزش جهان به صحنه بازیهای سیاسی ترامپ بدل شود، چه چیزی از روح واقعی فوتبال باقی خواهد ماند؟ آیا جهان اجازه خواهد داد که جام جهانی به ابزار دیگری برای پیشبرد منافع یک دولت خاص تبدیل شود؟ پاسخ این پرسشها سرنوشت ورزش جهانی و اعتماد میلیونها هوادار در سراسر جهان را رقم خواهد زد.