قدرتگیری ساختار نظامی پاکستان

ایرنا/ یک رسانه آمریکایی با اشاره به افزایش بیسابقه اختیارات عاصم منیر فرمانده ارتش پاکستان و افزایش قدرت در ساختار نظامی این کشور، هشدار میدهد که این روند میتواند تکرار تجربههای پرهزینه حمایت واشنگتن از مقامات نظامی اسلامآباد باشد.
تارنمای تحلیلی نشنال اینترست در گزارشی نوشت: فضای سیاسی پاکستان بار دیگر یادآور دورهای است که در سال ۱۹۵۸ (۱۳۳۷ خورشیدی) به کودتای نظامی انجامید. عاصم منیر، دومین فرد در تاریخ پاکستان که به عنوان فیلد مارشال منصوب شده، اکنون در مرکز صحنه سیاسی و نظامی این کشور قرار گرفته است.
اختیارات منیر با اصلاحیهای تازه در قانون اساسی گسترش یافته و کنترل وی را به عنوان فرمانده نیروهای دفاعی بر تمامی شاخههای نظامی تثبیت کرده است. این اصلاحیه که هدف آن «هماهنگی بیشتر در فرماندهی سه نیروی ارتش» عنوان شده، در عمل، نفوذ سیاسی وی را افزایش میدهد و همچنین برای او مصونیت مادامالعمر نسبت به اقدامات دوران مسئولیت در نظر میگیرد.
بر اساس گزارش، محبوبیت فیلد مارشال منیر پس از درگیری کوتاه و بدون نتیجه پاکستان و هند در ماه می (اردیبهشت) افزایش یافت و رسانههای نزدیک به دولت وی را «نجاتدهنده» پاکستان در برابر آنچه «تهاجم هند» عنوان شد، معرفی کردند؛ با این حال پرسشهایی درباره ادعاهای مربوط به نقش احتمالی بخشهایی از ارتش در حمله پیشین در پهلگام که باعث واکنش سریع هند شد، در فضای عمومی مطرح نشده است.
نگاه مثبت بخشی از جامعه پاکستان به ساختار نظامی، ریشه در این باور دارد که ارتش تنها نهادی است که میتواند کشور را در برابر چالشهای امنیتی گسترده، از ناآرامیهای بلوچستان و خیبر پختونخوا تا حملات منتسب به تحریک طالبان پاکستان و نهادهای سیاسی پراکنده، حفظ کند. پاکستان در نیمی از تاریخ خود زیر حکومت مستقیم ارتش بوده و حتی در دورههای غیرنظامی نیز دولت به حمایت نهادهای نظامی وابسته مانده و سیاست خارجی و امنیتی را به این ساختار واگذار کرده است. برکناری عمرانخان در سال ۲۰۲۲ (۱۴۰۱ خورشیدی) نمونهای از این روند تلقی میشود که پس از افزایش تنشهای وی با فرماندهی ارتش رخ داد.
در بخش دیگری از تحلیل، درباره روابط واشنگتن و اسلامآباد آمده است که دیدارهای اخیر دونالد ترامپ با فیلد مارشال منیر - از جمله ناهار خصوصی در کاخ سفید در ماه ژوئن (خرداد) و حضور مشترک در نشستهای بینالمللی- یادآور روابط آمریکا با ایوبخان فرمانده نظامی دهه پنجاه میلادی است. در آن دوران، دیدگاه مثبت واشنگتن نسبت به ارتش پاکستان سبب شد که این کشور به دو پیمان نظامی منطقهای ملحق شود.
نگاه امروز واشنگتن به عاصم منیر نیز بر این تصور استوار است که وی میتواند به عنوان شریک راهبردی آمریکا در منطقهای حساس میان آسیای جنوبی، آسیای مرکزی و خاورمیانه نقش ایفا کند؛ در حالی که مقامات پاکستانی همچنان چین را «دوست همیشگی» خود معرفی میکنند.
در بخش دیگری از این گزارش به چرخش سیاستهای واشنگتن نسبت به پاکستان اشاره شده است. ترامپ در دوره نخست ریاستجمهوری خود کمکهای امنیتی آمریکا را به دلیل حمایت اسلامآباد از طالبان قطع کرده بود اما اکنون بر این باور است که پاکستان قادر است در مقابله با تهدیدهای داعش نقشآفرینی کند؛ گروهی که به عنوان دشمن اصلی طالبان در افغانستان شناخته میشود.
نشنال اینترست در عین حال مدعی شده است آمریکا میخواهد اسلامآباد را به گزینهای برای کاهش نفوذ تهران در منطقه تبدیل کند و از سوی دیگر پیشنهاد پاکستان برای استفاده احتمالی آمریکا از بندر پسنی در سواحل بلوچستان -با هدف صادرات مواد معدنی حیاتی- توجه واشنگتن را جلب کرده است. این مسیر به دلیل محدودیت صادرات مواد معدنی از چین برای آمریکا اهمیت دوچندان یافته است. نزدیکی روابط امنیتی پاکستان و عربستان سعودی نیز عامل دیگری است که به باور واشنگتن میتواند در تلاشهای آمریکا برای تشویق ریاض به گامهای جدید در روند سازش منطقهای موثر باشد.
از نگاه این رسانه آمریکایی، توان پاکستان برای ایفای چنین نقشی محدود است. روابط پرتنش اسلامآباد و کابل و درگیریهای مرزی اخیر نشان میدهد که پاکستان نفوذی بر حکومت کنونی افغانستان ندارد و حتی نشانههایی از چرخش مقامات کابل به سوی هند دیده میشود. همچنین پیشنهاد مربوط به بندر پسنی به دلیل وابستگی شدید اقتصادی اسلامآباد به چین و حضور سرمایهگذاریهای گسترده پکن در پروژههای زیربنایی پاکستان، احتمالاً از مرحله طرح فراتر نخواهد رفت. ناامنی طولانیمدت بلوچستان نیز مانعی جدی برای هرگونه فعالیت راهبردی در این منطقه محسوب میشود.
نشنال اینترست در پایان هشدار میدهد که تاریخ پاکستان نشان داده حکومتهای نظامی در این کشور دوامپذیر نیستند. سرنوشت ایوبخان، یحییخان، ضیاءالحق و پرویز مشرف نمونههایی از پایانهای پرتنش و گاه پرهزینه دولتهای نظامی بوده است. ضمن اینکه تکیه بیش از حد آمریکا بر ساختاری که از ثبات سیاسی پایدار برخوردار نیست، میتواند در آینده پیامدهای نامطلوبی برای واشنگتن به همراه داشته باشد. افزون بر آن، با وجود روابط نزدیک میان ترامپ و منیر، احساسات ضدآمریکایی در میان افکار عمومی پاکستان همچنان گسترده است و بخش مهمی از جامعه، آمریکا را در مقایسه با چین متحدی ناپایدار میدانند.


















