استراتفور بررسی کرد؛ شباهت و تفاوت‌های دو جنگ غزه

خبرگزاري فارس: مرکز تحليل راهبردي استراتفور در گزارشي با توجه به عمليات صهيونيست ها در غزه در سال 2009 به شباهت‌ها و تفاوت هاي دو جنگ غزه و سناريوهاي پيش رو پرداخته است. به گزارش روزنامه السفير به نقل گزارش مرکز استراتفور درباره حمله رژيم صهيونيستي به نوار غزه پرداخته که متن آن را مي آوريم: همزمان با تداوم حملات اسرائيل عليه غزه، پرسش‌هايي درباره احتمال تشديد تحولات ميداني و تبديل عمليات هوايي به حمله زميني، مطرح مي شود که اين امر در گرو اهداف اسرائيل از شروع عمليات است. تحليلگران مرکز «استراتفور» در گزارشي پيرامون تحولات اخير غزه، تلاش کرده اند سناريوهاي جنگ جديد اسرائيل عليه غزه را مورد بررسي قرار دهند. اين تحليلگران براي بررسي سناريوهاي مذکور، از تجارب جنگ اخير عليه نوار غزه در پايان سال 2008 و آغاز سال 2009 يعني جنگ «سرب گداخته» استفاده کرده‌اند. شباهتهاي عمليات «ستون ابر» با عمليات «سرب گداخته» در اين گزارش آمده است که نخستين هدف عمليات سرب گداخته که با حمله هوايي آغاز و با پيشروي زميني ادامه يافت، توقف حملات موشکي مقاومت بود. هدف اعلام شده عمليات کنوني ستون ابر عليه نوار غزه، همان هدف عمليات سرب گداخته است، از اين رو در گزارش مرکز استراتفور آمده است که بر اساس تحليل تحولات ميداني عمليات نخست، مي توان مسير احتمالي عمليات کنوني را پيش بيني کرد. معروف است که اسرائيل، عمليات سرب گداخته را در دو مرحله به اجرا درآورد: عمليات هوايي و حمله زميني. در مرحله نخست يعني عمليات هوايي که حدود يک هفته به طول انجاميد مسيرهاي نقل و انتقال موشک‌ها، انبارهاي موشک، سکوهاي پرتاب موشک و برخي مواضع ديگر که در جريان تحولات ميداني، شناسايي شد مورد هدف قرار گرفت. اين وضعيت تا حد زيادي شبيه اقدامات کنوني ارتش اسرائيل در حملات هوايي ( به عنوان روش اصلي ) و گلوله باران دريايي و زميني است. جزئيات حمله زميني اسرائيل در عمليات سرب گداخته مرحله دوم عمليات سرب گداخته يعني حمله زميني در دو صحنه متفاوت صورت گرفت: در سمت جنوب نوار غزه، واحدهاي نظامي اسرائيل به حرکت درآمده و با هدف قطع خطوط پشتيباني لجستيک که توسط حماس براي تغذيه منطقه شمالي ( شهر غزه ) مورد استفاده قرار مي گرفت، در منطقه رفح و بزرگراه شماره 4 موضع گرفتند. اسرائيل در اين مرحله، به بمباران هوايي و دريايي نيز متوسل شد تا امنيت را در منطقه مرزي غزه با مصر يعني محور راهبردي صلاح الدين تأمين کند. در محور شمالي، نيروهاي اسرائيل از سمت جنوب شرق شهر غزه و نيز از سمت شمال به داخل نوار غزه نفوذ کردند. اين پيشروي ها شهر غزه را از ساير مناطق جدا کرد و موجب پاکسازي مواضع پرتاب موشک و نيز موضع گيري دفاعي در نزديک مناطق مسکوني شد. پس از اين تحرک اوليه، نيروهاي تازه نفس با هدف شناسايي و نابودي مواضع پرتاب موشک و تصرف راههاي تماس لجستيک و تأسيسات زيربنايي مقاومت فلسطين، به خدمت گرفته شدند. جالب توجه اينکه نيروهاي اسرائيل از بيم تلفات جاني، از پيشروي گسترده در مناطق پرجمعيت ( مانند دو شهر غزه و رفح ) خودداري کردند. دو تفاوت عمده عمليات سرب گداخته با عمليات ستون ابر بنابراين سناريوهاي عمليات احتمالي زميني در غزه از نظر طراحي و تاکتيکي، مشابه طرحها و تاکتيکهايي خواهد بود که در عمليات سرب گداخته به اجرا درآمد، زيرا طبق ادعاي اسرائيلي‌ها، حمله مذکور به لحاظ عملياتي، موفقيت آميز بود و اهداف هر دو عمليات، يکسان است. اين در حالي است که دو تفاوت مهم ميان اين دو عمليات وجود دارد: تفاوت نخست را بايد در محور جنوبي جستجو کرد زيرا نيروهاي امنيتي مصر در جريان عمليات سرب گداخته کاملاً بر رفح تسلط داشتند و همين امر، باعث سهولت سيطره نيروهاي اسرائيل بر محور صلاح الدين شد، اما اکنون حکومت کاملاً متفاوتي در مصر روي کار آمده و پرسشهايي پيرامون ميزان آمادگي قاهره براي حمايت از عمليات زميني وجود دارد. مي دانيم که مصر دو روز پيش اعلام کرده که گذرگاه رفح، باز خواهد ماند و اين مسأله، نيروهاي اسرائيل را وادار خواهد کرد تا براي قطع خطوط پشتيباني از جنوب نوار غزه به سمت شهر غزه، اقدامات ديگري را در دستور کار قرار دهند. اين بدان معناست که اسرائيل نيازمند اشغال منطقه مرزي غزه با مصر است زيرا گلوله باران دريايي و هوايي قادر به تحقق هدف مذکور نيست. اين فاکتورها اسرائيل را مجبور به گسترش محدوده تحرکات نظامي در قياس با عمليات سرب گداخته خواهد کرد و باعث ايجاد وضعيتي ناراحت کننده براي نيروهاي اسرائيل خواهد شد زيرا در اين صورت خود را در وضعيت تماس مستقيم با نيروهاي مصري مستقر در صحراي سينا خواهند ديد. تفاوت دوم به محور شمالي عمليات مربوط مي شود زيرا استفاده از موشکهاي «فجر 5» به معناي گسترش محدوده پاکسازي مراکز پرتاب موشک است. در جريان عمليات سرب گداخته نيروهاي اسرائيل براي پاکسازي اين مراکز، روي شهر غزه و مناطق اطراف آن متمرکز شده بودند اما امروز بايد منطقه اي گسترده تر را که تا اردوگاه نصيرات ادامه دارد پاکسازي کنند. از جنبه نظري، اين امر نيازمند جدا سازي مناطق گسترده اي از غزه است و بر اين اساس ارتش اسرائيل براي اجراي نقشه خود به نيروها و زمان بيشتري نياز دارد. تفاوت و تشابه تاکتيکي عمليات سرب گداخته و ستون ابر علاوه بر اين از نظر تاکتيکي نيز نقاط تشابه و تفاوت ديگري ميان دو عمليات مذکور وجود دارد؛ در عمليات سرب گداخته و در جريان حمله زميني، نيروهاي اسرائيل شبانه وارد نوار غزه شدند و مسيرها و چهار راههايي مخصوص به خود ايجاد کردند. آنها در اين کار از مهندسين نظامي، تجهيزات سنگين مانند بولدوزرهاي « دي 9 » و سگ براي تأمين امنيت منطقه استفاده کردند که اين امر، نيروهاي اسرائيل را از تلفات احتمالي انساني ناشي از مين و مواد منفجره، در امان نگه داشت. در صورت تکرار حمله زميني در عمليات ستون ابر پيش بيني مي شود که ارتش اسرائيل از همين تاکتيکها استفاده کند اما نيروهاي مقاومت هرگز اشتباهات گذشته را تکرار نخواهند کرد، زيرا پيش بيني مي‌شود که اين نيروها براي وارد آوردن تلفات بيشتر به نيروهاي متجاوز از تاکتيکهاي تازه اي استفاده کنند. طبق برخي گزارشها، مبارزان غزه در جريان نبرد کنوني از موشکهاي دوش پرتاب ضد هواپيما استفاده مي کنند. اگر اين اطلاعات، درست باشد بايد گفت که توانايي اسرائيل براي پشتيباني هوايي، محدود خواهد بود، ضمن اينکه نيروهاي مقاومت به موشکهاي ضد تانک نيز مجهز هستند.