فارس/ سيدحسن نصرالله گفت: آيتالله صدر عقيده داشت: «اگر تشخيص امام خميني (ره) که من به رهبرياش سر سپردهام اين باشد که به روستايي در ايران بروم و عالم يا امام جماعت آن روستا باشم، من حاضرم اين کار را بکنم»
سيدحسن نصرالله دبيرکل حزبالله لبنان، شب گذشته (١٩ فروردين ماه) به مناسبت فرا رسيدن نيمه شعبان (سالروز ميلاد با سعادت حضرت صاحب العصر و الزمان مهدي موعود (عج)) به سخنراني و در آن به مهمترين موضوعات فرهنگي فعلي در منطقه و لبنان پرداخت.
وي در ابتداي سخن خود با اشاره به همزماني اين مناسبت با سالگرد شهادت استاد شهيد آيتالله العظمي سيدمحمدباقر صدر به بزرگداشت اين عالم گرانقدر و بررسي شماري از ويژگيهاي او پرداخت.
شهيد سيدمحمدباقر صدر، فيلسوف و انديشمند اسلامي بزرگي بود
مشروح سخنان او درباره شهيد صدر بدين شرح است:
نهم آوريل مصادف با سالگرد حادثهاي دردناک و در عين حال ارجمند است؛ يعني سالگرد شهادت آيتالله العظمي سيدمحمدباقر صدر و خواهر فاضل، عالم، مجاهد و فداکار ايشان سيده آمنه صدر که به بنتالهدي معروف است. اين حادثه شهادتي عظيم و نيز مصيبت و فاجعهاي بزرگ بود. بايد در اين مناسبت به نسلهاي فعلي که با اين امام بزرگ زندگي نکردند و در دوران او نبودند، يادآوري کنيم و بگوييم که شهيد سيدمحمدباقر صدر فيلسوف و انديشمند اسلامي بزرگي بود که همه بر نبوغ و خارقالعادگي و نوآوري و تحولآفرينياش در عرصه فلسفه و انديشه اجماعنظر دارند.
دستاوردهاي سيدمحمدباقر صدر
او مرجعي بزرگ و رهبري شجاع و انقلابي بيباکي بود که با قدرت در قلب حوادث عراق، منطقه و جهان اسلام حضور داشت و دستاورهاي بزرگي، به ويژه براي دفاع از اسلام در آن دوران، به ثمر رساند و قدرت و تأثيرات و ثمرات بيپايان آن دفاع همچنان ادامه دارد. از جمله دستاوردهاي او اين بود که قدرت اسلام براي پيشبرد زندگي بشر را اثبات کرد و نيز جوانان مسلمان را بيدار کرد که بايد عهدهدار مسائل و دغدغههاي امت شوند و تا سرحد شهادت براي امت مجاهدت کنند.
همه زندگي سيدمحمدباقر صدر فقط براي خدا و اسلام بود
چه بسا بزرگترين ويژگي او که ـ همواره و امروز بيش از فردا ـ نياز داريم از آن درس بگيريم اخلاص شديد او براي خدا، اسلام و امت بود. او کاملاً خود را فنا کرده بود؛ براي او «من» و منيت و شخص و مناسبات و اعتبارات شخصي و فردي هيچ جايي نداشت و همه زندگياش فقط براي خدا و اسلام و هدف بود. او همواره آماده بود که آبرو و جايگاه و خون پاکش را در اين راه بدهد و در نهايت نيز چنين کرد.
بزرگترين شاهد اخلاص شهيد صدر
بزرگترين شاهد اخلاص و فنا و ذوب شدن شهيد صدر در هدف اين بود که وقتي انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني پيروز شد، او اين اتفاق را اين طور تبيين کرد که امام خميني آرمانهاي انبياي الهي را تحقق بخشيده است و نيز تأکيد کرد که ايشان همان هدفي را محقق کرد که شهيد صدر در تمام زندگياش براي آن تلاش ميکرد.
از اين رو بود که شهيد صدر از خاستگاه اخلاص اسلامي، امام خميني و انقلاب و جمهوري اسلامي در ايران را به شکل مطلق تأييد کرد و وجود خود را در خدمت امام خميني به عنوان پيشوا و رهبر امت و آرمان اسلامي و نيز رهبر مظلومين و مستضعفين و مجاهدان و انقلابيهاي سراسر جهان قرار داد.
دو عبارت معروف از شهيد صدر
از شهيدصدر ۲ عبارت معروف است. عبارت اول اين است که به همه باورمندان به خودش و بلکه به همه مؤمنان گفت: «در امام خميني ذوب شويد؛ همانطور که او در اسلام ذوب شده است». اين فراخوان به ذوب شدن در امام خميني (ره) به اين معنا بود که بايد در ولايت و رهبري امام ذوب شوند و بپذيرند که امام خميني پرچمدار اسلام در اين زمان است و همه ما بايد زير پرچم او باشيم و اين کاري بود که خود شهيد صدر نيز انجام داد.
شهيد صدر: اگر امام خميني به من دستور دهد، در قبول آن دستور درنگ نميکنم
به همين دليل نيز عبارت دوم را گفت و آن اينکه «اگر امام خميني به من دستور دهد که در يکي از روستاهاي ايران ساکن شوم و در همانجا به اسلام خدمت کنم، ذرهاي در قبول اين دستور درنگ نميکنم. سيد خميني همان چيزي را محقق کرده است که من براي محققشدنش تلاش ميکردم». خوب؛ گوينده اين سخن کيست؟ آيا طلبه کوچکي مثل من چنين حرفي را زده است يا يکي از مراجع بزرگ چنين سخني گفته است؟ و ميدانيم که معمولاً يا غالباً وقتي کسي در جايگاه مرجعيت قرار ميگيرد خودش را اعلم از ديگران ميداند يا دستکم خود را از نظر علمي همرديف ديگران ميشمارد.
حال اين مردي که قله علم و فکر و فهم و فقه و اصول و فلسفه و تاريخشناسي و بصيرت و پيشوايي بود، ميگويد: «اگر تشخيص امام خميني (ره) که من به رهبرياش سر سپردهام اين باشد که به روستايي در ايران بروم و عالم يا امام جماعت آن روستا باشم، من حاضرم اين کار را بکنم». اين گواه اخلاص و پاکي و طهارت است.
هشت هزار سال عبادت خدا با يک منيت از بين رفت
در روايت است که ابليس هشت هزار سال خدا را عبادت کرد تا جايي که ملائک، ديگر او را از اجنه نميديدند و او را از فرشتگان ميدانستند. اما ابليس در آزمون «من» و شخصيت شکست خورد؛ او در امتحان تکبر و خودپسندي مردود شد. اين چيزي است که قرآن درباره آن با ما سخن ميگويد. چرا در چند فراز قرآني در سورههاي مختلف بر يادکرد داستان آدم و ابليس اصرار شده است؟ زيرا درس تربيتي و تاريخي آن، همين است. ابليس نپذيرفت بر آدم سجده کند؛ چون خود را از آدم برتر ميدانست.
درس بزرگي از شهيد صدر که امروز نيازمند آن هستيم
شاهد اخلاص اين است که وقتي خودت را داناتر و بالاتر و تواناتر و شايستهتر ميداني و پيشينه بلندبالايي هم داري، اما تشخيص ميدهي که بايد از فلان رهبر يا پيشوا پيروي کني و در دستاوردي که او به بار آورده دنبالهرو او باشي، چنين کاري را بکني و تسليم او باشي. اين کاري است که شهيد سيدمحمدباقر صدر رضواناللهعليه انجام داد. اين درس بزرگ اوست که در اين روز بايد يادآوري کنيم.
شهيد صدر مرجع ديني اکثريت نسل مؤسس حزبالله بود
همچنين بايد لطف و منتي را که اين امام شهيد بر ما در لبنان دارد نيز يادآوري کنيم و به آن توجه داشته باشيم؛ زيرا بسياري از فعاليتهاي اسلامي و جهادي و ديني و معنوي در لبنان وجود دارد، از اين امام شهيد نشأت گرفته است و ريشه آن به دوران پس از شهادت او و به سال ١٩٨٢ باز ميگردد که حزبالله تأسيس شد؛ زيرا اکثريت کساني که نسل مؤسس حزبالله را شکل دادند از شاگردان يا شاگردان شاگردان و مقلدان شهيد صدر بودند و او مرجع ديني آنها بود.
اکثر آنها ـ احتياط ميکنم و ميگويم اغلب و اکثر آنها ـ از پيروان مکتب فکري او بودند و به رهبري فکري و سياسي او در امت باور داشتند. چنين افرادي غالباً کساني را شکل ميداند که اين حرکت ايماني و جهادي مستمر و مبارک را به راه انداختند. همينها نيز اولين کساني بودند که دعوت اخلاص امام شهيد سيد صدر را که به ذوب شدن در امام خميني فراخوانده بود، مخلصانه به گوش گرفتند و در امام و رهبري و ولايت او ذوب شدند و به جزيي جداييناپذير از اين حرکت بزرگ تبديل شدند؛ حرکتي که انشاءالله زمين را براي صاحب اين شب و مناسبت مبارک، يعني نيمه شعبان آماده ميکند.
براي شهيد عظيم و خواهر عالم و شهيدش، علو درجات و رحمت و ريحان و رضوان الهي را مسألت ميکنيم و همواره با او عهد ميبنديم که تا زنده هستيم قلبها و عقلهاي ما از فکر و اخلاص و ايمان و ندا و پيامهاي او آکنده خواهد بود.
بازار