رصد روزانه تحلیلهای رسانههای داخلی و خارجی/ داعش با «کلیپ ویدئوهایش» سرخوش است
رصد
بروزرسانی
رصد/ يادداشت پيش رو در پايگاه تحليلي«رصد» منتشر شده وانتشار آن در آخرين خبر الزاما به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
تحليلي بر گزارش جديد آژانس
با نگاهي به ۶ محور زير که از خلال گزارش مورخ ۵ سپتامبر استخراج شده اند، ميتوان زواياي سناريوي ضدايراني آمانو را دريافت.
۱- راهبرد آژانس: مطالبه دسترسيهاي فراگير چهاربعدي
يکي از راهبردهاي مهم آژانس در يک دهه گذشته و از زماني که اتهاماتي را با عناوين مختلف از جمله مطالعات ادعائي و بعدها ابعاد نظامي احتمالي مطرح کردند، اين بوده است که بتواند به «کليه اطلاعات، محلها، افراد و اسناد» دسترسي يافته و اطلاعات جامعي را در اين سه محور کسب نمايد. از اين رو، سه محور مذکور به عنوان اضلاع چهارگانه اي بوده اند که راهبرد غرب را در اين رابطه تشکيل مي دادهاند.
در اين راستا، تحميل اين اقدامات بر ايران به عنوان شرط ارائه تصوير بهتر آژانس از ماهيت برنامه هسته اي صلح آميز ايران و حل ابهامات در اين رابطه تلقي گرديد. يعني، احراز ماهيت صلح آميز برنامه هسته اي کشور، مشروط شد به اينکه ايران چنين فرايندي را مورد عمل قرار دهد.
۲- اصرار بر مقولهاي به نام ابعاد نظامي احتمالي
ايران همواره نسبت به عبارتي با نام «ابعاد نظامي احتمالي» به شدت اعتراض داشته است. متاسفانه بند ۶۲ گزارش اخير، يکي از بدترين بندهاي اين گزارش است که صراحتاً با اتهام زني به کشورمان، بخش هاي نظامي را هدف قرار داده و آن ها را متهم به فعاليت هسته اي کرده است.
“آژانس به اين نتيجه رسيده که اين اطلاعات در کل صحيح هستند. اکنون آژانس به اطلاعاتي دست يافته که آناليز نوامبر ۲۰۱۱ را بيشتر تقويت ميکنند “(بند ۶۳). شگفتي در اينجاست که آژانس اين «نتيجه گيري»! را صرفاً بر اساس اتهامات و اسناد جعلي جاسوسي و بازيگران ضدايراني به عمل آورده است. يعني قبل از بررسي، نتيجه اي را عليه کشورمان و برخلاف ماهيت صلح آميز برنامه هسته اي کشور گرفته است.
۳- ارزيابي سيستمي پاسخ ايران به مساله چاشني انفجاري
آژانس تنها «ارائه اطلاعات و توضيحات بيشتر» ايران را تائيد کرده و نه مختومه شدن آن را بنابراين، برخلاف برداشت هائي که در مورد مختومه شده اين مساله ابراز شده است، آژانس همچنان ادعاهاي خود در اين زمينه را صحيح ارزيابي مي کند و از اين روست که مقوله اي به نام ارزيابي سيستماتيک و کلي را در خاتمه مسائل باقيمانده و در ارتباط با همه اين مسائل، مطرح کرده است.
۴- اتهام زني در مورد پارچين
پارچين هيچ ارتباطي با توافق مشترک ايران و آژانس ندارد و در هيچ يک از محورهاي گزارش آژانس قرار نمي گرفته است. با اين حال، آژانس همچنان ادعاهاي خود در مورد اين تاسيسات نظامي را ادامه داده است.
به نظر مي رسد آژانس با مطرح کردن مجدد پارچين، به دنبال اولويت دادن به بررسي آن به عنوان يکي از مسائل مهم مربوط به اتهامات غرب است. از همين رو، بند ۶۸ گزارش، اهميت دسترسي به پارچين را چنين معرفي مي کند: “همانطور که در گزارش قبلي مدير کل آژانس بينالمللي اتمي و به دنبال نشست وي در ۱۷ اوت سال جاري اشاره شده است اين نهاد نيازمند اين است تا قادر باشد ارزيابي اصولي را در زمينه موارد قابل توجه ذکر شده انجام داده و همه آنها را در قالب يک سيستم ارزيابي جامع ارائه دهد” (بند ۶۸).
۵- کد ۳٫۱ اصلاحي و پروتکل الحاقي
آژانس در مورد اجراي کد ۳٫۱ اصلاحي و پروتکل الحاقي نيز رويکرد مطالبه گرانه را ادامه داده است. به موجب اين گزارش، بر اساس توافقنامه پادمان ها و قطعنامه هاي مربوطه شوراي حکام و شوراي امنيت، ايران ملزم است مفاد کد اصلاحي ۳٫۱ از بخش عمومي ترتيبات فرعي توافقنامه پادمان را اجرايي سازد” (بند۶۹). اين در حاليست که ايران و گروه ۱+۵ در قالب توافق ژنو که در ۲۴ نوامبر ۲۰۱۳ منعقد کردند، تکليف ديگري را براي تصويب و اجراي پروتکل الحاقي تعيين کردند. اين تکليف، حاکي از اين است که تصويب و اجراي پروتکل الحاقي، بخشي از توافق جامع است و در يک برنامه ضمني مشخص و در مقابل اقدامات هم وزن غرب، انجام خواهد شد.
۶- عدم صدور رواديد براي يکي از بازرسان آژانس
يکي از ابعاد نگاه بالا به پائين و تحکمي آژانس، اين است که ايران موظف باشد براي همه افرادي که آژانس به عنوان بازرس معرفي مي کند، رواديد صادر کند. اين در حاليست که طبق مقررات و رويه آژانس، دولت ميزبان حق دارد در مورد برخي از افراد معرفي شده به دلايل حاکميت ملي و با ذکر توضيح، از صدور رواديد خودداري کند. زيرا اجازه ورود هر فرد بيگانه به کشور، تابع حقوق ملي دولت ميزبان و سرزميني است و هيچ نهادي نمي تواند اين حق حاکميت سرزميني را از کشور مذکور سلب کند.
آژانس استفاده ايران از حق خود براي عدم صدور رواديد براي يک فرد که از نظر ايران صالح براي ورود به ايران نبوده است، چنين مقرر داشته است: “در ۳۱ اوت ۲۰۱۴، براي يک عضو آژانس که براي يک ديدار فني عازم تهران بود، رواديد صادر نشد. اين سومين باري است که فرد مزبور بهخاطر نداشتن رواديد نميتواند در ديدارهاي فني برگزار شده در تهران مشارکت کند. براي اينکه آژانس بتواند به شکل موثري به موضوعات باقيمانده بپردازد، لازم است که تمام افراد معرفي شده از سوي آژانس و حائز تخصصهاي مورد نياز بتوانند در فعاليتهاي فني در ايران مشارکت داشته باشند” (بند ۷۴).
آژانس در اين گزارش، دستورالعمل غرب براي تشديد اعمال فشار بر ايران را به خوبي اجرائي کرده است. به احتمال بسيار زياد و حتي يقين، گزارش آمانو يکي از محورهائي خواهد بود که بر مذاکرات آينده سايه خواهد انداخت. اگر غربيها بخواهند مطالبات ايران را در اين مذاکرات محدود کنند يا بر زياده خواهي خود اصرار نمايند، از ارزيابي هاي منفي آژانس در بالا اشاره شد، استفاده خواهند کرد. از همين رو، آمانو در اين گزارش براي کمک به تحقق منابع غربيها تلاش کرده است.
از منظر چشم انداز همکاريهاي ايران و آژانس، ايران مصمم به ادامه همکاري بوده و رسماً نيز اين مساله را تاکيد و اعلام نموده است. اما آژانس، از اين اعتمادسازي ايران به نحو مطلوب براي حل ابهامات استفاده نکرده است. بلکه عمدتاً آن را بهانه اي براي مطالبه گري بيشتر قرار داده است. از همين روست که بند ۷۷ گزارش اشاره مي کند که «لازم است ايران گام هاي عملي جديد در مرحله بعدي و در ارتباط با چارچوب همکاري که البته تاکنون اجرا نکرده است را اجرا کند”.
کيهان: آسياب به نوبت ميچرخد!
حسين شريعتمداري
انقلاب اسلامي در حال وقوع يمن گام مهار نشدني و بلندي است که فروپاشي حکومت آلسعود را به دنبال خواهد داشت و اين رژيم قرون وسطايي را که از آغاز شکلگيري تاکنون، نقش پايگاه منطقهاي قدرتهاي استکباري را برعهده داشته است، از حاکميت تحميلي و دستنشانده ديکتاتورهاي آلسعود بيرون خواهد آورد.
دربار آلسعود همواره از يمن با عنوان «متحد استراتژيک» عربستان ياد کرده و از هيچ کوششي براي حفظ حاکمان وابسته به غرب در اين سرزمين اسلامي دريغ نورزيده است. اين تلاش همهجانبه به گواهي اسناد آشکار، علاوه بر ارسال تسليحات، کمکهاي بلاعوض مالي و تحويل نفت مجاني و… شامل اعزام نيروي نظامي براي سرکوب مخالفان نيز بوده است.
«يمن» متحد استراتژيک عربستان نيست بلکه اين اتحاد از کانون ديگري براي دولت عربستان تعريف شده و به اجرا درآمده است.
يمن اما، نه متحد استراتژيک حکومت حجاز، بلکه پاشنهآشيل رژيم آل سعود است و امروزه انقلاب اسلامي و برخوردار از حمايت ميليوني مردم مسلمان يمن – نظير انقلاب اسلامي در ايران- نهايتاً همين پاشنه آشيل را نشانه رفته است و نگراني مشترک رژيم آل سعود و آمريکا و متحدانش دقيقاً از اين نقطه ريشه ميگيرد و همه نشانهها حکايت از آن دارند که نوبت سقوط به رژيم آل سعود رسيده است.
يمن، با انقلاب اسلامي در حال وقوع از يکسو و کمانه کردن تروريستهاي اجارهاي که دلارهاي آل سعود در پيدايش آن نقش اصلي را داشته است، از سوي ديگر، حکومت عربستان را به فروپاشي تهديد ميکنند.
يکي از ويژگيهاي انقلابيون يمن که آمريکا و رژيم دستنشانده آلسعود را به وحشت انداخته و نگراني خود را از اين ويژگي پنهان نميکنند، دشمني سرسختانه انقلابيون با وهابيها و تکفيريهاست تا آنجا که مقابله با داعش و تکفيريها يکي از شعارهاي اصلي در تظاهرات و اجتماعات ميليوني آن هاست.
رژيم آل سعود با چالش جدي ديگري نيز روبروست و آن کمانه کردن اقدامات وحشيانه تروريستهاي اجارهاي داعش است؛ تروريستهاي داعش، ملغمهاي از سه طيف هستند، سرکردگان که وابستگي آن ها به مثلث غربي، عبري و عربي پنهان نيست. گروه دوم را جنايتکاران حرفهاي تشکيل ميدهند، اين دو گروه ميدانند که به مزدوري وارد ماجرا شدهاند. اما طيف سوم، فريب خوردگاني هستند که با شستشوي مغزي و تبليغات شبه ديني مفتيهاي وهابي به ميدان فرستاده شدهاند، کابوسي که امروزه برخي از کشورهاي غربي و رژيم آل سعود را به وحشت انداخته است، واکنش همين طيف اخير است. زيرا، آدرس و مشخصاتي که از «دشمن» به اين طيف داده شده، دقيقاً با سردمداران و عوامل رژيم آل سعود انطباق دارد و سعوديها از اين وحشت دارند که طيف مورد اشاره بعد از ناکامي در مأموريت تحميلي و خروج از چنبره فريبي که براي آنان ساخته شده بود، به سوي دشمنان واقعي بازگردند حرکت معکوسي که از هم اکنون نشانههاي آن را ميتوان ديد.
وطن امروز: ترواي سايبري دشمن
رضا ملکزاده
نوع آرايش تشکيلاتي برخي احزاب و گروههاي وامدار فتنه سبز و رصد تحرکات جهاني نشان از آن دارد که برنامه يک اغتشاش همهجانبه جديد با هدف برهم زدن آرامش و امنيت کشور به عنوان پلان B نقشه «سازش با آمريکا و اسرائيل» وجود دارد.
مديران فتنه آمريکايي- اسرائيلي ۸۸ ميان مسئولان جمهوري اسلامي از احمدينژاد گرفته تا روحاني تفاوتي قائل نيستند؛ رفتارهاي آمريکا در عرصه سياست خارجي در مواجهه با نرمش سياسي– گفتماني بروز يافته در عملکرد وزارت امور خارجه دولت حسن روحاني خود دليلي واضح بر اين مدعاست.
دير يا زود دولت روحاني ناچار خواهد شد براي صيانت از آبرو و حيثيت خود نيز که شده به سياست غلط «اعتمادسازي يکجانبه» پايان دهد و دست بر زانوي پتانسيلهاي ملي گذارد و مسير تبديل ايران به ابرقدرتي جهاني را مجددا با سرعتي قابل قبول در پيش گيرد.
بستر مديريتي نقشههاي آينده آمريکا و چند کشور ابرقدرت جهاني، «فضاي سايبر» خواهد بود؛ نرمافزارهاي ساده اما بيرقيبي همچون وايبر با ماهيت اسرائيلي «نبض اخبار» در کشورمان را در دست گرفتهاند.
ابزار پيشروي داعش در منطقه بيش از آنکه «نظامي» باشد «رواني» است.
از ملزومات ساماندهي اغتشاش در يک کشور مديريت فضاي خبري داخلي است؛ اگر کودتاي ۲۸مرداد حاصل مديريت تيمي بيبيسي و شعبان بيمخ بود، ميتوان به فضايي انديشيد که همکاري مشترک وايبر و داعش يا فتنهگران و واتسآپ به توليد پيامکهاي کذب درون شبکهاي در بستر ۳G و ۴G به عنوان شاهراه ارتباطي جديد کشور بينجامد.
تامين زيرساختهاي ملي، بسترسازي در فضاي مجازي، تهيه نرمافزارهاي بومي، انعقاد معاهدات چندجانبه ميان غولهاي سايبري و ايران و از همه مهمتر، نظاممند کردن محيط مجازي کشور به واسطه تامين ملزومات برتري تکنولوژيک و قانوني در اين فضا به جاي افتتاح بيضابطه و بيپشتوانه عرصههاي جديد تکنولوژي ارتباطي با قابليت نقض حداکثري فضاي حاکميتي کشور با تعجيل غيرقابل توجيه، از وظايف هر دولت متعهدي است که صيانت از مرزهاي اجتماعي، سياسي و اقتصادي کشور را بر خود فرض ميداند.
شرق: شهريور؛ گره، باز يا کورتر ميشود
حميدرضا آصفي؛ در گفتوگو با «شرق»
پس از مذاکرات وين۶، براي دومينبار ايران و آمريکا در ژنو با يکديگر ديدار کردند. اين بار هم مثل دفعه قبل، خبر ديدار پيش از انجام اعلام نشد. اين امر دليل خاصي دارد؟
اعلام نکردن اين ملاقاتها فرصت تخريب، جوسازي و خبرسازي را از مخالفان بهنتيجهرسيدن مذاکرات مانند اسراييل و لابيهاي مخرب ميگيرد.
از طرف ديگر، مذاکرات ايران و آمريکا در مورد موضوع هستهاي به دليل اينکه بارها انجام شده، ديگر حساسيتزدايي شده و لزومي ندارد تا با اعلام آن پيش از انجام، تحت تاثير فضاسازيها قرار بگيرد.
دليل فشردگي ملاقاتهاي دوجانبه پيش از مذاکرات نيويورک چيست؟
در دورهاي قبلي مذاکرات، اشکالي که به لحاظ تکنيکي وجود داشت اين بود که فاصله بين مذاکرات زياد و بار آن روي دور آخر يعني وين ۶ بود. اين مساله خيلي مناسب نبود که آن مذاکرات ۱۹روز طول بکشد. اين اتفاق در مذاکرات ژنو هم افتاد که باعث شد آمريکاييها از آن سوءبرداشت کنند. اما الان فاصله بين مذاکرات کم شده و اين به دو طرف کمک ميکند تا فاصلهها را کم کنند. کمشدن فاصله بين مذاکرات علامت خوبي است و نشاندهنده عزم دو طرف براي رسيدن به توافق است.
بهصورت قطعي نميتوان گفت که تا آذرماه به توافق ميرسيم يا نه، ولي با شرايط کنوني ميتوان گفت که تا سوم آذر قطعا قدمهاي رو به جلويي برداشته خواهد شد و فضا بهتر از امروز خواهد بود.
آرمان: اصلاحات خط ۳را کليد زديم
«بازخواني اصلاحات» در پاسخ هاي دکتر حميد جلاييپور به آرمان
اصلاحطلبي در رويارويي با معضلات جامعه در برابر محافظهکاري و انقلابيگري قرار ميگيرد.
نيروهاي اصلاحطلبي اصلاحطلبان نيروهاي متنوعي رادرجامعه مدني ايران شامل ميشوند که از هفت لايه تشکيل شده است:
لايه اول، شخصيتهاي بانفوذ و محبوب درميان مردم مانند: سيدمحمد خاتمي، اکبر هاشميرفسنجاني، سيدحسن خميني، عبدا… نوري و…(در جريان و پس از انتخابات ۹۲ حسن روحاني) و ديگران.
لايه دوم تشکلهاي سياسي هجدهگانه اصلاحطلب درشوراي هماهنگي اصلاحطلبان که ازميان آن ها چهارتشکل درحوزه عمومي و سياسي موثرترند: مجمع روحانيون مبارز، کارگزاران سازندگي و دو حزبي که منحل اعلام شد.
لايه سوم نهادهاي مدني و مستقل ازدولت است.
لايه چهارم که با لايه سوم همپوشاني دارد انبوه«افراد» علاقهمند به اصلاحات که درشبکههاي اجتماعي و خصوصاً شبکههاي مجازي فعالاند و به روشنگري ميپردازند.
لايه پنجم پويشهاي اجتماعي درجامعه ايران است. درايران مطالبات پويشهاي جوانان، زنان، اقوام، سنديکاها و … معمولاً فراتر از مطالبات و اهداف اصلاحطلبان است ولي در جبههبنديهاي سياسي و اجتماعي اين پويشها به اصلاحطلبان نزديکترند.
لايه ششم افکارعمومي عموم مردم است. اغلب نظرسنجيهانشان ميدهدکه نظر اکثر مردم عادي درموردجريانها و نيروهاي اصلي سياسي بيش ازهمه به اصلاحطلبان نزديک است.
لايه هفتم بدنه فعال انتخاباتي است که درترکيب با لايههاي پيشين خود را در فرصتهاي انتخاباتي نشان ميدهد. تجربههاي انتخاباتي (جز در چند مورد محدود) در دو دهه گذشته نشان ميدهدکه اصلاحطلبان در ميان ۲۰ تا ۴۰ درصدشرکتکنندگان درانتخابات نفوذ تأثيرگذار دارند.
عملکردنيروهاي اصلاحطلب بسته به شرايط و پوياييهاي جامعه ميتواند قالبهاي گوناگون به خود بگيرد؛ اصلاحطلبي ميتواند حول افکار و برنامههاي يک شخصيت اصلاحطلب يا يک جبهه سياسي اصلاحطلب يا يک جنبش اصلاحي يا يک دولت اصلاحطلب و يا ترکيبي از اين قالبها انجامگيرد.
هدف بلندمدت اصلاحطلبان تقويت سازوکارهاي مردمسالاري و ارتقاي جامعه سياسي ايران از وضعيت کنوني «گذار به مردمسالاري» به وضعيت «تحکيم مردمسالاري» است.
فرايند دموکراسيخواهي فرايندي نيست که ازسال ۱۳۷۶ درايران شروع شده باشد بلکه فرايندي باقدمت بيش ازيک قرن است و در دهههاي مختلف اين دموکراسيخواهي و اصلاحطلبي خود را درقالبهاي گوناگون نشان داده است.
سازو کارهاي مخرب و فسادزا در ايران: چهار سازوکارمخرب فسادافزا از اين قرارند: اولا در جامعه قوانين، رويهها، مقررات و سفارشات تبعيضآميز وجود دارد و افراد، سازمانهاي خاصي ميتوانند راحتتر از منبع و منافع عمومي بهنحو تبعيضآميزي برخوردار شوند. ثانيا يکسوم اقتصادکشور نه دولتي و نه خصوصي است و غيرشفاف است ثالثا درجامعه ميتوان از راه رابطهها و کسب موفقيتهاي غيرآشکار سريعتر به پول و سود رسيد و دستيابي به سود از راه حرکت در راه توليد و ارائه خدمات مؤثر تضمين شده نيست. رابعا نهادهاي مدني، صنفي و مطبوعات مستقل براي شفافسازي عرصه اقتصادي امنيت ندارند و بايد هزينه بدهند و در نتيجه از اين کاراستنکاف ميکنند.
واشنگتنپست (Washington Post): شبه نظاميان دولت اسلامي به جنگ پوتين مي روند
در اوايل اين هفته، دولت اسلامي ويدئويي ارسال کرده است که در آن يک رهبرقدرتمند جهاتي را به چالش کشيده است. اين مرتبه، هدف رئيسجمهور اوباما يا يکي از متحدانش در اروپا نبوده است بلکه رئيسجمهوري ولاديميرپوتين هدف دولت اسلامي قرار گرفته است.
در اين ويدئو، جنگجويان دولت اسلامي تجهيزات قدرتمند نظامي روسيه، از جمله يک هواپيماي جنگنده جت که از نيروهاي بشار اسد در سوريه بدست آمده بود را به تصوير کشيدهاند و در پيغامي اعلام داشتهاند که: “اين پيغام براي توست، بله براي تو ولاديميرپوتين. اينها جتهايي است که تو به بشار اسد دادهاي، به اميد خدا، آنها را به سوي خودت بازميگردانيم.” “به اميد خدا، ما چچن و تمام قفقاز را آزاد خواهيم کرد. دولت اسلامي باقي خواهد ماند و خواست خدا را اجابت خواهد کرد.”
روسيه اولين منبع تامين تجهيزات نظامي سوريه محسوب ميشود.
بر اساس گفته خبرگزاري فرانس پرس، صداي دومي در اين ويدئو شنيده مي شود که لهجه روسي دارد. تخمين زده مي شود که تعداد ۲۰۰ جنگجوي چچني با دولت اسلامي همراه شدهاند.
اين ويدئو مي تواند تنها يک رجزخواني توخالي باشد، اما ابعاد بينالمللي جهاد دولت اسلامي را نشان مي دهد.
گاردين (Guardian): بازديد بازرسان سازمان ملل از مرکز تحقيق و توسعه سانتريفيوژ ايران
بازرسي از يک مرکز تحقيقات و توسعه سانتريفيوژهاي غنيسازي اورانيوم، توانسته ديد روشنتري از گستره برنامه هستهاي ايران به سازمان انرژي اتمي بدهد.
بازرسان آژانس روز ۳۰ اوت از يک مرکز تحقيقات و توسعه سانتريفيوژ، بازديد کردهاند. با اين حال، آژانس اشارهاي به جزئيات و محل اين مرکز نکرده، اما چنين بازديدي ميتواند در کمک به آژانس در تعيين ميزان توانايي ايران براي ساخت مدلهاي مدرنتر سانتريفيوژها، کمک کند.
بر اساس گزارش آژانس انرژي اتمي، ايران اجراي سه اقدام از پنج اقدام عملي مورد توافق را تکميل کرده و مذاکرات براي اجراي دو اقدام ديگر در سومين گام از چارچوب عملي را آغاز کرده است.
هاآرتز (Ha’aretz): جنگ مقابل دولت اسلامي، ايران را به “شيطان بزرگ” نزديکتر مي کند
کلمات “جمهوري اسلامي ايران” به گفته جورج بوش در سال ۲۰۰۲ “محورهاي شرارت” را نشان ميدهد. اين محورها را ايران، عراق و کره شمالي دادهاند و به عنوان دشمنان ايالات متحده و غرب خوانده شدهاند.
طبق گزارش بيبيسي فارسي، آيتالله علي خامنهاي همکاري ايران و ايالات متحده را در جنگ مقابل دولت اسلامي تاييد کرده است، در حاليکه سخنگوي نظام، اين عمل را رد کرده بود.
مقامات ايراني، قاسم سليماني را به علت پيشبيني نکردن طغيان دولت اسلامي و ضعف ارتش عراق، مسئول ناکامي در عراق ميبينند.