نماد آخرین خبر

بروکینگز: چرا ایران برخلاف آمریکا در افغانستان خواهد ماند

منبع
اشراف
بروزرسانی
بروکینگز: چرا ایران برخلاف آمریکا در افغانستان خواهد ماند
اشراف/ مطلبي که مي خوانيد از سري مطالب سايت اشراف است و انتشار آن الزاما به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست. هيچ کشوري ازجمله آمريکا به‌ اندازه ايران نگران تحولات افغانستان نيست. نفوذ ايران در افغانستان مي‌تواند به تحقق اهداف منطقه‌اي اين ‌ کشور کمک کند. عامل مهمي که از قدرت ايران مي‌کاهد رژيم تحريم‌هايي است که اقتصاد ايران را فلج، و قدرت اين کشور را براي شکل‌دهي به حوادث افغانستان محدود کرده است. ايران در سال‌هاي آتي، فارغ از اين مسائل، با شدت هرچه‌تمام‌تر به دنبال منافع خود در افغانستان خواهد بود. انديشکده بروکينگز در مقاله‌اي به قلم «سوميتا کيوتي» کارشناس حوزه ايران و آسياي جنوبي نوشت: آمريکا قصد دارد نيروهاي خود را اواخر سال جاري از افغانستان خارج کند؛ اين کار براي بسياري از آمريکايي‌ها به‌منزله رهايي از اين جنگ است؛ اما برعکس ايران در طرف ديگر همچنان به ايفاي نقشي فعال ادامه مي‌دهد. اين براي رهبران ايران فرصتي براي بسط نفوذ در افغانستان است، اما بي‌ثباتي اين کشور خطري امنيتي براي ايران به حساب مي‌آيد. منافع ايران در افغانستان منافعي بلندمدت است و تهران در سال‌هاي آينده به نحوي عميق‌تر در امور همسايه خود دخالت خواهد کرد. ■ اشتراک منافع ايران و آمريکا در افغانستان ■ با تصميم آمريکا براي عقب‌نشيني از افغانستان، علاقه جديدي در آمريکا براي درک ميزان دخالت ايران در منطقه به وجود آمده است. يقيناً اينکه ايراني‌ها تمايلي به حضور نظامي آمريکا در افغانستان ندارند، خبر تازه‌اي نيست – چه اين حضور کوچک باشد يا بزرگ و چه طولاني‌مدت باشد يا کوتاه. ايران درعين‌حال بي‌نظمي و بي‌ثباتي در افغانستان را نيز تاب نمي‌آورد. هرچند پاکستان به نحو سنتي متحد آمريکا در منطقه بوده است، اشتراک منافع ايران با آمريکا در افغانستان، حتي بيش از پاکستان است. ايران نيز مانند آمريکا، خواهان افغانستاني باثبات است که جايي براي طالبان نداشته باشد و منطقه را تهديد نکند. تهران از زمان ورود آمريکا به افغانستان در ۲۰۰۱ براي ساقط کردن طالبان، مي‌دانسته که افغانستان نمي‌تواند بدون کمک خارجي، از خود در برابر شورشي‌ها دفاع کند؛ اما تهران تمايلي نشان نداده که مي‌خواهد خود اين خلأ را پر کند. ■ ايران تمايلي براي دخالت نظامي افغانستان ندارد■ چنانکه ژنرال «جوزف. اف. دونفورد» (از رسته تفنگداران نيروي دريايي آمريکا)، ژنرال ارشد در نبرد افغانستان، مي‌گويد «پاسخي که ايراني‌ها به افغان‌ها مي‌دهند اين است که، ما حق حاکميت شما را براي انجام هر کاري که براي تأمين امنيت کشور خود به صلاح مي‌دانيد به رسميت مي‌شناسيم.» به‌عبارت‌ديگر هر چه مي‌خواهيد بکنيد، ولي از ما توقع کمک نداشته باشيد. - فهرست اهداف ايران ايران خواهان تداوم نفوذ خود در افغانستان است ولي تمايلي براي دخالت نظامي در اين کشور پس از ۲۰۱۶ ندارد. ايران منافع سياسي، ديني، قومي و فرهنگي ديرپايي در افغانستان، با توجه به اينکه افغانستان زماني جزء امپراتوري ايران بوده است، دارد. دو کشور داراي مرز مشترک ۵۸۲ مايلي در غرب افغانستان هستند. در حدود يک‌پنجم جمعيت افغانستان شيعه هستند؛ امري که زمينه دخالت ايران را فراهم مي‌سازد. بيست درصد افغاني‌ها به گويش دري سخن مي‌گويند؛ و دو کشور هرگز با يکديگر نجنگيده‌اند. ■ ايران از به بن‌بست رسيدن کنفرانس بن جلوگيري کرد ■ بااين‌حال و علي‌رغم پيوندهاي عميق ميان اين دو کشور، روابط دوجانبه، با رقابت‌هايي بر سر منافع معارض اقتصادي، منابع آبي مشترک و فعاليت‌هاي اقليت‌هاي قومي و فرقه‌اي در افغانستان، همراه با چالش بوده است. با توجه به اين شرايط، ايران پنج هدف بلندمدت راهبردي در افغانستان دارد. اول اينکه ايران به دنبال دولتي طرفدار خود در کابل است: دولتي که از آمريکا دوري کند و نسبت به کشورهاي حامي طالبان «پاکستان و عربستان» تمايلي نداشته باشد. تهران، تا آنجا که اقليت‌هاي قومي (تاجيک و هزاره) نمايندگاني در دولت جديد داشته باشند، اعتراضي به دولتي با اکثريت پشتون ندارد. ايران پيش‌ازاين، اين سعه‌صدر را در ۲۰۰۱(کنفرانس بن) و انتخابات ۲۰۰۴ و ۲۰۰۹ از خود نشان داده است. هيئت ايراني در کنفرانس بن که در ۲۰۰۱، در جهت تشکيل دولت موقت افغانستان برگزار شد، نقش بسيار سازنده‌اي ايفا کرد؛ به‌نحوي‌که مي‌توان گفت از به بن‌بست رسيدن مذاکرات جلوگيري کرد. اين ايراني‌ها به سرپرستي «محمدجواد ظريف» (وزير امور خارجه فعلي ايران) بودند که نخست تذکر دادند که در پيش‌نويس قانون اساسي موقت، ذکري از انتخابات دمکراتيک به ميان نيامده است. ■نقش سازنده ايران در انتخابات رياست جمهوري ۲۰۰۴■ پيش از انتخابات رياست جمهوري ۲۰۰۴، ايران، تاجيک‌ها و ديگر گروه‌هاي طرفدار خود را براي ائتلاف با «حامد کرزاي» و معرفي نکردن کانديداي موردنظر خود، متقاعد کرد. «کرزاي» نيز تصميم گرفت در خصوص انتخابات جنجالي ۲۰۰۹ ايران، که دو ماه پيش از انتخاب دوباره وي در ۲۰۰۹، برگزار شد، اظهارنظري نکند. سکوت او توسط «محمود احمدي نزاد»، رئيس‌جمهور دوباره انتخاب‌شده ايران، با استقبال مواجه شد؛ کسي که نخستين رهبر خارجي بود که به رئيس‌جمهور افغانستان براي پيروزي دوباره در انتخاباتي سراسر فريبکاري تبريک گفت. دومين هدف غيرقابل‌مذاکره‌ايران حفظ اهرم خود بر شيعيان، فارسي‌زبانان و جمعيت غير پشتون افغانستان است. ايران همچنين روابط خود را با شبه‌نظامياني که در طول جنگ افغانستان با شوروي به آن‌ها آموزش داده بود حفظ کرده بود که بسياري از آن‌ها تحت سلطه بازيگران عمده سياسي افغان هستند. ■اهرم‌هاي ايران در افغانستان ■ از ۲۰۰۱ ايران نه‌تنها با شيعيان و گروه‌هاي غير پشتون، بلکه با رهبران پشتوني که از طالبان حمايت نمي‌کنند، نيز ائتلاف کرده است. درنتيجه ايران پيوندهايي نزديک با بازيگران کليدي در عرصه سياسي افغانستان دارد؛ افرادي ازجمله «عبدالله عبدالله» کانديد رياست جمهوري؛ «اسماعيل‌خان» معاون اين نامزد رياست جمهوري و والي قبلي هرات؛ و «محمد يونس قانوني» که از اوايل سال جاري به سمت معاون رئيس‌جمهور برگزيده شد. اين نفوذ سياسي، به‌خصوص اگر قائله انتخابات رياست جمهوري اخير به نفع «عبدالله عبدالله» ختم شود، به بسط نفوذ ايران در افغانستان کمک مي‌کند. اولويت سوم ايران، حفظ و بسط نفوذ اقتصادي در افغانستان است. ايران در حدود نيمي از واردات نفتي افغانستان را تأمين مي‌کند. تجارت ميان اين دو کشور در پنج سال اخير به ۵ ميليارد دلار رسيده است و افغانستان ۴۵ درصد از سهم صادرت ايران را به خود اختصاص مي‌دهد. ■ ايران حدود ۹۰۰ ميليون دلار براي بازسازي افغانستان کمک کرده است ■ ايران در تلاش‌هاي خود براي بازسازي افغانستان حدود ۹۰۰ ميليون دلار، بين ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۳، به اين کشور کمک کرده است. بر اساس سخنان مقامات ايراني، «دوره طلايي» حمايت ايران از افغانستان بين ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۷ بوده است که رقمي بالغ‌بر ۵۶۰ ميليون دلار را شامل شده است. از ۲۰۰۹ کمک‌ها به سمت تکميل پروژه‌هاي نيمه‌تمام جهت‌دهي شدند؛ و در حدود نيمي از اين مقدار، خرج زيرساخت‌ها و پروژه‌هاي برق در غرب افغانستان شد. ايران در سال‌هاي اخير درصدد بسط نفوذ اقتصادي و فرهنگي خود در افغانستان، و به‌خصوص حاشيه غربي اين کشور، استان هرات، بوده است؛ امري که پازل راهبرد يکپارچه‌سازي منطقه‌اي‌ايران را تکميل مي‌کند. ايران از مدت‌ها قبل براي دسترسي دادن کشور محصور در خشکي افغانستان به دريا و آسياي مرکزي، تبليغات کرده است. رويکرد راهبردي منطقه‌اي‌ايران همچنين افزايش ترانزيت از طريق بندر جديد چابهار، در جنوبي‌ترين نقطه ايران، با همکاري افغانستان و هند را شامل مي‌شود. ■اهدافي که ايران با راهبرد خود در قبال افغانستان تعقيب مي‌کند■ چهارمين هدف راهبردي ايران، حفاظت از سرمايه‌گذاري‌هاي خود و همچنين جان پرسنل سياسي، تجاري و اقتصادي خود در افغانستان است. مرگ ۹ ديپلمات در مزار شريف در ۱۹۹۸، خطر شورشيان طالبان را براي ايراني‌ها برجسته کرد. همين‌طور منافع قابل‌مذاکره‌اي نيز وجود دارد که اگر محقق شود ايراني‌ها را خوشحال خواهد کرد. اين منافع بدين قرارند: امنيت مرزي؛ يعني کمک براي مقابله با شبکه‌هاي جدايي‌طلبان بلوچ و همکاري براي مقابله با ورود مواد افيوني به ايران. بازگشت ۲٫۴ ميليون افغاني (که تنها ۲۱ ميليون آن‌ها قانوني هستند) به افغانستان؛ و چايان سياست افغانستان در استفاده سياسي از رود هيرمند. اين نکته آخر مرتبط با چالش ديرينه مرتبط با رودخانه است که مهم‌ترين منبع درياچه هامون در شرق ايران و يک منبع اقتصادي براي منطقه محسوب مي‌شود. - چالش‌هاي پيش روي ايران در افغانستان  ايران، براي پيشبرد اهداف خود، چند برگ برنده در اختيار دارد. اين راهبرد به‌خصوص در زمان تصدي رياست جمهوري از سوي «احمدي نزاد» تقويت شد. ايران نه‌تنها تهديد به اخراج ۱ ميليون آواره افغان کرده بلکه پذيراي طالبان نيز بوده است. تجربه طولاني‌اي که تهران در راهبري گروه‌هاي نيابتي دارد، اين کشور را به حمايت از طالبان و گشايش دفتري براي اين گروه در زاهدان، در شرق ايران کرده است (که همه اين موارد توسط دولت ايران رد شده است)؛ راهبردهايي که اين کشور را قادر به پيگيري اهداف متناقض نماي خود در افغانستان کرده است. ■چالش‌هاي پيش روي نفوذ ايران در افغانستان■ علي‌رغم اينکه نفوذ فزاينده ايران در افغانستان، به‌خصوص در هرات تثبيت‌شده است، چالش‌هايي نيز وجود دارد. در آگوست رئيس پليس هرات ادعا کرد که ايران پشت موج حملاتي بوده است که در اين استان اتفاق افتاده است. در مصاحبه‌اي ديگر والي اين استان «سيد فضل‌الله وحيدي» از رفتار غيردوستانه ايران سخن گفت. اعتراض‌هايي نيز در کابل در ۲۰۱۳٫ وجود داشت که به پول‌هايي که ايران به اعضاي شوراي استاني داده بود، مربوط بود. ■ابراز تمايل ايران براي مذاکره با آمريکا بر سر افغانستان ■ معترضين به‌شدت در برابر کنسول گري ايران در هرات اعتراض کردند. آن‌ها همچنين عليه گراميداشت بيست و پنجمين سالگرد درگذشت «آيت‌الله خميني» از سوي يکي از معاونان کانديد رياست جمهوري «عبدالله عبدالله»، به‌شدت اعتراض کردند. تلاش ايران (به‌خصوص در دوره رياست جمهوري «احمدي نزاد») براي تنش‌آفريني در افغانستان – مثل ائتلاف ايران با طالبان – در جهت مقابله با منافع آمريکا در افغانستان بوده است. بااين‌حال اقدامات «رئيس‌جمهور» روحاني در سال گذشته همراه با قدري اعتدال بوده است؛ و با توجه به اينکه نيروهاي آمريکا، از اواخر سال جاري شروع به عقب‌نشيني از افغانستان مي‌کنند، اين روند احتمالاً در آينده نيز تداوم مي‌يابد. دولت ايران علاوه بر اين در خصوص مذاکره با آمريکا بر سر افغانستان، با توجه به پيشرفت قابل‌ملاحظه‌اي که بر سر مسائل هسته‌اي به وجود آمده است، ابراز تمايل کرده است. ■ هيچ کشوري به‌اندازه ايران نگران تحولات افغانستان نيست ■ هيچ کشوري ازجمله آمريکا به‌اندازه ايران نگران تحولات افغانستان نيست. نفوذ ايران در افغانستان مي‌تواند به تحقق اهداف منطقه‌اي اين ‌ کشور کمک کند. عامل مهمي که از قدرت ايران مي‌کاهد رژيم تحريم‌هايي است که اقتصاد ايران را فلج، و قدرت اين کشور را براي شکل‌دهي به حوادث افغانستان محدود کرده است. ايران در سال‌هاي آتي، فارغ از اين مسائل، با شدت هرچه‌تمام‌تر به دنبال منافع خود در افغانستان خواهد بود.