پاسخ پزشکیان به اتهام قومیت گرایی چیست؟
![پاسخ پزشکیان به اتهام قومیت گرایی چیست؟](https://app.akharinkhabar.ir/images/2024/06/11/e812097e-956c-4c5c-81ce-9fb5cb4c4260.jpeg)
هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
محمدجواد روح-سردبیر هم میهن| در راهروها و اتاقها جای سوزن انداختن نیست. فعالان سیاسی، نمایندگان ادوار، کارشناسان اقتصادی، اعضای احزاب، مدیران سابق و اقشار مختلف از تهران و شهرستانها به ساختمان سعادتآباد آمدهاند تا هریک به سهم خود کاری کنند. برخی دنبال دریافت حکمی هستند تا زودتر ستادی را در شهر و منطقه خود راه بیاندازند. برخی آمدهاند و ایده و پیشنهادی دارند. برخی دیگر تحلیل و روایت خود را از تغییر فضای جامعه و نخبگان در ۲۴ ساعتی که از اعلام اسامی نامزدهای نهایی میگذرد، ارائه میدهند. برخی هم در این شلوغی و ازدحام، در حال رتقوفتق امورند. آسانسور برج هم مثل بقیه جاها شلوغ است. مقصد بیشترمان هم طبقه ۹ است؛ جایی که برای روزنامهنگاران و فعالان رسانهای نشستی با مسعود پزشکیان تدارک دیدهاند تا قبل از نخستین گفتوگوی تلویزیونیاش (که شامگاه دیروز در شبکه دو انجام شد)، نظرات و پیشنهادهای کارشناسان رسانهای را بشنود.
مدیریت نشست با علی ربیعی است. سخنگوی دولت روحانی که در این سه سال همه سعی خود را کرد تا فعالان رسانهای منتقد دولت سیزدهم را گردهم نگه دارد تا با جلسات و هماندیشیهایی با وزرا و مدیران دولت قبل، سطح کارشناسی نقدها و روایتها از وضع موجود و تمایز آن با دوره پیش ارتقا یابد. علیاصغر شفیعیان هم مدام در تکاپوست. او که در سایت «انصافنیوز» در همه این سالها، نزدیکترین رسانه به پزشکیان را مدیریت کرده؛ این روزها هم بهشدت فعال و درگیر است تا یک ماموریت غیرممکن را به سرانجام برساند.
ماموریتی که او و جمعی دیگر از روزنامهنگاران شاخص در همه سالهای انفعال و قهر اکثریت جامعه و اصلاحطلبان با صندوق رای، از آن پا پس نکشیدند و بسیار ناسزاهای مجازی شنیدند و بهخاطر دفاع از مشارکت در انتخابات طعم تمسخر چشیدند. در این دو روز اما، گویی تاریخ ورق خورده است. دستکم در سطح نخبگان و کنشگران سیاسی، انگار همه آن تحلیلها و چارچوبهایی که سخت و صلب مینمود و در حد روزنی قابل گشودن نبود، دود شده و به هوا رفته است. همه پاشنه کفشها را برکشیدهاند و به میانه میدان دویدهاند. نشست روزنامهنگاران و فعالان رسانه با پزشکیان هم، از همیشه شلوغتر است. نهفقط دور میز جلسه پر شده، بلکه دو سه ردیف صندلی هم آوردند و چیدند و تا پشت در اتاق نشستند. بعد از تشکر کوتاهی که پزشکیان از حاضران کرد و سخنانی که از ضرورت افزایش مشارکت گفت تا بتوان دوران یکدستسازی و خالصسازی را پایان داد، نوبت به طرح پرسشها رسید.
اولین و مفصلترین پرسش هم از آنِ «هممیهن» بود؛ پرسشی که در آن سعی کردم ابهامات و پرسشهای اصلی را که درباره مواضع و رویکردهای پزشکیان در سطح نخبگان مطرح است، تبیین کنم. این ابهامات را در سه موضوع قومیتگرایی، عدالتخواهی و تکروی سیاسی صورتبندی کردم و بهصراحت پرسیدم. اهمیت روشن شدن و شفافیت مواضع پزشکیان در قبال این سه موضوع، بیش از آنکه به این ایام تبلیغات و انتخابات مربوط باشد، دغدغهای است برای ایران و فردای انتخابات. چراکه اگر امروز این مباحث تدقیق و تبیین نشود، فردای پیروزی احتمالی و با شکلگیری دولت، میتواند به پاشنه آشیل پزشکیان تبدیل شود و به همان سرعت که نیروها و جریانات مختلف گرد او آمدند، آنان را بپراکند و در برابر جریان قدرتمند رقیب تنها و ضعیف بماند. آنچه در ادامه میخوانید پاسخ او به یکی از پرسش هاست.
*ابهام و تردید جدیتر درباره مسعود پزشکیان، اتهامی است که او را به قومیتگرایی میشناسد و از منظری ملیگرایانه و در تعارض با شعار «برای ایران»، او را تهدیدی برای تمامیت ارضی کشور میبیند که حال، میخواهد تا سطح ریاست دولت هم برسد. البته، برداشت و تلقی شخصی من از مواضع شما چنین نیست. اما با توجه به تحرکات جریانات پانترکی مخصوصاً در مناطق آذریزبان و نیز تهدیدها و تحرکاتی که اردوغان در ترکیه و علیاف در جمهوری آذربایجان علیه ایران صورت میدهند، این دغدغه و نگرانی جدی است و لازم است درباره نگاهتان به اقوام ایرانی و متهم شدنتان به همسویی با تجزیهطلبان، توضیح دهید.
پزشکیان: سخنان حضرت علی درباره عدالت درخصوص قومیتها هم مصداق دارد. ایران برای همه اقوام است، متعلق به یک قوم، دسته، گروه یا جناح نیست. ما اگر از قومیت دفاع میکنیم، این قومیتها ایرانی هستند. آیا امروز به یک فرد بلوچ پستی داده میشود؟ طبیعی است که چنین فردی با ما تعارض پیدا میکند. تقصیر او نیست، تقصیر من است که حقش را ندادهام. میگویند این افراد قومگرا هستند درحالیکه آنها حق خود را میخواهند و ما هم باید حقشان را بدهیم. اگر چنین نکنیم آنها اعتراض میکنند. آیا میدانید چرا برخی به پانعربیسم، پانترکیسم و پانکردیسم روی میآورند؟ زیرا مشاهده میکنند که حقشان داده نمیشود؛ بنابراین، از جای دیگر اقدامی دیگر میکنند. باید حق همه مردم و همه ایرانیان داده شود.
اینکه درجلسه مجمع عمومی جبهه اصلاحات گفتهام «من اصولگرا هستم»، به این دلیل است که اصولی دارم و آن هم حق و عدالت است. برای رسیدن به این دو اصل باید اصلاحات کرد. نمیتوان بدون اصلاحات به حق و عدالت رسید. افرادی که ادعای ولایتمداری دارند، مگر میتوانند بدون اصلاحات به چشماندازی که مقام معظم رهبری تعیین کرده است، برسند؟ مگر میتوانند بدون تغییر نگاه، علم و رفتار به اهداف مذکور برسند؟ این غیرممکن است. برای رسیدن به اصول خودمان و برای از بین بردن تبعیض، نابرابری، رانت و فرصتهای غلطی که برای برخی افراد و جریانات خاص در جامعه ایجاد کردهایم؛ ضروری است که حقوق قومیتها، جوانان و زنانی که حقشان را خوردهایم، ببینیم. اگر حق افرادی را که در این طبقات قرار دارند، بدهیم؛ با آنها چه مشکلی خواهیم داشت؟ مشکل این است که حقشان را نادیده میگیریم و آنها هم معترض میشوند. عدالت شاهکلید همه مشکلات است. وقتی حق یکی به دیگری داده شود به معنای ارتکاب ظلم است.
حق سه نوع است، شامل حق اجتماعی، حق علمی و حق بر اعتقاد و باور. آقایانی که امروز دولت و همه بخشها را در اختیار دارند، به کدامیک از وعدههای خود عمل کردهاند. سالهاست به مردم دروغ میگوییم. اینکه برخی گفتهاند مسکن درست میکنیم، زندگی مردم را درست میکنیم دروغ بوده است. این بحث مدیریتی است. دورهای شعار من قانون بود. بعد متوجه شدم عدهای ممکن است قانون بنویسند و بر مبنای آن حقوق دیگران را نادیده بگیرند. در نتیجه متوجه شدم که اول باید حق مردم داده شود.