logo

متفکر آمریکایی مطرح کرد: هشت درس از جنگی که قرار نبود انقدر طول بکشد

منبع
اکو ايران
بروزرسانی
متفکر آمریکایی مطرح کرد: هشت درس از جنگی که قرار نبود انقدر طول بکشد

اکو ایران/متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

اگر به جای تمرکز بیش از حد روی مرزها، به این درگیری به عنوان «جنگ استقلال» اوکراین نگاه کنیم، اوکراینی‌ها مدت‌هاست که پیروز شده‌اند. پوتین انکار می‌کرد که اوکراین یک ملت جداگانه است، اما رفتار او تنها هویت ملی اوکراینی را تقویت کرده است.
 
 جوزف نای، استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد و معاون سابق وزیر دفاع آمریکا، در یادداشتی برای استراتژیست می‌نویسد: دو سال پیش، من هشت درس از جنگ اوکراین را برشمردم. اگرچه هشدار دادم که برای اطمینان از هر پیش‌بینی‌ای زود است، اما این درس‌ها تا حد معقولی پایدار مانده‌اند.

زمانی که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، دستور حمله به اوکراین را در فوریه ۲۰۲۲ صادر کرد، تصویری از تصرف سریع کی‌یف، پایتخت، و تغییر حکومت را در ذهن داشت، شبیه به کاری که شوروی در مجارستان در ۱۹۵۶ و چکسلواکی در ۱۹۶۸ انجام داد. اما جنگ همچنان ادامه دارد و هیچکس نمی‌داند کی و چگونه پایان می‌یابد.

اگر به جای تمرکز بیش از حد روی مرزها، به این درگیری به عنوان «جنگ استقلال» اوکراین نگاه کنیم، اوکراینی‌ها مدت‌هاست که پیروز شده‌اند. پوتین انکار می‌کرد که اوکراین یک ملت جداگانه است، اما رفتار او تنها هویت ملی اوکراینی را تقویت کرده است.

چه چیزهای دیگری یاد گرفته‌ایم؟ اول، سلاح‌های قدیمی و جدید مکمل یکدیگر هستند. با وجود موفقیت اولیه سلاح‌های ضد تانک در دفاع از کی‌یف، من به درستی هشدار دادم که با حرکت نبرد از حومه‌های شهرها به دشت‌های شرقی اوکراین، ممکن است برای اعلام پایان عصر تانک‌ها زود باشد. با این حال، من اثربخشی پهپادها را به عنوان سلاح‌های ضد تانک و ضد کشتی پیش‌بینی نکرده بودم، و همچنین انتظار نداشتم که اوکراین بتواند نیروی دریایی روسیه را از نیمه غربی دریای سیاه بیرون براند. با تغییر شکل درگیری به یک جنگ خندقی به سبک جنگ جهانی اول، توپخانه و مین نیز نقش مهمی ایفا کردند.

دوم، بازدارندگی هسته‌ای کار می‌کند، اما تأثیرگذاری آن بیشتر به تراز منافع بستگی دارد تا توانمندی‌های هسته‌ای. در این جنگ از غرب بازدارندگی شده است، اما تا یک جایی. تهدید هسته‌ای پوتین مانع از اعزام نیروهای ناتو به اوکراین شده است (اما نه مانع ارسال تجهیزات). اما دلیل این امر برتری توان هسته‌ای روسیه نیست، بلکه به این خاطر است که پوتین اوکراین را به عنوان منافع ملی حیاتی روسیه در نظر گرفته، در حالی که دولت‌های غربی چنین نکرده‌اند. در عین حال، لفاظی‌های هسته‌ای پوتین مانع غرب برای گسترش برد سلاح‌هایی که به اوکراین ارائه می‌دهد نشده است؛ و غرب تاکنون پوتین را از حمله به هر یک از کشورهای ناتو بازداشته است.

سوم، وابستگی متقابل اقتصادی مانع جنگ نمی‌شود. برخی از سیاست‌گذاران آلمانی بر این باور بودند که قطع روابط تجاری با روسیه چنان پرهزینه خواهد بود که هیچ یک از طرفین اجازه خصومت علنی را نخواهند داد. اما در حالی که وابستگی اقتصادی می‌تواند هزینه‌های جنگ را افزایش دهد، لزوماً از وقوع آن جلوگیری نمی‌کند. نکته مهم‌تر این است که وابستگی اقتصادی نابرابر می‌تواند توسط طرفی که وابستگی کمتری دارد به عنوان سلاح مورد استفاده قرار گیرد.

چهارم، تحریم‌ها می‌توانند هزینه‌ها را افزایش دهند، اما نتایج را در کوتاه‌مدت تعیین نمی‌کنند. به یاد بیاورید که ویلیام برنز، مدیر سی‌آی‌ای، در نوامبر ۲۰۲۱ با پوتین دیدار کرد و درباره تحریم‌های قریب‌الوقوع، در صورت حمله روسیه به اوکراین هشدار داد که البته نتیجه‌ای نداشت. پوتین احتمالاً تردید داشت که غرب بتواند در مورد تحریم‌ها وحدت جهانی را حفظ کند، و درست فکر می‌کرد. نفت کالایی قابل جایگزینی است و بسیاری از کشورها، از جمله هند، از خدایشان است که نفت تخفیف خورده روسیه را که توسط ناوگانی غیر معمول از تانکرها حمل می‌شود، وارد کنند.

با این وجود، همانطور که دو سال پیش پیش‌بینی کردم، به نظر می‌رسد نگرانی‌های چین از گرفتار شدن در تحریم‌های ثانویه، محدودیت‌هایی را برای حمایت آن از روسیه ایجاد کرده است. در حالی که چین فناوری‌های دو منظوره مهم (قابل استفاده برای اهداف نظامی یا غیرنظامی) را در اختیار روسیه قرار داده است، از ارسال سلاح خودداری کرده است. با توجه به این تصویر مبهم، مدتی طول می‌کشد تا بتوانیم تأثیر بلندمدت تحریم‌ها بر روسیه را به طور کامل قضاوت کنیم.

پنجم، جنگ اطلاعاتی موثر است. جنگ‌های مدرن تنها بر سر این نیست که ارتش کدام طرف پیروز می‌شود؛ بلکه بر سر این است که روایت کدام طرف پیروز می‌شود. افشای اطلاعاتی دقیق ایالات متحده که برنامه‌های روسیه برای تهاجم را نشان می‌داد، در رسوا کردن روایتی که پوتین می‌خواست اروپاییان باور کنند، مؤثر بود و زمانی که تهاجم به طور پیش‌بینی‌شده رخ داد، به شدت به همبستگی غرب کمک کرد. به همین میزان، ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، کار فوق‌العاده‌ای در تبلیغ روایت کشورش در غرب انجام داده است.

ششم، هم قدرت سخت و هم قدرت نرم اهمیت دارند. در حالی که قدرت سخت و اجبار در کوتاه‌مدت بر جاذبه قدرت نرم غلبه می‌کند، قدرت نرم همچنان اهمیت زیادی دارد. پوتین در همان اوایل در آزمون قدرت نرم شکست خورد. سطح وحشیگری نیروهای روس در اوکراین سرانجام آلمان را مجبور کرد تا پروژه خط لوله گاز نورد استریم ۲ را لغو کند، نتیجه‌ای که سال‌ها فشار ایالات متحده نتوانسته بود به دست آورد. زلنسکی، برعکس، از همان ابتدا به قدرت نرم متکی بود. او با استفاده از مهارت‌های بازیگری خود برای ارائه تصویری جذاب از اوکراین، نه تنها همدردی غرب را جلب کرد، بلکه تحویل تجهیزات نظامی را که زیربنای قدرت سخت است، تضمین کرد.

هفتم، توانمندی سایبری کلید موفقیت نیست. روسیه دست‌کم از سال ۲۰۱۵ برای ایجاد اختلال در شبکه برق اوکراین از سلاح‌های سایبری استفاده می‌کرد و بسیاری از تحلیلگران پیش‌بینی می‌کردند که حملات سایبری گسترده علیه زیرساخت‌ها و دولت اوکراین موفقیت هر تهاجمی را تضمین کند. در حالی که حملات سایبری زیادی در طول جنگ وجود داشته است، هیچ یک از آن‌ها سرنوشت‌ساز نبوده است. هنگامی که شبکه وی‌ست اوکراین هک شد، آن‌ها شروع به برقراری ارتباط از طریق ماهواره‌های کوچک و متعدد استارلینک کردند. با آموزش‌ها و تجربه‌های میدان نبرد، توانایی دفاع و حمله سایبری اوکراین بهبود یافته است.

بنابراین، درس دیگر این است که پس از شروع جنگ، سلاح‌های جنبشی نسبت به سلاح‌های سایبری، زمان‌بندی، دقت و ارزیابی خسارت دقیق‌تری را برای فرماندهان فراهم می‌کنند. البته، جنگ الکترونیک همچنان می‌تواند در ارتباطاتی که برای استفاده از پهپادها ضروری است، اختلال ایجاد کند.

در نهایت، جنگ غیرقابل پیش‌بینی است. مهم‌ترین درس از جنگ اوکراین همچنان یکی از قدیمی‌ترین درس‌ها است. دو سال پیش بسیاری انتظار پیروزی سریع روسیه را داشتند و تنها یک سال بعد انتظارات زیادی برای موفقیت ضد حمله اوکراین در تابستان وجود داشت. اما همانطور که شکسپیر بیش از چهار قرن پیش نوشت، «فریاد جنگ سر دادن و رها کردن سگ‌های جنگی» برای یک رهبرخطرناک است.


وعده یک جنگ کوتاه وسوسه کننده است. پوتین مطمئناً هرگز انتظار نداشت که در باتلاق جنگی طولانی گرفتار شود. او توانسته جنگ فرسایشی خود را به مردم روسیه به عنوان یک مبارزه بزرگ میهن‌پرستانه علیه غرب غالب کنند. اما سگ‌هایی که او رها کرده است، همچنان می‌توانند برگردند و او را گاز بگیرند.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره