نماد آخرین خبر

راه طی نشده؛ بازنمایی «داعش» در سینما

منبع
صبح نو
بروزرسانی
راه طی نشده؛ بازنمایی «داعش» در سینما

صبح نو/متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

به بهانه اکران «قلب رقه» به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که برای روایت واقعیت های مخوف داعش چه باید کرد

محمد عنبرسوز|  بازنمایی گروه تروریستی داعش و جنایت‌های آن در سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی ایران، با وجود اهمیت این موضوع و جنایت‌های هولناک این گروه، انتظارات را برآورده نکرده است. درحالی‌که داعش به‌عنوان یکی از مخوف‌ترین و بی‌رحم‌ترین گروه‌های تروریستی در تاریخ معاصر شناخته می‌شود و مبارزه با آن نیازمند رشادت‌های بی‌نظیر نیروهای امنیتی و نظامی ایران بوده، انتظار می‌رفت که تولیدات نمایشی تصویری کشور بتوانند به‌طور شایسته‌ای این واقعیت‌ها را به تصویر بکشند. بااین‌حال، بسیاری از این آثار نتوانسته‌اند به‌طور کامل به عمق مسأله نفوذ کنند و به جای خلق تجربه‌ای تأثیرگذار و واقع‌گرایانه، گاهی در کلیشه‌ها و روایت‌های سطحی گرفتار شده‌اند.
 
ظهور داعش و تأثیر آن بر هنرهای نمایشی ایران
ظهور گروه تروریستی داعش در سال‌های اخیر به شدت افکار عمومی جهان و به‌ویژه منطقه خاورمیانه را تحت تأثیر قرار داد. این گروه با تبلیغات و خشونت‌های بی‌سابقه‌ای که در مناطق تحت کنترل خود به راه انداخت، نه‌تنها به یک تهدید جدی امنیتی تبدیل شد، بلکه به یک موضوع مهم برای هنرمندان و سینماگران نیز بدل شد. در ایران، پرداختن به موضوع داعش در سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی به‌عنوان یک وظیفه اجتماعی و فرهنگی تلقی شد؛ اما به نظر می‌رسد حاصل تلاش‌های صورت گرفته در این زمینه چندان رضایت‌بخش نیست.
آثار نمایشی ایرانی که بر اساس موضوعات مربوط به داعش تولید می‌شوند، عموما دچار تکرار شده‌اند و در برابر قهرمان‌هایی که عمدتا شبیه به هم هستند، ضدقهرمان‌هایی کاملا تکراری را خلق می‌کنند که از دل این تقابل چیزی جز درام‌های سطحی درنمی‌آید. شاید یکی از دلایل ضعف نمایشی در آثاری با این موضوع، تازگی پدیده شوم داعش و سکوت عاقلانه مأموران ایرانی که از نزدیک پنجه در پنجه این جنایتکاران افکنده‌اند، باشد.
به عبارت دقیق‌تر، افکار عمومی در ایران نسبت به بخشی از وحشی‌گری‌های این گروه تروریستی کاملا ناآگاه هستند؛ زیرا اولا نیروهایی که با داعش می‌جنگند هنوز کارشان تمام نشده و طبیعتا شاید فعلا تمایلی به نقل کردن آنچه دیده‌اند، ندارند. از سوی دیگر، بخشی از جنایت‌های این گروه تروریستی به قدری ضدانسانی و خشونت‌بار است که اساسا نمایش آن در آثار تصویری ممکن نیست. با این همه، به نظر می‌رسد که فیلمسازان ایرانی هم با این مقوله کاملا غریبه هستند و صرفا قالب‌های دراماتیک سینمای دفاع مقدس را بر یک موضوع معاصر بار می‌کنند که حاصل این رویکرد، خلق آثار تکراری با اثرگذاری حداقلی است.
 
تلویزیون و فرصت از دست رفته
سریال «پایتخت» به کارگردانی سیروس مقدم که یکی از محبوب‌ترین برندهای تاریخ تلویزیون به‌شمار می‌رود، در پنجمین فصل خود، موضوعاتی همچون بحران‌های جهانی و تهدیدات تروریستی داعش را به‌عنوان محور داستان قرار داد.
یکی از نقاط قوت این فصل، توانایی نویسندگان در ترکیب سبک کمدی و درام بود که به‌ویژه در مواجهه با موضوعات حساس و پیچیده مانند تروریسم، مورد توجه قرار گرفته است. شخصیت‌های اصلی که در فصول قبلی محبوبیت زیادی کسب کرده بودند، با هوشمندی و تحولی باورکردنی، در قسمت‌های پایانی به خروش آمدند و در برابر دشمن قد علم کردند که این امر به جذابیت و تداوم داستان کمک شایانی کرد.
«پایتخت 5» در عین حفظ ویژگی‌های اصلی و جذابیت‌های فصول گذشته، سعی داشت به‌طور خلاقانه و متفاوت به مسأله تهدید جهانی داعش بپردازد؛ اما توازن میان سرگرمی و پرداخت جدی به موضوعات بین‌المللی، همچنان نیازمند دقت و تعادل بیشتری است تا بتواند به بهترین نحو ممکن به مخاطب منتقل شود.
دیگر تجربه مستقیم رسانه ملی از مسأله داعش، سریال «حبیب» محصول مشترک ایران و سوریه، با محوریت داعش و درام‌های مرتبط با آن و البته تمرکز بر تلاش‌های سربازان گمنام امام زمان (عج) بود؛ مجموعه‌ای که به دنبال ارائه تصویری عمیق و تأثیرگذار از دوران معاصر و بحران‌های جهانی بود. این سریال با تلاش برای به تصویر کشیدن واقعیت‌های پیچیده و چالش‌های ناشی از تهدیدات تروریستی داعش، توانست در زمان پخش خود، مخاطبان زیادی را جلب کند.
یکی از ویژگی‌های برجسته این سریال، توجه دقیق به جزئیات و تحقیق عمیق در زمینه موضوعات امنیتی و تروریستی بود. کارگردان به خوبی توانسته است فضای تاریک و پرتنش جنگ‌های معاصر را به تصویر کشد و به مخاطب این احساس را منتقل کند که در دل بحران‌ها و فشارهای جهانی قرار دارد. بازیگران نیز به خوبی در ایفای نقش‌های خود موفق بوده‌اند و توانسته‌اند به درک عمیق‌تری از بحران‌ها و تحولات انسانی دست یابند.
بااین‌حال، برخی نقدها به سریال «حبیب» حاکی از آن بودند که سریال در تلاش برای ارائه تصویری واقع‌گرایانه، گاهی به تحلیل‌های سطحی و کلیشه‌ای روی آورده است. به‌ویژه در بعضی از قسمت‌ها که تمرکز بر روی جوانب خاص و تکنیکی موضوعات به کاهش عمق انسانی و روانی داستان منجر شده و در نتیجه، تأثیرگذاری عاطفی سریال را کاهش داده بود.
 
تک‌ستاره شبکه خانگی
سریال «سقوط» به کارگردانی سجاد پهلوان‌زاده با محوریت موضوع داعش، در شبکه نمایش خانگی که عموما با درام‌های خانوادگی و ملودرام‌های جوان‌پسند یا کمدی‌های نازل شناخته می‌شود، یک شگفتانه بزرگ و امیدوارکننده بود. این سریال توانست تصویری واقع‌گرایانه و تأثیرگذار از یک مأمور امنیتی ایرانی ارائه دهد و هم‌زمان با ورود به قلب داعش، بخشی از درنده‌خویی سران این گروه را بازنمایی کند. یکی از نقاط قوت سریال «سقوط» به تصویر کشیدن فضای پرتنش و پیچیده‌ای بود که در شهر تحت تصرف داعش جریان داشت. کارگردان با استفاده از تکنیک‌های بصری و روایت‌های قوی، موفق شده بود که تعلیق قابل‌توجهی در روند قصه ایجاد کند تا تنش‌ها و فشارهای ناشی از داعش را به‌ خوبی به نمایش بگذارد. بازیگران این سریال نیز با ایفای نقش‌های قوی و تأثیرگذار توانستند از سطح تیپ فراتر بروند و به شخصیت‌هایی نسبتا عمیق نزدیک شوند.
 
سینما و بحران روایت
شروع تولید آثار سینمایی درباره داعش با فیلم «امپراطور جهنم» ساخته پرویز شیخ‌طادی رقم خورد. فیلم «امپراطور جهنم» ساخته پرویز شیخ‌‌طادی به‌عنوان یکی از آثار متوسط سینمای ایران در تاریخ معاصر، تجربه‌ای است که در آن تقابل‌های اخلاقی و انسانی در بستر تاریخی روایت می‌شود. این فیلم با بهره‌گیری از سبک بصری خاص و بهره‌مندی از عناصر تاریخی، تلاشی برای بازسازی دوران حساس و پرتنش تاریخ معاصر ارائه می‌دهد.
فیلم در کنار نقاط قوت خود، از نظر فنی و هنری در ایجاد یک تصویر جامع و قابل قبول از دوران معاصر با چالش‌هایی مواجه است.
 بازیگر کارکشته‌ای همچون علی نصیریان در این فیلم نقشی برجسته دارد. بااین‌حال برخی از نقدها به نحوه روایت داستان و برخورد با موضوعات تاریخی معترض‌اند. شیخ‌‌طادی با استفاده از فیلم‌نامه‌ای که از نظر تاریخی دقیق و تحقیق شده است، سعی دارد تصویری ملموس از پیچیدگی‌های آن مافیای پشت سر داعش ارائه دهد؛ اما به نظر می‌رسد در برخی از نقاط، بار اضافی از اطلاعات و جزئیات تاریخی باعث کاهش انسجام و تسلسل منطقی داستان شده است.
با فیلم «به وقت شام» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا و تهیه‌کنندگی محمد خزاعی بود که توجه سینمای ایران به موضوع داعش جلب شد. این فیلم که یکی از آثار سینمایی مطرح مرتبط با داعش است، در سال ۱۳۹۶ تولید شد و به مسأله داعش و مبارزه نیروهای ایرانی با این گروه تروریستی می‌پرداخت. 
داستان فیلم حول محور دو خلبان ایرانی به نام‌های علی و حاج یونس می‌چرخد که به مأموریتی خطرناک در سوریه برای نجات مردمی که در محاصره داعش قرار گرفته‌اند، اعزام می‌شوند. این مأموریت با چالش‌ها و خطرات بسیاری همراه است که تعلیق و هیجان را در فیلم به اوج می‌رساند.
کارگردانی حاتمی‌کیا در «به وقت شام» از نقاط قوت برجسته فیلم به‌شمار می‌آید. او با استفاده از تکنیک‌های سینمایی مدرن و بهره‌گیری از جلوه‌های ویژه، توانسته است فضای ترسناک و پرتنش جنگ با داعش را به شکلی واقع‌گرایانه به تصویر بکشد. موسیقی متن فیلم نیز که توسط کارن همایون‌فر ساخته شده است، به‌ خوبی با تم فیلم هماهنگ بوده و احساسات مخاطب را به‌ شدت درگیر می‌کند.
بااین‌حال فیلم از نظر فیلمنامه با برخی انتقادات مواجه شده است. برخی منتقدان بر این باورند که «به وقت شام» نتوانسته است به عمق ایدئولوژی‌های شخصیت‌ها پرداخته و تحلیل عمیقی از تروریسم و ریشه‌های آن ارائه دهد. به همین دلیل فیلم در برخی موارد بیشتر به نمایش خشونت و هیجان محدود شده و از ایجاد یک دیالوگ جدی و معنادار درباره داعش و ایدئولوژی‌های آن بازمانده است. همچنین شخصیت‌های داعشی در فیلم به صورت کلیشه‌ای و سطحی به تصویر کشیده شده‌اند و انگیزه‌های آن‌ها به‌طور کامل مورد بررسی قرار نگرفته است.
«به وقت شام» به‌عنوان یک اثر سینمایی با موضوع حساس و مهم، تلاشی ارزشمند برای نمایش جنایت‌های داعش و قهرمانی‌های نیروهای ایرانی است؛ اما ضعف‌های موجود در فیلمنامه و عمق شخصیت‌پردازی‌ها، از قدرت تأثیرگذاری فیلم کاسته و آن را بیشتر به یک اثر دیدنی تا تفکربرانگیز تبدیل کرده است. 

بااین‌حال از نظر تکنیکی و بصری، این فیلم یکی از آثار موفق سینمای ایران در سال‌های اخیر محسوب می‌شود.


فیلم «کامیون» به کارگردانی کامبوزیا پرتوی به‌عنوان اثری درام و اجتماعی، با پرداختن به موضوع هجوم داعش به یک خانواده ایزدی، به تهدیدات ناشی از این گروه تروریستی، تصویری عمیق از وجه انسانی این گروهک ارائه داد.
این فیلم با محوریت داستان‌های انسانی و فردی، به بررسی تأثیرات این بحران‌های جهانی بر زندگی‌های روزمره و روابط انسانی می‌پردازد و سعید آقاخانی اجرای بسیار جذابی در نقش یک راننده کامیون دارد.
مرحوم کامبوزیا پرتوی با استفاده از داستانی ساده و در عین حال عمیق، موفق شده است توجه‌ها را به مشکلات و چالش‌های انسانی ناشی از این بحران‌ها جلب کند و به خوبی تضادهای روانی و احساسی شخصیت‌ها را به نمایش بگذارد.
یکی از ویژگی‌های برجسته این فیلم، توجه به جزئیات انسانی و پرداخت عمیق به ابعاد روانی و عاطفی شخصیت‌ها است. این رویکرد، به فیلم این امکان را می‌دهد که به‌طور غیرمستقیم به نقد و تحلیل موضوعاتی همچون تروریسم و تأثیرات آن بر زندگی‌های عادی بپردازد، بدون اینکه به سمت نمایش‌های سطحی و کلیشه‌ای برود یا به دام شعار بیفتد. بااین‌حال نقدی که بر «کامیون» وارد می‌شود ناظر به دو نکته است: یکی دور ماندن از اصل قضیه و بی‌توجهی به بازنمایی جنایت‌های داعش و دوم ریتم کُند این اثر که تماشای آن را برای مخاطب عام دشوار می‌کند.


اما فیلم «قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانی‌پور که اخیرا به اکران عمومی درآمده، نسخه‌ای سینمایی از سریال «سقوط» محسوب می‌شود و شباهت زیادی با این مجموعه موفق شبکه نمایش خانگی دارد. «قلب رقه» که در شهری تحت تصرف داعش می‌گذرد، با محوریت نیروهای امنیتی ایرانی، تلاشی برای ارائه تصویری انسانی و واقع‌گرایانه از جنگ و تروریسم در مناطق تحت‌تأثیر گروه‌های افراطی است. این فیلم با بهره‌گیری از داستانی که برای مخاطب تکراری است، نگاهی چندان عمیق به مسأله داعش ارائه نمی‌کند؛ اما موفق می‌شود که با اجرای شهرام حقیقت‌دوست، یک قهرمان عمل‌گرا و امنیتی بسازد.
«قلب رقه» با انتخاب موقعیت جغرافیایی و تاریخی حساس، یعنی شهر رقه سوریه که یکی از کانون‌های اصلی فعالیت‌های داعش بود، به‌ دنبال ارائه تصویری جامع از تأثیرات این گروه تروریستی بر زندگی‌های مردم عادی است. تقیانی‌پور با بهره‌گیری از تحقیقاتی دقیق و مستند، توانسته است تصویری واقعی و انسانی از وضعیت بحرانی در این منطقه ارائه دهد. فیلم به‌ خوبی توانسته است فضای ترس و عدم قطعیت را به تصویر بکشد و عمق رنج‌های انسانی ناشی از جنگ را به نمایش بگذارد؛ بالاخص در یک سکانس تأثیرگذار که مخاطب را میخکوب می‌کند.
یکی از نقاط قوت این فیلم، توجه به ابعاد انسانی و روانی بحران است. 
شخصیت‌ها با مشکلات و چالش‌های پیچیده‌ای مواجه هستند که ناشی از شرایط جنگ و تروریسم است. این رویکرد، به فیلم این امکان را می‌دهد که به‌طور غیرمستقیم به نقد و تحلیل مسائل اجتماعی و انسانی بپردازد و از الگوهای سطحی و کلیشه‌ای دوری کند. بازیگران نیز با ایفای نقش‌های قوی و احساس‌برانگیز، توانسته‌اند به خوبی احساسات و تجارب درونی شخصیت‌های خود را منتقل کنند. بااین‌حال، سردرگمی شخصیت‌های فرعی و البته ارائه یک تصویر کاریکاتوری از سران داعش، در زمره نقاط ضعف این اثر قرار می‌گیرد. تقریبا همه بازیگران این فیلم به جز شهرام حقیقت‌دوست، عملکردی ناامیدکننده دارند و شخصیت‌هایی متزلزل و نامأنوس محسوب می‌شوند.
«قلب رقه» هم از محدودیت‌هایی در ارائه یک تصویر جامع، عمیق‌ و باورپذیر از داعش رنج می‌برد. علاوه بر این در برخی از مواقع، فیلم ممکن است به دلیل تمرکز بر جنبه‌های احساسی و دراماتیک، از تحلیل‌های دقیق‌تر و واقع‌گرایانه‌تری در مورد عملیات‌ها و فعالیت‌های داعش دوری کند و رنگ و بوی یک ملودرام جوان‌پسند را به خود بگیرد.
در نهایت «قلب رقه» با تمام نقاط قوت و ضعف خود، نمایشی از تلاش برای درک و تحلیل پیچیدگی‌های انسانی و اجتماعی در مواجهه با بحران‌های جهانی است؛ اما چیزی فراتر از سایر فیلم‌ و سریال‌هایی که با موضوع داعش ساخته شده‌اند، ارائه نمی‌دهد.
 
راه طی نشده
پرداختن به موضوع داعش در سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی ایران نشان از اهمیت این موضوع در جامعه ایرانی دارد. اگرچه این آثار توانسته‌اند تا حد زیادی واقعیت‌های مرتبط با داعش را به تصویر بکشند و تأثیرات آن را نمایش دهند؛ اما همچنان با نقدهایی در زمینه شخصیت‌پردازی، روایت داستان و واقع‌گرایی مواجه بوده‌اند. مهم‌ترین چالش در این آثار، یافتن تعادلی میان نمایش واقعیت‌های خشن و حفظ جذابیت داستانی برای مخاطبان بوده است. 
علاوه بر این، ارائه یک تصویر واقعی و پرداختن به خطرناک‌ترین ایدئولوژی معاصر در خاورمیانه، از دشواری‌هایی است که کارگردان‌های ایرانی هنوز نتوانسته‌اند به‌طور کامل بر آن فائق آیند.
 

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره