تروریست
روزنامه سازندگی/متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
“نتانیاهو”، نخستوزیر اسرائیل درحالیکه روزانه صدها کودک و غیرنظامی را به کام مرگ میکشد، از زندگی سخن میگوید! او با ترور “سیدحسن نصرالله” و حمله به مکانهای غیرنظامی در لبنان و پیشتر در غزه به عنوان یک جنایتکار جنگی معرفی شده است. او چگونه متوقف میشود؟
از چندی پیش مساله حمله زمینی ارتش اسرائیل به لبنان به عنوان یک سناریوی جدید در دستور کار قوای نظامی و دستگاههای اطلاعاتی آن قرار گرفت و حتی در این باره تحلیلهای مختلفی ارائه شد. در این خصوص بخشی از مفسران و تحلیلگران مسائل نظامی و برخی از ناظران سیاسی بر این عقیده هستند که نتانیاهو به عنوان هدایت کننده کابینه اسرائیل و قوای نظامی آن طی ۱۲ ماه گذشته اساساً نتوانسته هیچ اقدام موثری در غزه انجام دهد و به نوعی از هر گونه ارائه راهکار برای رسیدن به اهداف سیاسی، نظامی و امنیتیاش باز مانده است. یکی از مهمترین این اهداف، ریشهکن کردن حماس در غزه و آزادی اسرای اسرائیل بود که هیچکدام از این دو محقق نشده است. اگرچه اسرائیل با ترور اسماعیل هنیه و هدف قرار دادن فرماندهان صفی و ستادی حماس سعی داشت یک نوع موجسواری تکرای را برای هدایت افکار عمومی داخل و خارج از اسرائیل به نفع خود خلق کند اما واقعیت این است که بعد از این اقدام باز هم صدها هزار نفر در تلآویو علیه وی تظاهرات کردند که در میان آنها نه تنها مقامات اپوزیسیون بلکه خانواده اسرای اسرائیلی هم دیده میشدند.
حالا هم این اقدام مجدداً در مورد دبیرکل حزبالله تکرار شده است و نتانیاهو سعی دارد با ترور فرماندهان مقاومت لبنان صرفاً مخالفان داخلی و خارجی خود را در برابر این موضوع قرار دهد که اسرائیل و منظومه اطلاعاتی و نظامی آن هر اقدامی را که بخواهد، انجام میدهد. این موضع توسط وی در صحن مجمع عمومی سازمان ملل و جایی که قرار بوده از آن پیام صلح مخابره شود هم شنیده شد و اخیراً در ویدئویی که توسط او منتشر شده مجدداً به این موضوع اشاره شده است. مجموع این عوامل به خوبی نشان میدهد که نتانیاهو به دنبال آن است تا توجه ساکنان اراضی اشغالی را فعلاً از غزه منحرف کند و در این مسیر سعی کرد تا لبنان را در دستور کار خود و ارتش اسرائیل قرار دهد و از سوی دیگر میل زیاد او به هدایت ایران به سمت جنگ منطقهای هم روز به روز افزایش پیدا میکند؛ به گونهای که او در پیامی ویدیویی با خطاب قرار دادن مردم ایران مدعی شد: «شما هر روز شاهد رژیمی هستید که با سخنرانیهای پرشوری درباره دفاع از لبنان و غزه شما را تحت سلطه خود درآورده است». او با دفاع از حملات و اقدامات خود علیه لبنان و غزه به این موضوع اشاره کرد که «هیچ جایی در منطقه نیست که اسرائیل نتواند به آن دست پیدا کند. جایی نیست که نتوانیم برای حفاظت از مردممان و حفاظت از خودمان سراغ آن برویم». این اقدام او به صورت واضح نشان میدهد که اسرائیل عموماً در شرایط فعلی پشت جنگ روانی و رسانهای پنهان شده و در این راستا سعی دارد که چندین جبهه را در این سطح و چارچوب فعال کند. به عنوان مثال او از یک سو سعی میکند تا با صدور دستور، اهدافی را در الحدیده یمن توسط ارتش اسرائیل هدف قرار دهد سپس با لشکرکشی در پشت مرزهای جنوبی لبنان به دنبال آن است تا به همه بفهماند، توان اداره چندین جبهه و جنگیدن در آن را دارد اما سوال بسیار مهم این است که آیا ارتشِ تحت فرمان او میتواند با وجود اینکه یک سال از جنگ غزه میگذرد و تلفات زیادی را متحمل شده حالا مقابل حزبالله لبنان آن هم روی زمین بجنگد یا خیر؟ عمده تحلیلگران و کارشناسان بر این عقیده هستند که این امر شدنی نیست و نتانیاهو در حال قربانی کردن ارتش اسرائیل در مرزهای جنوبی است.
هزینه گزاف مانند ۲۰۰۶!
روزنامه نیویورک تایمز در گزارش دوشنبه خود به این موضوع اشاره کرده که ارزیابیهای ایالات متحده نشان میدهدف بخش اعظم تونلهای زیرزمینی حزبالله لبنان در حملات اسرائیل آسیب ندیده و رزمندگان این جنبش میتوانند با جابهجایی در این تونلها، نظامیان اسرائیل را در هرگونه تجاوز و حمله زمینی،زمینگیر کنند. این در حالی است که یک مقام آمریکایی که نخواست نامش فاش شود به واشنگتنپست گفته است، عملیات برنامهریزی شده اسرائیل در مرزهای جنوبی که بر پایه حمله زمینی استوار است از آخرین جنگ این رژیم علیه حزبالله در سال ۲۰۰۶ محدودتر خواهد بود و بر پاکسازی زیرساختهای حزبالله در امتداد مرز اراضی اشغالی متمرکز خواهد بود.
در این راستا سحرگاه سهشنبه اخبار ضد و نقیضی از حمله زمینی ارتش اسرائیل به جنوب لبنان منتشر شد که منشأ مخابره این پیامها عموماً رسانههای آمریکایی بودند. به عنوان مثال روزنامه والاستریت ژورنال در گزارشی ادعایی به نقل از منابع آگاه از عملیات واحدهای ویژه ارتش اسرائیل در مرز لبنان با سرزمینهای اشغالی برای شناسایی تونلهای حزبالله خبر داده بود. براساس این گزارش، ارتش اسرائیل با ارسال واحدهای ویژه به مرز با لبنان در حال بررسی تواناییهای دفاعی و نظامی حزبالله و جمعآوری اطلاعات است تا زمینه را برای حمله گستردهتر به خاک این کشور فراهم کند. والاستریت ژورنال مدعی شده بود که هدف یورش واحدهای ویژه ارتش اسرائیل به مرز لبنان، یافتن تونلها و تضعیف توان تهاجمی حزبالله است. شبکه سیانان هم دوشنبه شب به نقل از دو منبع مطلع اعلام کرد که نیروهای ویژه اسرائیل در روزهای اخیر عملیات نفوذ در داخل خاک لبنان را اجرایی کردند و حتی این رسانه آمریکایی اعلام کرد که طی ساعات آینده، حملات زمینی اسرائیل به جنوب لبنان به صورت گسترده و علنی آغاز میشود.
در این مسیر اخبار و مستندات میدانی نشان میدهد که اسرائیل برای شروع این عملیات، بخشهایی از ضاحیه را توسط جنگندهها و توپخانه ارتش خود هدف قرار داده و حتی از بمبهای فسفری که جزو تسلیحات ممنوعه به حساب میآید علیه لبنان و مناطق جنوبی آن استفاده کرده است و در این حالت باز هم ارتش اسرائیل نتوانسته آنگونه که در رسانهها اعلام میکند، وارد خاک لبنان شود. مساله اصلی این است که اسرائیل با این اقدامات در حال تست کردن وضعیت نظامی حزبالله در جنوب لبنان است. آنها به خوبی میدانند که قدرت حزبالله لبنان در مورد حملات زمینی و میدان مانور آنها برای مقابله با کماندوهای ارتش اسرائیل بسیار بالاست و این دو دلیل عمده دارد.
دلیل اول این است که حزبالله لبنان در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ به صورت علنی و مستقیم توان عملیاتی و تسلیحات اسرائیل را آزمایش کرده و در این راستا ضربات سنگینی به آنها وارد آورده است. به عنوان مثال تانک مرکاوا که در آن سال یکی از مدرنترین تانکهای موجود در ارتشهای جهان به حساب میآمد، نتوانست آنگونه که ارتش اسرائیل انتظار داشت از پس تاکتیکهای مرکبِ کلاسیک – چریکی حزبالله برآید و به همین دلیل جنوب لبنان به قبرستان تانکهای منفجر شده مرکاوا توسط حزبالله تبدیل شد که تمام ژنرالهای ارشد نظامی ارتش اسرائیل که در رسته زرهی خدمت میکردند به این شکست اذعان کردند به عبارتی دیگر جغرافیای جنوب لبنان و عوارض زمینی آن، دست برتر حزبالله در برابر ارتش اسرائیل به حساب میآید؛ چراکه وجب به وجب آنجا توسط حزبالله لبنان طی دههای گذشته بررسی شده و حتی استحکاماتی هم که در آنجا بنا شده با مهندسی و بر اساس وضعیت، جغرافیا همچنین توان ارتش اسرائیل و نوع مهمات و تسلیحات آنها ساخته شده است. بر همین اساس تجربه جنگ ۲۰۰۶ برای حزبالله در شرایط فعلی مانند یک گنجینه نظامی ارزشمند محسوب میشود که تمام استراتژیستهای نظامی در دنیا هم طی روزها و هفتههای گذشته به آن اشاره دارند.
دلیل دوم اما رشد و پیشرفت حزبالله از حیث تسلیحاتی، آموزشی و اطلاعاتی است. اینکه طی روزها، هفتهها و حتی ماههای اخیر حملات موشکی حزبالله دقیقتر و با موشکهای به روز انجام شده، خود گویای آن است که حزبالله لبنان نسبت به گذشته بسیار هوشمندتر و مدرنتر وارد میدان شده است. اگر این موضوع درست نبود، ارتش اسرائیل به هیچ وجه در شرایط کنونی داخلی و خارجی که سیلی از انتقادها علیه نتانیاهو به پا شده تا لب مرز با لبنان پیش نمیرفت و به دنبال ورود زمینی به خاک این کشور نبود. بر همین اساس حزبالله در صورت تهاجم زمینی ارتش اسرائیل و نقض حاکمیت و تمامیت ارضی لبنان میتواند آسیب عمیق و سنگینی به اسرائیل وارد کند.
این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران در داخل اسرائیل هم بر این عقیده هستند که هرگونه اقدام ارتش اسرائیل در حوزه زمینی علیه لبنان هیچ دستاوردی برای نتانیاهو در حوزه نظامی ندارد و او صرفاً به دنبال ایجاد یک راه فرار موقت سیاسی است. از سوی دیگر در این میان دو مساله مهم وجود دارد. نخست اینکه ایالات متحده به خوبی میداند اسرائیل اگر بخواهد به صورت تمام قد وارد خاک لبنان از مجرای مرزهای جنوبی شود با مشکلات زیادی روبهرو میشود و بر همین اساس است که میبینیم، پنتاگون بر حمایت خود از اسرائیل تاکید میکند و حتی ناوهای خود را در منطقه برای پوشش دادن اسرائیل نگه داشته است. دومین مساله هم مخالفت برخی از کشورهای اروپایی و منطقهای با اقدام اسرائیل است. اینکه سین فلمینگ، وزیر امور خارجه ایرلند هرگونه تهاجم زمینی اسرائیل را محکوم میکند یا اینکه اردوغان اعلام میکند که نتانیاهو مانند هیتلر متوقف خواهد شد و حتی اینکه نارندرا مودی، نخستوزیر هند در گفتوگوی تلفنی با نتانیاهو خواستار جلوگیری از تشدید تنش در منطقه میشود همگی نشان میدهد که اسرائیل و شخص نتانیاهو به عنوان عنصر بر هم زننده نظم و امنیت بینالملل قلمداد شده و حالا همه دست به کار شدهاند تا «جنون بیبی» را خنثی کنند.