لبنان؛ معمای 1701
هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
در فاصله یک هفته تا انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا، کاخ سفید درتلاش است تا حتی برای مدتی محدود، آتشبس در خاورمیانه را برقرار و جنگ در لبنان و غزه را متوقف کند؛ به همین منظور نیز انتظار میرود عاموس هوکشتاین این هفته بار دیگر عازم بیروت و تلآویو شود.
یک منبع نزدیک به نبیه بری، روز سهشنبه به اسکاینیوز عربی گفت که رئیس پارلمان و میانجی آمریکایی بر سر نقشه راه برای برقراری آتشبس و اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ توافق کردهاند. حزبالله پیش از این با برادر بزرگ خواندن بری، از تلاشهای وی برای پایان جنگ حمایت کرده بود.
شیخ نعیم قاسم که روز سهشنبه از سوی شورای رهبری حزبالله به عنوان دبیرکل جدید این حزب و جانشین سیدحسن نصرالله تعیین شد، روز ۱۷ مهرماه در سخنانی گفته بود: «ما به رهبری نبیه بری اعتقاد داریم؛ او در نگاه شهید سیدحسن نصرالله فرد بزرگی بود.
به تحرکات سیاسی که نبیه بری انجام میدهد و دنبال آتشبس است ایمان داریم». نبیه بری، دبیرکل جنبش امل، چهره سیاسی عملگرا، باسابقه، میهنپرست و مورد وثوق در لبنان همواره یکی از مراجع مهم کشورهای منطقه و غرب برای پیشبرد مذاکرات در لبنان بوده و همچنین با توجه به آنکه حزبالله در لیست گروههای تروریستی ایالات متحده و کشورهای غربی قرار داشته و این مسئله مانع از مذاکره مستقیم با این حزب میشود، حزبالله نیز سالهاست برای مذاکرات خود از دبیرکل امل کمک میگیرد.
در صحنه نبرد چه میگذرد؟
جنگ همهجانبه علیه لبنان در روزی کلید خورد که همزمان با انفجار پیجرها در دستان نیروهای حزبالله در تاریخ ۱۸ سپتامبر، یوآو گالانت، وزیر جنگ اسرائیل، از پایگاه هوایی رامات دیوید، بزرگترین پایگاه در شمال سرزمینهای اشغالی و یکی از سه پایگاه اصلی هوایی این رژیم، بازدید کرد و اعلام کرد که مرکز ثقل عملیاتهای ما به سمت شمال حرکت میکند، و این حرکت را آغاز مرحله جدید جنگ توصیف کرد تا روز بعد، شدیدترین حملات هوایی خود را به لبنان از زمان شروع جنگ غزه آغاز کند.
امروز و با گذشت بیش از ۴۰ روز از آغاز جنگ در لبنان، صحنه نبرد متحمل تحولاتی شده است که در بیش از یکسال پس از طوفانالاقصی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، شاید کمتر تحلیلگری نیز نسبت به وقوع آن سخن گفته بود؛ شهادت سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، سیدهاشم صفیالدین، رئیس شورای اجرایی حزب و محتملترین گزینه جانشینی دبیرکل و همچنین شهادت بخش قابل توجهی از فرماندهان گردان رضوان را میتوان نتیجه اراده تلآویو برای افزایش دامنه جنگ و سطح تنشی به منظور تحقق همان خواستی دانست که درغزه نیز دنبال شد و آن نابودی ارکان محور مقاومت یا حداقل تضعیف قابل توجه آنهاست.
حزبالله لبنان پس از گذشت نزدیک به یک ماه از شهادت سیدحسن نصرالله، روز سهشنبه در بیانیهای، دبیرکل جدید خود را معرفی کرد؛ در این بیانیه آمده است:«با ایمان به خداوند متعال، التزام به اسلام اصیل محمدی(ص)، پایبندی به اصول و اهداف حزبالله و بر اساس سازوکار مصوب برای انتخاب دبیرکل، شورای حزبالله با انتخاب جناب شیخ نعیم قاسم بهعنوان دبیرکل جدید حزبالله موافقت کرد تا ایشان پرچم مبارک در این مسیر را حمل کند».
محمود قماطی، معاون رئیس شورای سیاسی حزبالله نیز روز گذشته در گفتوگو با الجزیره، از بازسازی تمامی ارکان این حزب سخن گفت و تاکید کرد که «تمام ارکان خالی در ساختار رهبری حزبالله پر شده است». این مقام حزبالله بار دیگر سیاست حزب متبوع خود را تکرار کرد و در خصوص تلاشها برای برقراری آتشبس، گفت: «اولویت ما در حال حاضر، میدان نبرد است و در بخش سیاست به آقای نبیه بری تکیه میکنیم».
روایت اسرائیلی-آمریکایی از آتشبس
روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحارانوت، به نقل از مقامات ارشد در اسرائیل مدعی شده است که توافقی برای پایان جنگ در جبهه شمالی در حال ظهور است. این روزنامه براساس توافقاتی که هوکشتاین در آخرین سفر خود به بیروت به آن دست یافته است مینویسد که ممکن است وی به زودی و در تاریخ ۵ نوامبر برای نهایی کردن توافق به تلآویو سفر کند.
این رسانه در خصوص مفاد این توافق نیز از اجرای بسطیافته قطعنامه ۱۷۰۱ سخن میگوید که آن را شامل عقبنشینی حزبالله به شمال رودخانه لیتانی میداند و از سازوکاری بینالمللی سخن میگوید که ضمن خلع سلاح این حزب، از تسلیح مجدد آن جلوگیری میکند. به گفته منابع اسرائیلی، انتظار میرود این توافق با یک دوره آتشبس ۶۰ روزه آغاز شود که روسیه نیز برای اجرای آن ابراز تمایل کرده است.
در این گزارش آمده است که اسرائیل مستقیماً با کرملین تعامل خواهد کرد و به مشارکت روسیه علاقهمند است، به این امید که به اجرای توافق کمک کند و همچنین وابستگی خود را به دخالت ایالات متحده کاهش دهد.
این گزارش میافزاید در صورت پیشروی مذاکرات، ارتش اسرائیل شروع به خروج بیشتر نیروهای خود و استقرار مجدد نیروها در جنوب لبنان میکند و مناطقی را ترک میکند که ماموریت آنها برای رفع تهدید از نیروهای رضوان تکمیل شده است. این روزنامه به نقل از مقامات اسرائیلی مدعی است که وضعیت لبنان پس از تهاجم اسرائیل به طور کامل تغییر کرده و در بیروت توافقی برای قطع ارتباط دو جبهه لبنان و غزه وجود دارد.
براساس این گزارش، توافق پیشنهادی برای توافق اسرائیل، لبنان، آمریکا و سایرین شامل سه جزء است. اولین مورد اجرای گستردهتر قطعنامه ۱۷۰۱ سازمان ملل است که پس از جنگ ۲۰۰۶ به تصویب رسید، که تضمین میکند هیچ جنگجوی حزبالله در جنوب رودخانه لیتانی و در فاصله قابل توجهی از شهرکهای اسرائیلی حضور نخواهد داشت.
همچنین این روایت میافزاید که ارتش لبنان قرار است ۵ تا ۱۰ هزار سرباز را در امتداد مرز مستقر کند و در این چهارچوب تعداد نیروهای یونیفل نیز افزایش مییابد و شاید تعدادی از آنها با نیروهای فرانسوی، بریتانیایی و آلمانی جایگزین شوند. مؤلفه دوم این توافق مورد ادعای اسرائیل، ایجاد یک مکانیسم بینالمللی برای نظارت بر منطقه و بررسی ادعاهای نقض هر یک از طرفهاست.
مقامات اسرائیلی میگویند که ایالات متحده پذیرفته است که اگر حزبالله توافق را نقض کند، به عنوان مثال با ایجاد استحکامات در جنوب لیتانی، و ارتش لبنان یا یونیفل به سرعت پاسخ ندهند، ارتش اسرائیل قادر خواهد بود برای رفع این تهدید اقدام طولانی انجام دهد. اسرائیل همچنین از جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، نامهای خواسته است که در آن حق دفاع از خود اسرائیل را بیان کند و روشن کند که ارتش اسرائیل میتواند وارد عمل شود.
سومین مولفه در توافق مورد مذاکره، جلوگیری از تسلیح مجدد حزبالله است. این به معنای جلوگیری از ورود وسایل نظامی از طریق هوا، زمین یا دریاست که ممنوع شده است.
وبسایت آمریکایی آکسیوس نیز روز گذشته در گزارشی به نقل از سه منبع آگاه نوشت: «دو مشاور ارشد رئیسجمهور بایدن روز پنجشنبه وارد اسرائیل میشوند تا برای انعقاد توافقی تلاش کنند که به جنگ در لبنان پایان میدهد و به غیرنظامیان آواره از دو طرف مرز اجازه میدهد به خانههای خود بازگردند». آکسیوس نوشت اگر عاموس هوکشتاین و برت مکگورک بتوانند به توافقی برای آتشبس دست پیدا کنند، برای اولین بار پس از ۷ اکتبر سال گذشته خواهد بود که جنگ در خاورمیانه به میزان قابل توجهی کاهش مییابد.
این رسانه آمریکایی نیز مانند یدیعوت آحارانوت مدعی است که حزبالله پس از ضرباتی که در دو ماه گذشته متحمل شده، از جمله ترور رهبر آن حسن نصرالله، در نهایت حاضر است ارتباط خود را با حماس در غزه قطع کند. به گفته مقامات اسرائیلی، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، سهشنبهشب با چندین وزیر و رهبران ارشد نیروهای دفاعی و سرویسهای اطلاعاتی جلسهای تشکیل داده است تا درباره این توافق احتمالی گفتوگو کنند.
منصور براتی، تحلیلگر مسائل اسرائیل در گفتوگو با هممیهن، در ارزیابی دو روایت آمریکایی و اسرائیلی از امکان برقراری آتشبس در لبنان گفت: «شرایط امروز بسیار مبهم است؛ ما هنوز شاهد یک ابتکار جدی روی میز نیستیم که برای مثال شرایط را تشریح کرده و بگوید میتوانیم بر سر این مسائل مذاکره کنیم. زمینهها برای آغاز مذاکره در حال فراهم شدن است و از حالا تا یک الی دو هفته آینده مشخص خواهد شد که طرفین میخواهند بر سر چه مذاکره کنند.
اینکه این مذاکرات به روندی جدی تبدیل شود نیز تابعی از زمان خواهد بود. اتفاقاتی که تاکنون در جنوب لبنان رخ داده از منظر میدانی این است که ماشین جنگی اسرائیل تا حدی پیشروی کرده است و قبل از آن هم با عملیاتهایی که صورت داد توانست ضربات جدی را به ساختار فرماندهی و میانی حزبالله وارد کند. این شرایط اسرائیل را در وضعیت پیروزی قرار داده بود که از آن برای پیشروی بیشتر در جنوب لبنان استفاده کند.
در عین حال به نظر میرسد اختلافی نیز میان ارتش اسرائیل و نخستوزیر وجود دارد و یوآو گالانت، وزیر دفاع نیز به سبب آنکه بازنشسته ارتش است، براساس منطق استراتژیک نظامی فکر میکند و ارتشیها مایل هستند که در همین مرحله، دستاوردهای ارتش را به سرعت به پیروزی سیاسی و توافق تبدیل کنند. از طرف دیگر، دولتهای غربی و به خصوص دولت آمریکا مایل هستند که سطح درگیریها در لبنان محدود باقی بماند چراکه میدانند ایران حساسیت به مراتب بیشتری به لبنان و حزبالله نسبت به نوار غزه و حماس دارد و نمیخواهند سطح تقابل میان تهران و تلآویو از سطح فعلی فراتر برود.
بنابراین طرفهای مختلف در تلاش هستند تا شرایط را به سمت مذاکره سوق دهند. این در شرایطی است که در داخل لبنان نیز فضا از حدود یکماه قبل به سمت تلاش برای پایان جنگ گرایش پیدا کرده است و گروههای مختلفی نیز به حزبالله برای پذیرش آتشبس فشار میآورند و حتی نجیب میقاتی، نخستوزیر نیز در صدد تحقق آتشبس و اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ است. در نتیجه با توجه به برآیند نیروهایی که به دنبال ایجاد آتشبس هستند، ممکن است فضا به سمتی برود که دو طرف یک طرح جدی را برای مذاکره روی میز بگذارند.
اگر ما شاهد شکلگیری یک ابتکار جدی باشیم و از طرف دولت بایدن نیز اراده برای نزدیکی به این طرح را ببینیم، شاید بتوانیم آن را جدی بگیریم. در غیر اینصورت شرایط فعلی، شرایطی نیست که دولت نتانیاهو را از ادامه پیشروی منصرف کند. البته در کنار این موفقیتها، تحرکات حزبالله نیز نباید نادیده گرفته شود که در طول هفتههای گذشته بر شدت آتش خود افزوده است و طبق آمار اسرائیل، در اکتبر ۲۰۲۴، ۸۰ نظامی اسرائیلی که بخش قابل توجه آنها در جبهه شمال بودند، کشته شدند.
همچنین حزبالله حملات خود به شهرهای اسرائیل را افزایش داده است که در کنار تلفات ارتش اسرائیل توانسته تا حدی، تاکید میکنم که تاحدی، فضا را نسبت به زمان سلسله حملات اسرائیل به لبنان که با انفجار پیجرها شروع شد به ترور سیدحسن نصرالله انجامید، تغییر دهد. این مسائل همگی باید کنار هم دیده شوند و به همین دلیل نیز پیشبینی در این شرایط بسیار سخت است.
آنچه میتواند ما را به نقطهای برساند که بتوانیم در خصوص آینده صحبت کنیم این است که ببینیم رئوس طرح آتشبس چیست و دعوا در نهایت بر سر کدام مفاد خواهد بود و اسرائیل تنها به بازگشت حزبالله به شمال رودخانه لیتانی راضی خواهد بود یا میخواهد این حزب سلاح خود را تحویل دهد یا حتی خواهان انحلال آن باشد یا در خصوص نیروهای یونیفل در نهایت چه تصمیمی اتخاذ خواهد شد.
در اینصورت پیشبینی من این است که نتانیاهو با آغاز مذاکرات مخالفت نخواهد کرد اما اقدام جدی نکرده و اجازه پیشرفت جدی در مذاکرات را نیز نخواهد داد و فقط سعی میکند از این مذاکرات تنها برای پوششی در جهت کنترل فشارهای خارجی استفاده کند تا بتواند دستاوردهای خود را افزایش دهد و در همین مسیر سقف مطالبات خود را نیز افزایش خواهد داد».
روایت لبنانی آتشبس
در سوی دیگر میدان نبرد اما حزبالله، سخنان وزیر دفاع اسرائیل مبنی بر اینکه «تنها ۲۰ درصد از توان موشکی حزبالله باقی مانده است» را تکذیب میکند و خود را آماده تداوم جنگ میداند. معاون رئیس شورای سیاسی حزبالله در واکنش به این سخنان به الجزیره گفت:«ادعاهای اسرائیلیها مبنی بر اینکه ما بخش زیادی از توان موشکی خود را از دست دادهایم، کذب محض است.
ما به دشمن اعلام میکنیم که هنوز تمام توان موشکی خود را مورد استفاده قرار ندادهایم». در سمت سیاسی اما نجیب میقاتی، نخستوزیر لبنان در سفر به انگلیس و در جریان دیدار با همتای خود بار دیگر بر آمادگی لبنان بر اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ برای دستیابی به توافق جهت آتشبس تاکید کرده است.
محمد خواجویی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه و مدیر گروه جامعه و سیاستِ مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه در لبنان در گفتوگو با هممیهن در خصوص نگاه حزبالله و لبنان به موضوع آتشبس مطرحشده از سوی ایالات متحده، گفت: «حزبالله پس از شوکی که پس از حملات اسرائیل متحمل شد، تلاش کرد تا با اندک توانی که از نظر تجهیزات و نیروی نظامی برایش باقی مانده، نبرد با اسرائیل را همچنان ادامه داده و در غالب جنگ فرسایشی پیش ببرد.
در این مسیر ما شاهد بودیم که طی هفتههای اخیر هم حملات حزبالله به داخل مناطق تحت اشغال اسرائیل زیاد شد و حملات بعضاً دردآوری را نیز برای اسرائیل رقم زد و میزان درگیری میان نیروهای حزبالله با اسرائیل در جنوب لبنان نیز برای ممانعت از پیشروی ارتش اسرائیل افزایش پیدا کرد.
هدف همه این موارد این بود که حزبالله بتواند با این اقدامات در عرصه میدانی، مانع از تحقق معادلات امنیتی مدنظر اسرائیل شود. همسو با این روند ما شاهد ارسال سیگنالهایی از سمت حزبالله بودیم که نشان میدهد این حزب آماده قبول آتشبس براساس قطعنامه ۱۷۰۱ است. طبیعتاً ماموریت انجام مذاکره از مدتها قبل به آقای نبیه بری داده شده بود و مثل سابق نیز رهبران حزبالله تاکیدی بر روی موضوع وابستگی این آتشبس به پایان جنگ در غزه نداشتند، هرچند یکی درمیان، باز هم این مسئله مطرح میشود که جنگ امروز ما در لبنان در دفاع از غزه است اما مانند سابق موضوع مشروط بودن این آتشبس به پایان جنگ در غزه مطرح نشده و دلیل عمده آن نیز این است که بخش زیادی از فرماندهان نظامی و امنیتی حزبالله ترور شدهاند و وزن جریان سیاسی داخل حزبالله افزایش پیدا کرده است و مشخصاً آقای شیخ نعیم قاسم یک چهره سیاسی است و اولین دبیرکل حزبالله است که با رویکرد سیاسی در این جایگاه قرار گرفته است و مانند سایر رهبران سابقه جهادی و رزمی زیادی ندارد.
بنابراین طی روزهای اخیر شاهد اظهارنظر بیشتر چهرههای سیاسی حزبالله هستیم که با حضور این چهرههای سیاسی، آن ادبیات و آمادگی حزبالله برای آتشبس نیز بیشتر شنیده میشود و کمتر در خصوص مشروط بودن آن به آتشبس در غزه صحبت میشود. بنابراین هرچند پیام انتخاب آقای نعیم قاسم، پیام حزبالله برای تداوم نقشآفرینی علیرغم ضرباتی است که متحمل شده اما همزمان انتخاب ایشان با توجه به رویکرد سیاسی میتواند به این معنا باشد که در یکی از مهمترین و پرچالشترین پروندههای حزبالله در آینده، نحوه تعامل با گروههای سیاسی در لبنان است؛
مسئله این است که ممکن است حزبالله خلع سلاح نشود اما موضوع تحرکات این حزب با توجه به فضای داخلی لبنان ممکن است دیگر وجود نداشته باشد. به عبارتی، احتمالا حزبالله از نظر قدرت، مانورش در داخل تا حدودی محدود شود، دلیل اصلی این مسئله این است که طی هفتهها و ماههای اخیر شاهد بلند شدن صدای انتقادی در فضای داخلی لبنان علیه حزبالله هستیم که این تنها از سوی گروههایی نیست که صددرصد مخالف حزبالله هستند، از سمت گروههایی است که اتفاقاً در اصل سلاح حزبالله توافق دارند اما در ارتباط با اینکه این سلاح در کجا استفاده شود و صرفاً باید در دفاع از لبنان باشد، با این حزب اختلاف دارند؛ طبیعتاً بلند شدن صدای انتقاد از سوی گروههای پیش از این همراه با حزبالله، به این معناست که در فضای آینده و پس از جنگ، حزبالله برای توجیه سلاح خودش مانند گذشته دست بازی نخواهد داشت و در این شرایط، این مسئله حد و حدودی برای این حزب تعیین خواهد کرد.
در این شرایط پررنگ شدن شاخه سیاسی میتواند تا حدی به حزبالله برای احیای خود کمک کند. حال در عرصه جنگ نیز حزبالله به دنبال این است که پرونده آتشبس را همزمان با موفقیتهایش در عرصه میدانی پیش ببرد؛ به این معنا که اگر حزبالله در عرصه میدانی نتواند موفقیت کسب کند، در عرصه مذاکرات نیز نمیتواند به آتشبس مدنظر خود دست پیدا کند.
اصلیترین ابهام بر سر این است که آتشبسی که قرار است در آینده رخ دهد بر پایه چه الگویی خواهد بود. آن چیزی که طرف لبنانی یعنی دولت لبنان و به باور من حزبالله به عنوان توافق مطلوب میداند این است که قطعنامه ۱۷۰۱ براساس الگویی که در سال ۲۰۰۶ اجرا شد، مجدداً اجرا شود. به این معنا که به باور من حزبالله در این مرحله مشکلی با بازگشت به شمال رودخانه لیتانی و استقرار نیروهای یونیفل و ارتش در جنوب ندارد.
ما میبینیم آقای نبیه بری هم بارها بر روی این موضوع تاکید کرده است که لبنان آماده اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ است و به نظر میرسد نوعی آمادگی در لبنان برای اجرای این قطعنامه وجود دارد. با این حال اما مسئله این است که آیا اسرائیل رضایت خواهد داد تا به ترتیبات امنیتی سال ۲۰۰۶ برگردد چراکه نگاه امروز اسرائیل این است که با ضرباتی که به حزبالله وارد کرده است، به چیزی فراتر از قطعنامه ۱۷۰۱ میخواهد دست پیدا کند و به بیان دیگر بازگشت به ترتیبات سال ۲۰۰۶ به معنای شکست تلآویو خواهد بود و حزبالله میتواند بگوید من بهرغم ضرباتی که متحمل شدم، به لحاظ استراتژیک آسیبی ندیدم و قطعنامه به همان روال قبل اجرا خواهد شد.
این وسط تردیدهای زیادی وجود دارد که آیا اسرائیل به این امر تن میدهد یا اینکه قطعنامه ۱۷۰۱ که تعدیلهایی در آن رخ داده است را اجرا خواهد کرد. در این روزها اخباری شنیدهایم و میتوانیم بگوییم حتی آمریکاییها پیشنهاداتی را مطرح کردهاند که اصلاحاتی در قطعنامه ۱۷۰۱ رخ دهد و یکی از اصلاحاتی که میتواند مدنظر واشنگتن و تلآویو باشد این است که حدود اختیارات نیروهای یونیفل در جنوب لبنان افزایش پیدا کند چراکه تا پیش از این تحرکات این نیروها تنها بُعد نظارتی داشت و با اجازه ارتش لبنان بود اما شاید حالا بخواهند این نیروها در ماموریت خود آزادی عمل بیشتری داشته باشند و رأساً وارد عمل شده و عملیات انجام دهند و یا افزایش محدوده حضور نیروهای یونیفل که صحبتهایی است که آمریکا و اسرائیل میخواهند این نیروها علاوه بر مرز لبنان و اسرائیل، در مرز لبنان و سوریه نیز مستقر شوند چراکه یکی از اهداف اسرائیل قطع مسیر مواصلاتی لبنان و سوریه است تا از این طریق، مسیر تسلیح مجدد حزبالله متوقف شود.
این مفاد، آن چیزی است که اسرائیل و به باور من آمریکا نیز خواهان آن است تا ترتیبات امنیتی این منطقه تغییر کند. معتقدم اصلیترین چالش آتشبس نیز همین است به این معنا که نحوه اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ چگونه خواهد بود. به باور من نزدیک کردن مواضع دو طرف به یکدیگر بسیار کار دشواری خواهد بود و فکر میکنم آینده این مسئله منوط به آینده میدان نبرد است که آیا حزبالله میتواند با افزایش ضرباتش، اسرائیل را ناگزیر کند که به اجرای قطعنامه با مدل سال ۲۰۰۶ تن دهد.
من فکر میکنم موضوع خلع سلاح حزبالله، یک هدف فعلاً دستنیافتنی برای اسرائیل است و معتقدم اگر به سمت اصلاح قطعنامه ۱۷۰۱ حرکت کنند، مواردی تاکتیکی افزوده خواهد شد اما اینکه شرایط فعلی اسرائیل بخواهد از سوی حزبالله مورد قبول واقع شود، حدس و گمانی بسیار دشوار است و آینده این مسئله را میدان تعیین خواهد کرد».