چالشهای ایران و آمریکا به روزهای آخر خود نزدیک شده است
شرق/متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
صادق ملکی باور دارد که تفاوت چندان عمیقی میان کاملا هریس و دونالد ترامپ برای ایران وجود ندارد، چراکه به باور دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی، اصولا دموکراتها و جمهوریخواهان با یکدیگر اختلافات استراتژیک نداشته و تفاوت در تاکتیکهای به کار گرفتهشده است. از منظر تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل اگرچه نتایج انتخابات آمریکا برای جهان اهمیت دارد، اما این اهمیت برای ایران مضاعف میشود و به گفته او باید به این سؤال پاسخ داد «چرا باید انتخابات آمریکا برای تهران آنقدر مهم باشد که در همه ابعاد سیاسی و اقتصادی ایران تأثیرگذار شود؟!». آنچه در ادامه میخوانید، ماحصل گپوگفت با صادق ملکی درباره تأثیر انتخابات آمریکا بر آینده سیاست خارجی ایران است.
شما تا چه حد با این پیشفرض همراه هستید که پیروزی کاملا هریس وضعیت مطلوبتری را برای سیاست خارجی دولت چهاردهم، ذیل شعار آغاز مذاکره با غرب، لغو تحریمها و بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی رقم خواهد زد و در مقابل، آیا به باور طیفی، بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، میتواند به تشدید تنش تهران-واشنگتن منجر شود؟
تفاوت چندان عمیقی میان این دو گزینه انتخاباتی آمریکا برای ایران وجود ندارد. اصولا دموکراتها و جمهوریخواهان با یکدیگر، اختلافات استراتژیک نداشته و تفاوت در تاکتیکهای به کار گرفتهشده است. در ایران کسانی که روی این تفاوتها مانور داده و سیاستگذاری میکنند، به نوعی خودفریبی کرده و با این تحلیل، تغییرات اساسی در ایران را به تأخیر میاندازند. نتایج انتخابات آمریکا اگر برای جهان اهمیت دارد، این اهمیت برای ایران مضاعف میشود و باید به این سؤال پاسخ داد که چرا باید انتخابات آمریکا برای تهران آنقدر مهم باشد که در همه ابعاد سیاسی و اقتصادی ایران تأثیرگذار شود؟! اگر ما از سردرگمی استراتژیکی که سالهاست دچار آن هستیم، درآمده و سیاستها را براساس منافع ملی مبتنی بر تعامل با نظام بینالملل و منطقه تنظیم کنیم، کمتر دلخوش به هریس یا نگران ترامپ میشویم. راه و مسیر رفته شکستخورده باید اصلاح شود و بازدارندگی را، نه به عامل بیرونی، بلکه در تعامل با داخل و سیاست خارجی نرمال یافته و مسیر اجرای آن را فراهم کنیم. توجه داشته باشیم که تحولات و فجایع در لبنان و غزه در زمان بایدن رخ داده است و نباید در ایجاد تغییرات اجتنابناپذیر در ایران در انتظار نتایج انتخابات آمریکا ماند.
آیا در یک نگاه بدبینانه، پیروزی نامزد جمهوریخواهان برای تهران تهدید خواهد بود یا ترامپ و تهران با تجربه و شناختی که از چهار سال دولت قبلی او (ترامپ) پیدا کردهاند، میتوانند بهتر از بازه زمانی ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ به مدیریت و کنترل معادلات روابط ایران و آمریکا ورود کنند؟
ترامپ اگر انتخاب شود، بعید است که سیاستهایش مانند گذشته باشد، باوجوداین به نظر میرسد که انتخاب او حداقل در بازار مالی ایران اثرات منفی خواهد گذاشت.
با نگاهی به آرایش سیاسی داخلی در ایران، ذیل صورت پیروزی هریک از دو نامزد دموکرات یا جمهوریخواه، سیاست خارجی دولت چهاردهم باید چه برنامهای را برای آغاز مذاکرات با آمریکا در دستور کار قرار دهد و به باورتان آرایش سیاسی فعلی ایران و بازیگری رادیکالها در میانه جنگ با اسرائیل اجازه آغاز هرگونه مذاکرهای، چه با هریس و چه با ترامپ را میدهد؟
هرکس وارد کاخ سفید شود، در ارتباط با ایران میتوان گفت بحران و چالشهای میان ایران و آمریکا به روزهای آخر خود نزدیک شده است. این بحران حتی اگر رو به تصاعد باشد، دیر یا زود به مذاکرات پنهان و آشکار منجر خواهد شد. آمریکا با هوشیاری دارد مهمترین مسئله خاورمیانه را که مسئله فلسطین است، حلوفصل میکند. برخی نیز بدون درک پیچیدگیهای چندوجهی بازی سیاست، به بازی گرفته میشوند. اینکه اسرائیل و ایران حملات خود علیه یکدیگر را با اطلاع و هماهنگی آمریکا انجام میدهند، باید قابل تعمق باشد. آمریکا باید هرچه زودتر با فارغشدن از دغدغههای خاورمیانه به چین و شرق آسیا بپردازد که کارزار اصلی آنجاست.
دولت پزشکیان چراغ سبز برای تنشزدایی با آمریکا را دارد یا او هم در میانه راه مذاکرات سرنوشتی بهتر از روحانی نخواهد داشت؟
مذاکرات پنهان و آشکار با آمریکا در دایره قدرت روحانی یا پزشکیان نبوده و نیست. این مذاکرات هم در گذشته و هم در حال و آینده، امری حاکمیتی و تصمیم نظام است. همانگونه که پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و در برجام تصمیمسازی در رأس هرم انجام شد، بنابراین مذاکرات احتمالی دولت پزشکیان نیز تصمیم کلیت نظام خواهد بود. تحولات یک سال گذشته درباره صدمات وارده به جبهه مقاومت ظاهرا این مذاکرات را اجتنابناپذیر کرده است. درباره آقای پزشکیان نیز باید گفت دیدگاه، جنس، تفکر و عملکرد ایشان با آقای روحانی تفاوت داشته و اگر تصمیمسازی درباره مذاکره با آمریکا نهایی شده باشد، دولت پزشکیان چندان با مانع مواجه نخواهد شد.
تهران در صورت پیروزی هرکدام از دو نامزد ریاستجمهوری آمریکا، میتواند همکاریهایی را با واشنگتن برای برونرفت از وضعیت کنونی در خاورمیانه پی بگیرد؟
همکاری و هماهنگی میان ایران و آمریکا در جریان سقوط طالبان و صدام مسبوق به سابقه است. این امر در تحولات پیشرو میتواند تکرار شود ولی ابتدا باید روابط به ریل عادیسازی سوق یابد.
آنگونه که برخی معتقدند، پیشنیاز هرگونه مذاکرهای، چه در صورت پیروزی هریس و چه در صورت پیروزی ترامپ ناظر به بهبود مناسبات تهران با قاره سبز است. در چنین فضای سردی درباره روابط ایران و اروپا، میتوان مذاکرات مستقلی را با آمریکا کلید زد یا مذاکره با اروپا، پیششرط یا پیشنیاز هر مذاکرهای با آمریکاست؟
قاره سبز خود در سیاست کلان روی به واشنگتن دارد. اگر روابط ایران و آمریکا علائم بهبود و عادیسازی را نشان دهند، همه ازجمله قاره سبز نیز تنظیم خواهند شد. نکته آنکه با وجود فرازونشیبها و بحرانهای مختلف میان تهران و واشنگتن آمریکا تاکنون به دنبال یک ایران ضعیف نبوده و بیشتر متمرکز بر تغییر رفتار تهران بوده است. آمریکا در پی تغییرات معادلات ژئوپلیتیک در خاورمیانه نبوده و ثبات در خاورمیانه را عامل توازن در این بخش از جهان میداند. یک ایران ضعیف، به معنای واگذارکردن خاورمیانه به ترکیه یا عربستان است که این چندان مطلوب آمریکا و ثبات پایدار در خاورمیانه نخواهد بود. لازمه توازن استراتژیک در خاورمیانه تداوم موازنه میان قدرتهای منطقهای در خاورمیانه است که یک رأس مهم آن ایران است و آمریکا به آن تا به امروز پایبند بوده است. در کنار این موضوع توجه داشته باشید که برخلاف سیاستهای دولتها در خاورمیانه، بخش مهمی از بدنه اجتماعی بسیاری از این کشورها مانند ترکیه برخلاف ایران نگاه چندان مثبتی به آمریکا ندارند و آمریکا با آگاهی به این نکات مهم و ظریف است که بازی و سیاستهای خود را تنظیم میکند.