تنش تهران و برلین
روزنامه سازندگی/متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
نیره خادمی| روابط ایران و آلمان در ۱۰۰ سال گذشته فرازونشیب زیادی را طی کرده است و اگرچه پیش از انقلاب به ویژه در دوره پهلوی اول، این دو کشور دوران خوبی را تجربه کردهاند اما بعد از انقلاب روابط به سمت تیرگی رفت و تا همین امروز که تحت تاثیر اعدام جمشید شارمهد شهروند ایرانی- آلمانی سه کنسولگریهای ایران در شهرهای این کشور تعطیل شده است، ادامه دارد.
آلمان و ایران در دوران پهلوی
روابط ایران و آلمان در دوره رضاشاه دوران خوبی را سپری کرده بود. در سال ۱۳۱۳ سهم آلمان در کل تجارت خارجی ایران ۹ درصد بود و این رقم در سال ۱۳۱۸ به ۳۹ درصد و در سال ۱۳۱۹ به ۵/ ۴۵ درصد افزایش یافت. این کشور در آن زمان رتبه اول در تجارت خارجی ایران را داشت و شوروی و انگلستان در رتبههای بعدی بودند. آلمانیها برای صنعتی کردن کشور در آن زمان همراه ایران بودند ازجمله اینکه راهآهن سراسری ایران با نظارت کارشناسان این کشور تکمیل شد و نخستین کارخانه نساجی ایران هم در سال ۱۳۰۹ با حمایت مستقیم آلمان به راه افتاد. در سال ۱۳۱۴ وزیر اقتصاد آلمان به تهران آمد و مذاکراتی درباره توسعه روابط بازرگانی بین دو کشور به عمل آورد و پس از آن قرارداد تهاتری بین دو کشور امضا شد. از سال ۱۳۱۷ به مدت ۳ سال حدود ۹۰ درصد از احتیاجات تسلیحاتی و نزدیک به ۸۰ درصد از نیازهای صنعتی ایران از این کشور تامین میشد و دولت ایران نیز در مقابل حدود ۶۰ درصد پنبه مورد نیاز آلمان را تامین میکرد. آلمانیها در پروژههایی متعددی در ایران شرکت کردند و به تاسیس چندین کارخانه کمک کردند ازجمله کارخانه «هارتونیان» مشهد که محصول آن نخهای پشمی در قالیبافی بود. آنها همچنین در صنایع کاغذسازی، چای خشککنی و شیشهسازی ایران هم فعال بودند. همزمان امتیاز حمل پست هوایی در سراسر ایران و اداره امور بانک ملی ایران را هم بهدست آورده بودند و بعد خط کشتیرانی مستقیم بین هامبورگ و خرمشهر و خط هوایی تهران – برلن را تاسیس کردند. در دوران جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین، رضاشاه مجبور به تحویل سلطنت به فرزندش محمدرضا پهلوی شد اگرچه با اعلام بیطرفی، فعالیت آلمانیها را از مدتی قبل در ایران محدود کرده بود. تجهیزات کارخانه ذوبآهنی هم که قرار بود در دوره رضاشاه توسط آلمانی به واسطه جریانات جنگ جهانی دوم به ایران تحویل داده شود، وارد ایران نشد بنابراین موضوع راهاندازی کارخانه تا زمان محمدرضاشاه به تعویق افتاد.آلمان در نتیجه جنگ به دو قسمت آلمان غربی و شرقی تقسیم شده بود بنابراین شکلگیری دوباره روابط ایران با بخش غربی این کشور حدود یک دهه زمان برد. در مرداد ماه سال ۱۳۳۰ سفارت ایران در «کلن» آغاز به کار کرد و تا سال ۱۳۵۵ باز هم آلمان شریک اول اقتصاد ایران شناخته شد و قراردادهای نظامی، فرهنگی، اقتصادی موثری هم میان دو کشور منعقد شد.
آلمان و ایران بعد از انقلاب
بعد از انقلاب در ایران باز هم روابط ایران و آلمان برقرار بود و حتی در خلال ماجرای گروگانگیری، جنگ تحمیلی، قضیه سلمان رشدی و ماجرای میکونوس و دیگر فرازونشیبها هم به صورت کمرنگی ادامه یافت بنابراین سفارتخانههای دو کشور هم فعال ماندند. ماجرای فروش مواد شیمیایی به دولت صدام در زمان جنگ ایران و عراق که پس از جنگ آشکار شد اما آغازگر سردی روابط بود. در سال ۱۳۶۷ همزمان با امضای موافقتنامه فرهنگی میان ایران و آلمان ماجرای سلمان رشدی و صدور فتوای امامخمینی(ره) علیه این نویسنده هندیتبار انگلیسی پیش آمد و چون آلمان هم جزو اتحادیه اروپا بود به تبعیت از بقیه آن، سفیر خود را از ایران خارج کرد بنابراین اجرای موافقتنامه هم تعلیق شد. بعد از این جریانات البته سفرای کشورهای اروپایی ازجمله آلمان به ایران بازگشتند اما هر دم موضوعات جدیدتری برای اختلاف و رفع اختلاف مطرح شد ازجمله مساله حقوق بشر. در جریان توافق طرفین ۴ سمینار در هامبورگ و تهران تا قبل از سال ۲۰۰۰ با همکاری انجمن شرقشناسی آلمان در تهران برگزار شد و نمایندگانی از میان دو کشور در این باره مذاکره کردند. در خلال این اتفاقات دیدارهای دوجانبهای هم میان وزرای امور خارجه برای توسعه مناسبات سیاسی شکل میگرفت اما تحت تاثیر مواضع متفاوت دو کشور در مساله اسراییل و فلسطین، هیچکدام به نتیجه نرسید. آلمان تحت تاثیر کشتار یهودیان به وسیله هیتلر روابط خوبی با اسرائیل داشت تا خود را از این اتهام تبرئه کند، درحالی اسرائیل برای جمهوری اسلامی ایران رسمیت نداشت و فلسطین از سوی اسرائیل مورد ظلم قرار گرفته بود. آلمان نه تنها هیچگاه از روابط خود با اسرائیل برای آزادی ۴ گروگان ایرانی توسط این رژیم تلاشی نکرد که در ماجرای استفاده صلحآمیز از انرژی اتمی در ایران هم موضعی مخالف در پیش گرفت.
تاثیر ماجرای میکونوس در روابط
پس از واقعه تروریستی میکونوس در آلمان در دهه ۷۰ که ایران همچنان در مظان اتهام آن است، روابط ایران و اروپا و ذیل آن آلمان دوباره دچار تنشهای زیادی شد. ۲۶ شهریور سال ۱۳۷۱ در رستوران میکونوس واقع در یکی از خیابانهای برلین، عملیاتی تروریستی انجام شد و مهاجمان مسلح به رستورانی که نشست اعضای حزب منحله دموکرات کردستان ایران در آن برگزار شده بود، حمله کردند و آنها را به رگبار بستند. این اقدام ایران را زیر ذرهبین برد و زمینهساز اتهاماتی علیه جمهوری اسلامی شد. شرفکندی به همراه دبیران کل احزاب سوسیالیست و سوسیال دموکرات در رستوران میکونوس آلمان دیدارهای غیررسمی و محرمانهای با برخی رهبران اپوزیسیون و مخالفان نظام داشت. صادق شرفکندی دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران، همایون اردلان نماینده حزب دموکرات کردستان ایران در آلمان، فلاح عبدلی نماینده حزب دموکرات کردستان ایران در اروپا و نوری دهکردی کارمند صلیب سرخ و فعال در امور پناهندگان ایرانی مقیم آلمان در محل حادثه به قتل رسیدند و عزیز غفاری، صاحب رستوران میکونوس زخمی شد. پرویز دستمالچی و فرهاد فرجاد و دو تن دیگر که به طور اتفاقی در این رستوران حضور داشتند، جان سالم به در بردند. دولت آلمان در سال ۷۶ تحت تاثیر ترور میکونوس و پس از حکم دادگاه در فروردین سال ۱۳۷۶ ارتباط خود را با ایران قطع کرد، اگرچه بعد از مدتی دوباره روابط از سر گرفته شد. قطع روابط به دنبال حکم دادگاه اتفاق افتاد و آلمان، سفیر و سه دیپلمات ارشد کشور ایران را از آلمان اخراج کرد.
بحران سالهای اخیر دو کشور
درحال حاضر هم کشور آلمان به دنبال اعدام جمشید شارمهد، شهروند دو تابعیتی که نامش با انفجار حسینیه سیدالشهدا در شیراز در سال ۱۳۸۷ گره خورده است ۳ کنسولگری ایران را تعطیل کرد. بحرانی که حدود ۳ سال پیش با حمله روسیه به اوکراین و اتهام دخالت ایران به نفع روسیه، دوباره شروع شده بود حالا در سطح دیگری قرار گرفته است. البته آنطور که روزنامه دنیای اقتصاد، گزارش داده است: «روابط تهران و برلین بخشی از تنش فراگیر تهران با پایتختهای اروپایی پس از به نتیجه نرسیدن مذاکرات احیای برجام در مرداد ۱۴۰۱ بود که یک ماه بعد با ناآرامیهای داخلی در ایران مواجه شد. در طول ماههای وقوع اعتراضات، وزیر خارجه آلمان نقش مهمی در حمایت از معترضان زن ایرانی داشت». تابستان امسال فعالیت مرکز اسلامی هامبورگ و تشکیلات زیرمجموعه آن در آلمان تعطیل شد و دولت ایران هم در اقدامی متقابل، موسسه آموزش زبان آلمانی وابسته به سفارت آلمان موسوم به موسسه گوته را تعطیل کرد. درحال حاضر نیز با وجود با تعطیلی ۳ کنسولگری ایران در شهرهای هامبورگ، فرانکفورت و مونیخ به نظر نمیرسد که روابط این دو کشور دورنمایی خوبی داشته باشد.