سوزاندن میز قبل از مذاکره
فرهیختگان/متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
زهرا طیبی| هنوز دوماه و نیم زمان باقی مانده تا ترامپ وارد کاخ سفید شود. گزینههای نهایی ترکیب کابینه هم هنوز مشخص نیستند و از همه مهمتر اینکه ترامپ همچنان اظهار نظر صریحی در مورد ایران، تحولات منطقه و جنگ نداشته است، جز اینکه در سخنرانیاش در فلوریدا و بعد از پیروزی، گفت نمیخواهد جنگ به راه بیندازد و میخواهد جنگ را تمام کند. البته در روز رأیگیری هم موضعگیری در مورد ایران داشت و گفت که به دنبال براندازی در ایران نیست. در ایران اما در میان تحلیلها و گمانهزنیها از رفتار جمهوریخواهان درباره مواجهه با ایران، همان نسخه سابق لزوم ترک مخاصمه با آمریکا و مذاکره مستقیم از جانب برخی سیاسیون مطرح شده است. فارغ از اینکه اساسا چقدر این ایده در شرایط فعلی منطقه کار میکند، اما این موضوع مشخص است که در وضعیتی که آمریکاییها اظهارنظر روشنی در مورد ایران نداشتند، تأکید روی لزوم مذاکره با آمریکا، میتواند دست ایران را برای آمریکاییها رو کند.
تکرار ترامپ 2016؟
نوامبر 2016 ترامپ در حالی پیروز انتخابات شد که از همان ابتدا و در رقابتهای انتخاباتی گفته بود که اگر رئیسجمهور شود از برجام خارج میشود و معتقد بود که برجام خسارت محض است. او همین کار را هم کرد. از برجام خارج شد و کمپین فشار حداکثری را علیه ایران به راه انداخت تا ایران را دوباره پای میز مذاکره بکشاند با این تفاوت که بتواند از ایران امتیاز بگیرد و توافقی دیگر امضا کند. این رفتار ترامپ در شرایطی که تمام تعاملات در سیاست خارجی بر روابط با غرب متمرکز شده بود هم چالشهایی برای ایران به همراه داشت. حالا تجربه یک دوره چهارساله ریاست جمهوری ترامپ پیشروی ایران قرار دارد با این تفاوت که هنوز ترامپ موضع روشنی در مورد ایران نگرفته و نمیتوان به طور قطع گفت که موضع اعلامی و اعمالی دولت جدید آمریکا در رفتار آنها با ایران تغییر قابل توجهی خواهد کرد. اگرچه با توجه به گزینههای احتمالی که در کابینه ترامپ مطرح است، میشود پیشبینیهایی درمورد رفتار آمریکاییها در مورد منطقه و ایران داشت و مقامات کشورهای اروپایی هم واکنشهایی به انتخاب ترامپ، نشان دادهاند اما در این سمت ماجرا مقامات سیاسی ایران، با در نظر گرفتن این شرایط واکنشی هوشمندانه نشان دادند. محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیسجمهور، روز گذشته در واکنش به انتخاب ترامپ گفت: «حتما ترامپ متوجه شده که سیاست فشار حداکثری که شروع کرد باعث شد که غنیسازی سهونیم درصدی ایران به 60 درصد برسد، سانتریفیوژها افزایش پیدا کند... ایشان اهل محاسبهاند، خودشان یک چرتکهای بیندازند، ببینند سود و زیان آن سیاست چه بوده و آیا کماکان میخواهند آن سیاست زیانبار را ادامه دهند یا تغییر میدهند.» ظریف بعد از اعلام پیروزی ترامپ در انتخابات هم در پیامی در شبکه ایکس به زبان انگلیسی نوشت: «امیدواریم دولت جدید ترامپ و ونس به وعدههای خود درمورد خودداری از جنگها عمل کنند و درس مهمی که مردم آمریکا در مورد پایان دادن به جنگها و پیشگیری از جنگهای جدید یاد دادهاند را به خاطر داشته باشند.» ظریف البته به این موضوع هم اشاره کرد که ایران نشان داده «عزم و توانایی مقابله با هرتهاجمی را دارد» و تحت تاثیر تهدیدها قرار نمیگیرد. علی لاریجانی، مشاور رهبرانقلاب نیز در خصوص واکنش ایران به ترامپ، ابراز داشت در بعضی از صحبتهای ترامپ نشانههایی از تغییر رفتار دیده میشود و گفت: «ترامپ در روز رأیگیری گفت که نمیخواهم با ایران بجنگم و میخواهم مسئله هستهای ایران به سمت سلاح نرود. البته ممکن است این اظهارات برای به دست آوردن رای ایرانیها باشد اما ممکن است فهمیده باشد که با دیوار سخت مواجه است و باید رفتارش را تغییر دهد.» لاریجانی البته به این موضوع هم اشاره کرد که نباید کار کشور را به شخصیتهایی که ارزش زیادی هم ندارند، گره بزنیم.
با آمریکای پساترامپ چه باید کرد؟
با این حال اما همچنان این سوال در ذهن افکارعمومی و نخبگان وجود دارد که رفتار ایران در مواجهه با آمریکای بعد از ترامپ چه خواهد بود و اساسا باید چه باشد. از طرفی با توجه به اینکه منطقه همچنان درگیر بحران است و صهیونیستها نیز به دنبال تشدید تنشها هستند، رفتار آمریکاییها در مواجهه با اسرائیل و منطقه میتواند تا حد زیادی رفتار صهیونیستها را در منطقه تحت تأثیر قرار دهد. برخی از تحلیلگران معتقدند فعلا باید منتظر ماند تا آمریکا مواضع خود را در این ماجرا مشخص و شفاف کند و رفتار ایران نیز برمبنای آن رفتار تعیین شود. در یک سمت دیگر اما در میان چهرههای سیاسی اصلاحطلبی که معتقد بودند دموکراتها در انتخابات پیروز میشوند و دولتیها باید خود را برای نشستن پای میز مذاکره با دموکراتها آماده کنند، حالا اما بعد از انتخاب ترامپ به عنوان رئیسجمهور، از لزوم ترک مخاصمه با آمریکا و حتی تبریک گفتن ریاست جمهوری به ترامپ صحبت میکنند.
واقعا زمان ترک مخاصمه است؟
رسانهها و چهرههای اصلاحطلب بعد از پیروزی ترامپ، لزوم مذاکره و ترک مخاصمه با آمریکا را با شدت بیشتری مطرح کردند. در همین چهارچوب، مصطفی معین، وزیر علوم دولت اصلاحات، در یادداشتی از مذاکره مستقیم با آمریکا در شرایط برابر گفت و به این موضوع اشاره کرد که اگر مذاکره «همراه با اعتماد به نفس»، «تدبیر» و «دیپلماسی قوی و مبتنی بر منافع ملّی» و «پشتوانه مردمی» باشد، «سازشکارانه» تلقی نمیشود. معین اشارهای هم به اعتراف کلینتون در دست داشتن آمریکا در کودتای 28 مرداد کرد و تأکید کرد که با در نظر گرفتن این شرایط مذاکره «با کشوری که رئیسجمهورش به سابقه کودتاگری خود در ایران اعتراف و عذرخواهی میکند» حرکت ذلتباری تلقی نمیشود. حسین مرعشی، دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی هم در یادداشتی که روز گذشته در روزنامه سازندگی منتشر کرد، از لزوم ترک مخاصمه با آمریکا گفت. مرعشی در بخشی از یادداشت خود به این موضوع اشاره کرد که دلیلی ندارد با کشوری مثل آمریکا که «دارای قدرت اقتصادی دنیاست، تکنولوژیهای برتر دنیا را در اختیار دارد، بازار بسیار بزرگی دارد، نسبت به تمام کشورها قدرت نظامی برتری دارد و در منطقه خاورمیانه هم اثرگذار است، برای همیشه درحال مخاصمه باشیم.» مرعشی به این موضوع هم اشاره کرد که در مواردی اتفاقا مواضع ایران و آمریکا به یکدیگر نزدیک بوده، مثل ماجرای حذف صدام و حزب بعث. مرعشی در ادامه به این موضوع اشاره کرد که به همین منظور نگاه ما به ترامپ نباید لزوما یک نگاه منفی باشد و گفت: «بالاخره او تنها رئیسجمهور آمریکاست که چند باری به نقطه مرزی کرهشمالی و کرهجنوبی رفت تا با رهبر کرهشمالی دیدار کند و علاقهمند بود که مسئله کرهشمالی حل شود، هرچند موفق نشد. الان نیز منطقه خاورمیانه در مرحله بسیار سختی قرار دارد و حتماً بدون موافقت ایران و بدون حضور ایران هیچ یک از مسائل منطقه قابل حلوفصل نخواهد بود. این حضور پرقدرت ایران و تأثیرگذاری ایران، فرصتی را ایجاد میکند که حتی در دوره ریاستجمهوری ترامپ نیز ما بتوانیم در گام اول به یک آتشبس و در گام دوم به صلح پایدار در خاورمیانه برسیم و ایران نیز به سمت ترک مخاصمه با آمریکا حرکت کند.» مرعشی معتقد است که هم ایران تجربه زیادی در مواجهه با ترامپ دارد و الان شرایط با دوران ریاست جمهوری روحانی تفاوت دارد هم ترامپ، خامی دوره اول ریاست جمهوری خود را ندارد و احتمال میرود که رفتار او متفاوت باشد.
یک اشتباه تحلیلی در مواجهه با آمریکا
صحبت از لزوم ترک مخاصمه با آمریکاییها و مذاکره مستقیم با آمریکاییها، البته که تازگی ندارد و تقریبا در چند سال اخیر، بارها از جانب چهرههای اصلاحطلب مطرح شده است. در مواجهه با آمریکا اما بهنظر میرسد یک اشتباه تحلیلی رخ داده است. القای این گزاره که ایران و آمریکا در برخی مواضع با یک دیگر همسو هستند، مثل ماجرای صدام، نگاهی سادهسازانه به معادلات سیاسی و بینالمللی است. مشخص است که در همین ماجرا نیز نگاه ایران و آمریکا با یکدیگر تفاوت مشخصی داشت. موضوع دیگر آنکه ترک مخاصمه با آمریکا و صلحآمیز کردن روابط با آمریکا نه هیچ زمان در دستور کار ایران بوده و نه حتی طرف آمریکایی نسبت به آن تمایلی نشان داده است، فارغ از اینکه اساسا در شرایطی که وضعیت منطقه در پیچیدهترین حالت خود قرار دارد و صهیونیستها با حمایت مستقیم آمریکا حریم هوایی ایران را مورد حمله قرار دادند، امکان ترک مخاصمه وجود دارد یا خیر؟! نکته دیگر آنکه اگر فرض را براین بگیریم که شرایط برای مذاکره مستقیم با آمریکا فراهم شود و سازشکارانه هم تلقی نشود، برچه اساس میتوان این تحلیل را مطرح کرد که چون رئیسجمهور این کشور به دست داشتن در کودتا اعتراف کرده مذاکره ذلت بار نیست. بهنظر میرسد یک اشتباه تحلیلی و تقلیل مسئله در رفتار با آمریکا رخ داده است.
هیجانزدگی برای مذاکره ایران را در موضع ضعف قرار نمیدهد؟
این اظهارات و پیشنهادات در شرایطی مطرح میشود که هنوز ترامپ، موضع مشخصی در خصوص رفتار با ایران نگرفته و مشخص نیست سرنوشت بحران منطقه بعد از استقرار ترامپ در کاخ سفید چه خواهد شد. فارغ از اینکه اساسا در شرایط فعلی منطقه چقدر امکان مذاکره با آمریکا در خصوص پرونده هستهای ایران وجود دارد و اینکه آیا اساسا آمریکاییها در این شرایط مذاکره را جزء گزینههای خود قرار دادهاند یا خیر؛ اگر فرض را بر این بگذاریم که امکان شروع مذاکرات با آمریکا وجود خواهد داشت و شرایط برای انجام مذاکرات فراهم شود، سوال اصلی این است که ابراز تمایل و اشتیاق برای شروع مذاکره با آمریکا نتیجهای به همراه خواهد داشت؟ اظهار صریح و علنی تمایل به مذاکره با آمریکا، آیا ایران را در روابط خود با آمریکا در موضع ضعف قرار نخواهد داد یا به عنوان نقطه قوت تلقی خواهد شد؟ نکته دیگر اینکه در شرایطی که آمریکاییها هنوز موضع روشنی در خصوص رفتار با ایران نگرفتهاند، بیان و تأکید روی این گزاره که باید به سمت مذاکره با آمریکا برویم، این فرصت را در اختیار آمریکاییها قرار نمیدهد که برمبنای این مواضع، مناسبات خود را با ایران تنظیم کنند و برمدار زیادهخواهی قرار گیرند؟! نکته مهم دیگری که باید به آن توجه داشت این است که محاسبات آمریکا بعد از خروج از برجام نیز براین محور استوار بود که ایران با اعمال فشار پای مذاکره خواهد آمد؛ محاسبهای که البته غلط بود، اما رفتار برخی سیاسیون در مواجهه با ایران را نمیتوان در رفتار آمریکا با ایران بیتأثیر دانست. در این راستا باید در رفتار با آمریکا هوشمندی لازم را داشت. هنوز نمیتوان به طور قطع این نکته را مطرح کرد که آیا رفتار ترامپ با ایران تغییری خواهد داشت یا خیر. اگرچه مشخص است که در تمام این سالها سیاست کلان آمریکا در مواجهه با ایران یکسان بوده اما در مواردی نحوه اجرای آن تفاوتهایی داشته که ایران نیز میبایست رفتار خود را براساس آن سیاستها تنظیم کند. برهمین اساس میبایست به این نکته توجه داشت که خطای اول در مواجهه با آمریکا پس از ترامپ، هیجانزدگی است و پس از آن عجله در واکنش نشان دادن است. بهتر آن است که تا موضعگیری صریح آمریکا در قبال ایران، صبر کرد و در ضمن از رفتارهایی که دست ایران را مقابل آمریکا رو کند یا پیش از اظهار نظر و اقدامی، ایران را در موضع ضعف قرار دهد، اجتناب کرد. در همین چهارچوب، رفتارهای هیجانزده و بدون در نظر گرفتن ظرافتهای سیاسی و بینالمللی، میتواند به ضد خودش تبدیل شود و پیش از شروع هر مذاکرهای، میز مذاکره را بسوزاند.