آیا خلیج فارس برای طوفان دوم ترامپ آماده است؟
اکو ایران/متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
بازگشت احتمالی دونالد ترامپ به کاخ سفید معادلات سیاسی خاورمیانه را دستخوش تغییرات بزرگ میکند؛ از سرخوشی اسرائیل تا رویکرد تازه خلیج فارس و بازنگری در روابط با ایران.
در حالی که دونالد ترامپ خود را برای تصدی دوباره ریاستجمهوری ایالات متحده آماده میکند، جهانیان از خود میپرسند که بازگشت این رهبر پوپولیست برایشان چه معنایی خواهد داشت.
به نوشته میدلایست آی، در حالی که اتحادیه اروپا برای دولت دوم ترامپ آماده میشود، اوکراین با نگرانی به اوضاع مینگرد و اسرائیل نیز در سرخوشی به سر میبرد. از سوی دیگر نیز نگاهها به سمت کشورهای حاشیه خلیج فارس معطوف شده است.
تمام شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس (GCC) سریعاً پیروزی ترامپ در انتخابات را تبریک گفتند.
محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی یکی از نخستین رهبرانی بود که با ترامپ تلفنی صحبت کرد. این دو رابطهای مستحکم دارند که پس از ماجرای جمال خاشقجی شکل گرفت. در آن زمان، ترامپ از تغییر موضع در برابر ولیعهد سعودی خودداری کرد. رئیسجمهور منتخب همچنین یکی از حامیان اولیه محاصره قطر توسط عربستان سعودی بودند.
پس از اعلام پیروزی ترامپ در روز چهارشنبه، بازارهای سهام خلیج فارس شاهد رشد در ابتدای معاملات بودند که نشاندهنده اعتماد نسبی به آن چیزی است که دوره دوم ریاستجمهوری او احتمالاً به همراه دارد.
اما دولت جدید ترامپ واقعاً برای منطقه چه معنایی دارد؟
ترجیح بلامرجح
ترامپ پس از پایان دوره نخست خود در سال ۲۰۲۰، همچنان روابط مستحکم با رهبران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را حفظ کرده و چندین قرارداد چند میلیون دلاری بسته و در دیپلماسی آرام و پشتپرده نیز مشارکت داشته است.
با این حال، کارشناسان منطقهای اذعان دارند که صِرف وجود این روابط پایدار، لزوماً به معنای ترجیح آشکار او در برابر دموکراتها نبوده است. بدر السیف، پژوهشگر همکار در مؤسسه چتمهاوس و استاد تاریخ دانشگاه کویت میگوید: «کشورهای خلیج فارس درس سختی گرفتند؛ اینکه باید توانمندیهای خود را توسعه داده و به بازیگران مسئول و مستقلی تبدیل شوند که خودشان تصمیمگیری کنند و امور را پیش ببرند و بتوانند با هر کسی که در ایالات متحده یا هر کشور دیگری وارد قدرت شود، تعامل داشته باشند».
طبق گفته السیف، احتمالاً انتخابات اخیر آمریکا تنها انتخاباتی باشد که کشورهای خلیج فارس کمترین وابستگی را به آن داشتند؛ چرا که رهبران منطقه طی سالهای اخیر توانستهاند روابط مستحکمی با هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات و نهادهای وابسته به آنها برقرار کرده و منافع خود را در اولویت قرار دهند. او افزود: «دولت جدید ایالات متحده باید بداند که ما در تلاشیم تا در روابطمان با قدرتهای بزرگ مختلف تعادل داشته باشیم، چون هرکدام به نحوی به ما کمک میکنند».
طی سالهای اخیر، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس روابطی قوی با رقبای ایالات متحده، یعنی روسیه و چین حفظ کردهاند. در این دوره، ایالات متحده به طور فزایندهای، رویکردی خصمانه علیه مسکو و پکن در پیش گرفت. کشورهای خلیج فارس همچنین در روابط خود با ایران تغییرات عمدهای ایجاد کردهاند.
آبشدن یخ روابط با ایران
این تغییرات خصوصاً پس از سالها خصومت دیپلماتیک و جنگ در سایه و با احیای روابط سعودی با تهران در سال ۲۰۲۳ آغاز شد. این امر ممکن است نگرانیهایی برای کشورهای خلیج فارس در دولت دوم ترامپ ایجاد کند. در حالی که رئیسجمهور منتخب گاهی به خاطر ملایمت در برابر ولادیمیر پوتین مورد انتقاد قرار گرفته، او در دوره نخست ریاستجمهوری خود سیاستهایی بسیار تهاجمی علیه چین و ایران اتخاذ کرد که انتظار میرود در دوره دوم نیز تغییر نکند.
آنا جیکوبز، تحلیلگر ارشد گروه بحران میگوید: «در دوره نخست ترامپ، سیاستهای او بیشتر با سیاستهای سعودی و امارات در منطقه، مانند فشار حداکثری بر ایران و عادیسازی روابط با اسرائیل همراستا بود. بنابراین در برخی مسائل کلیدی، خصوصاً موضوع ایران، همراستایی زیادی در دوره اول وجود داشت».
او افزود که اکنون کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به دنبال آبکردن یخ روابط با ایران هستند تا در صورت نیاز، ضمن گفتگو داشته و تنشها را کاهش دهند. بیشتر کشورهای منطقه، به ویژه عربستان، داشتن این کانال ارتباطی با ایران را بسیار مفید میدانند.
مسئله غزه
پایان دوره ریاستجمهوری ترامپ با پیمان ابراهیم همراه بود. در حالی که جو بایدن تلاشهای زیادی برای ادامه عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل انجام داد و امیدوار بود روابط رسمی میان این رژیم و عربستان برقرار کند، برنامههایش پس از آغاز جنگ اسرائیل علیه غزه در سال ۲۰۲۳ شکست خورد. ریاض تأکید کرده که بدون تضمین ایجاد کشور فلسطینی، روابط را عادی نخواهد کرد.
الهام فخرو، پژوهشگر و نویسنده کتابی در مورد پیمان ابراهیم گفت: «تمام کشورهای خلیج فارس خواهان ایجاد کشور فلسطین هستند. به عنوان مثال، امارات مشارکت خود در هر طرح پساجنگ را مشروط به ایجاد کشور فلسطین کرده است».
کشورهای خلیج فارس، از جمله آنهایی که روابط خود با اسرائیل را برقرار کردهاند، علناً اقدامات اسرائیل در غزه را مورد انتقاد قرار داده و حتی عربستان سعودی اخیراً آن را نسلکشی خوانده است.
فخرو افزود: «در این زمینه، بایدن حمایت سیاسی و نظامی بیقیدوشرط به نتانیاهو داده تا هر کاری میخواهد در غزه انجام دهد و از واردکردن فشار معنادار به او برای رسیدن به آتشبس امتناع ورزیده است. ترامپ اعلام کرده که به نتانیاهو اجازه خواهد داد تا کار را تمام کند که ادامه همان سیاست است. این همان مسئله اصلی است و رهبران خلیج فارس تلاش خواهند کرد موضع خود را به ترامپ منتقل کنند».
ترامپ به داشتن روابط نزدیک با نتانیاهو معروف است. نخستوزیر اسرائیل از اولین کسانی بود که پیروزی جمهوریخواهان در برابر کامالا هریس را تبریک گفت و جشن گرفت.
با این حال، آنا جیکوبز اشاره میکند که با وجود غیرقابلپیشبینی بودن ترامپ، او همیشه مواضع ضدجنگ داشته و خواهان دور نگه داشتن نیروهای ایالات متحده از درگیریهای خاورمیانه بوده است که شاید موجب شود ترامپ بخواهد جنگ را به پایان برساند؛ اما با این ریسک که بیشتر از هر چیز دیگری، منافع اسرائیل برای چنین پایانی اولویت داشته باشد.
استثنای قطری؟
در حالی که بیشتر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس دارای موضعی نسبتاً یکسان در سیاست خارجی هستند، قطر دیدگاهی متفاوت دارد.
جیکوبز گفت: «به نظرم قطریها احتمالاً نگران بازگشت ترامپ به کاخ سفید هستند». او افزود که محاصره قطر توسط عربستان سعودی که سالها به طول انجامید، در دوره نخست ترامپ آغاز شد و به پایان رسید.
سیاست خارجی دوحه اغلب از همسایگان خلیج فارس خود جدا بوده که گاهی اوقات به تنشها و درگیریهای دیپلماتیک منجر شده است.
یک پایگاه نظامی بزرگ ایالات متحده نیز در این کشور مستقر است.
جیکوبز خاطرنشان کرد: «دغدغه فوری قطریها حفظ رابطه دوجانبه و اطمینان از این خواهد بود که رابطه امنیتی همچنان قوی باقی بماند و موقعیت دوحه به عنوان بزرگترین متحد غیرناتویی آمریکا حفظ شود».
در موضوع غزه، در حالی که عربستان سعودی و امارات حامیان حماس نیستند، بخش زیادی از این گروه فلسطینی در قطر مستقر بوده و این کشور یکی از حامیان مالی اصلی آن به شمار میرود.
جیکوبز افزود: «فکر میکنم قطریها منتظر هستند تا ببینند ترامپ چگونه به مذاکرات غزه ورود خواهد کرد، چقدر به رابطه قطر با حماس توجه خواهد داشت و آیا او و جمهوریخواهان سنا و کنگره فشار خواهند آورد تا قطر دفتر حماس را ببندد»؟
با این حال، کارشناسان میگویند که تمامی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به دلیل غیرقابلپیشبینیبودن ترامپ در عرصه جهانی، به سطح بالایی از واقعگرایی روی آوردهاند تا منافع خود را تأمین کنند.
بدر السیف گفت: «اگر دولت ایالات متحده از کشورهای خلیج فارس حمایت کرده تا جایگاه خود را در منطقه حفظ کنند، منافع امنیتی آنها را تأمین کنند، منافع تجاری آنها تبلیغ کند و از پایان اشغال فلسطین توسط اسرائیل حمایت کند، قطعاً شرکایی آماده در کشورهای خلیج فارس خواهد یافت».