مذاکره با اروپا؛ بازی حاصل جمع صفر یا برجامیسازی جامعه؟
وطن امروز/متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مرتضی علیزاده| با تایید سخنگوی وزارت امور خارجه، دور جدید مذاکره با تروئیکای اروپا، جمعه 29 نوامبر/ ۹ آذر آغاز میشود. به نقل از بقایی برنامه هستهای ایران و مسائل منطقهای موضوع این دور از مذاکرات خواهد بود که در بیانیه وزارت خارجه فرانسه نیز به آن اشاره شده است. روشن است مذاکره ابزار عمده دستگاه دیپلماسی برای تامین منافع ملی است اما تجربه ۲ دهه اخیر ما در سیاست خارجی نشان میدهد توجه به لوازم مذاکره بسیار مهم است. درباره آغاز دور جدید مذاکرات با ۳ کشور اروپایی، «اراده و توان آنها در عمل به وعدهها» موضوعی است که جدا باید مورد توجه قرار گیرد. ۳ دولت انگلیس، فرانسه و آلمان طی ۲ دهه اخیر، بهرغم «نمایش حسننیت» در تقویت ارتباط با ایران، هیچگاه در ایفای تعهدات خود موفق نبودهاند. آغاز این بدعهدیها ابتدای دهه 80 بود که نمایندگان اروپا پس از چند دور مذاکره و با وجود عقبنشینی دولت وقت، در نهایت علیه برنامه هستهای صلحآمیز ایران رای دادند.
البته یادآوری بدعهدی اروپا حتی با حافظه کوتاهمدت هم ممکن است. پس از خروج آمریکا از برجام در ۱۸ اردیبهشت 1397، 1+4 و کشورهای اروپا بهرغم طرح ادعاهای مختلف درباره اجرای مستقل تعهدات، در نهایت هیچ اقدام مثبتی در این باره انجام ندادند. پس از خروج رسمی آمریکا از برجام، تروئیکای اروپا وعده داد حداکثر ظرف ۲ ماه تعهدات خود مبنی بر تضمین فروش نفت و برقراری تبادلات بانکی با ایران را اجرا میکند اما به بهانههای مختلف ایفای تعهدات تا بهمن 1397 به تاخیر افتاد. در نهایت پس از ۸ ماه با برگزاری کمیسیون مشترک برجام در ابتدای سال جدید میلادی، از سامانهای رونمایی شد که هرگز انتظارات ایران را برآورده نکرد. دیماه 1397، دولتهای انگلیس، فرانسه و آلمان با صدور بیانیهای از راهاندازی سازوکار اینستکس (INSTEX) با هدف گشایش کانالهای اقتصادی برای کشورهای مایل به تعاملات تجاری با ایران خبر دادند اما آغاز به کار رسمی آن به بهانههای مختلف به تعویق افتاد. کارشکنی و اعمال محدودیتهای آمریکا از جمله دلایلی بود که از سوی دولتهای اروپایی برای تاخیر در آغاز به کار این سامانه مطرح شد. در حالی که اینستکس قرار بود مسیر فروش نفت ایران را تدارک و تسهیل کند، وزارت خزانهداری آمریکا نسبت به ورود درآمد حاصل از فروش نفت ایران به این سامانه هشدار داد. این هشدار یک روز پس از آن اعلام شد که کمیسیون مشترک برجام در وین با برگزاری نشستی حمایت خود را از توسعه کانال مالی ایران و اروپا اعلام کرد. از طرفی نفوذ آمریکا در عرصه تجارت جهانی باعث شد اغلب شرکتهای بینالمللی از تعامل با ایران خودداری کنند و به این ترتیب، طرح کانال مالی مستقل اروپا با عنوان اینستکس عملا شکست خورد. تا جایی که 15 ماه پس از خروج آمریکا از برجام و 7 ماه پس از رونمایی اروپا از اینستکس، وزیر وقت امور خارجه ایران مرداد ۹۸ با بیان اینکه اینستکس یک مرحله مقدماتی بود که هنوز عملیاتی نشده و اگر هم عملیاتی شود باید پول نفت وارد این سامانه شود، از بیعملی تروئیکای اروپا انتقاد کرد. ظریف با تصریح بر اینکه «اینستکس نباید به وسیلهای برای اجرای دستورات آمریکا تبدیل شود»، دولتهای اروپا را به شجاعت و ایستادگی در برابر آمریکا دعوت کرد!
حال این پرسش مطرح میشود: اروپای امروز با اروپای برجام چه تفاوتی کرده؟ آیا در رویکرد تروئیکای اروپا نسبت به گذشته تغییری ایجاد شده است؟ آیا وابستگی سیاستهای اروپا به آمریکا کاهش یافته؟ آیا اروپای امروز بدون تایید آمریکا میتواند اجرای تعهدات خود را تضمین کند؟ چنانکه در صدر مطلب اشاره شد، تجارب گذشته ما در مواجهه با اروپاییها نشان میدهد مذاکره با آنها همواره نتایج مشابهی داشته و دارد. در عین حال قطعنامه جدید شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران بهرغم گزارش مثبت مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی حاکی از آن است رویکرد اروپا نسبت به دوره قبل، خصمانهتر هم شده است؛ چه در زمان خروج آمریکا از برجام، اروپا ضمن محکومیت این اقدام اعلام کرد به تعهدات خود پایبند میماند، در حالی که امروز علیه ایران قطعنامه صادر کرده و آشکارا تهران را به فعال کردن اسنپبک تهدید میکند.
از طرفی غرض از مذاکره با اروپا عمدتا تامین منافع اقتصادی ایران است که از مسیر کاهش تحریمها میگذرد؛ در حالی که اروپا نه میخواهد و نه میتواند مستقلا در روند کاهش تحریمها موثر باشد و این یعنی احتمالا مذاکرات آتی همچون گذشته دستاورد ملموسی ندارد. با این حال، دولت باید توجه کند طرح مساله مذاکره در جامعه انتظاراتی ایجاد میکند که شکاف میان نادستاوردهای احتمالی و این انتظارات، آسیبهای اقتصادی و اجتماعی جدی برای کشور به دنبال خواهد داشت. چنانکه در گذشته نیز برآورده نشدن انتظارات برجامی، هم اقتصاد کشور را معطل گذاشت و هم با ضربه به اعتماد جامعه، سرمایه اجتماعی کشور را تحت تاثیر قرار داد. از این جهت به نظر میرسد طرح برخی مطالب مبنی بر اینکه مذاکرات اگر دستاوردی نداشته باشد بیفایده هم نیست، وجهی ندارد؛ در واقع بر خلاف تصور برخی، مذاکره با اروپا بازی حاصل جمع صفر است.