نماد آخرین خبر

سرمقاله شرق/ پژوهش به‌مثابه گفت‌وگو

منبع
شرق
بروزرسانی
سرمقاله شرق/ پژوهش به‌مثابه گفت‌وگو

شرق/ «پژوهش به‌مثابه گفت‌وگو» عنوان یادداشت روز در روزنامه شرق به قلم حمزه نوذری است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

در علوم انسانی، پژوهش به‌مثابه یک بینامتنیت است. هیچ پژوهش نابی که به تمامی ناشی از الهام و خلاقیت سوژه باشد، وجود ندارد. به عبارتی، هیچ پژوهشی بدون گفت‌وگو با متون دیگر شکل نمی‌گیرد. پژوهش در علوم انسانی ناظر بر بر این ایده است که هیچ متن مستقل و خودبسنده‌ای وجود ندارد. در پژوهش همیشه مکالمه و گفت‌وگوی مستمری میان یک متن و متون دیگر وجود دارد. پژوهش یعنی بده‌بستان متون با یکدیگر. محقق در یک متن عناصر و پیش‌فرض‌هایی را که در متون دیگر ساخته شده‌‍‌اند‌ آشکار می‌کند، موضع خود را در قبال آنها بیان می‌کند، برخی عناصر را اقتباس می‌کند و با برخی گزاره‌های دیگر نقادانه مواجه می‌شود. یعنی اینکه پژوهشگر در جنبه‌‌های گوناگون با متون مختلف مکالمه و ارتباط برقرار می‌کند. گاهی رابطه متون تا لایه‌های عمیقی مانند مضمون‌ها، مفهوم‌ها و بنیاد نظری گسترش پیدا می‌کند.

پس پژوهش به‌مثابه یک بینا‌متنیت تلقی می‌شود. در برخی پژوهش‌ها، بینا‌متنیت صریح و اعلام‌شده است؛ یعنی نویسنده با نویسندگان دیگر آشکار و روشن گفت‌وگو می‌کند و طرف مکالمه را پنهان نمی‌کند؛ مانند گفت‌وگوی انتقادی مارکس در آثار نقد اقتصاد سیاسی، گروندریسه و سرمایه با ریکاردو و اسمیت. گاهی بینا‌متنیت ضمنی است اما نشانه‌هایی در متن وجود دارد که می‌توان بینا‌متن را تشخیص داد. در پژو‌هش‌های بنیادی و در آثار بنیان‌گذاران هر رشته، گفت‌و‌گو اساس کار است، اما این گفت‌وگو، گفت‌وگوی ساده و گذری نیست، بلکه در فرایند این گفت‌وگو، متون جدیدی تولید می‌شود و افق جدیدی در تحلیل پدیده‌ها به دست می‌دهد. از این طریق بنیادهای علم جدید پی‌ریزی می‌شود.

در‌حالی‌که علوم بسیار تخصصی شده‌اند، متأسفانه این تخصصی‌شدن در برخی جاها مانند دانشگاه‌های ایران باعث کاهش یا حتی گاهی قطع گفت‌وگو میان پژوهشگران و متون پژوهشی شده است. پس نیاز است شرایط و زمینه‌هایی شکل گیرد که پژوهش و تولید متون به‌مثابه یک گفت‌وگو و بینا‌متنیت محقق شود. تا چنین گفت‌وگویی در متون شکل نگیرد، هرگونه ساز‌‌وکاری برای گسترش رشته، گروه و دانشکده میان‌رشته‌ای، فرمالیته‌ای است بدون محتوا؛ صورتی است بدون جان. در‌حالی‌که گاهی پژوهشگران و استادان حتی در یک گروه و دانشکده از متون و پژوهش‌های هم بی‌اطلاع هستند و گفت‌وگوی علمی بین آنها وجود ندارد، چگونه می‌توان از میان‌رشته‌ای سخن گفت. برخی پژوهشگران و استادان برای اخذ طرح پژوهشی از صنعت، سازمان‌های دولتی و بنگاه‌های خصوصی، در مرحله نوشتن طرح‌نامه، نام همکاران از گروه‌های مختلف علمی را درج می‌کنند، اما در مرحله تحقیق خبری از همکاری علمی و گفت‌وگوی رشته‌های تخصصی با یکدیگر نیست.
 
برخی نیز قائل به این هستند که بین رشته‌های دانشگاهی مرز غیر‌قابل نفوذی وجود دارد و هر رشته بنیاد معرفت‌شناسی، انسان‌شناسی، هستی‌شناسی و روش‌شناسی متفاوتی دارد، پس امکان گفت‌وگو بین آنها وجود ندارد. چنین تفکری نه‌تنها در علم بلکه در جامعه و بین سیاست‌مداران نیز امری رایج است که بر اساس آن، امکان گفت‌وگو‌ بین فرهنگ‌های مختلف ناممکن تلقی می‌شود. به قولی این تفکر بر این ایده استوار است‌ که باید لزوما آن کس باشی تا آن کس را بشناسی.

به نظر می‌رسد دو مسئله باعث شده است موضوع بین‌رشته‌ای برای مدتی برجسته شود؛ الف. فقط تخصصی‌شدن بیش از حد علوم و ب. دورشدن و ‌گفت‌وگونداشتن متون با یکدیگر. نظریه‌ها و متون متفکران بزرگ و تأثیرگذار، بینامتنیتی است که در گفت‌وگوی گاه اقتباسی و گاه انتقادی با متون دیگر شکل گرفته و منجر به نوآوری‌هایی در علم شده است.

پیش‌شرط توسعه میان‌رشته‌ای، این است که مدیران دانشگاه زمینه و شرایط پژوهش‌های مبتنی بر بینامتنیت را فراهم آورند. لازم است پژوهشگران نیز به این نکته برسند که پژوهش اصیل و تأثیرگذار از رهگذر گفت‌وگوی متون با یکدیگر شکل می‌گیرد. بدون چنین زمینه و شرایطی، ایجاد ساختار میان‌رشته‌ای در قالب دانشکده و گروه در‌واقع فرمی است بدون بینش و محتوای میان‌رشته‌ای. تا زمانی‌که قائل به مرزهای سفت و محکم بین رشته‌های علمی تخصصی‌شده باشیم و هرگونه گفت‌وگوی بین متون را ناممکن بدانیم و پژوهش‌های ما فاقد بینا‌متنیت و گفت‌وگوی انتقادی و نوآور با متون دیگر باشند، میان‌رشته‌ای‌های مؤثر و کارآمد شکل نمی‌گیرد.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره