سرمقاله وطن امروز/ رهبری چگونه به وضعیت مینگرند؟
وطن امروز/ «رهبری چگونه به وضعیت مینگرند؟» عنوان یادداشت روز در روزنامه وطن امروز به قلم جعفر حسنخانی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
سرعت و شدت تحولات منطقه موجب آشفتگی تحلیلی و سردرگمی بسیاری شده است. بعد از ماجرای سوریه و تغییر در معادلات منطقه، برخی به عادینمایی وضعیت رو آوردهاند، برخی سر در گریبان ترس بردهاند، برخی نیز همصدا با دشمن، وضعیت را پیروزی دشمن و شکست محور مقاومت نامیدهاند. حال سوالی که مطرح است این است که آیتالله خامنهای رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، چگونه به وضعیت نگاه میکنند؟ شاید بتوان موارد پیش رو را بخشی از اصول تحلیلی آیتالله خامنهای دانست؛ اصولی که میتواند هر ناظر سیاسی را در درک بهتر از پدیدههای سیاسی کمک کند.
1- درک مرحلهای و روندی از وضعیت به جای گیر کردن در تله اکنون: آیتالله خامنهای مواجهه ایران با دشمنانش را محدود به یک فضا و زمان نمیبینند. ایشان از مواجهه ایران و دشمنی که استکبار و استعمار میخوانند و تعین آن را «آمریکا» میبینند، درک تاریخمندانه و آیندهنگرانه دارند. این مواجهه و نبرد گذشته دارد و آینده. یک روند است. تحولات اخیر سوریه مرحلهای از مراحل این مواجهه است. با سقوط بشار اسد چیزی تمام نشده است، بلکه مواجهه ایران و دشمنانش وارد مرحله جدیدی شده است. توقف در موقف اکنون در تحلیل ایشان از وضعیت جایی ندارد. درک مرحلهای و روندی از وضعیت، مانع انفعال میشود، چرا که «خطر انفعال گاهی از خود حادثه بیشتر است». (بیانات 21/9/1403)
2- واقعیتآفرینی به جای سازگاری با واقعیت: رهبر انقلاب درک واقعبینانهای از وضعیت دارند. ایشان در این هنگامه خطر، واقعگرایانه تبیین موضوع و موضع میکنند اما این بدان معنا نیست که هر واقعیت صحنه را بپذیرند. آیتالله خامنهای میدانند بخشی مهم از واقعیت، امکان آفرینش واقعیتهای جدید در آن است. با همین رویکرد ایشان به جای پذیرش وضعیت اکنون سوریه و فکر کردن به نحوه سازگاری با آن، سیاست واقعیتآفرینی را در پیش گرفتهاند؟ سیاست واقعیتآفرینی به زایش در سیاست میانجامد نه سازش با آن. سازگاری با واقعیتی که آمریکاییها با همکاری محور اخوانی در منطقه آفریدهاند در دستورکار ایران و آیتالله خامنهای نیست. «پیشبینی میکنیم مجموعهای قوی و شرافتمند در سوریه نیز سربرآورد، چرا که امروز جوانان سوری چیزی برای از دست دادن ندارند و مدرسه، دانشگاه، خانه و خیابان آنها ناامن است، بنابراین باید با قوت اراده در مقابل طراحان و مجریان ناامنی بایستند و بر آنها فائق آیند». (بیانات 2/10/1403)
3- بسیج ملتها به جای توافق با نیروهای سیاسی و نظامی وابسته: از عجایب تحولات سوریه این است که جولانی، این جوان تازه از گرد راه رسیده، تاکنون با مردم سوریه سخن نگفته است و در تمام مدت حضور خود در دمشق، مشغول دیدار با شخصیتها و رسانههای بیگانهای بوده که از او حمایت کردهاند اما آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی ایران، در چند سخنرانی اخیر مردم و جوانان سوری را مخاطب قرار دادهاند. سیاست ایران در قبال دیگر کشورها، هیچگاه استعماری نبوده، بلکه کمک به تصمیم ملی مردمان منطقه، برای مقابله با وابستگی به غرب و آمریکا بوده است. ایران همواره از حرکتهای ملی و میهنی مردمان آزادیخواه منطقه، حمایت کرده و سوریه هم از این قاعده مستثنا نیست. جالب است بدانید یکی از اصلیترین دلایل برکناری «شیخ صبحی طفیلی» نخستین دبیرکل حزبالله لبنان، دیدگاههای تجزیهطلبانه او بوده است. وی مایل بود جنوب لبنان را از لبنان جدا کند تا کشور شیعی تاسیس شود. طفیلی در این راه هیچ حمایتی از ایران دریافت نکرد و از حزبالله لبنان برکنار شد، البته این برکناری هم با تصمیم لبنانی بود نه ایرانی. بر همین اساس است که از نظر آیتالله خامنهای، سوریه یکپارچه برای همه اقوام سوری است. بر همین اساس هم است که ایشان پیشبینی میکنند: «مناطق تصرفشده سوریه به وسیله جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد». (بیانات 21/9/1403)
4- درک قدرت معنایی و انسانی در کنار قدرت نظامی: برای آیتالله خامنهای تجهیز شدن مقاومت به علم و فناوریهای روز، سیاست مداوم و تعطیلیناپذیر است اما در نزد ایشان بسنده کردن به تجهیزات و فناوری جایی ندارد. درست است که ایشان درک رمانتیک از سیاست ندارند، لذا بنای جایگزینی سیاستهای فرهنگی به جای اقدامات نظامی را ندارند اما ایشان میدانند قدرت انقلاب اسلامی در معنایی است که آفریده و ارادههای انسانی را شکل داده. ایشان میدانند پدیده مقاومت نمیتواند فقط تکیه بر ابزار و فناوری داشته باشد. ایشان میدانند مزیت نسبی محور مقاومت در ارادههای انسانی و نظام معنایی است که دارد.
از همین رو است که ایشان بر این نظرند که «جبهه مقاومت یک سختافزار نیست که بشکند یا از هم فرو بریزد یا نابود شود. «مقاومت» یک ایمان است، یک تفکر است، یک تصمیم قلبی و قطعی است». (بیانات 21/9/1403)
درک وجه معنایی و انسانی پدیده مقاومت، بنیاد قدرتمند و ریشهدار بودن این پدیده را آشکار میکند و التفات به این قدرت وجه دیگری از اقدامات و سیاستها را پیش چشم میگشاید. با این درک از پدیده مقاومت، میتوان اقدامات بسیاری را در دستور کار قرار داد. مانایی در معنا است و معنا برانگیزاننده است. از الزامات پیروزی در جنگها داشتن نظام معنایی بسیجکننده است. ایران این ابزار را دارد و مهمتر از آن اینکه آیتالله خامنهای میدانند که ایران چنین ابزاری را داراست.