واشنگتن در ابهام
ایران/متن پیش رو در ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
جیمز لیندسی-همکار ارشد شورای روابط خارجی امریکا| دونالد ترامپ متعهد شده است که سیاست خارجی ایالات متحده را دگرگون کند و تیمی را گرد آورده است که در این راه به او کمک خواهند کرد. دونالد ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی خود به وضوح اعلام کرد که میخواهد سیاست خارجی امریکا را زیر و رو کند. از ظهر روز دوشنبه (20 ژانویه)، او این فرصت را خواهد داشت تا به وعده خود برای انجام کارها به گونهای متفاوت عمل کند. این امر دو پرسش را مطرح میکند: آیا او موفق خواهد شد؟ و آیا وضعیت ایالات متحده به این واسطه بهتر خواهد شد؟
پاسخ به پرسش اول آسانتر است. به احتمال زیاد سیاست خارجی ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوریاش بسیار مخربتر از دوره اول خواهد بود. او در سال ۲۰۱۷، بدون آنکه بداند، خود را در میان مقاماتی قرار داد که جهانبینی او را رد میکردند. این محور مخالفخوان از همان ابتدا در صدد خنثی کردن و تغییر مسیر انگیزههای سیاست خارجی ترامپ بود؛ آنها مدتی موفق شدند، اما در نهایت، او آنها را کنار زد و بدین ترتیب این حقیقت اساسی را نشان داد که رئیس جمهورها مهمتر از مشاوران خود هستند.
جان نثار به جای متخصص
اکنون ترامپ انتخابهای خود در سال ۲۰۱۷ را اشتباهی میداند که دیگر آن را تکرار نخواهد کرد. تیم امنیت ملی آینده او متشکل از افرادی است که به دنبال اجرای دستور کار او هستند نه خنثی کردن آن. او وفاداری و شاید حتی جاننثاری را بر صلاحیت و تخصص ترجیح داده است. بنابراین انتظار نداشته باشید که داستانهایی درباره مشاوران دوره دوم ترامپ بخوانید که یادداشتها را از روی میز او میدزدند یا در پنتاگون کلاسهای آموزشی درباره فضیلتهای نظم بینالمللی لیبرال برگزار میکنند.
پاسخ به این پرسش که آیا وضعیت ایالات متحده به واسطه تغییرات ترامپ بهتر خواهد شد یا خیر، دشوارتر است زیرا هنوز مشخص نیست که او دقیقاً در دوران ریاست جمهوری چه خواهد کرد. او ممکن است با سرعت و شدت عمل کند تا بسیاری از پیشنهادهای تبلیغاتی خود را که اغلب با هم در تضاد هستند، به اجرا بگذارد. یا ممکن است از پیشنهادهای غیرمنطقیتر خود، مانند ایجاد موانع تعرفهای در اطراف ایالات متحده، عقبنشینی کند و مجموعهای منظمتر و استراتژیکتر از تغییرات سیاستی را دنبال کند.
اما حتی اگر ترامپ مخربترین پیشنهادهای خود را کنار بگذارد، بعید است که در مقابله با چالش اصلی سیاست خارجی امریکا، یعنی تلاش چین برای بازنویسی قوانین نظم جهانی، موفق شود. همانطور که چند هفته پیش نوشتم، مقابله با این چالش نیازمند تقویت روابط با دوستان، شرکا و متحدان است. اما این امر مستقیماً با دیدگاه جهانی ترامپ مغایرت دارد که در آن دوستان بخشی از مشکل هستند نه راهحل.
ترامپ به جای ایجاد یک ائتلاف جهانی طرفدار امریکا، احتمالاً روند فعلی به سوی ملیگرایی خودمحور را تشویق و تسریع خواهد کرد. این امر ممکن است باعث شعلهور شدن غرور ملی و سر دادن شعارهای ناسیونالیستی در امریکا در کوتاهمدت شود. با این حال، در بلندمدت، ایالات متحده را ضعیفتر خواهد کرد.
ریلگذاری بایدن برای ترامپ؟
دولت بایدن این هفته توافقی را میانجیگری کرد که بر اساس آن اسرائیل و حماس بر سر آتشبس در غزه به توافق رسیدند. این خبر بلافاصله بر سر اینکه چه کسی، بایدن یا ترامپ، شایسته «افتخار» این توافق است، به دعوا منجر شد. ترامپ سریعاً گفت که این اعتبار متعلق به اوست؛ بایدن اما در پاسخ به این سؤال خبرنگاری که بعداً در همان روز پرسید که آیا او یا ترامپ مؤثر بودند، پاسخ داد: «آیا این یک شوخی است؟»
بایدن روز دوشنبه در وزارت امور خارجه سخنرانی خداحافظی ایراد کرد. او از کارنامه سیاست خارجی خود دفاع کرد. او «دست برتر» را برای بازی در اختیار ترامپ قرار میدهد.
بایدن هفته گذشته کوبا را از فهرست کشورهای حامی تروریسم حذف کرد. این اقدام بخشی از توافقی بود که کلیسای کاتولیک در واتیکان آن را تسهیل کرد و بر اساس آن هاوانا ملزم به آزادی زندانیان سیاسی است. با این حال، ترامپ میتواند پس از بازگشت به کاخ سفید، کوبا را به فهرست کشورهای حامی تروریسم بازگرداند. سناتور مارکو روبیو در جلسات استماع سنا در خصوص نامزدی خود برای وزارت امور خارجه پیشنهاد داد که دولت ترامپ دقیقاً همین کار را خواهد کرد.
سرنوشت توسعه طلبی ترامپ
«الیزابت اکونومی» و «ملانی هارت» در فارن افرز هشدار دادند که ایالات متحده برای پیروزی در رقابت خود با چین به چیزی بیش از تعرفهها نیاز دارد. مقامات سابق دولت بایدن میگویند: «برای کاهش وابستگی ایالات متحده و شرکای آن به چین، به مجموعهای کامل از مشوقهای اقتصادی، مشارکتهای دولتی-خصوصی و معاملات سرمایهگذاری و تجاری نیاز است. شرکای ایالات متحده که بابت نفوذ چین نگرانند، مشتاق همکاری با واشنگتن هم هستند.
«آنتونیو دی لوئرا- بروست» در فارن پالیسی استدلال کرد که تهدیدهای ترامپ برای پس گرفتن کانال پاناما، در صورت لزوم با استفاده از زور، باعث واکنش شدید در امریکای لاتین شده است. وی خاطرنشان میکند: «امریکاییهای لاتین بارها در تاریخ منطقه خود به دنبال مشارکت با رقبای فرامنطقهای ایالات متحده بودهاند، از محافظهکاران مکزیکی که در سال ۱۸۶۲ فرانسویها را به مکزیک دعوت کردند تا کمونیستهای کوبایی که یک قرن بعد پای شوروی را به کوبا باز کردند. این یک الگو در تاریخ ایالات متحده است: اعمال سختگیرانه «دکترین مونروئه» اغلب نقضهای جدیتری را به دنبال داشته است، زیرا کشورهای امریکای لاتین به دنبال یک وزنه تعادل برای همسایهای هستند که نمیتوانند به تنهایی آن را بازدارند.»
نظرسنجی ها چه میگویند؟
یک نظرسنجی از شبکه فاکسنیوز نشان داد که ۵۲ درصد از امریکاییها عملکرد ترامپ در انتقال ریاستجمهوری را تأیید میکنند، در حالی که ۴۶ درصد مخالف هستند. در مقابل، در سال ۲۰۱۷، تنها ۳۷ درصد عملکرد ترامپ در انتقال قدرت را تأیید کردند و ۵۴ درصد مخالف بودند. با اینکه ترامپ ادعا میکند که او یک «تفویض بیسابقه و قدرتمند» دریافت کرده است، امریکاییها مخالف این نظر هستند. اکثریت پایینی (۵۱ درصد) گفتند که پیروزی او به معنای چنین تفویضی نیست. علاوه بر این، ۵۴ درصد معتقدند که این انتخابات بیشتر رد سیاستها و عملکرد جو بایدن و کامالا هریس بوده است تا تأییدی بر سیاستهای ترامپ. نظرسنجی نشان داد که اکثریت مردم مخالف پیشنهادهای ترامپ برای اعمال تعرفهها (۵۳ درصد مخالف)، بازپسگیری کانال پاناما (۵۳ درصد مخالف) و خرید گرینلند (۵۷ درصد مخالف) هستند.
نظرسنجی Patriot Polling از ۴۱۶ نفر از ساکنان گرینلند نشان داد که ۵۷ درصد موافقند ایالات متحده این جزیره را تصاحب کند. نظرسنجیکنندگان کانادایی مشغول بررسی این موضوع بودهاند که آیا کاناداییها به امریکایی شدن علاقه دارند، همانطور که ترامپ پیشنهاد داده است. پاسخ یک «نه» قاطع است. یک نظرسنجی نشان داد که ۷۱ درصد از کاناداییها «کاملاً مخالف» اتحاد هستند، نظرسنجی دیگری این عدد را ۸۲ درصد و سومی ۹۰ درصد اعلام کرد.