وطن امروز نوشت: حزباللهیها و مساله حجاب
وطن امروز/متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
امیرعباس نوری| بگذارید با یک سوال شروع کنیم: حزباللهی کیست؟ یک تعریف ساده از حزباللهی، اعتماد به نظام جمهوری اسلامی و حمایت همهجانبه از جمهوری اسلامی است. حزباللهی کسی است که در هر مقطعی، منافع و مصالح نظام را درک کرده و متناسب با منافع و مصالح نظام اقدام میکند.
در شرایط فعلی، یعنی ۲ سال پس از شورش ۱۴۰۱ در حالی که دشمن در میانه جنگ، جمهوری اسلامی را به شعلهور کردن این شورش تهدید میکند، بدیهی است که حزباللهی در محاسبات خود، اولویتسنجی میکند. یک حزباللهی باهوش و متدین میداند مساله حجاب بهانهای برای تضعیف و براندازی جمهوری اسلامی است. یک حزباللهی خردمند میفهمد در نظر دشمن، حجاب یکی از پایههای عقیدتی جمهوری اسلامی است و برای وارد کردن ضربه کاری به جمهوری اسلامی باید از مساله حجاب وارد شد.
یک حزباللهی انقلابی خردمند میفهمد که در سال ۱۴۰۱ شعارهای شورشیان که دنبال برهنگی و بیبندوباری بودند، مستقیما علیه رهبر انقلاب بود و تندترین و سریعترین توهینها علیه شخص ایشان مطرح شد. یک حزباللهی منصف میفهمد دشمن، مهمترین مانع بر سر راه ولنگاری فرهنگی را شخص رهبری و ولی فقیه میداند و از همین رو تلاش میکند شخصیت رهبری را در جامعه تخریب کند. در واقع دشمن میداند مهمترین مدافع حجاب و عفاف در جامعه، جمهوری اسلامی و شخص رهبر انقلاب اسلامی است و از همین رو تلاش میکند به شیوههای مختلف، با تخریب و تضعیف وجهه رهبری، هم مساله بیحجابی را دنبال کند و هم به بهانه آن، پروژه تضعیف جمهوری اسلامی را به پیش برد. به همین خاطر یک حزباللهی هوشیار و بیدار باید بداند حفاظت از جمهوری اسلامی و تقویت جمهوری اسلامی، مهمترین اقدامی است که میتواند برای حفظ حجاب و سایر مطالبات و آرمانهای انقلابی جریان حزبالله انجام دهد. معنی سادهتر این حرف این است که در حال حاضر که نظام جمهوری اسلامی آماج جدیدترین و پیچیدهترین نقشهها و طراحیهاست، مهمترین تکلیف جریان حزباللهی و متدین جامعه، حراست و حمایت از نظام جمهوری اسلامی و در راس آن ولی فقیه و اجتناب از هر اقدامی است که منجر به تضعیف نظام و تقویت نقشههای دشمن شود.
این یک واقعیت مهم است که جریان متدین و حزباللهی باید نسبت به آن اهتمام داشته باشد. دشمن پس از ۴۶ سال دشمنی و به کار بستن انواع نقشهها و طراحیها و تحریمها به این نتیجه رسیده برای تضعیف جمهوری اسلامی، پس از تحریمها باید از حوزه حجاب وارد شود؛ مهمترین پیام آن برای جامعه وسیع و گسترده متدینان و حزباللهیها این است که مهمترین مدافع حجاب، نظام جمهوری اسلامی است.
تعارفات را کنار بگذاریم. قانون حجاب را چه کسی و چه نظامی در ایران اعمال کرده است؟ جمهوری اسلامی. چه کسی طی این ۴۵ سال از این قانون و حفظ حجاب حمایت و حراست کرده است؟ نظام جمهوری اسلامی. چه کسی برای دفاع از حجاب و حراست از قانون حجاب هزینه داده است؟ نظام جمهوری اسلامی. در شورش پاییز و زمستان ۱۴۰۱ علیه حجاب، کدامیک از مسؤولان بیشترین هزینه را دادند و بیشترین مقابله را با شورشیان انجام دادند؟ شخص رهبر انقلاب.
اساسا دلیل اینکه در شورش برهنگی و بیبندوباری ۱۴۰۱، رهبری مورد بیشترین و بیسابقهترین تخریبها و اهانتها قرار گرفتند، این بود که شخص رهبری انقلاب مهمترین مدافع حجاب و مهمترین حافظ قانون حجاب در ایران بوده و هستند.
یک جوان متدین، حزباللهی و انقلابی قطعا باید این بدیهیات را بداند.
بنابراین اکنون نیز که مساله قانون حجاب و اجرای آن یکی از مطالبات جریان حزبالله و متدینان جامعه است، همه بویژه جریان حزباللهی، انقلابی و قاطبه تودههای متدینان باید نسبت به نظام اسلامی و حساسیت نظام نسبت به مساله حجاب «اعتماد» لازم را داشته باشند. همان کسانی که در اوج شورش بیحجابی و بیبندوباری پاییز و زمستان ۱۴۰۱ در مقابل شورشیان داخلی و خارجی ایستادند و از حجاب زن مسلمان ایرانی حفاظت کردند، قطعا اکنون که این شورشیان تضعیفشده مترصد فرصتی جدید برای ایجاد آشوب و ناامنی هستند، تصمیمات و اقدامات لازم را اندیشیده و قطعا به کار خواهند بست. بنابراین جریان متدین و حزباللهی که پایداری و پایمردی نظام جمهوری اسلامی در اوج شورش ۱۴۰۱ را با چشمان خود دیده و با تمام وجود لمس کرده است، اکنون نیز باید به تدابیر نظام جمهوری اسلامی برای مدیریت موضوع حجاب اعتماد کامل داشته باشد. یعنی اگر قانون حجاب در مجلس تصویب شده است، این به آن معناست که اهتمام برای مقابله با لاابالیگری در جامعه وجود دارد و قوانین لازم را تصویب کرده است.
اگر همین قانون حجاب، بنا به مصالحی فعلا اجرایی نشده است، جریان حزباللهی و متدین جامعه باید به این تدبیر نظام جمهوری اسلامی اعتماد کرده و نسبت به آن احترام بگذارد.
وقتی مهمترین مدافع حجاب در ایران، نظام جمهوری اسلامی است و همه متدینان، حزباللهیها و جوانان انقلابی در جریان اتفاقات ۱۴۰۱، این واقعیت را با تمام وجود درک و لمس کردهاند، قاعدتا باید برای حمایت از حجاب و برای حفظ حجاب، حول نظام جمهوری اسلامی جمع شوند و تلاش کنند این ستون اجرای قوانین اسلامی و شرعیات در جامعه محکم و مستحکم شود. از همه مهمتر، باید هر آنچه وظیفهشان است انجام دهند تا این خیمه اسلام و به تعبیر حاجقاسم حرم اسلام و تشیع، در مقابل دشمنان و نقشهها و طراحی دشمنان استوار و محکم ایستاده و کارها را جلو ببرد. جمهوری اسلامی ایران اکنون آماج پیچیدهترین نقشهها و طراحیها و شدیدترین توطئهها و حملات سخت و نرم است. اکنون جمهوری اسلامی از یک سو به واسطه تحریمها، درگیر و پیگیر راهحلهایی برای کاهش فشار اقتصادی بر مردم است و از سوی دیگر به واسطه جنگ ۱۶ ماهه اخیر رژیم صهیونیستی علیه مقاومت، در حال یک طراحی جدید برای بازسازی بازدارندگی و معادله و موازنه قدرت در منطقه است. در این میان دشمن صهیونیستی و آمریکایی تلاش میکند با ترفندهای مختلف یک التهاب و ناآرامی جدید را در ایران به راه اندازد تا از طریق آن، هم شورش ۱۴۰۱ را بازسازی و هم تلاش کند از طریق نفوذیهای خود در داخل کشور زمینه ایجاد اعتراضات دیگری بویژه اعتراضات اقتصادی را ایجاد کند و آن را به شورش مرتبط با مساله حجاب پیوند بزند. حالا تصور کنید در این شرایط، تهدید حمله نظامی نیز روی میز مقامات رژیم صهیونیستی است و آنها نیز در حال تلاشند شرایط لازم را برای انجام حمله مستقیم نظامی به ایران فراهم کنند.
خب! در چنین شرایطی قطعا یکی از الزامات مهم و حیاتی، حفظ «آرامش» کشور است. هر اقدامی که منجر به ایجاد التهاب، در هر سطح و اندازه و بخشی در کشور شود، میتواند به برنامه دشمن برای ایجاد التهاب و آشوب و ناآرامی در کشور کمک کند. دولت و هر کدام از ساختارهای حاکمیتی، باید از هر تصمیم یا اقدامی که منجر به ایجاد نارضایتی یا التهاب در کشور شود، پرهیز کنند. همینطور جریانها و گروههای سیاسی درون نظام نیز باید دقت کنند و آب در آسیاب دشمن نریخته و اصطلاحا هیزمکش آتش فتنه دشمن نشوند. قاعدتا در این شرایط، جریان حزبالله تکلیف مهمتری بر عهده دارد؛ جریانی که مدعی حمایت و حفاظت از نظام جمهوری اسلامی و معتقد است این نظام جمهوری اسلامی است که مطالبات مذهبی و اعتقادی آنها را پوشش داده و اجرا میکند، باید پیشگام رعایت این ملاحظات و الزامات باشد، نه اینکه خدای نکرده در راستای یک مطالبه بحق و منطقی و شرعی و دینی، مرتکب یک اقدام و رفتار اشتباه شود که نقشههای دشمنی را که طراح شورش «زن، زندگی، آزادی» بوده، تقویت کند.
این یک معنی خیلی واضح و روشن دارد. برای مقابله اصولی و ریشهکن کردن فتنه بیحجابی، در وهله اول باید تلاش کرد نقشه و طراحی دشمن برای بیحجابی و زمینهها و ظرفیتهای داخلی آنان تضعیف و به حاشیه برده شود. یعنی باید جوری رفتار کرد که اولا طراحان خارجی «زن، زندگی، آزادی» تضعیف شوند و اراده و انگیزه یا توانی برای پیگیری این نقشه شوم در ایران نداشته باشند و ثانیا به صورت همزمان، ماهیت عوامل مروج بیبندوباری و بیحجابی در داخل کشور برای عموم مردم روشن شود و به مرور به حاشیه رانده شوند. سپس در مرحله آخر، اقدامات لازم قانونی برای برخورد با این عوامل داخلی بیحجابی و بیبندوباری اعمال شود. نفهمیدن یا رعایت نکردن این الزامات، قطعا به سود پروژه بیحجابی و بیبندوباری در کشور است. یکی از وجوه و ارکان بصیرت، زمانشناسی است. عفونت سرطانزایی که در جریان شورش «زن، زندگی، آزادی» بروز کرد، موضوعی نیست که بتوان با یک اقدام ضربتی درمان کرد. باید ریشههای این سرطان و شاخههای آن شناسایی شده و از بین برود، یعنی باید امکان بروز مجدد این بیماری عفونی از بین برود. اگرنه هر اقدام شتابزده و بدون محاسبه نه تنها موجب علاج این بیماری نمیشود، بلکه میتواند شرایط را برای بروز مجدد آن فراهم کند.
بنابراین جریان حزباللهی و انقلابی و تودههای متدین جامعه باید درباره مساله حجاب، ضمن اینکه انگیزهها و مطالبات پاک و انسانی خود را حفظ میکنند، مقداری هوشمندی و صبوری به خرج بدهند.
همانطور که گفته شد لازمه این هوشمندی و صبوری، اعتماد به نظام اسلامی است. آنچه نظام جمهوری اسلامی در پاییز و زمستان ۱۴۰۱ در مقابله با شورشیان «زن، زندگی، آزادی» انجام داد، نشان داد انگیزه انقلابی و اراده دینی لازم در مسؤولان نظام برای مقابله و ریشهکنی این عارضه وجود دارد.
بنابراین با استناد به همین اقدامات نظام در مقابله با شورش «زن، زندگی، آزادی» باید گفت حتما و قطعا باید اعتماد لازم به نظام اسلامی وجود داشته باشد. نظام اسلامی هزینههای بسیار زیادی در مقابله با این شورش خشونتآمیز کرد. حالا که نظام با دادن هزینههای بسیار و با اعطای خون نیروهای فراجا، سپاه و بسیج توانسته است این شورش فتنهگون را تا حد زیادی کنترل و سرکوب کند، قطعا انگیزه مضاعفی برای ریشهکن کردن آن دارد. نظامی که در دفاع از حجاب جان بهترین فرزندان خود را اعطا کرده است، قطعا در ادامه نیز پای حجاب خواهد ماند. بنابراین این هم عقلانیت است و هم انصاف که در مساله حجاب و تدابیر و قوانین لازم برای اعمال و حفاظت از آن، به نظام جمهوری اسلامی اعتماد کنیم و همیشه این را در ذهن خود داشته باشیم که ضمانت اجرای قوانین اسلامی و شرعی در جامعه ایرانی، همین نظام جمهوری اسلامی است.
یک نکته دیگر را هم لازم است بدون تعارف مطرح کنیم. در مساله حجاب، باید هوشیار و مراقب شیطانها و شیطنتهای سیاسی باشیم. کسانی که این روزها کف خیابان بلندگو در دست میگیرند و به بهانه حجاب، علیه این و آن شعارهای سیاسی میدهند، در اتفاقات پاییز و زمستان ۱۴۰۱ کجا بودند؟ برخی از این افراد، آن زمان یا گم شده بودند یا دستکم با شور و حرارت امروزی در حمایت از حجاب شعار نمیدادند! اینکه چرا این افراد در موقع لازم غایب بودند و جاخالی دادند ولی در موقع غیرلازم حاضر و کاسه داغتر از آش شدهاند، هم قابل تامل است و هم شائبهبرانگیز!