نگاه ترامپ به جنگ اوکراین و پایان آن

هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا برای پایان دادن به جنگ بین روسیه و اوکراین خود را کاملاً مصمم نشان میدهد و از همین رو، در پی یک گفتوگوی تلفنی طولانی با ولادیمیر پوتین همتای روس خود، روند کار را با فرستادن هیئتی سهنفره به عربستان به منظور دیدار با مقامهای روسی به سرعت آغاز کرده است.
احمد زیدآبادی| یک مقام روسی مذاکرات هیئتهای بلندپایۀ آمریکا و روسیه در ریاض را «بسیار مثبت» ارزیابی کرده است. دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا برای پایان دادن به جنگ بین روسیه و اوکراین خود را کاملاً مصمم نشان میدهد و از همین رو، در پی یک گفتوگوی تلفنی طولانی با ولادیمیر پوتین همتای روس خود، روند کار را با فرستادن هیئتی سهنفره به عربستان به منظور دیدار با مقامهای روسی به سرعت آغاز کرده است. مرحلۀ بعد از این مذاکرات، دیدار رودرروی ترامپ با پوتین در خاک عربستان است که برای روزهای آینده برنامهریزی شده است.
ترامپ در طول چهارسالی که از کاخ سفید دور مانده بود، بیوقفه تکرار میکرد که اگر به جای جو بایدن او زمام قدرت در آمریکا را به دست میداشت، جنگ اوکراین هرگز اتفاق نمیافتاد. به همین جهت او پایان دادن به این جنگ را آسان میدانست و تأکید میکرد که در نخستین روزهای حضور مجدد خود در کاخ سفید، به این جنگ پرهزینه خاتمه خواهد داد.
فرمولی که ترامپ و تیم همکارش برای پایان دادن به جنگ بین روسیه و اوکراین در سر دارند، تا این لحظه هنوز در هالهای از ابهام، پنهان مانده است. ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین به همراه سران کشورهای اروپایی از آن بیم دارند که ترامپ برای دستیابی به صلح با روسیه، تسلیم خواستههای پوتین شود و خاک اوکراین و امنیت اروپا را قربانی بلندپروازی خود در این زمینه کند.
سران اروپا و اوکراین بهخصوص از این موضوع که ترامپ بخواهد از جانب آنان تصمیم بگیرد و خودشان را از میز مذاکره حذف و به حاشیه براند، به شدت خشمگینند اما از آنجا که از نقطه نظر امنیتی به حمایت آمریکا محتاجند، فعلاً از آنها کاری در مقابل ترامپ برنمیآید. این وضعیت در دورۀ 70 سالۀ پس از پایان جنگ جهانی دوم بیسابقه است و روابط دو سوی آتلانتیک را با مشکل روبهرو کرده است.
ترامپ و طیف حامیانش در حزب جمهوریخواه آمریکا، نوعی از «ناسیونالیسم» را در دستور کار خود قرار دادهاند که مخالف پذیرش مهاجران خارجی و همینطور هر نوع کمک بدون فایدۀ آشکار آمریکا به نهادهای بینالمللی و کشورهای خارجی است. همین مسئله ظاهراً آنها را از لیبرالیسم سیاسی و حامیان آن در آمریکا و اروپا متنفر کرده است و ابایی هم از بیان آنچه در مواجهه با حزب دموکرات آمریکا و چه رهبران اروپا ندارند.
بر همین اساس، جی.دی.ونس معاون ترامپ در اجلاس امنیتی مونیخ، به صورتی بیسابقه رهبران کشورهای اصلی اروپا را به دلیل پذیرش «بیرویۀ» مهاجران در جوامع خود، هدف انتقاد خود قرار داد و آنها را به تضعیف «دموکراسی و آزادی بیان» در سطح قاره متهم کرد. منظور او از تضعیف دموکراسی و آزادی بیان، به طور مشخص، محدودیتهای قانونی کشورهای اروپایی در برابر احزاب راست افراطی و هواداران آنها در جوامع خود بود.
در واقع، ترامپ و همکارانش، لیبرالیسم سیاسی را به مثابه آفتی در جوامع غربی میدانند، آفتی که بهزعم آنها اقتصاد و انسجام فرهنگی و سنتهای پایدار و قدرت نظامی این جوامع را از طریق گسترش نظام تأمین اجتماعی، پذیرش مهاجران آفریقایی و آسیایی، نسبیگرایی فرهنگی و بیعلاقگی به افزایش بودجۀ نظامی، آسیب رسانده است. از این رو، دولت جدید آمریکا در پی تقویت احزابی در اروپاست که در این نگرانیها با کاخ سفید سهیم باشند و معمولاً احزاب راست افراطی در این نوع نگرانیها با تیم ترامپ همدلی کامل دارند.
به همین علت است که ایلان ماسک، مسئول وزارت «کارآمدی دولت» در کابینۀ ترامپ از تبلیغ علنی برای پیروزی حزب «آلترناتیو برای آلمان» به عنوان یک حزب راست افراطی در انتخابات پارلمانی آن کشور ابایی ندارد و جی.دی.ونس از ملاقات با آلیس وایدال رهبر این حزب هراسی به خود راه نمیدهد.
در واقع، ترامپ همانطور که در داخل آمریکا، لیبرالیسم سیاسی حزب دموکرات را زیر ضرب قرار داده در قارۀ اروپا و بریتانیا نیز به نبرد مشابهی دست زده است. او خواهان تضعیف احزاب لیبرال در اروپا و به قدرت رسیدن گروههای راست افراطی همسو با طیف متمایل به خود در حزب جمهوریخواه آمریکاست.
در نگاه ترامپ و همکارانش، جنگ اوکراین حاصل عملکرد حکومت احزاب لیبرال در اروپا و آمریکاست و تداوم این جنگ نیز جز به هدر دادن منابع مالی و تسلیحاتی جهان غرب و تقویت برنامههای احزاب لیبرال در سوی آتلانتیک کمک دیگری نمیکند. بهزعم او، به همین دلیل باید هر چه سریعتر نقطۀ پایانی بر این جنگ گذاشته شود. تیم ترامپ قاعدتاً نسبت به جاهطلبیهای روسیه برای احیای امپراطوری متلاشیشدۀ خود و تهدید امنیت اروپا توسط آن خالی از نگرانی نیست، اما در عین حال، حجم تهدید روسیه را به اندازۀ احزاب لیبرال ارزیابی نمیکند و اضافه بر آن، پوتین را فردی محاسبهگر و قابل کنترل میشمارد.
به لحاظ ارزشهای محافظهکارانه، ترامپ حتی خود را به پوتین نزدیکتر از بسیاری از رهبران اروپا حس میکند و از همین رو، او را به شرط مهار جاهطلبیاش در صحنۀ جهانی، شریک و متحدی متعارف و چهبسا نزدیک به شمار میآورد.
آنچه تا اینجا گفته شد از فرمولی که ترامپ برای پایان جنگ اوکراین در سر دارد تا اندازهای پردهبرداری میکند. او به احتمال زیاد با واگذاری مناطق اشغالی شرق اوکراین به روسیه و یا تبدیل این سرزمینها به منطقۀ حائل موافقت خواهد کرد اما هرگام دیگر روسیه به سمت اروپا بهخصوص منطقۀ بالتیک را به عنوان خط قرمزی که میتواند پای آمریکا را به جنگ مستقیم بکشاند، در برابر روسها خواهد گذاشت.
چنین فرمولی موجب از دست رفتن سرزمینهای اوکراین و چهبسا سقوط دولت زلنسکی خواهد شد، اما شاید تسلای خاطری برای اروپا نیز فراهم کند. روسیۀ درگیر در باتلاق جنگ اوکراین از این نتیجه راضی خواهد بود زیرا از یک طرف، امکان تحقق اهداف اعلامشدۀ خود در جنگ را ندارند و از طرف دیگر، انزوای سیاسی و تحریمهای اقتصادی به بنیۀ مادی و حیثیت و موقعیت بینالمللی مسکو آسیب رسانده و تحمل تداوم و تشدید آن بهصرفه نیست.