نماد آخرین خبر

سرمقاله اطلاعات/ تحولات جهان و منافع ملی

منبع
اطلاعات
بروزرسانی
سرمقاله اطلاعات/ تحولات جهان و منافع ملی

اطلاعات/ «تحولات جهان و منافع ملی» عنوان یادداشت روز در روزنامه اطلاعات به قلم سید مسعود رضوی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

سرعت تغییرات شتاب گرفته و هزینه فرصت برای جاماندگان و دورافتادگان از تغییرات، ممکن است غیر قابل جبران باشد. دیگر نه ماه به ماه که هر هفته و گاه هر روز، با پدیده و رویداد مهمی روبرو می شویم. بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، سبب شده است تا بنیان تازه ای برای قدرت و حکومت مطرح شود. در این شرایط، نهانگاه سیاست آشکارا به سوی مونارشی و نومحافظه کاری هدفگذاری شده و تکیه گاه مهم اقتصادهای بزرگ در چرخشی تاریخی به سوی شرکت‌ها و تراست‌های آی تی در حرکت است. اگر هنوز مدیران و سیاستگرانی هستند که در حال و هوای جنگ سرد و مفاهیم سیاسی قرن بیستم به سر می برند، بهتر است خود را تاریخدان بنامند، چون افکار و اطلاعاتشان هیچ مناسبتی با این وضع و حال ندارد. 
قبلا شرکت‌های چندملیتی به ویژه غول‌های نفت و گاز در کنار شرکت‌های اسلحه سازی، در خدمت میلیتاریزم و جنگ سالاری سودآوری بودند که پول و قدرت را برای آنها ضمانت می کرد، اما برآمدن نسل کارآمدی از فناوری‌های نوین و آینده نگر، ارتباطات و اطلاعات و امکان طراحی و رصد و برنامه ریزی و محاسبات را یکجا در اختیار گرفت و پیچیده ترین و عالی ترین امکانات را به وجود آورد. غولهای سایبر و آی تی با انقلاب بزرگی که تکنیک هوش مصنوعی پدید آورد، شتاب رشد و تحول را نه چند برابر که صدها برابر کردند. کافی است به جدول بودجه و درآمدهای نهایی این شرکت‌ها نگاهی بیندازیم و با سود خالص غول‌های نفت و گاز یا تسلیحات و اتومبیل مقایسه کنیم. حتی با درآمد دولت‌های متوسط در امریکای لاتین و آسیا هم قابل قیاس نیست و مجموع آنها شاید از کل درآمد امریکای لاتین چند برابر بیشتر است. 
پس باید بپذیریم که تحولات فزاینده و فراگیر در کل جهان اجتناب ناپذیر است و ما نیز باید متناسب با اهداف و ظرفیتی که داریم از آن برخوردار و به فناوری و فن سالاری نوین تجهیز شویم. در این نقطه، می توان دانست که مهاجرت فارغ التحصیلان فنی و مغزهای متخصص و ابداعگر ایران طی دهه های اخیر، چه خسارت بزرگ و غیر قابل جبرانی بوده است. در این شور و شتابی که ترسیم شد، شاید یک چیز هنوز تغییر نکرده و آن نقش مالیه و اقتصاد قدرتمند است. پول ضعیف، مردم، کشور و حکومت را تضعیف می کند و طبعا دسترسی به امکانات، آموزش‌ها و فناوری ضروری و نوین را دیریاب و شاید ناممکن کند.  
اکنون به سیاست بازگردیم. در ایران، دولت و مجلس درگیر حل مشکلات مردم از دو دیدگاه متفاوتند. دولت درپی رفع مشکلات معیشت وسرو سامان دادن به تجارت داخلی و خارجی و مالیه است و اگر نتواند توفیق نسبی در مهار تورم و رساندن امکانات ضروری به ملت بیابد، باید تعطیل شود؛ یعنی تعطیلات گاهگاهی که برای مدیریت توزیع و انتقال برق و گاز – و به زودی آب – به دولت و صنعت و ادارات و مردم تحمیل می شود، به جایی می رسد که دولت دیگر کاری نمی تواند انجام دهد. ممکن است خوانندگان عالی مقام این سخن را اغراق شده تلقی فرمایند، اما تعطیلات اخیر و ناترازی‌های بزرگ هم در دهه ۹۰ و ۸۰ خورشیدی بعید به نظر می رسید.

دولت بی گمان باید تمامی تلاش خود را برای عدم توقف و بهبود جریان زندگی عامه و نهادها و تک تک شهروندان به کار گیرد. به نظر من در این زمینه ها تاکنون از هیچ کوششی فروگذار نکرده و شخص رئیس جمهوری، به رغم فشارهای نامعقول و بلاوجهی که از سوی رقبای دولت و کاسبان تحریم وارد می شود، بر عهد خویش استوار مانده است. در شرایط کنونی، مدیریت قوه مجریه نباید در اختیار خالص گرایانی باشد که هیچ درکی از مشکلات جهان و منایبات منطقه و نیازهای مردم ندارند و اوهام و احلام خود را به ضرب ناامید کردن مردم از صندوق‌های رأی انتخابات بلارقیب می جویند. اقلیتی برخوردار و پرادعا که در این شرایط سخت و بحرانی، مشکلات دولت و ملت را به لوایح جنجالی و آشوب زا و حذف نیروهای دولت و کاهش توان آن فروکاسته اند. شاید هنوز امید دارند که کار دولت وفاق به سال نکشد و آنها به تقسیم مناصب و منابع و پروژه ها و بودجه ها بازگردند. لیدرهای این ملوک الطوایفی متأسفانه در خانه ملت خودنمایی می کنند و درغیاب رقبای برخوردار از دانش و شجاعت و ایران دوستی در مجلس، دولت وفاق و وزرای سختکوش را آماج تذکر و استیضاح کرده و نیروی آن را تحلیل می‌برند. به نظرم باید این شرایط تغییر کند و مدیریت مجلس، منافع ملی و تشریک مساعی به دولت را سختگیرانه دنبال کند. تردید نباید کرد که اگر امروز کسانی خود را شریک این جماعت کنند، فردا اولین قربانی آنها خواهند بود و این تجربه را در تابستان اخیر آزموده ایم. 
گذار از شرایط سخت کنونی نیازمند حفاظت و حمایت از دولت است و اگر پزشکیان و دولت کنونی به بن بست برسند، همه به بن بست خواهیم رسید و اگر در هر آسیبی قرار گیرند، دیگر ارکان کشور و مملکت نیز همان را تجربه خواهند کرد. دولت وفاق را با ورود روشن اندیشان و دلسوزان و چهره های ملی و محترم، اکثریتی شکننده برای گذار از بحران به پای صندوق‌های آرا آورد. بازگشت به آن شرایط مجدداً امکانپذیر نیست؛ زیرا وضع معیشت و تورم بالا و فشار ناترازی‌ها، در کنار پروژه ناامیدسازی رقبای دولت و کاسبان و دلالان و متظاهران شعارگرا و آلت دست‌های حقیقی و مجازی آنها، بخش دیگری از مردم را احیانا دچار انفعال کرده است و شکست دولت به معنای ناامیدی از جمهوریت و اثربخشی ملت در این عرصه خواهد بود. به این جهات، ماندگاری دولت دکتر پزشکیان در این شرایط یک امر ملی و وظیفه ای وجدانی برای عقلا و علاقه‌مندان میهن گرامی است. 
تجارب سال‌ها و دهه ها نشان می دهد یک جریان خاص که لباس سیاست را برای منافع و مطامع اقتصادی بر تن دارد، با آرای مردم و منافع ملی میانه ای ندارد و حتی به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی همانند ابزار منافع و کسب سودآور باور دارد. تضاد این الیگارشی کاسبکار و طماع با منافع ملی و حقوق اساسی شهروندان آشکار است؛ اما متحدان و
ریشه های این پول سالاران در دیوان‌سالاری رسمی و غیر رسمی ایران، تاکنون اغلب صنایع ملی و امکانات طبیعی را به ورشکستگی و فرسایش رسانده است. ریشه مسائل و مصایب ایران به این جماعت بازمی گردد. 
اینها با وجاهت طلبی و مقدس نمایی وارد شدند، اما اخلاق تجاری و کاسبکاری را مناسب‌تر یافتند. اخیراً  آن حداقل‌ها را هم کنار گذاشته اند و اگر لازم باشد مقدسات و اخلاقیات را هم متضاد تفسیر می کنند. برای توجیه فساد، از وجود مفسدین در عصر پیامبر اکرم(ص) و امیرالمومنین حیدر(ع) سخن می گویند تا اختلاس و زمین خواری و حیف و میل حق الناس را عادی سازی کنند. اما هیچگاه از حساسیت و واکنش آن گرامیان سخن نمی گویند که صاعقه خشم ایشان چگونه بر فرق مفسد و فاسد و آمر و مأمور ناپاک فرود می آمد. این جریان نه تنها تجارت و پروژه های بی بازده و کارخانه های ملی و دولتی را تباه کرده است، نفت و معادن و منابع انفال، یعنی اراضی موات و رودخانه و جنگل و کوه و تپه را هم میراث خود می داند و به ملت، قناعت و مقاومت و صبر جمیل توصیه می کنند. 
درحال حاضر تنها امید آرامش و گذار از شرایط دشوار کنونی، دولت متحد موافق منافع ملی با پشتیبانی مردم آگاه و دلسوز است. اگرچه اکنون مشخص شده است که وفاق با برخی تنگ نظران و جریان‌های ناموافق با منافع ملی که بارها آزموده شده‌اند، خطاست اما باز هم باید پروژه دولت وفاق (وحدت ملی) را به سرانجام رساند. در این مسیر، بالاترین مصلحت، منافع ملی و توانمند ساختن ایران است و دیگر هیچ.   

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره