قمار بزرگ اسرائیل

ديپلماسي ايراني

بروزرسانی 1403/12/30 - 21:05

دیپلماسی ایرانی/متن پیش رو در دیپلماسی ایرانی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

این عملیات نظامی بدون شک یک قمار بزرگ است، به‌ویژه در مورد امنیت گروگان‌ها. اگرچه ارزیابی اسرائیل این است که حماس به گروگان‌ها آسیبی نخواهد رساند، زیرا آن‌ها یک دارایی و شبکه امن برای این سازمان هستند، اما تجربیات گذشته نشان می‌دهد که شرایط اسارت می‌تواند به آسیب جدی منجر شود.

حمله اخیر ارتش اسرائیل به نوار غزه، که از بامداد روز سه‌شنبه آغاز شد، با اهداف چندگانه و استراتژیک همراه بوده است. این عملیات نظامی، که با بمباران‌های هوایی شروع شد، نشان‌دهنده تلاش اسرائیل برای رسیدن به اهداف سیاسی، نظامی و مذاکره‌ای است. تل‌آویو معتقد است که تجربه به‌دست‌آمده در ارتش اسرائیل و جامعه اطلاعاتی نشان می‌دهد که این مؤثرترین ابزار برای ایجاد انگیزه در حماس برای انعطاف‌پذیری در مذاکرات است، اما استفاده اسرائیل از فشار یک قمار بر زندگی گروگان‌هاست.

در هر صورت، بمباران های هوایی در مکان هایی انجام شد که ارتش اسرائیل و جامعه اطلاعاتی مطمئن بودند که به وضوح جان گروگان ها را به خطر نیفتد. یکی از اهداف اصلی این حمله، ایجاد فشار نظامی بر حماس به منظور شکستن بن‌بست در مذاکرات بر سر آزادی گروگان‌هاست. با این حال، شرایط اسارت و تنش‌های ایجاد شده می‌تواند به آسیب جدی به گروگان‌ها منجر شود. این موضوع نشان می‌دهد که اسرائیل در این عملیات، امنیت گروگان‌ها را در اولویت قرار داده است، اما همچنان این عملیات یک ریسک بالقوه برای جان آن‌ها به همراه دارد.

هدف دوم این حمله، رساندن این پیام به حماس است که اسرائیل بین رهبری نظامی و سیاسی این سازمان تفاوتی قائل نمی‌شود. با حذف شش تن از مقامات ارشد مدنی و سیاسی حماس، اسرائیل نشان می‌دهد که علیه تمامی ابعاد سازمان عمل خواهد کرد. این رویکرد به حماس پیام می‌دهد که تلاش برای بازسازی زیرساخت‌های خود با استفاده از کمک‌های بشردوستانه به‌دست‌آمده، بدون پاسخ نظامی اسرائیل باقی نخواهد ماند.

این حمله همچنین به عنوان یک سیگنال به میانجیان، به‌ویژه مصر، عمل می‌کند که اسرائیل مخالف حضور حماس به‌عنوان یک نهاد دولتی یا نظامی در نوار غزه در آینده است. این پیام نشان‌دهنده اراده اسرائیل برای تغییر چشم‌انداز سیاسی و امنیتی در منطقه است.

هدف سوم این حمله، ایجاد فشار نظامی قوی بر تمامی عناصر باقی‌مانده در محور مقاومت شیعیان، از جمله حماس، حوثی‌ها و ایران، است.

این عملیات با هماهنگی و حمایت آمریکا انجام می‌شود و بیانگر تمایل دولت دونالد ترامپ برای نشان دادن جدیت در تهدیداتش، از جمله «باز کردن دروازه‌های جهنم»، است. این هماهنگی به اسرائیل اجازه می‌دهد تا هزینه سنگینی از حماس، حوثی‌ها و حتی ایران بگیرد. اهداف این استراتژی شامل آزادی گروگان‌ها، اخراج حماس از نوار غزه، مختل کردن توانایی‌های نظامی حوثی‌ها در تنگه باب‌المندب و دریای سرخ، و آوردن ایران به میز مذاکره برای توافق هسته‌ای جدید است.

بر اساس اعلامیه‌های رسمی ارتش اسرائیل، حماس در حال انجام بازسازی فشرده نیروهای خود است و گزارش شده است که دوباره 20هزار جنگجو دارد. این نیروها در حال برنامه‌ریزی و آماده‌سازی برای انجام حملات جدید علیه اسرائیل هستند. اسرائیل از مدت‌ها قبل از این تلاش‌ها آگاه بوده و قصد دارد با این حمله، این فرآیند را متوقف کند. این هدف نسبتاً ثانویه به نظر می‌رسد و بیشتر برای توجیه مشروعیت بین‌المللی عملیات استفاده می‌شود. با این حال، این موضوع نشان می‌دهد که اسرائیل به دنبال جلوگیری از تقویت توانایی‌های نظامی حماس است.

این عملیات نظامی به نظر می‌رسد که تحت تأثیر تحولات داخلی اسرائیل نیز قرار دارد. نخست‌وزیر بنیامین نتانیاهو ممکن است تصمیم به تأخیر انداختن اخراج رونن بار، رئیس شاباک، گرفته باشد چراکه این سازمان نقش اصلی در جمع‌آوری اطلاعات و مکان‌یابی اهداف برای این عملیات ایفا کرده است. اعلامیه نتانیاهو مبنی بر اخراج بار ممکن است به عنوان یک حرکت حواس‌پرتی برای غافلگیری کامل حماس طراحی شده باشد. این استراتژی نشان می‌دهد که اسرائیل قصد دارد با حداکثر شگفتی در مکان، زمان و وسایل، حماس را از سازماندهی بازدارد.