سرمقاله سازندگی/ موانع پنهان و آشکار

روزنامه سازندگی/ «موانع پنهان و آشکار» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم شهربانو امانی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
یافتهها نشان میدهد که حضور زنان در مناصب کلیدی بسیار محدود است و علل این محدودیت را میتوان در سه حوزه ساختاری، فرهنگی و سیاسی جستوجو کرد.
از نظر کمی، هماکنون (مجلس دوازدهم) تنها حدود ۱۴ زن از میان ۲۹۰ نماینده حضور دارند که کمتر از ۵ درصد کل نمایندگان است. پیشینه حضور زنان در مجلس ۱۷ نفر در دوره دهم بود. حتی هیچ زنی تاکنون به ریاست هیاترئیسه مجلس یا ریاست کمیسیونهای تخصصی دست نیافته است. این ارقام نشان میدهد که بهرغم توانمندی بانوان ایرانی، نبود توازن جنسیتی و مکانیسمهای حمایتی رسمی مانع مشارکت آنهاست.
از منظر ساختاری، قوانین و سازوکارهای انتخاباتی به حمایت از حضور گسترده زنان نینجامیده است. بارها تلاش برای تصویب سهمیه ویژه یا مقررات حمایتی از سوی اکثریت مردان مجلس رد شده است. هیچ قانون الزامآوری برای تضمین سهمیه زنان یا حمایت ویژه از کاندیداهای زن وجود ندارد و روند تایید صلاحیت نامزدها از سوی شورای نگهبان نیز اغلب زنان را با محدودیت روبهرو میکند. فقدان تضمینهای حقوقی و ابزارهای قانونی حمایتی مانع اساسی مشارکت بالای زنان در انتخابات و به تبع آن کسب مناصب مدیریتی در مجلس است.
از منظر فرهنگی، باورهای سنتی و کلیشههای جنسیتی همچنان فضای سیاسی کشور را تحت تاثیر قرار میدهد. جامعه و بدنه حاکمیت گاه نسبت به توانایی زنان در مسئولیتهای اجرایی مردد هستند. در جلسات و کمیسیونهای مجلس معمولاً صدای مردان پررنگتر است و تصمیمات کلان به مردان واگذار میشود.
ابعاد سیاسی این مساله نیز محسوس است. قدرت اصلی در مجلس به گروهها و جناحهای سیاسی تعلق دارد که معمولاً در تقسیم مناصب کلیدی، اجماع ضمنی بر نامزدهای مرد وجود دارد. انسجام میان نمایندگان اصلاحطلب درباره حمایت از زنان نیز کافی نبوده و حتی برخی همقطاران مرد در برابر نامزدهای زن برای مناصب ردهبالا با بیمیلی یا مقاومت رفتار کردهاند. در چنین فضایی، انتخاب گزینههای شایسته زن برای حضور در هیاترئیسه یا ریاست کمیسیونها به ندرت مطرح میشود. تجربه شخصی من در دوره ششم مجلس نشان داد که شرایط پیچیده است. در سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ با حمایت گروهی از نمایندگان اصلاحطلب و بخشی از نمایندگان مرد بهعنوان منشی هیاترئیسه انتخاب شدم؛ اگرچه در سال دوم نیز با رای قاطع در هیاترئیسه ماندم اما بیش از دو دهه است که هیچ نماینده زن دیگری به هیاترئیسه راه نیافته و هنوز هیچ کمیسیون تخصصی رئیس زن ندارد. این تجربه نشان داد که قرار گرفتن زنان در ردههای بالای مجلس به طور کلی بسیار دشوار و استثنایی است. بدینترتیب، مجلس نیز میتواند از ظرفیت و مزایای مشارکت گسترده زنان در فرآیندهای تصمیمسازی بهرهمند شود. چنین اقداماتی نهتنها موجب تقویت عدالت جنسیتی در حوزه قانونگذاری میشود بلکه کیفیت تصمیمات پارلمانی را نیز با بهرهگیری از دیدگاههای متنوع ارتقا میبخشد. در پایان باید گفت که زنان ایرانی توان، تخصص و انگیزه لازم را دارند اما بدون اصلاحات اساسی در سازوکارها و نگرشها، موانع حضور آنان باقی خواهد ماند. آموزش عمومی درباره اهمیت نقش زنان در مناصب کلیدی، پیگیری تصویب قوانین حمایتی ازجمله سهمیههای جنسیتی و جلب اجماع سیاسی برای معرفی و حمایت از نامزدهای زن شایسته میتواند، آغاز راه باشد. من بر این باورم که با رفع این موانع ساختاری و فرهنگی و همراهی جمعی نمایندگان، زمینه مشارکت بیشتر زنان در ساختار تصمیمگیری مجلس فراهم خواهد شد. همچنین تشکیل و تقویت فراکسیون مستقل زنان در مجلس نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. ایجاد مشوقها و سیاستهای مشخص در احزاب میتواند حضور متوازنتری از زنان را در فهرستهای انتخاباتی تضمین کند.