FBI دشمن لوترکینگ

وطن امروز/ متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
اسناد فاش میکند افبیآی در پروژه مخفیانه COINTELPRO، کمپین هدفمند تخریب شخصیت را علیه لوترکینگ به راه انداخته بود
اخیرا به دستور مستقیم دونالد ترامپ، بیش از ۲۳۰ هزار صفحه سند طبقهبندیشده درباره ترور «مارتین لوترکینگ» توسط اداره اطلاعات ملی آمریکا منتشر شد؛ اسنادی که برای دههها زیر خاکستر محرمانگی پنهان مانده بود، حالا پرده از واقعیتی تاریک و جنایتکارانه برمیدارد: کوتاهی، بیتفاوتی و حتی نقش سیستماتیک سازمانهای اطلاعاتی آمریکا در حذف فیزیکی یکی از بزرگترین رهبران مدنی تاریخ ایالات متحده. دکتر «مارتین لوترکینگ جونیور»، مردی که با رویکردی مسالمتآمیز و الهامگرفته از فلسفه مهاتما گاندی، در خط مقدم مبارزه با تبعیض نژادی ایستاده بود، حالا در این اسناد به عنوان شکار شماره یک سیستم امنیتی آمریکا معرفی میشود؛ مردی که با سخنرانیهایش لرزه بر اندام برتریطلبان سفیدپوست و سیاستمداران ریاکار میانداخت و به همین دلیل، حکم نابودیاش صادر شد. آوریل ۱۹۶۸ در ممفیس، زمانی که لوترکینگ برای حمایت از اعتصاب کارگران جمعآوری زباله به این شهر سفر کرده بود، گلولهای از فاصله دور او را از پا درآورد. «جیمز ارل ری» به عنوان مظنون اصلی دستگیر شد؛ مردی تنها، فراری و درمانده که سیستم امنیتی آمریکا همه تقصیرها را به گردن او انداخت تا پرونده سریع بسته شود و ردپای طراحان اصلی در تاریکی بماند اما بخش تاریک ماجرا همین جاست. بر اساس اسناد تازه منتشرشده، لوترکینگ عملاً در هر لحظه زندگیاش شنود میشد؛ از خانه و کلیسا گرفته تا اتاق هتلها. تمام مکالمات شخصی، خانوادگی و سازمانی او به فایلهای امنیتی تبدیل میشد تا در زمان مناسب، همچون تیری زهرآلود بر قلب اعتبار و اعتمادش شلیک شود.
پیش از این اسنادی توسط افبیآی منتشر شده بود که لوترکینگ را فردی الکلی و همیشه مست معرفی میکرد که با زنان زیادی عیاشی کرده و رابطه نامشروع داشته است و حتی پدر یک فرزند نامشروع نیز است؛ اسنادی که اعضای خانواده لوترکینگ از آن به عنوان تلاشی برای تخریب وجهه پدرشان یاد میکنند.
در ماجرای افشای اسناد توسط ترامپ نیز ۲ پسر وی مارتین سوم و برنیس لوترکینگ با بیان اینکه پدرشان در زندگی خود «بیوقفه هدف یک کارزار تهاجمی و ضداطلاعات بود»، اعلام کردند اسناد باید در «چارچوب تاریخی کامل» آنها بررسی شود. پسران کینگ فقید همچنین ادعای دهها ساله این خانواده را تکرار کردند و آن اینکه «جیمز ارل ری که به جرم ترور مارتین لوتر کینگ محکوم شد، اگر هم مسؤولیتی داشت، تنها مسؤول نبود». مارتین و برنیس بر این باورند پدرشان در جریان توطئهای که از جمله «سازمانهای دولتی» در آن دخیل بودند، کشته شد. به اعتقاد آنها انتشار این اسناد «یک اقدام انحرافی است» و جنجال سیاسی آن گذرا خواهد بود. با این حال، ۲ پسر کینگ گفتند اسناد بررسی خواهد شد تا معلوم شود آیا اطلاعاتی فراتر از یافتههای قبلی ارائه میکند یا نه. کشیش آلشارپتون، فعال حقوق مدنی آمریکا نیز در این زمینه گفت انتشار پروندههای ترور دکتر کینگ «ربطی به شفافیت یا عدالت ندارد، بلکه یک تلاش مذبوحانه برای منحرف کردن اذهان از توفانی است که ترامپ را بر سر پروندههای جفری اپستین در برابر طرفداران خود در جنبش «ماگا» قرار داده است».
اگر آن روزها این شنودها با میکروفنهای مخفی و ماموران سایهنشین انجام میشد، امروز همان روشها با گوشیهای هوشمند، جاسوسافزارها، شبکههای اجتماعی و هوش مصنوعی بازتولید شدهاند؛ ابزارهایی مدرن که به خدمت همان اهداف تاریک سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی درآمدهاند تا چهرهها را قبل از نابودی فیزیکی، در ذهن مردم دفن کنند.
اسناد فاش میکند افبیآی در پروژه مخفیانه COINTELPRO، کمپین هدفمند تخریب شخصیت علیه لوترکینگ به راه انداخته بود. آنها شایعات اخلاقی و جنسی ساختند تا چهرهاش نزد مردم، کلیسا و حتی خانوادهاش تخریب شود. فلسفه این عملیات ساده بود: «اگر فردی را نزد مردم بیارزش کنی، حذف فیزیکیاش دیگر اهمیتی ندارد». امروز هم سیا و موساد همان نقشه را با تاکتیکهای جدید عملیاتی میکنند؛ هشتگسازی، عملیات روانی، فیکنیوز، اتهامات اخلاقی و امنیتی. همه اینها برای آن است که وقتی گلوله شلیک شد، جامعه در غیاب قربانی اشک نریزد!
اما این پایان ماجرا نبود. پس از ترور، تمام تمرکز سیستم روی «جیمز ارل ری» قفل شد. داستان، با طراحی زیرکانه، به «عامل تنها» محدود شد تا دستان آلوده نهادهای اطلاعاتی هرگز دیده نشود. این الگوی آشنا را میتوان در هر نقطهای از تاریخ آمریکا دید؛ از ترورها گرفته تا کودتاها و امروز حتی در سیاستهای خارجی. همیشه «یک نفر» معرفی میشود تا «سیستم» تبرئه شود.
در واقع، آنچه امروز هم شاهد آن هستیم، همان سیاست پاکسازی سیستماتیک از طریق فرافکنی فردی است؛ درست مانند اینکه همه جنایات آمریکا پای ترامپ نوشته شود و جنایات صهیونیسم پای نتانیاهو، بیآنکه ماهیت اصلی قدرت زیر سوال برود. این اسناد تازه منتشرشده، نه فقط تاریخ یک ترور که تاریخچه یک روش را افشا میکند؛ روشی که هر جا صدای حقیقت بلند شود، گلولهای در تاریکی منتظر است. حالا اما شاید این صفحات بتواند برای نسل امروز، پرده از چهره واقعی کسانی بردارد که سالها با شعار دموکراسی و آزادی، آزادیخواهان را یکی پس از دیگری حذف کردند.