سرمقاله سازندگی/ تغییر موازنه

روزنامه سازندگی/ «تغییر موازنه» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم سیدحسین مرعشی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
اعلام اخیر رئیسجمهور فرانسه مبنی بر تصمیم قریبالوقوع کشورش برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین، گامی مهم و قابل توجه در مسیر احقاق حقوق اولیه ملت فلسطین، بهویژه حق بازگشت آوارگان، تلقی میشود. این اقدام نهتنها در تداوم مصوبات گذشته مجمع عمومی سازمان ملل قرار میگیرد بلکه میتواند نقطهعطفی در تغییر نگاه بینالمللی نسبت به موضوع اشغالگری اسرائیل باشد. به نظر میرسد، فرانسه با این تصمیم، نقش خود را در عرصه جهانی بهویژه در خاورمیانه پررنگتر کرده و در حال گشودن مسیری تازه برای مواجهه با بحران فلسطین است. پیشتر نیز در سازمان ملل این موضع به صورت مصوبه مطرح شده بود اما اهمیت موضع جدید فرانسه در آن است که از موضعی صرفاً دیپلماتیک فراتر رفته و به تصمیمی عملیاتی و راهبردی نزدیک شده است. اگرچه چنین تصمیمی الزاماً تعیینکننده نهایی مسیر تحولات نیست اما در فضایی که بسیاری از قدرتهای جهانی در برابر جنایات رژیم صهیونیستی سکوت کردهاند، اعلام چنین موضعی از سوی یک کشور غربی با جایگاه مهم بینالمللی مانند فرانسه، حائز اهمیت مضاعف است.
نکته مهم دیگر این است که به دنبال فرانسه، احتمال زیادی وجود دارد که انگلستان نیز به این مسیر بپیوندد. اگر این روند ادامه پیدا کند و کشورهای مؤثر دیگر اروپا مانند آلمان نیز به آن ملحق شوند، میتوان امیدوار بود که فشار دیپلماتیک و حقوقی مؤثری بر اسرائیل وارد شود تا روند شهرکسازیهای غیرقانونی، کوچ اجباری فلسطینیان و اشغال تدریجی سرزمینهای فلسطینی متوقف شود.
در حال حاضر دو نگاه کاملاً متفاوت در قبال مسأله فلسطین در سطح جهانی وجود دارد. نگاه نخست دیدگاه غالب در بخشهایی از اروپاست که بر تشکیل دو دولت تأکید دارد؛ دولتی مستقل برای فلسطینیان در کنار اسرائیل که بتواند، بخشی از حقوق تاریخی و انسانی ملت فلسطین را احیا کند. اما در مقابل، جریانی افراطی، تحت حمایت هیأت حاکمه تندروی اسرائیل، به دنبال حذف کامل فلسطینیها از سرزمین خود و جایگزینی آنها با مهاجران جدید یهودی است. این جریان بهگونهای عمل میکند که گویی هدف اصلیاش، ایجاد آمادگی برای اسکان چند میلیون یهودی جدید است بدون هیچ توجهی به ساکنان بومی این سرزمین. آنچه فرانسه اعلام کرده در واقع واکنشی غیرمستقیم اما معنادار به همین سیاستهای افراطی است. در واقع، این تصمیم فرانسه نه فقط یک گام دیپلماتیک بلکه تلاشی برای ممانعت از تشدید یک سیاست اشغالگرانه است که با اتکا به زور، مهاجران جدید را جایگزین ساکنان اصلی کرده و سرزمین را برای استقرار جمعیت جدید آماده میکند. نکته قابل تأمل اینجاست که حتی کشورهایی مانند روسیه نیز در برابر این روند، رویکرد مشخصی در پیش نگرفتهاند، یا گاه ناخواسته با مماشات خود آن را تقویت کردهاند. در این شرایط، اقدام فرانسه میتواند نشانهای از بیداری و بازتعریف مواضع کشورهای مهم باشد؛ بهویژه اگر عربستان سعودی نیز با چنین تصمیمی همراهی کند، فرصتی برای یک همکاری منطقهای پدید میآید. در این میان، ایران نیز میتواند نقش ایفا کند. اگرچه جمهوری اسلامی همواره از آرمان فلسطین حمایت کرده اما در وضعیت کنونی، شاید بتواند از طریق همکاری با عربستان سعودی در راستای تحقق یک دولت مستقل فلسطینی گام بردارد؛ دولتی که بتواند زمینهساز همزیستی مسالمتآمیز یهودیان، مسلمانان و مسیحیان در سرزمینی مشترک باشد.
در نهایت، امید میرود که فرانسه در اجرای تصمیم خود جدیت نشان دهد و دیگر کشورهای تأثیرگذار مانند آلمان و انگلستان نیز به آن بپیوندند. این همگرایی میتواند به یک گام مهم و واقعی در جهت تحقق حقوق تاریخی ملت فلسطین و پایان دادن به وضعیت جنگی و ویرانگر در این سرزمین بدل شود.