اروپا علیه غنیسازی

هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
تجربه ۲۰ سال دیپلماسی آمریکا-ایران نشان داده که ایران به فشار با تشدید متقابل پاسخ میدهد، هرگز از حق غنیسازی صرفنظر نمیکند و تنها با دیپلماسی آبرومند حاضر به امتیازدهی خواهد شد
شهاب شهسواری| سه قدرت اروپایی طرف برجام، یعنی آلمان، بریتانیا و فرانسه که تا چندی پیش برای احیاء برجام با ایران مذاکره میکردند و اظهار علاقه میکردند که ایران به تعهدات خود در برجام یعنی بازگشت کامل بازرسیهای فراتر پادمان و سقف غنیسازی 3/67 درصد بازگردد، در ماههای اخیر موضع خود را کاملاً تغییر دادهاند و با عبور از امتیازهای بنیادینی که منجر به توافق هستهای برجام شد، حالا از ایران میخواهند که نهتنها غنیسازی را کاملاً کنار بگذارد، بلکه وارد گفتوگوهایی جدید در خصوص برنامه موشکی و فعالیتهای منطقهای خود شود.
این نوع موضعگیریهای اروپا، به تدریج از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا آغاز شد، اما به صورت صریح از خردادماه بود که دیپلماتهای اروپایی به شکل کاملاً صریح چنین مطالبهای را در اظهارات خود بیان کردند. در ماههای اخیر نخستین نمونه از چنین اظهارنظرهایی از سوی سفیر بریتانیا در آمریکا بیان شد. پیتر مندلسون، سفیر بریتانیا در ایالات متحده آمریکا ۲۸ مه (۷ خرداد) در جلسه پرسش و پاسخ خود در اندیشکده شورای آتلانتیک گفت: «سامانههای پدافند هوایی ایران تضعیف شدهاند و این کشور نشان داده که نمیتواند بهطور مؤثر به اسرائیل ضربه بزند.
با این حال، ایران همچنان تأسیسات غنیسازی دارد که میتوانند برای تولید سلاح هستهای مورد استفاده قرار گیرند و ما نمیتوانیم این را بپذیریم. به همین دلیل است که انگلیس از ابتکار رئیسجمهور آمریکا برای مذاکره با هدف کنار گذاشتن این تأسیسات غنیسازی و زیرساختهای مرتبط در ایران بهشدت حمایت میکند.» این اظهارنظر قبل از حمله اسرائیل علیه ایران مطرح شدهبود و با واکنش تند ایران مواجه شد. وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در واکنش به این اظهارنظر گفتهبود: «اگر موضع بریتانیا غنیسازی صفر در ایران باشد… در این صورت دیگر موضوعی بین ما برای گفتوگو درباره پرونده هستهای باقی نمیماند.»
اما این اظهارنظرها در سطح سفیر باقی نماند؛ بهویژه بعد از آغاز حملات اسرائیل به ایران، مقامهای اروپایی صریحتر در مورد خواست خود برای منع غنیسازی اورانیوم توسط ایران سخن گفتند. تا جایی که امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، ۲۰ ژوئن (۳۰ خرداد)، ساعاتی پیش از برگزاری نشست پنججانبه وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران با وزرای خارجه آلمان، بریتانیا و فرانسه و نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا در ژنو در جمع خبرنگاران گفتهبود: «کاملاً ضروری است که به ورود به مذاکرات جدی اولویت بدهیم؛ مذاکراتی که شامل مسئله هستهای شود و ما را به سمت غنیسازی صفر، موشکهای بالستیک و محدود کردن فعالیتها و توانمندیهای ایران و تامین مالی تمامی گروههای تروریستی که منطقه را بیثبات میکنند، ببرد.»
این اظهارنظر از سوی رئیسجمهور فرانسه کاملاً بیسابقه بود. یوهان وادفول، وزیر خارجه آلمان، ۲۰ ژوئن (۳۰ خرداد)، پس از نشست با وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در ژنو هم گفت: «[موفقیت مذاکرات] نیازمند اراده جدی ایران به لغو کامل غنیسازی مواد هستهای است که میتواند به تسلیحات هستهای منجر شود. در عین حال باید مسئله برنامه موشکی هم مشمول مذاکرات شود. اگر چنین اراده جدی وجود داشتهباشد، آنگاه از طرف ما این آمادگی وجود دارد که مذاکرات در آینده ادامه پیدا کند.»
کارشناسان دلایل مختلفی برای تغییر موضع اروپا در خصوص برنامه هستهای ایران عنوان میکنند. در میان تحلیلگران این اجماع وجود دارد که بعد از ادعای کمکهای نظامی ایران به روسیه در جنگ اوکراین، نگاه اروپاییها به ایران تغییر اساسی کرد و اتحادیه اروپا و سه قدرت اروپایی، به جای یک شریک بالقوه، به تهران بهعنوان یک تهدید امنیتی برای اروپا نگاه کردند.
تحولات پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نیز بر موضع اروپاییها تاثیر بسزایی گذاشتهاست. به اعتقاد گروهی از تحلیلگران پس از عملیات گسترده اسرائیل علیه نیروهای متحد ایران در منطقه و همچنین تجاوز مستقیم اسرائیل به ایران، اروپاییها به این نتیجه رسیدهاند که ایران در موقعیت ضعیفی در منطقه قرار گرفتهاست و اکنون بهترین فرصت است که بیشتری امتیازها از ایران در حوزه هستهای و حتی حوزههای دیگر مانند توانمندیهای دفاعی گرفتهشود.
علاوه بر اینها روی کار آمدن دولت دونالد ترامپ در آمریکا نیز در این مورد موثر بود. مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا در سفرهایی که به پایتختهای اروپایی داشت فشار زیادی را به سه قدرت اروپایی وارد کرد تا با استفاده از مکانیسمهای پیشبینیشده در برجام، مکانیسم ماشه را فعال کنند و ۶ قطعنامه تحریمی پیشین شورای امنیت را علیه ایران که در آنها از ایران خواستهشدهاست فعالیتهای غنیسازی خود را کاملاً متوقف کند، مجدداً احیا کنند.
با این حال برخی تحلیلگران معتقدند که اروپا با استفاده از فشار به ایران و تهدید به اسنپبک و بازگشت قطعنامههای پیشین شورای امنیت، نهتنها به هدف خود، یعنی وادار کردن ایران به همکاری بیشتر با آژانس و توقف غنیسازی در ایران نمیرسد، بلکه ممکن است نتیجه معکوس بگیرد. الی گرانمایه، پژوهشگر اندیشکده شورای اروپایی روابط خارجی مینویسد: «اروپا حالا به فکر تمدید این سازوکار افتاده است.
مقامات اروپایی دو هدف اصلی از اسنپبک را عنوان کردهاند: ۱) دفاع از NPT از طریق پاسخگو کردن ایران نسبت به تخطیها، ۲) افزایش فشار بینالمللی برای وادار کردن ایران به عقبنشینی در برنامه هستهای. به احتمال زیاد، هیچیک از این اهداف با این روش محقق نخواهند شد.» بر اساس ترجمه خبرگزاری ایرنا، این تحلیلگر مسائل خاورمیانه ادامه میدهد: «اول اینکه اعتبار NPT زمانی تضعیف شد که آمریکا بهعنوان عضو این معاهده به سایتهای هستهای تحت نظارت آژانس در ایران حمله کرد. اروپا این حملات را محکوم نکرد، برخلاف واکنشش نسبت به تصرف نیروگاه زاپوریژیا توسط روسیه. حتی ممکن است بهطور ضمنی از اقدامات آمریکا حمایت کرده باشد.»
گرانمایه مینویسد: «این رویکرد دوگانه، انتقادات حقوقی علیه اسنپبک را تقویت کرده است و ایران میتواند برای جلب حمایت بینالمللی از آن بهره ببرد. کشورهایی در جنوب جهانی ممکن است این اقدام را ریاکارانه بدانند؛ چین و روسیه هم به احتمال زیاد اجرای آن را رد خواهند کرد و این امر شکاف بیشتری در شورای امنیت ایجاد میکند.» به اعتقاد این پژوهشگر: «دوم، بعید است که اسنپبک پس از تجربه حملات نظامی، ایران را وادار کند که خواست آمریکا برای غنیسازی صفر را بپذیرد. تجربه ۲۰ سال دیپلماسی آمریکا-ایران نشان داده که ایران به فشار با تشدید متقابل پاسخ میدهد، هرگز از حق غنیسازی صرفنظر نمیکند و تنها با دیپلماسی آبرومند حاضر به امتیازدهی خواهد شد.»
وی ادامه میدهد: «مقامات ایرانی هشدار دادهاند که در صورت فعالسازی اسنپبک توسط اروپا، ایران از NPT خارج خواهد شد. در آن صورت، آژانس بینالمللی انرژی اتمی هیچ نظارتی بر برنامه هستهای ایران نخواهد داشت و اروپا مجبور خواهد بود به اطلاعات اسرائیلی و آمریکایی که بسیار سیاسی شدهاند، تکیه کند.» به نوشته گرانمایه: «به علاوه، خروج ایران از NPT تحت تأثیر اسنپبک میتواند مذاکرات آمریکا-ایران را بیشتر به بنبست بکشاند و به اسرائیل بهانهای دهد تا ترامپ را برای حملات بیشتر به تأسیسات هستهای ایران ترغیب کند. چنین حملاتی احتمالاً ایران را به ساخت تأسیسات مخفی و مقاوم و حتی تحقیقات در زمینه تسلیحات سوق خواهد داد.»