دیپلمات پیشین: آیا اروپا حق فعالسازی اسنپبک را دارد؟

اعتماد/متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سید جلال ساداتیان| برای پاسخ به این پرسش که اقدام اروپا جهت فعالسازی ماشه قانونی است یا غیرقانونی باید به پیشینه مراودات تهران و سه کشور اروپایی از حدودا 22 سال پیش بازگشت.
بحث مذاکرات هستهای در ابتدا از سال ۲۰۰۳ میلادی آغاز شد و درنهایت به توافق موسوم به سعدآباد انجامید. آقای حسن روحانی در سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی در جریان مذاکرات که همان بازه زمانی انجام شد، مطرح کرد که فعالیتهای هستهای ایران به حالت تعلیق درآید و متوقف نشود. کشورهای اروپایی نیز در همان مقطع زمانی با تعلیق موقت برنامه هستهای کشورمان موافقت کردند. پس از آن، با روی کار آمدن آقای احمدینژاد، تعلیق برنامه هستهای کشورمان عملا لغو شد و پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شد. درنتیجه، شش قطعنامه علیه ایران تصویب شد و درنهایت ایران تحت فصل هفتم منشور ملل متحد، قرار گرفت. پس از آن مسیر مذاکراتی منتهی به برجام آغاز شد که نهایتا در سال ۲۰۱۵ میلادی به توافق اقدام جامع مشترک (برجام) انجامید. در چارچوب برجام نیز غنیسازی ۳.۶۷درصدی ایران بهرسمیت شناخته شد؛ هم ازسوی تروییکای اروپایی و هم ازسوی سایر قدرتهایی که در قالب گروه ۱+۵ در مذاکرات حضور داشتند. قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت نیز این حق را برای ایران به رسمیت شناخت. افزون بر این، طبق مفاد معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای (انپیتی) اعضای این پیمان از جمله ایران از حق غنیسازی برای مقاصد صلحآمیز برخوردارند. از این رو، روند فعالیتهای هستهای ایران در آن مقطع زمانی کاملا منطبق با معیارهای بینالمللی و مورد تایید کشورهای مذاکرهکننده بود. این روند ادامه یافت تا زمانی که دونالد ترامپ در دوره اول ریاستجمهوریاش از برجام خارج شد. با این حال، ایران همچنان به اجرای تعهدات خود در چارچوب برجام پایبند ماند و تا یک سال بعد نیز به اجرای کامل تعهدات ادامه داد. در این مدت، ایران بارها به امریکا و همزمان دول اروپایی متذکر شد که طبق مفاد برجام هر یک از طرفهای توافق موظف به اجرای تعهداتشان در این توافق هستند. یکی از ضمایم برجام، مربوط به ایالاتمتحده بود که در آن ۱۲ تعهد ازسوی امریکا پذیرفته شده بود. ضمیمهای دیگر مربوط به کشورهای اروپایی است که شامل ۱۱ سرفصل درباره تعهداتشان در زمینه رفع تحریمها، ازجمله تحریمهای بانکی، کشتیرانی و معاملات فلزات گرانبها است. تاکید میکنم در هیچ بخشی از توافقنامه، ادعایی مبنی بر محروم بودن ایران از حق غنیسازی حتی در حد ۳.۶۷درصد مطرح نشد. حتی بعد از گذشت دو سال از خروج امریکا از برجام، ایران به طور مداوم به طرفهای اروپایی که هنوز در برجام باقی ماندهاند، هشدار داد که باید به تعهدات خود پایبند بمانند. اروپا نیز در ابتدا اذعان کرد که در اجرای تعهدات خود کوتاهی کرده، چراکه تحت فشار تحریمهای امریکا قرار گرفته و توان مقابله با این فشارها را ندارد. در همین راستا، اروپاییها ساز و کاری جایگزین را تحت عنوان «اینستکس» پیشنهاد دادند تا به جای اجرای تعهدات برجامی، از این مکانیسم استفاده شود. با این حال اروپاییها در این بزنگاه نیز ناتوان بودند. در ادامه، مذاکرات میان طرفها ادامه یافت و هریک مواضع انتقادی خود را بیان کردند. طرفهای غربی مجددا مدعی بودند که ایران به تعهداتش عمل نکرده و باید به محدودیتهای برجامی بازگردد؛ محدودیتهایی ازجمله توقف غنیسازی ۶۰درصدی، استفاده نکردن از سانتریفیوژهای پیشرفته و ارایه مجوز دسترسی کامل به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی هستهای. در مقابل ایران نیز به صورت تدریجی و مرحلهای در پاسخ به تحریمهای اعمال شده ازسوی امریکا و اروپا تعهداتش را کنار گذاشت. در چنین فضایی بود که با آغاز جنگ اوکراین و روسیه ادعاهایی نیز مطرح شد مبنی بر اینکه ایران در حملات به اوکراین در کنار روسیه قرار گرفته است.
این ادعاها روابط تهران و تروییکای اروپایی را متشنجتر کرد. پس از پایان دولت آقای رییسی و آغاز به کار دولت آقای پزشکیان، مذاکرات با اروپاییها مجددا از سر گرفته شده است. چهار دور مذاکره انجام شد و تا آن زمان نیز همچنان طرفهای اروپایی هیچگاه مطرح نکردند که ایران حق غنیسازی ندارد. محور گفتوگوها بیشتر حول این موضوع بود که ایران باید تعهدات خود در برجام را اجرایی کرده، غنیسازی ۶۰درصدی متوقف، سانتریفیوژهای پیشرفته از نوع IR-4، IR- 6 و IR-9 به کار گرفته نشوند، اجازه نظارت به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی داده شود. بنابراین، فضای مذاکرات تا آن زمان بیشتر معطوف به بررسی عبور ایران از تعهدات برجامی بود، نه توقف غنیسازی ۳.۶۷درصدی. ایران نیز همواره اعلام کرده که این سطح از غنیسازی، طبق توافق برجام و همچنین براساس معاهده انپیتی، حقی قانونی برای کشورمان به شمار میرود. پس از این چهار دور مذاکره میان تهران و تروییکای اروپایی، آقای استیون ویتکاف نماینده ویژه ترامپ، وارد گفتوگوهای جدیدی با ایران در اواخر فروردین سال جاری شد. سه دور مذاکره غیرمستقیم میان ایران و امریکا انجام شد. همچنان در هیچیک از این سه دور رایزنی، صحبتی از توقف کامل غنیسازی ایران مطرح نشد، اما در دور چهارم، شاهد تغییر آشکار لحن طرف امریکایی بودیم. آقای ویتکاف و نیز تیم ترامپ مواضع خود را تغییر دادند و صراحتا مدعی شدند که ایران باید غنیسازی را به طور کامل متوقف کند. از همین رو مشخص شد که اسراییل در حال فشار آوردن بر امریکا است تا مواضع سختگیرانهتری علیه تهران اتخاذ کرده و درنهایت ادعای توقف کامل غنیسازی را مطرح کرد. در دور پنجم رایزنیها که در رم برگزار شد، مذاکرات در فضایی پرتنش برگزار شد و طرف امریکایی، ایران را برای توقف فرآیند غنیسازی تحت فشار قرار داد. تقریبا همزمان با این فضای پرتنش، اروپاییها نیز به شکل دیگری وارد میدان شدند. در حاشیه این تحولات، آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز فعال شد و با پیشنهاد مشترک کشورهای اروپایی و حمایت امریکا، قطعنامهای را در شورای حکام به تصویب رساند.
در ادامه و در آستانه دور ششم مذاکرات اسراییل حملات خود به تمامیت ارضی کشورمان را آغاز کرد و جنگ ۱۲ روزه شکل گرفت. در جریان این جنگ، امریکا نیز وارد عمل شد و سه سایت هستهای ایران را بمباران کرد. این اقدام ناقض قوانین بینالمللی و مغایر با مفاد معاهده انپیتی علیه تاسیسات هستهای کشورمان است، با این همه شاهد تندترشدن لحن اروپاییها و افزایش تهدیدات آنها علیه ایران هستیم.
آقای عراقچی طی نامهای که به دبیرکل سازمان ملل متحد و رییس دورهای شورای امنیت ارسال کرد، نوشت: «کشورهای اروپایی در ده سال گذشته هیچیک از تعهدات خود را ذیل برجام اجرا نکردهاند و همانند ایالاتمتحده، عملا عاملیتی در برجام نداشتهاند. با این حال، همان دولتها اکنون با استناد صرف به یک بند از قطعنامه ۲۲۳۱، ایران را تهدید میکنند و درصدد فعالسازی «اسنپبک» هستند؛ درحالی که به دلیل خروج از توافق، چنین حقی برای آنان وجود ندارد.» هفته گذشته و در روز جمعه، مذاکراتی میان ایران و اتحادیه اروپا در استانبول برگزار شد. به نظر میرسد فضای نشست نسبتا مثبت بود و دوطرف توافق کردند گفتوگوها را ادامه دهند؛ هر چند خبری از دستیافتن به توافق نبود اما تهدیدات اروپاییها نیز تشدید نشد. در عین حال رسانههای وابسته و حامی اسراییل همچنان فشار میآورند که غنیسازی صفر درصدی بر ایران تحمیل شود؛ مسیری که ایران طبیعتا با استناد به حقوق مسلم خود در برابر آن مقاومت خواهد کرد. بنده حقوقدان نیستم و تخصص حقوق بینالملل ندارم، اما روشن است که برای تحلیل دقیقتر، کارشناسان حقوقی باید تمام پیوندها، تاریخها و اسناد را به صورت مستند دراختیار نهادهای بینالمللی قرار دهند و ابعاد حقوقی چنین اقدام مخربی را پیگیری کنند. اما به عنوان تحلیلگر سیاست خارجی صرفا روندی را بازنمایی کردم که نشان میدهد تروییکای اروپایی به لحاظ سیاسی و در عرصه نظام بینالملل نه در گذشته و نه حالا محق نبوده و نخواهند بود که از تنها بند قطعنامه ۲۲۳۱ علیه ایران استفاده کنند. نکته مهم اینجاست که با این همه تهران برای نشان دادن حسننیت خود برای کاهش نگرانیهای غرب، پیشنهادهایی ارایه کرده است. آقای عراقچی پیشتر اشاره کرده که نگرانی اصلی اروپا، احتمال حرکت ایران به سوی تسلیحات هستهای است؛ درحالی که رهبر معظم انقلاب تصریح کردهاند در دکترین دفاعی کشور جایگاهی برای سلاح هستهای وجود ندارد. ایران بر غنیسازی برای مصارف صلحآمیز اصرار دارد. این ایده، ایده درستی است. هر چند ماجرای شکلگیری کنسرسیوم فرانسوی پیش از انقلاب نیز نشان میدهد اتکا به دیگر بازیگران در مواقع حساس بینتیجه است؛ از همین رو تهران بر انجام فرآیند غنیسازی در داخل کشور پای میفشارد. با این حال، اگر اروپاییها تردید دارند، ایران آماده است غنیسازی را در قالب یک کنسرسیوم منطقهای شامل عربستان، امارات و سایر کشورهای داوطلب زیرنظر سازمان ملل دنبال کند.
تهران آمادگی دارد برای شفافسازی، نظارتهای بینالمللی و منطقهای را بپذیرد، بدون آنکه تسلیم فشارها و زیادهخواهیهای طرف مقابل شود. با این همه باید برای هر سناریویی آماده بود. لذا درخصوص واکنش احتمالی ایران به فعالسازی مکانیسم ماشه یا تهدید حمله نظامی باید یادآور شد ایران تاکنون در برابر تمامی فشارها ایستادگی کرده و همزمان تمام تمهیدات خود را به سمتی پیش میبرد که حتی در صورت بروز یک جنگ مجدد بتواند از خود دفاع کند. در عین حال، ایران برای مذاکره اعلام آمادگی کرده است؛ یعنی اگر طرف مقابل رویکردی منطقی داشته باشد و سخنان ایران را بشنود، تهران نیز آمادگی خود را اعلام کرده است. همزمان نقاط ضعفی که در جنگ دوازده روزه در حوزه پدافند هوایی و مسائل امنیتی دیده شد تا جایی که ممکن است در حال برطرف شدن است و کشور همواره خود را برای حملات متقابل آماده میکند.
از طرفی تشکیل شورای عالی دفاع، بازگشت آقای علی لاریجانی به شورای عالی امنیت ملی و انجام برخی تغییرات در ساختار تصمیمگیریهای کلان، نشاندهنده این است که ایران به سمت مقاومت حرکت میکند، نه مذاکره بیقید و شرط یا تسلیم کامل. واکنش به فعالسازی مکانیزم ماشه نیز در همین چارچوب گنجانده میشود. موضوع خروج از انپیتی نیز که اخیراگمانهزنیهایی در باب آن شنیده شده، گزارهای اقتضایی است که در میانه روند تصمیمگیریها بررسی خواهد شد؛ با این همه
همه چیز به نحوه برخورد طرف اروپایی منوط است و ایران متناسب با آن، واکنش نشان خواهد داد. تهران کار خود را به صورت مرحلهای و گام به گام پیش میبرد و اگر غرب بخواهد به فشارهای خود ادامه دهد، ممکن است ایران در مسیری کاملا متفاوت قرار گرفته و دیگر به هیچ تعهدی پایبند نماند. تهران تاکنون به انپیتی متعهد بوده و به تعهدات خود عمل کرده است، اما اگر قرار باشد این فشارها افزایش پیدا کند، بحث خروج از انپیتی نیز در دستور کار قرار خواهد گرفت. با این همه تاکید میکنم اقدامات ایران اقتضایی است و متناسب با شرایط قطعا واکنش نشان خواهد داد.