نماد آخرین خبر

کـــلام غیر مسئــولانه

منبع
صبح نو
بروزرسانی
کـــلام غیر مسئــولانه

صبح نو/متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

 یکی از آسیب‌های جدی در عرصه سیاست خارجی ایران، این است که گاهی برخی چهره‌ها بدون داشتن اطلاعات دقیق و جامع، تحلیل‌هایی را مطرح می‌کنند که نه‌تنها مبنای محکمی ندارد، بلکه می‌تواند در شرایط حساس به‌عنوان یک «سیگنال غلط» به دشمنان تلقی شود. اظهارات اخیر آقای محمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، دقیقا در همین چارچوب قرار می‌گیرد؛ او بدون ارائه مستندات معتبر، روسیه را متهم به همکاری اطلاعاتی با رژیم صهیونیستی در جریان جنگ ۱۲ روزه می‌کند و در ادامه، روابط استراتژیک ایران با روسیه را به‌طور کامل زیر سوال می‌برد. اظهارات محمد صدر درباره نقش روسیه در جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل و همچنین تحلیل‌هایی که در مورد سقوط بالگرد شهید آیت‌الله رئیسی مطرح کرده، از چند زاویه قابل نقد و بررسی است. 


نخست آنکه بیان چنین سخنانی بدون داشتن اسناد روشن و قطعی، نه‌تنها کمکی به درک صحیح شرایط نمی‌کند، بلکه برای کشور هزینه‌ساز است. تجربه نشان داده است در بزنگاه‌های حساس، برخی چهره‌ها با اظهارنظرهای نسنجیده موجب تردید، نگرانی و حتی ایجاد شبهه در افکار عمومی شده‌اند. امروز نیز سخنان آقای صدر از همین جنس است؛ اظهاراتی که می‌تواند به انسجام ملی و اعتماد عمومی آسیب بزند.
دوم، در عرصه روابط بین‌الملل، هیچ کشوری بدون محاسبه دقیق منافع خود دست به اقدام نمی‌زند. روسیه طی سال‌های اخیر بارها صریحا از حق ایران در غنی‌سازی هسته‌ای دفاع کرده و در شورای امنیت مقابل آمریکا و اروپا ایستاده است. در موضوعات منطقه‌ای نیز همکاری‌های مشخصی میان ایران و روسیه صورت گرفته و همچنان ادامه دارد. اینکه در چنین شرایطی، برخی بدون در نظر گرفتن این واقعیات، روابط استراتژیک با روسیه را «کشک» بخوانند، بیش از آنکه تحلیل سیاسی باشد، بیشتر به یک موضع‌گیری احساسی شباهت دارد.
سوم، اینکه ایران تاکنون به همه تجهیزات مورد نیاز خود از روسیه دست نیافته، به معنای «خیانت» یا «همکاری روسیه با اسرائیل» نیست. این مسأله دلایل فنی، سیاسی و بین‌المللی متعددی دارد که باید در سطح تخصصی و با اسناد دقیق بررسی شود، نه آنکه در رسانه‌ها و تریبون‌های عمومی با اظهارات کلی‌گویی و شبهه‌افکنی بیان شود.
چهارم، القای این گزاره که گویا سقوط بالگرد حامل رئیس‌جمهور شهید، محصول یک توطئه خارجی بوده، بدون ارائه هیچ سندی، تنها باعث تشویش اذهان عمومی و بی‌اعتمادی در جامعه می‌شود. درحالی‌که نهادهای تخصصی و مسئول، تحقیقات کارشناسی و فنی خود را در این‌باره انجام داده و نتیجه رسمی را اعلام کرده‌اند.
واقعیت این است که این نوع سخنان، پیش از آنکه به سود منافع ملی باشد، بیشتر خوراک رسانه‌های بیگانه را فراهم می‌کند. رسانه‌هایی که به ‌دنبال القای اختلاف و بی‌اعتمادی میان ایران و متحدان راهبردی‌اش هستند، طبیعتا چنین مواضعی را برجسته کرده و به‌عنوان شاهدی برای ادعاهای خود مورد استفاده قرار می‌دهند. پرسش اساسی اینجاست که یک عضو مجمع تشخیص، آیا نباید درک روشنی از آثار و پیامدهای سخنان خود داشته باشد؟ 
در شرایطی که آمریکا و رژیم صهیونیستی به ‌صورت جدی به‌ دنبال انزوای ایران در عرصه بین‌الملل هستند، ایران نیازمند حفظ و تقویت همکاری‌های استراتژیک با کشورهایی چون روسیه و چین است.
از سوی دیگر، نادیده گرفتن واقعیت‌های میدانی و امنیتی یک خطای جدی است. اینکه دشمن صهیونیستی توانسته برخی نقاط پدافندی ایران را هدف قرار دهد، الزاما به معنای «خیانت متحدان» نیست. در همه جنگ‌ها و نبردها، احتمال آسیب‌پذیری وجود دارد و آنچه اهمیت دارد، تقویت توان داخلی و رفع ضعف‌هاست، نه اینکه بدون دلیل روشن، متحدان خود را متهم کنیم.
به‌علاوه، مطرح کردن این گزاره که «روس‌ها سامانه اس-۴۰۰ را به ترکیه دادند و به ایران ندادند» نیز تحلیلی سطحی است. ترکیه یک عضو ناتو است که خرید سامانه اس-۴۰۰ توسط آن، خود به اختلاف عمیق میان آنکارا و غرب منجر شد. این تصمیم روسیه، بخشی از یک بازی بزرگ ژئوپلیتیکی بود که نمی‌توان آن را ساده‌سازی کرده و با روابط ایران مقایسه کرد. همچنین در موضوع جنگنده سوخو-۳۵، بحث‌های فنی، زمان‌بندی تولید، شرایط تحریم و مسائل مالی دخیل است؛ موضوعی که باید با مذاکره و دیپلماسی حل شود، نه با اتهام‌زنی در رسانه‌ها.
از همه مهم‌تر، این نوع موضع‌گیری‌ها می‌تواند به تردید در افکار عمومی بینجامد. مردمی که در سخت‌ترین شرایط پای مقاومت ایستاده‌اند، حق دارند بدانند مسئولان و نخبگان سیاسی در گفتار خود دقیق، مسئولانه و حساب‌شده سخن می‌گویند. دامن زدن به شایعاتی همچون «دست داشتن رژیم در سقوط بالگرد رئیس‌جمهور شهید» یا «اطلاعات‌دهی روسیه به اسرائیل» نه‌تنها هیچ سندی ندارد، بلکه نوعی بی‌اعتمادی و تزلزل را به جامعه القا می‌کند.
ایران امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند انسجام، هوشیاری و پرهیز از مواضع شتاب‌زده است. تجربه‌های تاریخی نشان داده است که هر زمان اختلاف و بی‌اعتمادی در داخل تقویت شده، دشمنان خارجی بهره‌برداری بیشتری کرده‌اند. بنابراین افرادی مانند آقای صدر باید بدانند که جایگاهشان ایجاب می‌کند سخنانشان بر پایه مدارک مستند و تحلیل‌های دقیق باشد، نه حدس و گمان.  

بازنشر سخنان مطهری و سوءاستفاده دشمن 
هم‌زمان، فایل قدیمی دیگری از سال ۱۴۰۱ منتشر شده که در آن علی مطهری در گفت‌وگو با یک مجری کم‌دانش، اظهاراتی جنجالی را مطرح می‌کند. او در این مصاحبه می‌گوید: «ما از اول هدفمان ساخت بمب بود.» و وقتی مجری می‌پرسد «هدف چه کسی؟» پاسخ می‌دهد: «کل نظام.» سپس ادامه می‌دهد که «چون موضوع لو رفت، دیگر نتوانستیم آن را ادامه دهیم.» در همان گفت‌وگو، وقتی مجری می‌پرسد که آیا انتشار چنین مطالبی تبعاتی برای امنیت ملی ندارد، مطهری با بی‌اعتنایی پاسخ می‌دهد: «حالا کسی به حرف ما توجه ندارد!»
این سخنان نسنجیده اکنون در سال ۱۴۰۴ دوباره بازتاب پیدا کرده است. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، بخشی از همین اظهارات را با تیتر «اعتراف رسمی ایرانی‌ها» و با معرفی مطهری به‌عنوان «نایب‌رئیس مجلس ایران» در حساب خود منتشر کرده و آن را مستند به موضع رسمی ایران جلوه داده است. این در حالی است که مطهری یا به اشتباه ادعا می‌کند سخنانش اهمیتی ندارد یا با ساده‌انگاری و بی‌مسئولیتی مطلق، چنین سخنانی را بر زبان آورده، یا آگاهانه می‌خواسته چنین مطالبی بیان کرده که احتمالش کم است. هر سه احتمال، نشان از ضعف جدی در درک مسئولیت‌های سیاسی و ملی دارد.
مطهری پس از آنکه سخنانش در حساب ترامپ بازنشر شد، خود را یک «شهروند عادی» معرفی کرد و گفت که هیچ مسئولیتی در حوزه هسته‌ای ندارد و بنابراین اظهاراتش نمی‌تواند ملاکی برای سیاست رسمی کشور باشد. بیان چنین مطالبی ناشی از نداشتن درک صحیح از مسئولیت سیاسی است.
از سوی دیگر، انتشار این‌گونه مصاحبه‌ها نشان می‌دهد که علاقه برخی سیاسیون برای سخن گفتن، به هر قیمتی، همچنان پابرجاست. باید بستری فراهم شود که امکان بیان دیدگاه‌های سیاسیون در چارچوب رسانه‌های مسئول و پاسخگو بیشتر شود و در مقابل، فضا برای رفتارهای غیرمسئولانه و بی‌محابا در رسانه‌های کم‌اعتبار و شبکه‌های اجتماعی محدود شود.

مصداق بارز «سخن گفتن بدون سنجش پیامدها»
اظهارات اخیر محمد صدر و بازنشر فایل قدیمی علی مطهری، هر دو به‌نوعی مصداق بارز «سخن گفتن بدون سنجش پیامدها» در عرصه سیاست خارجی و امنیت ملی است. چنین مواضعی، حتی اگر از سر حسن نیت و دغدغه‌مندی بیان شود، به دلیل نداشتن پشتوانه اسناد معتبر، می‌تواند به ابزاری خطرناک در دست دشمنان تبدیل شود. این نکته‌ای است که ضرورت بازاندیشی در مسئولیت‌پذیری چهره‌های سیاسی و رسانه‌ای را بیش از پیش آشکار می‌سازد.
در مورد محمد صدر، مشکل اصلی صرفا یک اشتباه تحلیلی نیست؛ بلکه ورود او به موضوعی استراتژیک بدون توجه به لایه‌های پیچیده روابط بین‌الملل است. متهم کردن روسیه به همکاری اطلاعاتی با رژیم صهیونیستی در جریان جنگ ۱۲ روزه، بدون ارائه هیچ سند مشخصی، در واقع نوعی «سیگنال منفی» به طرف‌های خارجی محسوب می‌شود. این سخن وقتی از زبان یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان می‌شود، وزن و بازتابی دوچندان پیدا می‌کند. پرسش اینجاست که آیا او به پیامدهای بین‌المللی سخنانش اندیشیده بود؟ آیا می‌دانست چنین اظهاراتی می‌تواند مستقیما خوراک رسانه‌های عبری ـ عربی و غربی شود و روابط راهبردی تهران ـ مسکو را هدف قرار دهد؟
از زاویه دیگر، صدر با اصرار بر سناریوی «توطئه خارجی در سقوط بالگرد شهید آیت‌الله رئیسی» عملا به تشویش اذهان عمومی دامن زده است. این در حالی است که مراجع رسمی کشور پس از بررسی‌های تخصصی، گزارش‌های دقیق خود را منتشر کرده‌اند. تردیدافکنی در نتایج این گزارش‌ها، بدون ارائه مدرک، عملا به معنای زیر سوال بردن دستگاه‌های فنی و امنیتی داخلی است؛ اقدامی که می‌تواند اعتماد عمومی را متزلزل سازد.
در کنار این موضوع، انتشار دوباره اظهارات علی مطهری نیز نشان داد که چگونه یک سخن نسنجیده، حتی پس از چند سال، می‌تواند دستمایه بهره‌برداری دشمنان قرار گیرد. وقتی رئیس‌جمهور سابق آمریکا، بخشی از مصاحبه مطهری را به‌عنوان «اعتراف رسمی ایران» بازنشر می‌کند، عمق خسارتی که یک جمله غیرمسئولانه می‌تواند ایجاد کند، بیش از پیش عیان می‌شود. مطهری در واکنش، خود را «شهروند عادی» معرفی کرد؛ اما واقعیت این است که او سابقه نایب‌رئیسی مجلس را در کارنامه دارد و افکار عمومی جهان به‌ سادگی میان یک مقام سابق و یک شهروند عادی تمایز قائل نمی‌شود. این تناقض، گویای همان عدم دقت سیاسی است که حتما تبعات منفی دارد.
از دل این دو ماجرا یک پیام کلیدی برای سیاست داخلی و خارجی ایران بیرون می‌آید: لزوم مسئولیت‌پذیری در گفتار. در دوره‌ای که ایران با فشارهای سنگین دیپلماتیک و امنیتی روبه‌رو است، هر جمله می‌تواند وزنی استراتژیک پیدا کند. دشمنان مترصد آن هستند که کوچک‌ترین نشانه‌ای از اختلاف، تناقض یا بی‌اعتمادی را بزرگنمایی کرده و علیه ایران استفاده کنند. بنابراین، چهره‌های سیاسی باید بدانند که سخنانشان تنها یک موضع شخصی نیست، بلکه به‌عنوان «بازتابی از گفتمان حاکمیت» تعبیر می‌شود.
نخبگان سیاسی باید پیش از هر سخنی، به دقت بیندیشند که آیا گفته‌هایشان منطبق با منافع ملی است یا خیر.
در نهایت باید گفت سیاست خارجی عرصه آزمون و خطا یا تسویه‌حساب‌های جناحی نیست. ایران به‌عنوان یک بازیگر مستقل در نظام بین‌الملل، نیازمند روابط متوازن و هوشمندانه با شرق و غرب است. تضعیف این روابط با تحلیل‌های غیرکارشناسی، نه‌تنها کمکی به آینده کشور نمی‌کند، بلکه به ابزار فشار دشمن تبدیل خواهد شد. امروز در شرایطی که کشور درگیر چالش‌های امنیتی و دیپلماتیک است، بیش از هر زمان دیگر به «بصیرت» و «دقت» در گفتار و مواضع نیاز داریم. آنچه امروز به سود ملت ایران است، تقویت انسجام داخلی و حفظ اتحاد در برابر دشمن مشترک است، نه آنکه با تحلیل‌های ناقص و بدون پشتوانه، اعتماد مردم نسبت به روابط استراتژیک ایران با متحدانش خدشه‌دار شود.

 

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله