سیاست انحرافی در مجلس

روزنامه سازندگی/متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
در شرایطی که کشور با چالشهای متعدد اقتصادی و کاهش اعتماد اجتماعی مواجه است، روز گذشته بحث حجاب بار دیگر به صحن مجلس و تیتر رسانهها برگشت. سلسله نطقهای چند نماینده تندرو در جلسه علنی یکشنبه، فضای سیاسی را به عقب برد، به همان نقطهای که قانون حجاب، بدل به ابزار فشار و اختلاف شده بود. سخنان بانکیپور، محمدتقی نقدعلی و ذوالنوری از احیای مطالبه اجرای فوری قانون ترویج حجاب و عفاف حکایت داشت؛ قانونی که حتی نایبرئیس مجلس در پاسخ به اعتراضها، تصریح کرد که فعلا به دستور شورای عالی امنیت ملی متوقف مانده است.
امیرحسین بانکیپور، نماینده اصفهان و از مدافعان سرسخت طرحهای محدودکننده اجتماعی، در سخنان خود مدعی شد که «دشمن از طریق ترویج برهنگی به دنبال ایجاد تفرقه در جامعه است» و از روسای سه قوه خواست هرچه زودتر قانون ترویج حجاب و عفاف را ابلاغ کنند. او گفت: «رهبری چهار مرتبه تأکید کردهاند از حجاب عقبنشینی نمیکنیم. اکنون زمان اجرای کامل قانون است تا نزاع در جامعه به پایان برسد».
اما تناقض سخنان بانکیپور در این است در شرایطی که خود نمایندگان از «زمینه نزاع» سخن میگویند، نسخه پیشنهادیشان چیزی جز تشدید همان نزاع نیست. در مقابل، پرسش سادهای که در میان اغلب تحلیلگران و افکار عمومی مطرح می شود، این است که آیا واقعا خطر اصلی امروز ایران، نبود حجاب قانونی است یا بیثباتی اقتصادی؟
ادبیات بانکیپور با واژههایی چون «جنگ فرهنگی» و «آب ریختن به آسیاب دشمن» بیش از آنکه دلسوزانه باشد، شبیه تکرار خط تبلیغاتی قدیمی است؛ تبدیل هر نقد داخلی به خیانت و هر بحث اجتماعی به تهدید. این همان تاکتیکی است که سالها از سوی تندروها برای خاموش کردن گفتوگو و حذف صداهای متفاوت استفاده شده است.
در این جلسه محمدتقی نقدعلی، نماینده خمینیشهر نیز در سخنانی که بیشتر شبیه بیانیه نظامی بود تا نطق پارلمانی و با لحنی تند و شخصی به سراغ محمدرضا باهنر رفت و گفت: «کسی که سالها نایبرئیس همین مجلس بوده، میگوید حجاب دیگر مستند قانونی ندارد؛ از خون برادر شهیدت خجالت بکش! مردم متدین حق دارند از ما عصبانی باشند؛ برهنگی، مشروبات الکلی و بدننمایی را میبینند و کسی پاسخشان را نمیدهد». او در فرازی دیگر هشدار داد: «اگر به شریعت پایبند نباشیم و احکام الهی را در زمینه حجاب پیاده نکنیم، ناامنی به وجود میآید و به غضب خدا گرفتار میشویم». در کشوری که تورم افسارگسیخته سفره مردم را تهی کرده، نمایندهای که به جای طرح معیشتی به تکرار شعارهای شرعی میپردازد عملا به انحراف اولویتها دامن میزند. نقدعلی با آیات و شعر و استعاره سخن گفت اما هیچ جا نگفت، قرار است با کدام برنامه اقتصادی، امید را به مردم برگردانند.
اظهارات اخیر محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در مناظره با علی شکوریراد، فعال سیاسی اصلاحطلب که در آن گفته بود «پارادایمها در جمهوری اسلامی، نرم در حال اصلاح است و حجاب دیگر مستند قانونی ندارد»، بهانهای شد تا مخالفان او در مجلس با تفسیر دلخواه از این جمله، آتش نزاع بر سر قانون حجاب را شعلهور کنند.
مجتبی ذوالنوری، نماینده قم نیز گفت: «برای رضایت عدهای هنجارشکن، مؤمنین را از دست ندهید. وضعیت حجاب در کشور قابل قبول نیست و متدینین دلخورند». این جملات بارها در دهههای اخیر تکرار شدهاند اما هر بار با نتیجه معکوس؛ جامعهای که احساس میکند در برابر گروهی خاص تعریف میشود. در واقع با ادبیات ذوالنوری، کشور به دو بخش تقسیم میشود؛ مؤمنین خشمگین و بیحجابان بیدین. این همان دوگانه خطرناکی است که شکاف اجتماعی را عمیقتر و گفتوگو را ناممکن میکند. در رسانههای نزدیک به جبهه پایداری نیز نقلقولهای باهنر تیتر شد و به او اتهام «تغییر پارادایم» و «توجیه برهنگی» زدند. فاطمه راستینه، دیگر نماینده پایداری، پرسید: «شما مصلحت کدام نظام را در مجمع تشخیص بررسی میکنید؟ مصلحت نظام اسلامی یا مصلحت نظام برهنگی غربی»؟ این نوع ادبیات مذهبی و خشونت کلامی که در سالهای اخیر بارها از تریبون مجلس شنیده شده بیش از هر چیز بیانگر تلاش یک جریان سیاسی برای بازتولید گفتمان اقتدار در حوزهای است که به نظر میرسد، بخش بزرگی از جامعه از آن عبور کرده است. بخش تندرو مجلس همچنان با چنگ زدن به موضوعاتی چون حجاب، در حالی سعی دارد نارضایتی مذهبی بخشی از بدنه اجتماعی خود را علیه «دشمن فرهنگی» بسیج کند که بیکاری، معیشت و نابرابری اجتماعی بیش از پیش به مساله روز مردم تبدیل شده است.
شعام و توقف اجرای قانون حجاب
در میانه این تنش علی نیکزاد، نایبرئیس مجلس که میکوشید ماجرا را آرام کند، توضیح داد که «دبیر شورای عالی امنیت ملی بهصورت مکتوب اعلام کرده فعلا اجرای قانون حجاب و عفاف متوقف است». او گفت: «ما با دغدغه فرهنگی موافقیم اما تصمیم نهایی در حوزه اجرا با شورای عالی امنیت ملی است. بنابراین خلاف قانون و شرع عمل نکردهایم». این اظهارات انشان میدهد که تصمیمگیران نیز بر سر ناکارآمدی سیاستهای سختگیرانه درباره حجاب به توافق رسیدهاند. بدین معنا که حتی اگر مجلس بر تصویب و اجرای آن پافشاری کند، اجرای سراسریاش بدون رضایت اجتماعی ممکن نیست. برای ناظران سیاسی اما تکرار ناگهانی موضوع حجاب در شرایط فعلی، اتفاقی نیست. جامعه خسته از گرانی و ناامیدی در آستانه انتخابات مجلس بعدی بیش از هر زمان دیگر به مطالبات معیشتی گرایش دارد. در چنین فضایی، طرح دوباره «جنگ فرهنگی» راهی مطمئن برای تغییر میدان بازی است. چنین الگوهایی در سالهای اخیر بارها تکرار شده است: هرگاه فشار اجتماعی و اقتصادی بالا میرود، بخشی از بدنه اصولگرایی، موضوع حجاب را به سطح عمومی میکشاند تا دو قطبی مذهبی- غیرمذهبی احیا و مطالبات جامعه از مسیر خود منحرف شود.
نقدعلی، بانکیپور، ذوالنوری و راستینه در نطقهایشان عملا همین راهبرد را پیش بردند. آنها با توصیف وضعیت فرهنگی بهعنوان «آشفته و ناامن» تلاش کردند که فضای روانی کشور را از واقعیت معیشت به تهدید اخلاقی منتقل کنند. در این روایت، زن بیحجاب نه شهروندی معترض بلکه دشمنی نفوذی است که باید از صحنه حذف شود.
در امتداد حملات مجلس، برخی چهرههای مذهبی و رسانههای وابسته نیز به خط شدند. روحالله حریزاوی، قائممقام سازمان تبلیغات اسلامی در شبکه اجتماعی «ایکس» با کنایه به باهنر نوشت: «باهنر باش و مصلحتاندیش، شرمسار باش ز عاقبت خویش». این هجمه گسترده همچنین نشان میدهد که هدف اصلی فراتر از اختلاف نظر بر سر قانون است؛ مساله، حذف صدای میانهرو از درون جریان اصولگرایی است.
زمینه سیاسی یک جدال
در میان هیاهوی رسانهای، فراموش نکنیم که قانون ترویج عفاف و حجاب هنوز بهصورت رسمی ابلاغ نشده و اساسا قابلیت اجرایی ندارد. با این حال طرح مجدد آن در مجلس کارکرد سیاسی دارد، کارکردهایی مثل فشار بر دولت، جذب پایگاه مذهبی ناراضی و ایجاد موج رسانهای برای انحراف افکار عمومی از مسائل واقعی. بازخوانی سیر رویدادهای یک سال گذشته نشان میدهد که در واقع، حجاب از یک مساله اجتماعی به ابزار رقابت قدرت در میان خود اصولگرایان تبدیل شده است. اظهارات باهنر فقط یک جرقه بود تا تندروهای مجلس دوباره به میدان بیایند و از زبان «غیرت دینی» برای بازسازی مشروعیت خود بهره ببرند. آنها هنوز درک نکردهاند که تغییرات اجتماعی با فرمان و بخشنامه عقبنشینی نمیکند و این بار نیز مثل همیشه، بحث حجاب را نه برای پاسداری از ایمان بلکه برای پوشاندن شکافهای قدرتشان به میان آوردهاند.