بنشینم و صبر پیش گیرم؛ درباره عکسی از موتور سوار زن و بچهاش

هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
ما به حرمت همه آن ده نفری که از صبح دیروز برای عکسنوشت این تصویر را فرستاند و به حرمت همه زنان در انتظار آنچه شرط بلاغ بود را نوشتیم. شمای مسئول هم خواه پند بگیر، خواه ملال.
امیر جدیدی| ضربه آخر را یکی از بچههای تحریریه زد. از صبح کم کم ده نفر عکس زن و بچه موتور سوار را برایم فرستادهاند. چه فکری پیش خودتان کردید؟ من بی مایه که باشم؟
اگر قرار بود حرفهای خبرنگار یک لا قبایی توسط متصدیان امور شنیده شود که گفتنیها را خیلی وقت پیش گفتیم. همین یک ماه پیش بود که در عکسنوشت و بعد از هشدار رئیس پلیس راهور خطاب به نمیدانم چه کسی نوشتیم شما را به جان عزیزتان قسم تا کار به جای باریک نکشیده دست بجنبانید.
دست بجنبانید و شرایط صدور گواهینامه موتورسواری زنان را فراهم کنید. اگر از دیوار صدا در آمد از مسئولان هم. اصلا یک پله بالاتر چه حاجت به گفتن من و امثال من؟
مگرغیر از این است که شش ماه دیگر از حجم زیاد «راکب نسوان» مجبور میشوید سر تسلیم به خواستهشان فرود بیاورید؟ حقیقتا پیش خودتان چه فکری میکنید؟ چرا عادت کردهاید که همه امور را به روز نامعلومی احاله دهید؟
واقعیت اینکه گاهی به این فکر میکنم مردم چه گناهی کردهاند که باید بابت همه امور دم دستی زندگی اینقدر بنشینند و صبر پیش گیرند.
ما به حرمت همه آن ده نفری که از صبح دیروز برای عکسنوشت این تصویر را فرستاند و به حرمت همه زنان در انتظار آنچه شرط بلاغ بود را نوشتیم. شمای مسئول هم خواه پند بگیر، خواه ملال.
پی نوشت: سرکار خانم موتور سوار سلام. لطفا دفعه دیگر فرزند دلبندتان را به این شکل سوار موتور نکنید خطر دارد.
















