عقبنشینی قالیباف

روزنامه سازندگی/متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
روز گذشته اطلاعیهای از سوی مجلس منتشر شد که در آن ضمن اشاره به سرمقاله روزنامه سازندگی و انتقاد چهرههای سیاسی از مواضع “محمدباقر قالیباف” در حمایت از روسیه، تاکید شد که سخنان رئیس مجلس، نه در دفاع از روسیه، بلکه جهت دعوت به انسجام ملی و اولویت دادن منافع کشور بر منافع جناحی بود
عاطفه شمس| پس از آنکه در جلسه علنی روز یکشنبه مجلس، محمدباقر قالیباف در صحن علنی با لحنی تند به دولت روحانی و محمدجواد ظریف تاخت و آنان را مقصر اصلی وضعیت اقتصادی و سیاست خارجی کشور معرفی کرد، انتقاداتی در فضای سیاسی کشور مطرح و به سمت او گسیل شد؛ موجی که دامنه آن، رئیس مجلس را وادار به عقبنشینی از موضعش کرد و به تبع آن روز گذشته، اطلاعیهای رسمی از سوی مجلس منتشر شد که در آن سخنان قالیباف «دارای سوءتفاهم» توصیف و تأکید شد که او قصد توهین یا تحریف تاریخ برجام را نداشته است. در این اطلاعیه همچنین آمده است: «سخنان وی نه دفاع از یک کشور خاص بلکه دعوت به انسجام ملی و اولویت دادن منافع کشور بر منافع جناحی بوده و مجلس و رئیس مجلس در دفاع از منافع ملی با هیچکس از هر سلیقه و طیف سیاسی تعارف ندارند». قالیباف در نطق ۴ آبان تلاش داشت با بهرهگیری از فضای حساس ناشی از تحولات بینالمللی، خود را مدافع منافع ملی نشان دهد؛ اما لحن تند و شخصی او خطاب به روحانی و ظریف، پیامش را مخدوش کرد و درنهایت، همان مجلس که تریبونش محل حمله او بود با اطلاعیهای رسمی به توضیح و تعدیل پرداخت؛ اطلاعیهای که در عمل معنایی جز عقبنشینی سیاسی نداشت.
روز گذشته مرکز ارتباطات و رسانه مجلس شورای اسلامی در اطلاعیهای در واکنش به انتقادات گسترده نسبت به سخنان اخیر رئیس مجلس اعلام کرد: «در پی نطق رئیس مجلس شورای اسلامی در روز یکشنبه ۴ آبان ماه و تأکید وی بر تقدم منافع ملی بر منافع جناحی، برخی رسانهها و فعالان سیاسی این سخنان را بهگونهای تحریف کردهاند که گویی دفاع از مواضع شرکای راهبردی ایران که در برابر فشارهای آمریکا و اروپا و شورای امنیت، کنار ایران قرار گرفتهاند بهمنزله دفاع از یک کشور خاص است. ضمن تاکید بر اینکه این رویکرد، مصداق آشکار تخریب گفتمان وفاق ملی است، توضیحات زیر مشتمل بر عمده ابهامات مطرح شده در فضای رسانهای کشور ایفاد میگردد:
۱- در روزهایی که تروئیکای اروپایی با فشار آمریکا در تداوم اقدامات علیه ملت ایران به صورت غیرقانونی مکانیسم ماشه را فعال کردهاند، روسیه و چین بهصراحت در نامه رسمی به شورای امنیت اعلام کردند، این اقدام فاقد مشروعیت و مبنای حقوقی است. در حالی که صرفا سکوت این دو کشور میتوانست زمینهساز بازگشت جدی همه تحریمهای سازمان ملل علیه ایران شود؛ اقدام آنها به منزله مقابله دو عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل با ساختارهای ظالمانه این سازمان و تقابل با به اصطلاح نظم بینالمللی است.
درک این تحول مهم در نظام بینالملل نباید برای فعالان سیاسی چندان سخت باشد که برخی از آن عاجز باشند و یا حاضر شوند، خدای نکرده به خاطر خوشامد آمریکا که عامل اصلی فشارها به مردم ایران در ۴ دهه گذشته و پشتیبان اصلی جنگ ۱۲ روزه و کشتار زنان و کودکان ایرانی بود به هر مفهوم و استدلال منطقی پشت کنند و اتحاد و منافع ملی را فدای منافع حزبی و سیاسی خود کنند.
۲- در نطق رئیس مجلس شورای اسلامی با صراحت آمده است: «در این برهه حساس، امر ملی را بر امر جناحی مقدم بداریم و صدای واحد ملت ایران در برابر فشارهای خارجی باشیم». لذا؛ اولا برخلاف آنچه برخی رسانهها و فعالان سیاسی نوشتهاند، این سخن نه تنها دعوت به تفرقه نیست که دعوت به انسجام در برابر دشمن است. خوب است، کسانی که موضوعات خلاف واقع به نطق دکتر قالیباف وارد میکنند لااقل به متن صحبتهای رئیس مجلس مراجعه میکردند. ثانیا کسانی که امروز چنین نقدهای خلاف واقعی بیان میکنند و انتظار دارند همه در مقابل سخنان ضد منافع ملی سکوت کنند، روزی سکوت در برابر فشار غرب را نشانه عقلانیت میدانستند و حتی پا را فراتر گذاشته و در شرایط جنگی با صدور بیانیه رسمی در سد انسجام کشور در برابر دشمن شکاف ایجاد کردند. ثالثا رییس مجلس شورای اسلامی، حسب وظیفه قانونی و سوگند نمایندگی و پاسداری از کیان مجلس و نقش نظارتی آن، مقابل هر موضوعی که منافع ملی را به خطر بیندازد باید بایستد و در این مسیر با کسی تعارف نداشته باشد.
۳- برخی تلاش میکنند با تکرار این گزاره که عدهای سابقا مسئول ارشد بودهاند و اکنون پست و سمتی ندارند، مواضع خلاف امنیت ملی آنها را تقلیل دهند. این درحالی است که این افراد نماد و چهرههای سرشناس، طیفی از جریانهای داخلی کشور هستند و معنای مواضع آنها برای دوستان و دشمنان ایران روشن است و در شرایطی که پس از جنگ ۱۲ روزه به خصوص مقابله رسمی چین و روسیه با شورای امنیت سازمان ملل در جریان فعالسازی مکانیسم ماشه در داخل کشور اجماع کمنظیر برای تحکیم روابط با متحدان ایران و دفاع از منافع مردم ایجاد شده است چنین سخنان و مواضعی به معنی تضعیف انسجام داخلی است. واضح است که نخبگان و مسئولان سیاسی چه داخلی و چه خارجی حتما بین ایشان و شهروندان عادی یا یک کارشناس روابط بینالملل تفاوت قائل میشوند.
۴- در تعدادی از نقدهای منتشر شده به ویژه روزنامه حزب کارگزارن، قانون اقدام راهبردی به عنوان عامل به فنا رفتن برجام یاد شده است. درحالی که این قانون مترقی به جاده یکطرفه اجرای برجام با وجود خروج آمریکا پایان داد و تاکید کرد که شرط اجرای تعهدات ایران در برجام، انتفاع اقتصادی مردم است و بنا نیست به خاطر خوشامد مقامات سیاسی، منافع و معیشت مردم، گروگان گرفته شود. رهبر معظم انقلاب نیز این قانون را باعث «نجات کشور از سرگردانی در قضیه هستهای» دانسته و در بیاناتی فصلالخطاب، تاکید کردهاند: «مجلس یک قانونی گذرانده، این قانون به نفع ماست، به نفع کشور است و به نفع صنعت هستهای است. بعضیها خیال میکنند این قانون برای کشور مشکل درستکن است؛ اشتباه میکنند. این قانون، قانون خوبی است؛ چه در دسترسیهایی که دیگران توقّع دارند، چه در اطّلاعاتی که ارائه میکنید، طبق این قانون عمل بشود».
۵- متاسفانه در برخی نقدها و سرمقالهها به جای پرداختن به موضوع مورد بحث یعنی تضعیف انسجام ملی در شرایط بحرانی به مباحث انتخاباتی گذشته پرداخته شده است! پرداختن به مسائل سیاسی و اختلافات حزبی و ماندن در رقابتهای انتخاباتی علاوه بر آنکه بسیار عجیب است، سم مهلکی برای سیاستگذاری است و از رسانههای محترم و فعالان رسانهای و سیاسی انتظار میرود بین مباحث ملی و بینالمللی و رقابتهای انتخاباتی، مرزبندی قائل شده و منافع ملی را عرصه مناظره سیاسی و انتخاباتی نکنند.
۶- رئیس مجلس موظف به اجرای قانون است، چه احزاب و گروههای سیاسی خوششان بیاید چه نیاید. اجرای قانون در یک مصداق ممکن است، عدم ابلاغ یک مصوبه باشد و برخی گروهها را ناراضی کند و در جای دیگر، اجرای قانون ایستادن مقابل مواضع خلاف امنیت ملی مقامات و چهرههای سیاسی باشد اما هر دوی این اقدامات در چارچوب قانون و وظایف قانونی انجام میشود.
در پایان تاکید میشود، تحریف سخنان رئیس مجلس نهتنها کمکی به انسجام ملی نمیکند بلکه خود موجب تشویش افکار عمومی، تقویت دوقطبیها و گسست در اراده ملی برای عبور از شرایط خطیر منطقهای است. ما در نقطهای حساس ایستادهایم؛ جهان در حال بازچینش نظم است. صداهای تفرقهافکن، خواه در لباس تحلیل، خواه در پوشش فعال رسانهای یا سیاسی نمیتواند، اصل موضوع را تغییر دهد و ملت ایران باید بداند در بزنگاهها چه کسانی کنار او ایستادهاند و چه کسانی سکوت یا تخریب را انتخاب کردند. مجلس و رئیس مجلس نشان دادهاند در دفاع از منافع ملی با هیچکس از هر سلیقه و طیف سیاسی تعارف ندارند و بدون واهمه از فشار حزبی و سازماندهی شده از وظیفه قانونی خود که قانونگذاری، نظارت، تذکر، هشدار و سایر اقدامات قانونی است، کوتاه نخواهند آمد.»
این در حالی است که روزنامه کیهان روز گذشته در تایید موضع قالیباف نوشت: «شراکت ایران با روسیه و چین برای ما فقط یک گزینه اقتصادی نیست بلکه ستون امنیتی و ژئوپلیتیکی کشور است. بنابراین ضربه به آن از سوی هرکسی عملا خدمت به آمریکا این دشمن قسم خورده انقلاب است. سخنان اعتراضی آقای قالیباف ریاست محترم مجلس درباره ضربه زدن آقایان روحانی و ظریف به مسیر همکاری با روسیه، موضع کاملا بر حقی است. چون این دو نفر و اساسا این جریان دنبالهرو آمریکا، سالهاست هر جا پای تقویت روابط با کشورهای شرق و مقابله با غرب به میان آمده با طعنه و موضعگیری منفی عملا به سیاست کلان نظام خدشه وارد کردهاند»!
شروع ماجرا
ماجرا از نطق پیش از دستور قالیباف در ۴ آبان آغاز شد؛ نطقی که به ظاهر با موضوع سیاست خارجی و موضع ایران در قبال مکانیسم ماشه آغاز شد اما در ادامه ناگهان به انتقاد مستقیم از حسن روحانی و محمدجواد ظریف چرخید. رئیس مجلس گفت: «در این برهه حساس، امر ملی را بر امر جناحی مقدم بداریم و صدای واحد ملت ایران در برابر فشارهای خارجی باشیم… در همین راستا لازم میدانم، انتقاد صریح خود را نسبت به مواضع رئیسجمهور و وزیر خارجه اسبقمان اعلام کنم که دقیقا در شرایطی که مسیر همکاریهای راهبردی ما با کشور روسیه در حال پیشرفت است با مواضع خود به این مسیر لطمه زدند». این بخش از نطق قالیباف، جرقه یک منازعه سیاسی تمامعیار بود. قالیباف با این جملات عملا به دفاعی آشکار از روسیه و اتهامی صریح علیه دولت اسبق دست زد بدون آنکه مستندی از «لطمه زدن به مسیر همکاری» ارائه دهد. نطقی که با واکنش تند برخی از نمایندگان روبهرو شد؛ نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری، سخنان قالیباف را ادامه دادند و درنهایت، کار به شعار «مرگ بر فریدون (روحانی)» در صحن علنی کشید.
بستر تاریخی و محتوایی اختلاف
ریشه ماجرا اما به سخنرانی ۲۰ مهر روحانی بازمیگردد. او در جمع استانداران دولت خود یادآور شده بود که در سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ روسیه و چین به همه قطعنامههای ضدایرانی رأی مثبت دادهاند اما در دولت تدبیر و امید با تلاشهای دیپلماتیک ایران، این دو کشور به مرحلهای از همکاری رسیدند که غرب از وتوی احتمالی آنها بیم داشت. سخنان روحانی در واقع یادآوری یک واقعیت تاریخی بود اما در فضای سیاستزده کنونی از سوی برخی نزدیکان قالیباف بهعنوان اهانت به روسیه تعبیر شد. همین برداشت تحریفشده، زمینهساز نطق جنجالی رئیس مجلس شد. ظریف نیز در گفتوگویی تحلیلی اشاره کرده بود که روسیه در جریان مذاکرات برجام، تمایل به توافق سریع نداشت تا وضعیت مناقشه ایران با غرب «در حالت تعلیق» باقی بماند. این گفته نیز از دید تندروها به منزله تخریب روابط با روسیه تلقی شد. در حالی که ظریف پس از این سخنان با اشاره به برخی از هجمهها علیه وی در فضای مجازی و رسانهای کشور در اینستاگرامش نوشته بود که به صورت یکجانبه سکوت کرده تا خدشهای به منافع ملی وارد نشود.
از انتقاد تا هشدار
در واکنش به نطق قالیباف، چهرههای گوناگون سیاسی و برخی رسانهها از طیفهای مختلف موضع گرفتند. در میان رسانههای نزدیک به جریان اصولگرا، روزنامه قدس که توسط آستان قدس رضوی و زیر نظر آیتالله احمد مروی منتشر میشود، موضعی متفاوت و تأملبرانگیز گرفت. این روزنامه در سرمقالهای با عنوان «نقد بجا در وقت نابجا» ضمن آنکه نطق قالیباف را از حیث نیت «قابل دفاع» دانست، زمان و لحن آن را «غیردقیق و زیانبار» خواند. در بخش کلیدی این یادداشت آمده است: «آن جملات در نطق پیش از دستور رئیس مجلس، بیشتر از آنکه جفایی باشد در حق آنهایی که او اسمشان را آورد، جفایی است در حق خود قالیباف… او که اصطلاح «هسته سخت ۹۰ میلیونی» را به ادبیات سیاسی کشور افزود باید بهتر از همه بداند که پیروزی در میدان، حاصل اتحاد و همدلی مردم است. اما چطور شد که در میان یک نطق رسمی، ناگهان یاد یک مسئول اسبق میافتد و حرفهایی میزند که میتواند بیهیچ دلیل دندانگیری، فضای همدلی و انسجام را بیاشوبد و آتشتهیه تازهای برای بگومگوهای تمامنشدنی و فرساینده فراهم کند؟» این بخش از یادداشت قدس، نقطه درخشان تحلیل رسانهای اصولگراهاست؛ چون برای نخستینبار از درون اردوگاه خود قالیباف، صدایی برخاست که به او هشدار داد در دام سیاستزدگی گرفتار شده است. در ادامه نیز نویسنده با اشاره به «لزوممالایلزم»، اصطلاحی بلاغی به معنای «سخن گفتن بیدلیل و نابجا»، نطق قالیباف را نمونهای از نقد بجا در وقت نابجا معرفی کرده و با لحنی انتقادی، سیاست احساسی و واکنشی او را در تضاد با مصالح ملی دانست. موضعی که در واقع نقطه آغاز عقبنشینی نرم رئیس مجلس بود زیرا نشان داد حتی در میان همفکرانش نیز سخنانش با استقبال مواجه نشده است.
پیش از این حسامالدین آشنا، مشاور پیشین روحانی نیز در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «آقای قالیباف! خوب نیست هر نوشتهای که به دستتان میدهند با صدای بلند بخوانید. تا آنجا که میدانیم، آقای روحانی اخیراً درباره روسیه بیانی نداشتهاند». این کنایه آشکار، اشارهای به شائبه «نوشتاری بودن» نطق قالیباف داشت و اینکه متن از جای دیگری تهیه شده است.
محمد قوچانی نیز در سرمقاله سازندگی، نطق قالیباف را «بدعتی خطرناک» دانست و نوشت: «سابقه ندارد رئیس مجلس از تریبون رسمی علیه رئیسجمهور پیشین سخن بگوید، آن هم رقیبی که در انتخابات شکستش داده است. ظاهرا قالیباف هنوز در فضای مناظره انتخاباتی سیر میکند». قوچانی در ادامه یادآور شد که دولت روحانی خود زمینهساز بهبود روابط با روسیه و چین بود و مواضع متوازن او با سیاست «نه شرقی، نه غربی» هماهنگی داشت. به تعبیر او، «اگر قالیباف امروز خود را به جبهه پایداری نزدیک کند، از آنجا رانده و از اینجا مانده میشود».
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: «آنچه قالیباف در سالروز موضعگیری امام علیه کاپیتولاسیون آمریکایی از رئیسجمهور اسبق و وزیر خارجه او خواست، ایجاد کاپیتولاسیون برای چین و روسیه بود… مردم مطالب زیادی درباره نقاط منفی کارنامه رئیس مجلس و آن دو نماینده افراطی در ذهن دارند؛ میتوانند به این نتیجه برسند که آنها شایستگی حضور در مجلس را ندارند ولی به ملاحظه شرایط کشور، وارد این قبیل مباحث نمیشوند».
جعفرزاده ایمنآبادی، نماینده ادوار مجلس هم گفت: «فضای متشنج مجلس نشان داد که پارلمان ما کاملاً تحت تأثیر روسها قرار گرفته و به نوعی تسخیر شده است. نمایندگان ما ثابت کردند که بهجای نمایندگی مردم، انگار نماینده روسها هستند». او اضافه کرد: «در این مقطع زمانی، کوبیدن بر طبل تفرقه و تخریب شخصیتها، کار بسیار اشتباهی است. این روند از گذشته شروع شده؛ از مهری که به آقای لاریجانی زدند تا مرگی که امروز علیه آقای روحانی میخوانند، خانهنشینی که برای آقای خاتمی ایجاد کردند و حتی احمدینژاد. باید بدانند که این شتر ممکن است روزی دم در خانه همه بخوابد و نوبت آقای قالیباف هم خواهد رسید. خلیفهکشی را نباید آقای قالیباف باب کند».
از حمله تا عقبنشینی
اما نقطه عطف این ماجرا نه در واکنشها بلکه در تغییر لحن مجلس در اطلاعیه رسمیاش نهفته است. اطلاعیه مرکز ارتباطات مجلس که چند روز پس از نطق صادر شد عملا چرخشی آشکار از موضع اولیه قالیباف بهحساب میآید. در این اطلاعیه دیگر خبری از انتقاد مستقیم از روحانی و ظریف نیست؛ بلکه بر مفاهیمی چون «انسجام ملی»، «وفاق داخلی» و «تقدم منافع ملی بر رقابت جناحی» تأکید شده است. به بیان دیگر، مرکز رسانهای مجلس تلاش کرده، نطق قالیباف را بازتعریف کرده و آن را نه بهعنوان حملهای سیاسی بلکه بهمنزله دعوتی برای وحدت معرفی کند. چنین تغییری معمولا نشانه فشار سیاسی یا بازخورد منفی گسترده است بهویژه وقتی حتی رسانههای اصولگرا نیز از رفتار رئیس مجلس انتقاد کردهاند. تحلیلگران معتقدند که قالیباف در چند سال اخیر میان دو فشار متضاد گرفتار شده است. از یکسو تلاش دارد، چهرهای میانهرو از خود ارائه دهد تا در آینده سیاسی کشور، گزینهای برای ریاست جمهوری باقی بماند؛ و از سوی دیگر برای حفظ موقعیتاش در مجلس، ناچار است با فراکسیون پایداری و نیروهای تندرو مماشات کند. به نظر میرسد، نطق اخیر او نیز تلاشی بود برای نشان دادن همسویی با گفتمان غالب مجلس یعنی حمایت بیقید از روسیه و چین اما نتیجه معکوس داد و حتی در اردوگاه اصولگراها با انتقاد مواجه شد. با صدور اطلاعیه توضیحی مجلس در واقع قالیباف گامی به عقب برداشت؛ بدون آنکه بهصراحت بگوید، اشتباه کرده اما با حذف نام روحانی و ظریف از متن رسمی نشان داد که از تبعات سیاسی سخنانش آگاه شده است.


















