سرمقاله شرق/ تنظیمات کارخانه

شرق/ «تنظیمات کارخانه» عنوان یادداشت روز در روزنامه شرق به قلم سیدمصطفی هاشمیطبا است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
زندهیاد مرحوم علیاکبر پرورش، وزیر اسبق آموزشوپرورش، میگفتند هرگاه در دولت نمیتوانیم یا نمیخواهیم درباره موضوعی تصمیم بگیریم، بلافاصله هیئتی را تشکیل میدهیم و به آنان مأموریت میدهیم که بروند و با تشکیل جلسات هماندیشی، بررسیهای اصولی و علمی انجام دهند و نتیجه را گزارش کنند و این یعنی آنکه در آن مورد تصمیمگیری نشود. در حقیقت کارهایی که در دستور جلسات دولت قرار میگرفت، قبلا در کمیسیونهای مربوطه بررسی و سپس به دولت ارجاع داده میشد. یعنی همه مقدمات تصمیمگیری آماده بود، اما به هر دلیل چون دولت نمیخواست تصمیم بگیرد، آن را حواله بررسیهای علمی بیشتر و تصمیمگیریهای منطقی میکرد و معمولا موضوع در گذر زمان به فراموشی سپرده میشد. سفر اخیر رئیسجمهور به استان آذربایجان غربی و سخنان مختلف ایشان حاوی نکاتی بود که دقت در آن میتواند برای خود ایشان و سایر مدیران کشور عبرتآموز باشد و بهصورت خلاصه باید همه ما پند شیخ سعدی علیهالرحمه را آویزه گوش کنیم که «جز راست نباید گفت، هر راست نشاید گفت»؛ بگذریم از اینکه برخی اوقات فکر میکنیم آنچه میگوییم راست است ولی چنین نیست. بازگردیم به نقلقول مرحوم پرورش؛ در این سفر مقرر شد که گروهی راهکارهای اصولی و علمی را برای احیای دریاچه ارومیه تدوین کنند. با شنیدن این خبر بلافاصله سخن مرحوم پرورش را به یاد آوردم. مگر در دولت روحانی و در دولت رئیسی گروههای بررسی علمی تشکیل نشد و تصمیمات لازم را حسب آن نگرفتند؟ حاصل آن تصمیمات اصولی و علمی خشکشدن دریاچه ارومیه در دولت دکتر پزشکیان شد. چرا؟ چون اصل موضوع را یا فراموش کردند یا از کنار آن به دلایل مختلف گذشتند و تسلیم خشکشدن دریاچه شدند، ولی برای آبروداری و اینکه دیگران نگویند هیچ تصمیمی نگرفتند، آن را موکول به بررسی علمی و جامع کردند. میدانید چرا دریاچه ارومیه خشک شده و تصمیمات قبلی کارساز نبوده است؟ برای آنکه نمیخواهند به تنظیمات کارخانه بازگردند. تنظیمات کارخانه یعنی چه؟ یعنی آنکه دستگاه را آنطور که کارخانه تنظیم کرده بوده است، به همان تنظیم اولیه برگردانیم تا رفع نقص شود. تنظیم کارخانهای دریاچه ارومیه چه بوده؟ ما آبی را که به دریاچه ارومیه وارد میشده و شکل تنظیم کارخانهای داشته، از دریاچه به انحای مختلف دریغ کردهایم و توسعه کشت و زرع دادهایم. حال برای آنکه اشتباه خود را تداوم ببخشیم، آن آب را دریغ میکنیم و دنبال راههای مصنوعی هستیم. مگر قرار نبود فاضلاب تبریز به آن وارد شود و برای انتقال آب یک تونل ساخته شد، ولی دریاچه همچنان به خشکی گرایید و اینک خشک شده است. با شجاعت آب دریاچه را به آن بدهید و میلیونها هکتار زمین کشاورزی و حاصلخیز حد فاصل ارومیه تا قزوین را نجات دهید و از بیماری و مهاجرت و بیکاری میلیونها نفر در فاصله جغرافیایی ارومیه تا قزوین جلوگیری کنید. دنبال کدام راه علمی میگردید؟ اخیرا عبارت «هوش مصنوعی» مد شده است. یقین است آنان که از هوش طبیعی خود بهره نمیگیرند، با هوش مصنوعی به حفر چاه سرنگون خواهند شد. اگر بخواهیم به وظایف دولت اشاره کنیم، باید تصریح کنیم که دولت مسئول انجام بدیهیات جامعه است، نه آنکه برای جلب نظر مردم و نشاندادن فعالیت خود به هر جا سرکشی کند و با هر کس عکس بگیرد. موضوع دریاچه ارومیه از بدیهیات است که در دولتهای مختلف بهاصطلاح آن را پیچاندهاند و البته موضوع را نتوانستهاند بپیچانند و خود پیچیدهاند. بعضی از موضوعات آنقدر بدیهی و روشن است که حکمرانی ما آن را فراموش میکند؛ بهویژه اصل دوم مکانیک نیوتن که هر عملی را عکسالعملی است مساوی با آن. در حالی که ما در بسیاری اوقات میاندیشیم که عمل ما یکسویه است و کسی، شخصی، سازمانی، جامعهای یا کشوری نمیتواند عکسالعمل نشان دهد و چون اصل دوم نیوتن عملی میشود، کاسه چه کنم چه کنم به دست میگیریم. امروزه در قریب به یقین مسائل کشور، کارشناسان مختلف ارائه نظر کردهاند و البته گاه اظهارنظرات متفاوت است و تنها انتخاب نظر مناسب و اجرای مقتدرانه آن راهگشاست وگرنه اگر دائم بگوییم متخصصان بنشینند و بحث کنند، اگر هم بتوانند به جمعبندی برسند، وقتی تصمیم برای اجرای کار نباشد تنها آب در هاون کوبیدهاند. باور کنیم حرفزدن فراوان و درددل گفتن و گله از گذشتگان اگرچه صحیح باشد، هیچ کاری نمیتواند بکند؛ چراکه از قدیم گفتهاند «به عمل کار برآید، به سخندانی نیست».

















