نماد آخرین خبر

سرمقاله شرق/ علوم اجتماعی انتقادی دانش کاربردی و تغییر

منبع
شرق
بروزرسانی
سرمقاله شرق/ علوم اجتماعی انتقادی دانش کاربردی و تغییر

شرق/ «علوم اجتماعی انتقادی دانش کاربردی و تغییر» عنوان یادداشت روز در روزنامه شرق به قلم حمزه نوذری است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

این را که آزادی چیزی جز درک ضرورت نیست، مدیون اسپینوزا هستیم. اما آیا اگر ضروت‌ها و الزام‌های نظم و قوانین اجتماعی را درک کنیم، جامعه تغییر می‌کند؟ با درک و تحلیل الزام‌های اجتماعی آیا می‌توان شرایط را تغییر داد و زندگی را بهتر کرد؟ اگر مکانیسم‌های پنهان حاکم بر چیزها را برملا کنیم و تاریخی و تصادفی‌بودن آنها را بیان کنیم و بدانیم که طبیعی و بدیهی نیستند، به معنی زیست بهتر و آزاد‌تر است؟ چیزها آن‌گونه که خود را به ما نشان می‌دهند، نیستند؛ یعنی امور مضمری وجود دارند که علوم اجتماعی در پی برملاکردن آنهاست.

 اما آیا همه هدف جامعه‌شناسی این است که نشان دهد نظم مسلط چگونه بازتولید می‌شود؟ آیا تمام هم‌وغم جامعه‌شناسی آشکارکردن ساز‌و‌کارهای قدرت است که خود را به‌مثابه حقیقت جلوه‌گر می‌کند و نمی‌گذارد جامعه تغییر کند؟ نشان‌دادن چگونگی بازتولید نظم اجتماعی مستقر برای زندگی بهتر، گشایش ایجاد می‌کند، ولی همه داستان علوم اجتماعی این نیست. جامعه‌شناسان بسیاری تلاش کرده‌اند نشان دهند عقلانیت، به‌ویژه عقلانیت ابزاری، نه‌تنها صلح و زندگی بهتری ایجاد نکرده، بلکه در راستای سلطه بر بشر بوده است. علوم فنی و تکنیکی و حتی علوم انسانی مانند روان‌شناسی و مدیریت، جامعه بشری را تبدیل به قفس آهنین و زندان سراسر‌بینی کرده‌اند که در آن خبری از معنا و آزادی نیست. اما جامعه‌شناسی فقط درک و فهم آنومی، قفس آهنین و بهره‌کشی نیست، بلکه تحلیل همبستگی اجتماعی و اقتصاد اجتماعی بازار نیز هست. رویکرد انتقادی جامعه‌شناسی درباره موضوعاتی مانند تجارت، صنعت و کارآفرینی می‌تواند جالب و روشنگر باشد، اما آیا این نگاه شکاکانه و انتقادی که گاهی بسیار انتزاعی و بی‌توجه به واقعیت‌های اجتماعی است، می‌تواند کمکی به تغییر و زندگی بهتر کند؟ 

به بهانه رویکرد انتقادی اهمیت دانش واقعی و عملی برای فعالیت‌های اقتصادی تجاری را نادیده‌انگاشتن، ساده‌انگاری است. جامعه‌شناسانی که تنها هدف این علم را نقد قدرت می‌دانند و از جامعه دفاع می‌کنند، اما واقعیت‌های جامعه مانند امور تجاری، اقتصادی، کارآفرینی و صنعت برای آنها خوشایند نیست. دانش انتقادی تولیدشده با دانش عملی و کاربردی افراد فاصله بسیار دارد. چیزهایی که برای جامعه‌شناس انتقادی بی‌اهمیت به نظر می‌رسد، می‌تواند برای افراد جامعه که درگیر معاملات و مبادلات تجاری و اقتصادی هستند، کاملا ضروری باشد.

نظریه‌های جامعه‌شناسان انتقادی مکتب فرانکفورت بر بنیاد دولت‌های رفاه شکل گرفت، اما دیدگاه آنها مصداق بر شاخه نشستن و بُن‌بریدن شد‌. فرصت‌های اقتصادی و رفاهی برآمده از آن‌ را به نقد کشیدند و در به زیر کشیدن دولت رفاه با نئولیبرال‌ها هم‌داستان شدند، هرچند با رویکردی متفاوت. آنها ادعا کردند که رفاه اقتصادی برآمده از دولت رفاه دروغین است و استقلال آدمی در چنین نظامی سلب شده است. غرق در مصرف و خوشی‌ بودن، آدمیان را از فرهنگ متعالی دور کرده است. بااین‌حال، رویکرد انتقادی آنها نه‌تنها زندگی را بهتر نکرد، ‌بدتر کرد. نقدهای آنها همراه با نقدهای اقتصاددانان نئوکلاسیک و اتریشی‌ها، جامعه را تغییر داد؛‌ تغییری که با ضعیف‌شدن و کنار‌رفتن دولت‌های رفاه همراه شد و زندگی بسیاری را تباه کرد. جامعه اکنون حسرت آن دوران را می‌خورد؛ همان دورانی که مکتب انتقادی فرانکفورتی آن‌ را شخم زد.

جامعه‌شناسی انتقادی تلاشی برای نزدیک‌شدن به دانش کاربردی انجام نمی‌دهد و کماکان در حال‌و‌هوای مکتب فرانکفورت باقی مانده‌ است. دانشی که دانایی را توانایی نقد می‌داند نه دانایی را توانایی عملی برای زندگی بهتر، نابسنده و ناکافی است. اقتصاد، تجارت، صنعت و کارآفرینی مفاهیم محبوبی در جامعه‌شناسی انتقادی نیستند. برخی جامعه‌شناسان ایرانی به‌ویژه آنهایی که گمان می‌کنند رویکرد انتقادی تنها هدف جامعه‌شناسی است، وقتی سخن از این مفاهیم و واقعیت‌ها به میان می‌آید، تن و بدن‌شان کهیر می‌زند. ما نیز مانند مرتون، جامعه‌شناس معروف آمریکایی، موافقیم که تأکید بیش از اندازه بر تجارت و کارآفرینی و اینکه هر فردی باید کارفرمای خویش باشد، ممکن است راهی برای موفقیت برخی در تجارت شود، ولی گاهی برای افرادی که ابزارها و راهکارهای قانونی ندارند، به انحراف و جرم منجر می‌شود. وبر نیز متوجه تبعات اجتماعی بازار بود، اما این به آن معنا نیست که او متوجه اهمیت دانش تجربی و عملی اقتصادی افراد جامعه نباشد. دانشی که جامعه‌شناسی به‌اصطلاح انتقادی ایران ارائه می‌کند، انتزاعی‌ترین دانش علوم اجتماعی است که غیر‌کاربردی و بی‌ارتباط به زندگی اقتصادی جامعه است.

علوم اجتماعی اگر نتواند از درون سنت‌های نظری، مفاهیم کاربردی و عملی مرتبط با زندگی اجتماعی و اقتصادی را آموزش دهد، خیلی زود کنار خواهد رفت؛ مانند آنچه بر سر فرانکفورتی‌ها آمد. لطفا به دانشجویان نگویید که همه هدف و کارکرد جامعه‌شناسی نقد برای تغییر جامعه است؛ یکی از هدف‌ها و شاخه‌های جامعه‌شناسی رویکرد انتقادی است و نقد هم لزوما منجر به تغییر و زندگی بهتر نمی‌شود.

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره