«جیشالظلم» در پوستین تازه

ایران/متن پیش رو در ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
جنگ 12 روزهای که رژیم اسرائیل و آمریکا بر ایران تحمیل کردند، پسلرزههایی داشت. یکی از آن پسلرزهها، افشاگری گردانها و اکانتهای سایبری اسرائیلی بود که به نفع سلطنتطلبها فعالیت میکردند.
پسلرزه دوم بهتازگی رخ داد؛ پوستاندازی گروهک «جیشالظلم» در جنوب شرق کشور پس از ناکامی در اجرای نقشههای تجزیهطلبانه در طول جنگ که با هوشیاری و حضور مردم ناکام ماند. گروهک «جیشالظلم» راه فرار خود را از تنگنای شکست در طول جنگ 12 روزه، در تعریف یک شکل و شمایل جدید برای خود تعریف کرد؛ یعنی انتخاب نام جدید برای پوشاندن ضعفهای لجستیکی و بدون پایگاه بودن در میان مردم سیستان و بلوچستان.
از این رو اعلام موجودیت به اصطلاح «ائتلاف» جدید گروهکهای تروریستی ضدایرانی مستقر در آن سوی مرزهای جنوب شرق کشور به نام «جبهه مبارزین مردمی»، نه حاوی معنایی تازه است، نه تحولی در توان عملیاتی و لجستیک گروهکهای ضدایرانی جنوب شرق کشور. آنچه از ادغام یا درهمریزی گروهکهای ریز و درشت جنوب شرق کشور با گروهک «جیشالظلم» صورت گرفته است، چیزی بیش از یک تغییر نام نیست؛ بویژه اینکه بر اساس شواهد موجود و بررسیها، نباید از این «تغییر» بهعنوان یک تحول اساسی یا تغییر رویکرد گروهکهای تکفیری و تروریستی تعبیر شود.
کارشناسان بر این باورند که این اقدام بیشتر به یک تغییر آرایش ظاهری شبیه است، فرآیندی که در فعالیتهای این گروهکها سابقهای طولانی دارد. تاریخچه فعالیتهای تروریستی در این منطقه نشان میدهد گروهک تروریستی «جندالشیطان» به سرکردگی عبدالمالک ریگی، پس از دستگیری و هلاکت سرکرده، با تغییر نام به «جیشالعدل»، فعالیت خود را ادامه داد. امروز نیز همین الگو دوباره تکرار شده است. به همین دلیل هدف از این نامگذاری جدید و ادغام، نه اصلاح رویکردهای این گروهک تکفیری یا فاصله گرفتن از مشی تروریستی، بلکه تلاش برای القای وجود اتحاد چند گروهک و از دل آن، القای وجود ظرفیت گسترده و جدید علیه کشور است.
«جیشالظلم» بهعنوان اصلیترین و فعالترین عضو این ادغام، هسته واقعی جریان جدید موسوم به «جبهه مبارزین مردمی» را تشکیل میدهد.
دیگر گروهکها مانند «پادا بلوچ»، «حرکت نصر بلوچستان» و چند گروهک کوچکتر دیگر یا اساساً غیرفعال هستند یا اینکه ظرفیت عملیاتی قابلتوجهی ندارند و بیشتر بهعنوان پوشش برای احیای برند آسیبدیده «جیشالظلم» عمل میکنند. این ادغام ظاهری، در شرایطی رخ داده است که «جیشالظلم» پس از تحمل ضربات سنگین، با کاهش اعتبار، کاهش شدید منابع و برخوردار نبودن از پایگاه اجتماعی حتی در مرزیترین نقاط شمال شرق ایران مواجه است.
در همین راستا این تغییر نام، احتمالاً تلاشی برای جلب توجه بیشتر حامیان خارجی با هدف کسب حمایتهای سیاسی، نظامی و لجستیکی برای ادامه فعالیتهای تروریستی علیه ایران است. به دیگر سخن، این جبهه جدید نه یک اتحاد واقعی، بلکه مکانیسمی برای بازسازی و احیای «جیشالظلم»، اما در پوستینی تازه و ذیل پرچمی تازه است.
شاهد مثال این ادعا، الگوی حمله تروریستی اخیر در منطقه «لار» زاهدان است که همزمان با اعلام موجودیت این گروهک تازهتأسیس و با هدف به رخ کشیدن توان عملیاتی آن رخ داد. این عملیات تروریستی منجر به شهادت چهار نیروی مدافع امنیت شد.
این حمله تروریستی که گروهک جدید «جبهه مبارزین مردمی» مسئولیت آن را برعهده گرفت، با شیوههای عملیاتی و توان و ظرفیت «جیشالظلم» همخوانی دارد؛ یعنی کمین مسلحانه کور در نقاطی کماهمیت از نظر نظامی و اطلاعاتی و در عین حال، تیراندازی مستقیم به اولین خودروی نیروهای نظامی و انتظامی که از این مناطق مرزی یا جادهای عبور میکند.
«جیشالظلم» در سالهای گذشته بارها از همین تاکتیک برای حملات تروریستی خود استفاده کرد؛ کما اینکه عملیات تروریستی که در سراوان، خاش یا راسک انجام و به شهادت نیروهای فراجا منجر شد، ناشی از همین کمینهای کور بوده است. تکرار این الگو در گروهک جدید، نشاندهنده تداوم همان ساختار فرماندهی و عملیاتی و انتقال این رویکرد و توان لجستیک تروریستی از «جیشالظلم» به «جبهه مبارزین مردمی» است.
این موضوع ثابت میکند بهرغم مطرح شدن نام جدید و ادعای اتحاد گسترده گروهکهای مختلف، آنچه فعال است، همچنان «جیشالظلم» است؛ گروهکی تروریستی-تکفیری که مشخصاً به دنبال ناامن کردن جنوب شرق کشور و ضربه زدن به وحدت ملی است.


















