ملک عبدالله در منزل آخر/ از پادشاهی تا ادعای خادمی حرمین شریفین
مشرق
بروزرسانی
مشرق/ مطلبي که مي خوانيد در سايت مشرق منتشر شده و انتشار آن الزاما به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
سرانجام ملک عبدالله بن عبدالعزيز در 90 سالگي به مرگ رسيد؛ پادشاهي که نزديک به 10 سال رسما و 20 سال عملا زمام امور شبه جزيره را در دست داشت و لقب خادم الحرمين الشريفين را هم براي خود برگزيد. گزارش ويژه مشرق 9 دهه زندگي ملک عبدالله را از تولد تا مرگ بررسي کرده است.
ملک عبداالله پادشاه عربستان در 90 سالگي مرد. طبق اندک اخبار منتشر شده در منابع سعودي و خبرنگاران جهان عرب، ملک عبدالله پس از وخامت حالش بدليل بيماري ذاتالريه، به بيمارستان منتقل شد و آخرين تپشهاي قلبش به مدد تجهيزات پزشکي ادامه پيدا کرد. پس از انتقال ملک عبدالله، نمايندگاني از دولت آمريکا به سرعت وارد رياض شدند تا کنترل اوضاع شبهجزيره از دست شاهزادگان خارج نشود و جنگ قدرت در آل سعود، رشتههاي واشنگتن را پنبه نکند. برنامه هستهاي ايران (که به تباني دو کشور براي کاهش قيمت نفت و فشار بر جمهوري اسلامي انجاميد) و مسأله عراق و سوريه مهمترين زمينههاي همکاري واشنگتن-رياض در سالهاي اخير در منطقه بوده است و مرگ پادشاه حتما ميتواند روندها را دستخوش تغيير کند. مرگ ملک عبدالله در نخستين روزهاي سال 2015 شايد مهمترين خبر و اتفاق اين سال باشد؛ و حوادث در پي آن نيز ممکن است اهميتي بيش از درگذشت "ملک" داشته باشد.
ملک عبدالله 90 ساله، پادشاه عربستان سعودي از نسل عبدالعزيز زماني اعلام کرد که ديگر او راه پادشاه نخوانند و از آن پس، عنوان "خادم الحرمين الشريفين" را براي خود برگزيد. البته عملکرد آل سعود در ميزباني از حرمين شريفين و امامان معصوم و آنچه از تاريخ اسلام در اين سرزمين باقي مانده است در گزارشي مجزا جاي بحث و بررسي دارد.خبرگزاري اماراتي "اخبار الآن" هفتهها قبل از تغيير شاه سعودي خبر داده بود.واکنشها به خبر وخامت حال شاه سعودي هم بسيار متفاوت بود؛ از فعالان جهان عرب که مرگ عبدالله را اعلام کردند تا رسانههاي ايران و بسياري از کشورهاي ناخرسند از آلسعود که انتظار ملتهاي منطقه و شاهزادگان صف کشيده براي شنيدن "خبر مرگش" را به تصوير ميکشند.
در اين گزارش نگاهي به نزديک به يک قرن زندگي "عبدالله بن عبدالعزيز" خواهيم داشت."عبدالله" دهمين فرزند "عبدالعزيز"
نام کامل پادشاه سعودي بر اساس شجرهنامه "عبدالله بن عبدالعزيز بن عبدالرحمن بن فيصل ... بن مانع بن ربيعه المريدي" است و نسبش به قبيله بکر بن وائل از بني أسد بن ربيعه ميرسد. وي ششمين پادشاه عربستان سعودي و دهمين فرزند عبدالعزيز آل سعود بنيانگذار دولت سوم سعودي (عربستان جديد) بود. عبدالعزيز آل سعود فرزندان بسيار زيادي داشت و تمامي پادشاهان بعدي عربستان (ملک سعود، ملک فيصل، ملک خالد، ملک فهد و ملک عبدالله) تا به اکنون فرزندان مستقيم وي بودهاند. ملک عبدالله به تاريخ اول اوت 1924 ميلادي در شهر رياض متولد شد؛ و در کنار پدرش عبدالعزيز حکومتداري، سياست، رهبري و ... را آموخت. هم چنين وي به رسم آن زمان به مکتب رفت و آموزشهاي ديني خود بر اساس مکتب ساختگي وهابيت را از تعدادي از معلمان و مبلغان کشورش فرا گرفت.در سال 1964 ميلادي ملک فيصل بن عبدالعزيز وي را به عنوان رئيس گارد ملي عربستان انتخاب کرد؛ منصبي که روحيه مبارزهطلبي و نظاميگري خاص را ميطلبيد. ملک عبدالله در طول سالياني که اين منصب را بر عهده داشت، خود را به خوبي نشان داد. در سال 1975 ملک خالد بن عبدالعزيز وي را به عنوان معاون نخست وزير علاوه بر منصبش در رياست گارد ملي تعيين کرد و در سال 1982 ملک فهد بن عبدالعزيز در حالي که عبدالله منصب رياست گارد ملي و معاون نخست وزير را نيز بر عهده داشت، او را به عنوان وليعهد معرفي نمود. و سرانجام در سال 2005 ميلادي با ملک عبدالله به عنوان پادشاه سعودي بيعت شد و سلطان بن عبدالعزيز به عنوان وليعهد منصوب شد. البته ملک عبدالله از سال 1995 ميلادي و پس از بيماري و زمين گير شدن ملک فهد عملا تمامي امور را به دست گرفته بود.
ملک عبدالله بيش از 30 بار ازدواج کرده و 16 پسر و بيست دختر دارد. اسامي برخي از فرزندان وي عبارتند از :
متعب بن عبدالله اول که در کودکي وفات يافت، خالد بن عبدالله، متعب بن عبدالله، عبدالعزيز بن عبدالله، فيصل بن عبدالله، مشعل بن عبدالله، محمد بن عبدالله، ترکي بن عبدالله، سعود بن عبدالله، منصور بن عبدالله، ماجد بن عبدالله، سعد بن عبدالله، مشهور بن عبد الله، بدر بن عبدالله، سلطان بن عبدالله، بندر بن عبدالله، فهده بنت عبدالله، نايفه بنت عبدالله، نوف بنت عبدالله، عاليه بنت عبدالله، فهده بنت عبدالله، عادله بنت عبدالله، صديقه بنت عبدالله، سيفه بنت عبدالله، عبير بنت عبدالله، ساره بنت عبدالله، هيفا بنت عبدالله، سحر بنت عبدالله، مها بنت عبدالله، هلا بنت عبدالله، جواهر بنت عبدالله، ريم بنت عبدالله، بسمه بنت عبدالله، عريب بنت عبدالله، الهنوف بنت عبدالله، مضماوي بنت عبدالله، سحاب بنت عبدالله و... .
سال 2012 بود که خبر سکته قلبي پادشاه سعودي منتشر شد. خبرگزاريهاي رسمي و غير رسمي از بستريشدن وي در بيمارستاني در نيويورک خبر دادند و اعلام کردند وي به خاطر سکته قلبي در بيمارستان "ماونت سينا" تحت عمل جراحي قرار گرفته است. ملک عبدالله پيشتر نيز به خاطر مشکلاتي در ناحيه کمر در سال 2010 و 2011 تحت عمل جراحي قرار گرفته بود در نهايت از اين عمل جراحي جان سالم به در برد و به کشورش بازگشت. چند ماه پس از اين عمل جراحي، فعال ناشناس عربستاني که به دليل انتشار اخبار پشت پرده خاندان سعودي در شبکههاي اجتماعي اينترنتي با نام "مجتهد" شهرت بسياري کسب کرده، تأکيد کرد که ملک عبدالله پس از عمل جراحي دچار نارسايي در قلب، ريه و کليه شده و وضعيت نابسامان است و پزشکان مجبور شدهاند دستگاه تنفس مصنوعي به وي وصل کنند؛ اين جريانات و بحث و گفتگوهاي مربوط به آن در نهايت با حضور ملک عبدالله در تلويزيون و برخي مراسمها به پايان رسيد.اما در سال 2013 انتشار خبر مرگ باليني ملک عبدالله بار ديگر سايتها و خبرگزاريها را به تکاپو انداخت، بسياري از خبرگزاريهاي عربي در اين مورد نوشتند اعضاي حياتي پادشاه مانند قلب، کليه و ريههاي وي از کار افتاده و پزشکان مجبور شدند "ملک عبدالله" را چندين بار زير شوک برقي قرار دهند. همچنين اين منابع آگاه ادامه دادند پادشاه سعودي فقط بوسيله دستگاه تنفس مصنوعي به زندگي خود ادامه ميدهد. اما در نهايت معلوم شد که ملک عبدالله به اين آساني حاضر نيست تخت و تاجش را ترک کند و بار ديگر در صحنه حاضر شد. آخرين باري که وضعيت جسمي ملک عبدالله نقل محافل شد، مربوط به ديدار نه چندان دور وي با رئيس جمهور آمريکا، اوباما بود. وي در حالي روبروي اوباما نشست و به گفتگو پرداخت که از لولههاي اکسيژن براي تنفس استفاده ميکرد. تصاوير وي با اين لولهها که دليل بر حال نامساعدش بود در سايتهاي مختلف بازتاب گستردهاي داشت تا آنجا که يکي از خبرگزاريهاي سعودي با فتوشاپ اين تصاوير را دستکاري کرده بود و لوله هاي تنفسي را حذف نموده بود!
بيداري اسلامي و موضع پادشاه سعودي
پس از آغاز انقلابهاي منطقه، صداي سقوط به گوش حکام رياض هم رسيد. کشورهاي عربي منطقه يکي پس از ديگري شاهد سقوط ديکتاتورها بودند. موج بيداري به بحرين، کشوري با اکثريت شيعه ولي در تصرف آلخليفه و تحت نفوذ آلسعود، رسيد و استانهايي از عربستان نيز به اين جريان پيوستند که با سرکوب هر دو از سوي نيروهاي سعودي مواجه شد. گذشته از فتنه انگيزي عربستان با همکاري چند کشور ديگر در سوريه که نياز به تغيير مسير اين انقلابها داشتند، ملک عبدالله همان زمان در جمع فرماندهان و مقامات امنيتي رژيم آل سعود اينگونه نسبت به خطر موجود واکنش نشان داد: «فتنه از همه طرف عربستان را احاطه کرده است و دشمنان عربستان در کمين نشستهاند تا امنيت کشور را برهم بزنند و وحدت موجود ميان ملت عربستان را از بين ببرند و هيچ راهي براي مقابله با فتنه موجود جز رويارويي با آن وجود ندارد.» و اين رويارويي با روشن کردن آتش تروريسم در سوريه و سپس عراق آغاز شد.
آلسعود از چه ميترسد؟
پس از آغاز موج تحولات بيداري اسلامي، احتمال سرايت اين انقلابها به عربستان به دليل فضاي بسته سياسي اين کشور متصور بود. اما دلارهاي نفتي سعوديها سرپوشي بر فساد سياسي و اقتصادي آلسعود شد. دو روش تطميع و سرکوب مردم توانست حرکت مردم عربستان در استانهاي شرقي را در نطفه خاموش کند. اما به عقيده کارشناسان، اين علاج نهايي براي مشکلات آلسعود نيست؛ مشکلاتي که پادشاه به اغماء رفته سعودي تعبير "فتنهها" را براي آن بکار برد:
1- تعميق اعتراضات و مطالبات عمومي؛ افزايش مطالبات مردم عربستان بويژه در مناطق شيعهنشين شرق اين کشور که از قضا نفتخيز هم هستند، به مناطق ديگري هم سرايت کرده است و کوچکترين جرقهاي - همانند مرگ عبدالله - ميتواند دامنگير آلسعود شود.
2- اختلافات داخلي خاندان آلسعود؛ خاندان قدرتطلب سعودي که از هيچ کوششي براي حفظ و توسعه قدرت دريغ نميکنند، اکنون براي تقسيم قدرت دچار اختلافات داخلي هستند و تشديد تنشهاي درون کاخهاي آلسعود بهگونهاي بوده که بهراحتي به بيرون درز کرده و ديگر گريزي از کتمان و پنهان کردن آنها نيست. اين اختلافات در انتخاب نايف و سپس سلمان بنعبدالعزيز به وليعهدي، بيشتر خودنمايي کرد. سلمان بن عبدالعزيز هم با بيماري آلزايمر دست و پنجه نرم ميکند براي مدت طولاني عهدهدار امور نخواهد بود و احتمال انتقال قدرت به شاهزاده مقرن وجود دارد.
3- پير و فرتوت بودن شاهزادگان سعودي؛ پس از مرگ عبدالله و انتخاب سلمان به پادشاهي، اکنون ديگر فرزندان عبدالعزيز همه پير و فرتوت شدهاند و از 36 پسر عبدالعزيز، اکنون 18 پسر زندهاند که همگي در سنين بالا هستند. از سلمان 87 ساله تا امراي استانها همگي با بيماريهاي جسمي دستوپنجه نرم ميکنند و اين موضوع ميتواند بهعنوان يک تهديد تلقي شود چراکه علاوه بر تشديد اختلافات بر سر قدرت، بهدليل عدم کادرسازي در سطوح بالا، ميتواند کشور را با خلأ قدرت جدي مواجه کند و چهبسا کشور را به سوي هرج و مرج آشکار سوق دهد. سکته مغزي سلمان بن عبدالعزيز و بيماري آلزايمر او، قطعا او را هم به زودي از اداره امور ناتوان خواهد کرد؛ چه اينکه در زمان قرائت اولين سخنراني پس از مرگ عبدالله، او حتي در اداي صحيح و کامل کلمات نيز با مشکل مواجه بود.
حمايت گسترده ملک عبدالله وهابي از مبارزه عليه تشيع و تروريسم منطقهاي و جهاني
چندي پيش ترکي بن بندر بن محمد بن عبدالرحمن شاهزاده مخالف سعودي و نوه ملک عبدالله که در حال حاضر در پايتخت فرانسه به سر ميبرد در جلسات هفتگي خود با حضور تعدادي از روشنفکران، روزنامهنگاران و سياستمداران عرب اطلاعات مهمي در خصوص تلاشهاي ضد شيعي آل را افشا نمود. ترکي بن بندر در اظهاراتي گفته است: مسلمان شيعي بهتر از مسلمان سلفي است زيرا مسلمان شيعي با زيارت حسين (عليه السلام) تقرب به خداوند را مي طلبد اما مسلمان سلفي با اعمال خود تقرب به شيطان را، علي رغم اينکه ادعا مي کند قصد نزديک شدن به خدا را دارد. شيعه کار حرامي که اسلام از آن نهي کرده يعني قتل نفس را انجام نميدهد کاري که سلفي به راحتي آن را مرتکب ميشود. من نيز از سوي برخي از به ظاهر علماي سعودي تکفير شدهام زيرا من از پادشاه انتقاد و رهبرياش را رد کرهام در حالي که اين حق شخصي و قانوني من است.وي در سخني که براي اولين بار افشا ميشد گفت: زماني که در وزارت کشور و در اطلاعات سعودي مشغول بودم دفتر ويژهاي به نام "شعبه روافض" وجود داشت. بودجه اين دفتر و گروه مرتبط با آن به اندازه بودجه تونس، اردن و يمن بود. از جمله وظايف اين گروه اجراي توطئههايي عليه شيعه و بدنام کردن و بد جلوه دادن آنها از طريق کتابهاي جعلي پر از دروغ و تقلب جهت پخش آنها در ايام حج در ميان حجاج بود تا به اين وسيله حجاج را به قتل شيعه تحريک کنند. ترکي افزوده بود در همان زمان اشتغالم در اطلاعات، آل سعود يک روحانينماي شيعه را به خدمت گرفته بود وي از برجسته ترين افراد اطلاعات سعودي بود و فقط يکبار هفت ميليون دلار براي بازگشايي يک شبکه، مجله و راديو خاص از سعودي دريافت کرد در مقابل اين پشتيبانيها سعودي از وي خواسته بود اوامرش را اجرا کند از جمله اينکه به مردم بگويد زوار حسين (عليه السلام) سگ هستند و خلفا در حادثه شهادت حضرت زهرا (سلام الله عليها) نقشي نداشتهاند؛ عزاداريهاي حسيني از بدعتهاي فارس و هند است، آيه " لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُکَارَىٰ" در حق حضرت علي (عليه السلام) نازل شده و اينکه عبارت "اشهدُ ان علياً ولي الله" بايد از اذان برداشته شود.
هم چنين روزنامه صهيونيستي يديعوت احرونت در مطلبي بندر بن سلطان که از نظر ايدئولوژي بسيار به ملک عبدالله نزديک است را مدير اصلي پروژه شيعهستيزي معرفي کرده بود در اين مطلب که پس از انفجار در ضاحيه بيروت منتشر شده، آمده بود: همه گروههاي تروريستي پدري دارند که مدير اصلي پروژه شيعهستيزي در جهان عرب است. اين شخص شاهزاده سعودي بندر بن سلطان سفير سابق سعودي در آمريکا و و رييس اطلاعات اين کشور است. با شروع تظاهرات منطقه الشرقيه عربستان سعودي در تاريخ 17 فوريه 2011 تا امروز، شيعيان اين منطقه مرتبا با چراغ سبز پادشاه مورد ظلم و آزار و اذيت قرار گرفته اند. نيروهاي آل سعود که مجهز به ماشين و تجهيزات نظامي و ماشين هاي غير نظامي زره پوش موسوم به نوع (GMC) هستند با هدف دستگيري فعالان سياسي و حقوقدانان اين شهر آن را مرتبا مورد هجوم قرار دادند، در خلال اين درگيري ها تا کنون چندين نفر شهيد و زخمي شده اند ، و بسياري از فعالان شيعه در بازداشت به سر ميبرند نمونه بارز آن شيخ النمر است روحاني شيعه اي که حتي دادستان کل عربستان در جريان يکي از جلسه هاي دادگاه خواستار صدور حکم (محاربه) اعدام براي وي به جرم فساد في الارض و ريختن خونهاي پاک! شد....
پس از جنايتهاي تروريستي گسترده افراط گرايان مورد حمايت عربستان در کشورهاي مختلف مانند سوريه، عراق، لبنان، يمن و...، پادشاه سعودي چندي پيش در نطقي فريبکارانه و ناگهاني اعلام کرد تمام تبعههاي سعودي که با گروههاي تروريستي همکاري دارند را مجازات خواهد کرد! در فهرست اعلام شده نام القاعده، القاعده در جزيره العرب، القاعده در يمن، القاعده در عراق، جبهه النصره، دولت اسلامي عراق و شام (داعش)، حزبالله سعودي، اخوان المسلمين و گروه شيعيان حوثي به چشم ميخورد. جالب اينجاست که سعودي هيچ نامي از جبهه اسلامي در اين بيانيه به ميان نياورد جنبشي تروريستي که متشکل از چندين گروه و داراي تفکران افراط گرايانه سلفي به مراتب خطر ناکتر از برخي گروههاي اعلام شده دارد و با حمايت مستقيم خود عربستان در مقابل حکومت قانوني سوريه قد علم کرده است. اين دستور پادشاه عربستان که سرمنشاء تمامي عملياتهاي تروريستي و انتحاري در منطقه ميباشد در حالي صادر شد که بر اساس آمارهاي رسمي منتشره تعداد تروريستهاي سعودي که تاکنون به سوريه رفته و بر عليه دولت بشار اسد و مردم مظلوم سوريه ميجنگند نزديک بر 12 هزار نفر برآورد ميشود که مقام اول! در اين مورد را به خود اختصاص داده است.
علاقه ويژه ملک عبدالله به جشنهاي موسوم به جنادريه
هر ساله در عربستان جشنهاي هفده روزه جنادريه با حضور دائم چهار کشور عربي ديگر يعني بحرين - قطر - عمان - کويت برگزار ميشود، مسئولان سعودي از پادشاه گرفته تا مفتيهاي شناخته شده که نمايندگان ديني-مذهبي اين کشور هستند به بهانه اينکه اين جشنها فرهنگي است و در جهت خدمت به تمدن کشور برگزار ميشود، زبان به تمجيد از آن باز ميکنند و آن را نشانه توجه ويژه سعودي به فرهنگ ميدانند. پادشاه سعودي نيز به اين جشن که آوازخواني و رقص به ويژه رقص شمشير از جمله مراسم آن است علاقه ويژهاي داشت و تا جائيکه وضعيت جسمانياش به وي اجازه ميداد در آن شرکت ميکرد.جالب اينجاست که به عقيده همين وهابيون، برگزاري هرگونه مراسم جشني در ميلاد پيامبر (ص) نوعي بدعت است و انجام دهندگان آن مرتکب کار حرامي شدهاند. موضوع ديگر اينکه دروغ عوام فريبانه مقامات سعودي در مورد توجه به فرهنگ زماني فاش مي شود که بيشتر آثار تاريخي مربوط به پيش از اسلام و بسياري از آثار به جا مانده از اهل بيت (عليهم السلام) را تخريب کردهاند و مفتي اعظم اين کشور در در فتوايي اعلام ميکند: تخريب اشيائي! که در اطراف حرمين شريفين است نه تنها مانعي ندارد بلکه اين کار براي توسعه حرمين ضروري است.
تعيين مقرن بن عبدالعزيز به عنوان ولي وليعهد
پادشاه درگذشته سعودي با تشديد بيمارياش و قدم گذاشتن در سن نود سالگي، برادر ناتنياش مقرن بن عبدالعزيز که سي و پنجمين و آخرين پسر عبدالعزيز است را به عنوان ولي وليعهد تعيين کرد. منصبي که تا کنون در عربستان وجود نداشته است، ملک عبدالله سپس تاييد وي را منوط به گرفتن بيعت از هيئت موسوم به هيئت بيعت کرد. شاهزاده مقرن در گرفتن بيعت از اعضاي هيئت مذکور موفق بود و به اين سمت منصوب شد، اما اين آغاز انواع گمانهزنيها و بحث و جدلها از پادشاه احتمالي آينده و نيز کنارهگيري زودهنگام ملک عبدالله بود که در نهايت با مصادف با پايان عمرش شد.
يک سُديري جانشين عبدالله؛ ملک سلمان چقدر دوام ميآورد؟
ملک سلمان بن عبدالعزيز 87 ساله، دومين شاهزاده از هفت سُديري که پس از ملک فهد، به پادشاهي ميرسد و بيست و پنجمين پسر ملک عبدالعزيز آل سعود بنيانگذار پادشاهي سعودي است. (هفت سُدَيري به هفت برادر تني از فرزندان ملک عبدالعزيز آل سعود، پادشاه عربستان و همسر او حصه بنت احمد السديري گفته ميشود. اين هفت نن به نام آل فهد هم مشهورند؛ ملک فهد، سلطان، نايف، عبدالرحمن، ترکي، سلمان و احمد بن عبدالعزيز)
سلمان بن عبدالعزيز جانشين ملک عبدالله، از يک سکته مغزي جان سالم به در برده است
سلمان تحصيلات مقدماتي خود را در مدرسه امرا و شاهزادگان در رياض سپري کرد. در 16 مارس 1954 هنگامي که به نيابت برادر تني خود «نايف بن عبد العزيز» به اميري رياض پايتخت عربستان رسيد، وارد دنياي سياست شد.سلمان بن عبد العزيز مالک 10 درصد سهام مجموعه سعودي بازاريابي و تحقيقات است که روزنامه فرامنطقهاي «الشرق الاوسط» جزو آن است. وي با اينکه سهامي اندکي از اين روزنامه را در اختيار دارد، اما از طريق پسرش «فيصل» بر گرايشهاي فکري و سياسي اين روزنامه تسلط دارد.پادشاه عربستان تاکنون سه بار ازدواج کرده است. نخستين همسر وي «سلطانة بنت ترکي بن أحمد السديري» بود که فوت کرده و از او داراي 6 فرزند به نامهاي امير فهد، امير سلطان، امير أحمد، امير عبدالعزيز، امير فيصل و شاهزاده حصه است. همسر دوم سلمان «فهده بنت فلاح بن سلطان» از خاندان «آل حثلين» است که از او نيز داراي 6 فرزند به نامهاي امير محمد، امير ترکي، امير خالد، امير نايف، امير بندر و امير راکان است. اما همسر سوم سلمان «سارة بنت فيصل بن ضيدان أبو اثنين السبيعي» است که وي را طلاق داده و امير سعود تنها فرزند وي از اين ازدواج است.
سلمان شاه جديد عربستان کيست
امير سلمان پيش از اين وليعهد و سه دوره حاکم رياض بود و تصدي وزارت دفاع عربستان را نيز برعهده داشته است. وي از مهمترين ارکان خاندان سلطنتي سعودي به شمار ميرود و همانطور که گفته شد، يکي از افرادي است که به آنها «هفت سديري» گفته ميشود.ملک عبدالله پيش از مرگش يک منصب جديد را بنيان گذاشت؛ ولي وليعهد. و مقرن بن عبدالعزيز را در زمان حياتش ولي وليعهد کرد تا پس از مرگ او به مقام وليعهدي برسد. با توجه به شرايط جسمي سلمان بن عبدالعزيز، شايد ملک عبدالله نيز دوران کوتاه پادشاهي او را پيشبيني ميکرد. ازين رو مقرن را ولي وليعهد کرد تا عملا پس از مرگش و پادشاهي سلمان، مقرن وليعهد باشد تا اداره امور را در صورت وخامت اوضاع ملک سلمان به عهده بگيرد؛ اتفاقي که کارشناسان با توجه به سابقه سکته مغزي ملک سلمان و بيماري آلزايمر، آن را چندان بعيد ندانستهاند.
آغاز موج تغييرات در آل سعود
ملک سلمان بلافاصله پس از جانشيني برادرش، تغييرات در مناصب دولتي و حکومتي را آغاز کرد. سلمان در اولين حکم پس از تعيين وليعهد، شاهزاده محمد بن سلمان را به سمت وزير دفاع و رئيس ديوان پادشاهي سعودي منصوب کرد.شاهزاده محمد به عنوان مشاور ويژه شاهزاده سلمان بن عبد العزيز وليعد وقت نيز انتخاب شد. از امارت منطقه رياض در مرتبه سيزدهم منتقل شد و به سمت مشاور و ناظر بر دفتر ويژه امور وليعهد منصوب شد. تا زمان صدور فرمان در انتصاب او به عنوان رئيس ديوان وليعهد و مشاور ويژه در اوايل ماه مارس 2013 در همين سمت بود.
امير متعب بن عبدالله چندان مورد محبت و توجه پادشاه جديد قرار نگرفته است
پيش از انتصابات جديد، روابط مستحکمي که بين امير مقرن با ملک عبدالله وجود داشت، بخت امير متعب بن عبدالله را در نزديک شدن به تخت پادشاهي يا دريافت مسندي جديد تضمين ميکرد. اما تا اين لحظه، امير مقرن جايش را بر تخت پادشاهي تضمين کرده است و اگر منصب پادشاه خالي شود، او شاه بعدي خواهد بود و البته ميدانيم که مرگ، تنها دليل خاليشدن اين منصب محسوب نميشود و گزينه کنار کشيدن توافقي يا کنار کشيدن از امور اجرايي بدليل بيماري، هنوز مهمترين سبب محسوب ميگردد و آن وقت است که راه مقرن در رسيدن به تخت پادشاهي بازِ باز خواهد بود. در آن روز است که متعب بن عبدالله و محمد بن نايف و کسان ديگر، ميتوانند به ترتيب جايي براي خود در قطاري که به تخت پادشاهي ميرسد رزرو کنند.