نماد آخرین خبر

زرشناس: ساختار بیمار اقتصاد کشور "بدون تحریم" هم مشکل آب و محیط‌زیست و بیکاری دارد

منبع
نسيم
بروزرسانی
زرشناس: ساختار بیمار اقتصاد کشور "بدون تحریم" هم مشکل آب و محیط‌زیست و بیکاری دارد
نسيم/ متن پيش رو در نسيم آنلاين منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست. هفته گذشته رئيس جمهور در سخناني به مناسبت هفته محيط زيست و اعطاي جايزه ملي اين حوزه با اشاره به اينکه تحريم هاي ظالمانه عليه کشور بايد برداشته شوند، مطرح کرد: "ما وقتي مي‌گوييم بايد تحريم‌هاي ظالمانه رفع شود بعضي‌ها چشمان‌شان زياد نچرخد. تحريم‌هاي ظالمانه بايد از بين برود تا سرمايه بيايد و مشکل محيط زيست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبي زياد شده و بانک‌ها احيا شوند. آنها که ملت ما را تحريم کرده‌اند ظلم بزرگي مرتکب شده‌اند اما عده‌اي در داخل هم نمي‌دانستند تحريم چيست." اين سخنان حسن روحاني واکنش هاي گسترده اي را در ميان اقشار مختلف مردم به ويژه نخبگان جامعه به همراه داشت. به منظور بررسي دقيقتر و تبيين ابعاد اين مساله، برآن شديم تا با شهريار زرشناس استاد دانشگاه، نويسنده و کارشناس مسائل فلسفي- سياسي به گفتگو بپردازيم و نظر وي را در خصوص سخنان حسن روحانيجويا شويم. آنچه در ادامه ميخوانيد مشروح گفتگوي خبرنگار «نسيم» با شهريار زرشناس است: *«نسيم»: نظر شما در خصوص صحبت آقاي روحاني رئيس‌جمهور در مورد اينکه "تحريم‌ها بايد برداشته شود تا مشکل آب خوردن مردم حل شود"، چيست؟ اين سخنان را چگونه ارزيابي مي کنيد؟ زرشناس: به نظر من اين سخن ناشي از آن است که ما ساخت و ساختار اقتصادي ايران را به هيچ عنوان مسئول شرايط کنوني کشور نمي‌دانيم و فکر مي‌کنيم که تحريم‌هاي بين‌المللي اين وضع را ايجاد کرده، در صورتي که اگر توجه کنيم مي‌بينيم مشکلات ما عمدتاً به دليل ساخت اقتصادي کشور است. ساخت اقتصادي ما نامتوازن است يعني در بين بخش مولد و بخش غيرمولد اقتصاد کشور توازني منطقي وجود ندارد و اين عدم توازن باعث مي‌شود تمام سرمايه‌اي که وارد کشور مي‌شود تماماً در بخش غيرمولد متمرکز شود. بخش غيرمولد سودآور است و بخش مولد سودآوري ندارد. اين مسئله مشکل اقتصاد کشور است نه مشکل تحريم. ** ساخت اقتصادي کشور توان پذيرش دارايي‌هاي بلوکه شده ايران را ندارد/ اين پول‌ها باعث نابودي اقتصاد ايران مي‌شود فرض را بر اين بگذاريم که آقاي رئيس‌جمهور و دوستانشان تمام تحريم‌ها بردارند و از محل رفع تحريم‌ها همين فردا صبح 300 ميليارد دلار وارد کشور شود (در صورتي که الان صحبت از 120 ميليارد دلار است)، آيا ساخت اقتصاد ما به نحوي است که بتواند اين 300 ميليارد دلار را به بخش توليد ببرد؟. به هيچ وجه اينگونه نيست. توليد ضعيف و ناتواني که نمي‌تواند کمترين سرمايه‌گذاري را داشته باشد چگونه مي‌خواهد اين 300 ميليارد دلار را جذب کند؟. مگر اينکه ساختار اقتصادي را دگرگون کنيم. بايد توجه کنيم که اين 300، 200 يا 100 ميليارد دلار به محض اينکه وارد کشور شود چه اتفاقي براي ما مي‌افتد؟ اين پول فوراً در بخش نيرومند تجارت، مونوپول‌هاي تجاري و بخش‌هاي خدمات سرازير مي‌شود، چون آنجا سود وجود دارد. اين اتفاق باعث مي‌شود که اين پول در جريان غيرمولد بچرخد و آنجا را دائماً متورم، بزرگتر و فربه‌تر کند. اين اتفاق موجب مي‌شود که مشکلات ما به جاي اينکه حل شود، تشديد شود. نمونه‌هاي عديده‌اي از کشورها با اقتصادهاي ضعيف را داريم که آمدن سرمايه عظيم خارجي به اقتصادشان مشکلات آنها را بيشتر کرده که کمتر نکرده است. نمونه خيلي واضح اين قضيه سال 1353 در ايران است. بعد از بحران نفتي 1973، قيمت نفت چند برابر شد و چند برابر شدن قيمت نفت مشکل ساختي اقتصاد ايران را بيشتر کرد. دليل اين اتفاق اين بود که اقتصاد ما اصلاً توان جذب سرمايه عظيم در بخش مولد را نداشت. بنابراين تمام آن سرمايه‌هاي بادآورده به بخش غيرمولد رفت. البته بايد به اين موضوع هم توجه داشت که عدم توازن در وضع اقتصاد ما در آن زمان به اندازه الآن نبود. امروز عدم توازن در اقتصاد ما در بخش مولد و غيرمولد زياد است. *«نسيم»: شبکه فارسي زبان من‌وتو، در مستندي به نام "انقلاب 57"، موضوع سرريز شدن پول نفت را يکي از دلايل حدوث انقلاب اعلام مي‌کند. زرشناس: يک بحراني از سال 55 در ساختار کشور وجود دارد و آن هم بحران اقتصادي است که برخي اعتقاد دارند يکي از چند عاملي براي زمينه سازي انقلاب است. اين بحران 55 ناشي از شوک اقتصادي سال 53 است يعني آن حجم عظيم سرمايه باعث ايجاد بيماري در اقتصاد کشور شد. تصور کنيد که فردي بيماري معده دارد. بهترين غذاي دنيا را به او بدهيد. اين فرد به جاي خوب شدن بدتر مي‌شود. مداوم بالا مي‌آورد و نمي‌تواند هضم کند و مشکلاتش بيشتر مي‌شود. اين يک تصور غلط است و نمي‌دانم اين تصور چگونه براي رئيس‌جمهور و مسئولين ايجاد شده است که با رفع تحريم‌ها و آزاد شدن پول‌هاي بلوکه شده کشور مي‌توان مشکلات را رفع کرد. **ساخت اقتصاد ايران از زمان رضاشاه مشکلات ساختاري دارد/ نقدينگي کشور از سال 92 تاکنون دو برابر شده است ساخت اقتصاد ما در چند حوزه بزرگ نيازمند دگرگوني ساختاري است. از زماني که اقتصاد شبه مدرن در ايران در زمان رضاشاه در ايران پايه‌ريزي شد اين مشکل در اقتصاد کشور وجود داشت. از همان زمان فاصله بين بخش مولد و غير مولد زياد بود و اين زيادتر هم شده و قطعا مي‌شود تا زماني که بخش توليد ما نيرومند شود. تا زماني که مناسبات توزيع ثروت در جامعه شکل عادلانه پيدا نکند، تا زماني که دولت نقش خود را در حرکت دادن سرمايه‌ها به بخش‌هايي که به نفع جامعه است و جلوگيري از حرکت سرمايه‌ها در بخش هايي که به ضرر جامعه است ايفا نکند و تا زماني که سرمايه سرگردان عظيمي که الآن رقمش به 700 هزار ميليارد تومان رسيده مديريت نشود، چگونه انتظار اقتصاد قوي داريم؟. نقدينگي در سال 92 در زمان احمدي‌نژاد، 400 هزار ميليارد تومان بوده که الان شنيدم به 700 هزار ميليارد تومان رسيده و وقتي چنين نقدينگي در کشور وجود دارد و دست دولت هم نيست، چگونه از اين اقتصاد، توازن و سلامت مي‌خواهيم؟. اين نقدينگي هر توازني را به هم مي‌ريزد. اين نقدينگي در صورتي در مسير درست خواهد بود که اقتصاد کاملاً دولتي شود يا با نظارت، سياست، برنامه‌ريزي، کنترل و مديريت دولت اين نقدينگي به سمت توليد برود که آن موقع است که مي‌تواند توليد و تحول ايجاد کند. نقدينگي في‌نفسه به سمت توليد نمي‌رود چون سودآور نيست. براي اينکه اين سرمايه به سمت توليد برود دولت بايد اين کار را به عهده بگيرد. اين کاري است که تمام اقتصادهايي که در ابتداي حرکتشان به سمت توسعه رفتند انجام شده است. در قرن 16، 17 و 18 سياست‌هاي اقتصادي دولت‌هاي اروپايي را ببينيد. سياست‌‌هاي فرانسه، سياست انگليس، سياست کلبرن در دوره لوئي‌ها، سياست آلمان حتي تا قرن 19 تا زمان بيسمارک و حتي در ژاپن هم همين است. آنجا که سنگ بناي توسعه گذاشته مي‌شود نمي‌گذارند سرمايه به هر سمتي که مي‌خواهد برود. سرمايه را به سمتي که زيرساخت‌ها قوي شود هدايت مي‌کند. **بخش عمده‌اي از مشکل محيط‌زيست ما ناشي از رويکرد سرمايه‌دارانه‌اي است که از سال 68 توسط دولت کارگزاران در کشور حاکم شد سرمايه عظيم 700 هزار ميليارد توماني در کشور داريم با يک ساخت نامتوازن، آنوقت انتظار داريم که سرمايه خودش مسير خود را پيدا کند. خب مشخص است وقتي اين سرمايه را رها کنيم اين سرمايه به دنبال سود مي‌رود و عدم توازن افزايش پيدا مي‌کند. اميدمان اين است که تحريم تمام شود و سرمايه خارجي به کشور بيايد تا مشکلات ما حل شود، نه هرگز چنين نيست. مشکل تحريم اگر حل شود تا زماني که اين ساخت بيمار اقتصادي ما برقرار است نه مشکل آب ما حل مي‌شود، نه مشکل محيط‌زيست ما حل مي‌شود و نه مشکل بيکاري ما حل مي‌شود. بايد توجه کرد که بخش عمده‌اي از مشکل محيط‌زيست ما ناشي از رويکرد سرمايه‌دارانه‌اي است که از سال 68 توسط دولت کارگزاران در اين کشور حاکم شد. اساساً در مقياس جهاني، بايد اين سوال مطرح شود که بحران محيط‌زيست از کي ايجاد شده و از کي تشديد شد؟ تا قبل از انقلاب صنعتي و تا قبل از اينکه سرمايه صنعتي حرکت کند چيزي به نام بحران محيط‌زيست نداريم. بحران محيط‌زيست از زمان انقلاب صنعتي شروع مي‌شود و در اواخر قرن 19 در اروپا اوج مي‌گيرد. از سال‌هاي 1860 تا 1900 بسياري از شهرها دنيا درگير بحران محيط‌زيست مي‌شوند حتي شهرهاي بزرگ مثل پاريس و لندن و نيويورک بسياري از کارخانه‌هاي خود را از شهرها خارج مي‌کنند و موقتاً اين بحران را درشهرها حل مي‌کنند اما چون اين جريان ايجاد گازهاي گلخانه‌اي و آلوده‌کردن فضا به صورت مستمر و توليد فسيلي ادامه دارد اين انباشتش موجب شد که در اواخر قرن بيستم يک اپيدمي بحران زيست‌محيطي در تمام دنيا روبه‌رو شديم. اين اپيدمي نتيجه مستقيم رويکرد سرمايه‌داران به طبيعت بود که ناشي از حرکت سرمايه صنعتي بعد انقلاب صنعتي است. **بحران زيست‌محيطي کشور نتيجه سياست‌هاي غلط اقتصادي است چطور ما مي‌خواهيم بدون اينکه ساخت اقتصاد سرمايه‌داري شبه مدرن ايران را عوض کنيم به صرف آمدن سرمايه خارجي، بحران زيست‌محيطي را حل کنيم؟. بحران زيست‌محيطي نتيجه اين سياست اقتصادي است. دقيقاً ما مي‌خواهيم با آوردن سرمايه بيشتر در همين مدار و همين سياست اين بحران را حل کنيم؟. به نظر من اين حرف‌ها و شعارها مبنايي ندارد. کدام تيم مشاور اقتصادي اين حرف‌ها را به آقاي روحاني انتقال داده که ايشان امروز مي گويند آب خوردن مردم در گرو رفع تحريم هاست؟. اين حرفا‌ها، حرف‌هاي کاملاً بي‌اساس است. کجاي دنيا شما با اينچنين سيستم‌ها و رويکردهاي سرمايه‌داران توانستيد اين بحران را حل کنيد که اينجا بتوانيد حل کنيد؟.