ناصر هادیان: امنیتیزدایی از چهره ایران، دستاورد مهم توافق است
ايران
بروزرسانی
ايران/ متن پيش رو در ايران منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
توافق هستهاي در وقت اضافه مذاکرات ايران و کشورهاي گروه 1+5 تحقق يافت. روز گذشته خلاصهاي از آنچه در متن نهايي برنامه جامع اقدام مشترک آمده است، منتشر شد. با اين حال گفتوگوي ما با ناصرهاديان، استاد دانشگاه و تحليلگر مسائل سياست خارجي در حالي انجام شد که با وجود محرز بودن دستيابي به توافق، نتيجه نهايي و محتواي متن احتمالي آن منتشر نشده بود. با اين حال اين استاد دانشگاه با يادآوري آنکه ديدارهاي مکرر وزراي خارجه ايران و امريکا در حل ديگر چالشهاي موجود ميان دو کشور تأثيرگذار خواهد بود، تأکيد کرد: امنيتيزدايي از ايران مهمترين دستاورد حاصل از اين مذاکرات است.
ارزيابيتان از توافق هستهاي ايران و 1+5 و آنچه از محتواي آن دستکم تا پيش از اعلام توافق منتشر شد چيست؟
براي ارزيابي توافق هستهاي لازم است که متن آنچه در وين مورد توافق قرار گرفته است، مطالعه شود. زيرا اين متن حتماً متني پيچيده و بشدت تکنيکال است و نميشود بهسادگي درباره آن قضاوت کرد.
بحث مهمي که درباره توافق مطرح است، منوط شدن آن به اعلام نظر کنگره امريکا، مجلس شوراي اسلامي ايران و احتمالاً نهادهاي ذيصلاح ديگر کشورهاست. به هر حال نگرانيهايي در اين باره وجود دارد.
اين نگرانيها درباره امريکا درست است. کنگره دو ماه زمان دارد که توافق هستهاي را بررسي کند و احتمال زيادي وجود دارد که آن را رد کند. طبيعتاً اوباما هم نظر کنگره را وتو خواهد کرد. کنگره هم 12 روز فرصت دارد دو سوم آراي مجلس نمايندگان و مجلس سنا را براي از ميان بردن اثر وتو رئيس جمهوري با خود همراه کنند. پيشبيني من اين است که آنها نميتوانند اين کار را انجام دهند. به محض اعلام توافق هم آقاي اوباما و همراهانشان و هم جمهوريخواهان و مخالفان توافق به صحنه ميآيند و نيروهايشان را در برابر هم بسيج خواهند کرد، اما درنهايت نميتوانند وتوي اوباما را خنثي کنند. در نهايت اين توافق تبديل به قانون ميشود و راه اجرايي شدن را در پيش خواهد گرفت.
در داخل کشور خودمان هم با توجه به قانوني که مجلس ما تصويب کرده است چون آنها پرونده ايران را به شوراي امنيت بردند، ما نميتوانيم پروتکل الحاقي را داوطلبانه اجرا کنيم. به نظرم در نهايت ممکن است مجلس اين قانون را لغو کند و چراغ سبز را براي پيوستن به پروتکل الحاقي و اجرايي شدن توافق نشان دهد. اين گامهايي است که هر دو طرف براي اجرايي شدن توافق بايد بردارند. انشاءالله از روز اجرايي شدن است که اين توافق، توافق ميشود و ديگر نيروهاي مخالف آن نخواهند توانست چندان تأثيرگذار باشند.
با اين حساب تبعات مثبت و منفي اين توافق را چگونه ميبينيد؟
به نظر من يکي از مهمترين دستاوردهاي اين توافق پا گذاشتن در فرآيندي است که من اسمش را گذاشتهام غيرامنيتي شدن يا امنيتيزدايي ايران. اين فرآيند اگر اهميتش از بحث توسعه و تحقيق بيشتر نباشد حتماً کمتر نيست. اين غير امنيتي شدن در آينده اثرات خودش را چه در فضاي داخلي و چه در فضاي منطقهاي و بينالمللي نشان خواهد داد. من نميگويم که اين اتفاق احتمالاً خواهد افتاد بلکه ميگويم اين اتفاق گامي است که بيترديد در اثر توافق هستهاي برداشته خواهد شد.
دومين دستاورد اين است که اجماع بينالمللي که عليه ما ايجاد شده است، شکسته خواهد شد و اينها دستاوردهاي مهمي است که اگر چه در هيچ کجاي توافق به آن اشاره نميشود اما از نتايج مستقيم توافق است.
سومين دستاورد، دسترسي يافتن ايران به منابع اقتصادي و سياسي است که باعث ميشود ما بتوانيم به دوستان خودمان در منطقه کمک بيشتري انجام دهيم.
حتماً در اين توافق گامهايي برداشته ميشود که براساس آن تحريمهاي مالي و اقتصادي برداشته شود. البته مشخص است که دو طرف توافق بايد اقداماتي را انجام دهند و پس از انجام اين اقدامات تحريمها برداشته ميشود که حتماً داراي اثرات مثبت داخلي است و ما ميتوانيم با يک مديريت معقول از آنها استفاده کنيم و به سمت يک رونق اقتصادي با شتاب زياد حرکت نماييم.
حل مسأله بيکاري و اشتغال که از مسائل مهم مبتلا به جامعه است، افزايش در آمد سرانه، بهتر شدن استانداردهاي زندگي نيز در ادامه ميتواند از جمله ديگر دستاوردهاي اين توافق باشد. پس در مجموع من انجام اين توافق را مثبت ارزيابي ميکنم.
اين توافق بر ديگر چالشهاي بينالمللي که ما با برخي از طرفهاي مذاکره داريم تا چه حد تأثير ميگذارد؟
اين توافق حتماً تأثيرگذار خواهد بود. زيرا يک تابو شکسته شده است. ايران و امريکا تا پيش از اين مذاکرات با يکديگر گفتوگوي مستقيم نداشتند. حال آنکه اکنون آقاي ظريف رکورددار ديدار با آقاي جان کري است و بعد از جنگ جهاني دوم تا به حال هيچ وزير امور خارجه امريکا اين تعداد ملاقات با وزير خارجه يک کشور ديگر نداشته است. اين ديدارها تأثيرات خودش را خواهد گذاشت. زيرا بالاخره حتي اگر آنها ديدار مستقيم ديگري با يکديگر نداشته باشند، ارتباطات ايميلي با هم خواهند داشت و ميتوانند مسائل را با يکديگر هماهنگ کنند.
ما الان شاهد مشکلات عمده منطقهاي هستيم. اطراف ما بشدت ناامن است؛ درگيريهايي که در عراق، سوريه، افغانستان و يمن وجود دارد و حتي پاکستان و عربستان نيز چندان وضعيت مناسب امنيتي ندارند. با وجود اين همه ناامني در اطراف ما اين توافق امکان آن را فراهم ميکند که دست ديپلماتها باز بشود براي اينکه انرژيشان را معطوف حل اين مشکلات کنند و ما بتوانيم با يک انسجام دروني براي حل اين مشکلات چارهانديشي کنيم. همين طور با همکاري که با کشورهاي ديگر خواهيم داشت و فرآيند مذاکرات آن را تقويت کرده است به سمت حلشان حرکت کنيم. زيرا حل مشکلات کشورهاي اطراف از ضروريات ايران است. چرا که هر چقدر هم ما در درون کشور امنيت داشته باشيم، سرريز ناامني در کشورهاي اطراف بي نصيبمان نخواهد گذاشت.
ما بايد به اين سمت برويم که يک کشور ثبات ساز و توليد کننده امنيت باشيم.
آيا اين توافق در کوتاه مدت اثرات ويژهاي در منطقه خاورميانه خواهد داشت يا بروز اين اثرات به زمان بيشتري نيازمند است؟
اينکه چه اثراتي داشته باشد در اختيار ما است. اما مسلم است که اين توافق در مسائل منطقه اثرگذار است. هر چند کشورهاي مختلف رويههاي مختلفي را پيگيري ميکنند و سعي خواهند کرد متناسب با رويه خود به اين توافق واکنش نشان دهند. اما همه تلاشها و اثرها متعلق به يک يا دو ماه آينده است که اين توافق اجرايي خواهد شد. به احتمال زياد کشورهاي منطقه خصوصاً کشورهاي حاشيه خليج فارس تلاش خواهند کرد که به سمت بهبود روابط با ايران حرکت کنند و البته ما هم از بهبود روابط استقبال خواهيم کرد. اين اتفاقي است که ميتواند مؤثر باشد و به اين همگرايي منجر شود که بدانيم مشکلات منطقه مشکلاتي اساسي است و براي بر طرف شدن آن بايد به اين مشکلات توجه شود و با همکاري و همافزايي برايشان چارهجويي گردد.
درباره بحث غير امنيتيسازي ايران و پايان يافتن پروژه ايرانهراسي، ممکن است انتقاداتي مطرح شود که در ذات اين توافق تأکيد بر اين مسأله وجود دارد که به وسيله آن ايران را از دست يافتن به سلاح هستهاي باز داشتهاند و از آن تحت استراتژي بازدارندگي دفاع ميکنند.
حرف من هم اين نيست که با حل يک مشکل همه مشکلات و نگاههاي بدبينانه حل ميشود. بالاخره چالش ما با امريکا همچنان ادامه دارد و شعار «مرگ بر امريکا» هنوز در تظاهرات مردم ايران تکرار ميشود. همچنان که مشکلات ما با اسرائيل و عربستان و... ادامه دارد و اين طور نيست که همه مسائل حل ميشود. اما مهم اين است که توجه بيشتري به اين چالشها خواهد شد و وقتي شما به مسألهاي توجه ميکنيد، امکان يافتن منافع مشترک بيشتر خواهد شد و در نهايت براي آن راه حلي پيدا ميشود، البته با اينکه گفته شود با اين توافق ايرانهراسي کاملاً از ميان ميرود، موافق نيستم ولي خب به مقدار قابل توجهي کاهش پيدا ميکند، زيرا بالاخره مهمترين مسألهاي که سبب ميشد آنها ما را تهديدي براي صلح و امنيت جهاني معرفي کنند، موضوع هستهاي بود. حال وقتي ديپلماتهاي همان کشورهاي مدعي فعاليت غيرصلحآميز هستهاي ايران روبهروي ديپلماتهاي ما مينشينند، به حق ايران درباره فعاليت صلحآميز هستهاي اذعان ميکنند و به راه حل ميرسند، خواه ناخواه تأثيرگذار است و ديگر آن مدعا کارکردي ندارد.
البته معلوم است که امريکا تلاش خواهد کرد بگويد اين مسأله حل شد اما هنوز مسائل زياد ديگري باقي است. ما هم حرفهاي خودمان را خواهيم زد و خواهيم گفت که امريکا از حکومتهاي ظالم منطقه حمايت ميکند و... با اين همه بخواهيم يا نخواهيم اين توافق در رفتارهاي بعدي دو کشور در قبال يکديگر تأثير خواهد گذاشت.