نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

مشاور ارشد رونالد ریگان: موضوع اصلی، مسئله هسته‌ای‌ ایران نیست

منبع
سياست روز
بروزرسانی
مشاور ارشد رونالد ریگان: موضوع اصلی، مسئله هسته‌ای‌ ایران نیست
سياست روز/ متن پيش رو در سياست روز منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست دکتر «پل کِرگ رابرتس»(Paul Graig Roberts) يکي از شناخته شده ترين چهره‌ها در عرصه سياست چند دهه اخير آمريکاست: از مشاورين ارشد رونالد ريگان بوده و از مسولان عاليرتبه وزارت خزانه داري آمريکا در زمان او. همچنين در نويسندگي و روزنامه نگاري هم فعال بوده و کتابهاي مشهوري در زمينه‌هاي مربوط به سياست خارجي آمريکا و مسائل جهاني نوشته و در رسانه‌هاي طراز اول آمريکا و جهان هم مقاله مي نويسد و به عنوان صاحبنظر حاضر مي شود. او همچنين از جمله سياست مداراني بود که بعد از به قدرت رسيدن نئوکانها به رهبري جورج دبليو.بوش، به مخالفت با سياستهاي به زعم او ويرانگر آنها براي آمريکا و جهان پرداخت و با جنگهاي افغانستان و عراق به شدت مخالفت کرد و شديدا نيز مخالف نقشه‌هاي نئوکانها و صهيونيستها براي تهاجم نظامي به‌ايران است. آقاي رابرتس درباره توافق هسته‌اي بين‌ايران و قدرتهاي جهاني نظرات نسبتا بديعي دارد که حداقل کمتر در رسانه‌هاي جريان غالب جهاني مي شنويم: او معتقد است موضوع برنامه هسته‌اي‌ايران اهميتي براي آمريکا و شرکايش ندارد و آنها از‌اين برنامه صرفا به عنوان بهانه‌اي براي نشان دادن‌ايران به عنوان يک تهديد جهاني استفاده مي کنند و هدف اصلي شان، حمله به‌ايران است. البته او معتقد است که توافق هسته‌اي، سايه جنگ را حداقل موقتا از آسمان‌ايران دور کرده و مذاکرات و استفاده از روش ديپلماتيک براي حل‌اين پرونده را، تاکتيک هوشمندانه‌اي مي داند که روسيه از طريق آن تلاش کرد مانع حمله جنگ طلبان آمريکايي و اسراييلي به‌ايران شود. در ادامه گفت و گوي پل کرگ رابرتس را با «سياست روز» مي خوانيد. ظاهرا يکي از موضوعاتي که باعث شد مذاکرات هسته‌اي آنقدر طولاني شود و حتي هنوز، بعد از امضاي توافق هم بحثهايي بر سر اجراي آن مطرح باشد، اصرار آمريکا و متحدانش بر بازديد از مراکز نظامي ‌ايران بود؛ چيزي که ارتباطي با برنامه هسته‌اي ‌ايران نداشت. علت ‌اين اصرار چيست؟ اين سوال و سوالاتي از ‌اين دست که به جزييات مربوط به مذاکرات مربوط مي‌شود کلا نشان مي‌دهند که شما و احتمالا اکثر‌ايرانيان از موضوع اصلي بي اطلاع هستيد! مسئله اصلي در ‌اينجا ربطي به برنامه هسته‌اي ‌ايران ندارد. در واقع برنامه هسته‌اي‌ايران و يا آنطور که ادعا مي شود، برنامه ‌ايران براي ساخت سلاح هسته‌اي، موضوع اصلي نيست. همه مي دانند که‌ايران به عنوان يکي از امضا‌کنندگان پيمان منع گسترش سلاحهاي هسته‌اي، حق دارد تحت شرايط آژانس بين المللي انرژي هسته‌اي، از‌اين انرژي برخوردار باشد. دستگاههاي امنيتي- اطلاعاتي آمريکا سالهاي پيش در گزارشاتشان اعلام کردند که طبق شواهد، ‌ايران به دنبال ساخت سلاح هسته‌اي نيست. اوباما و ديگر سران آمريکايي از‌اين موضوع اطلاع داشته اند، ولي بازهم وانمود مي‌کنند که نگران برنامه ساخت سلاح هسته‌اي‌ ايران هستند. سازمان بين‌المللي انرژي اتمي هم بارها اعلام کرده هيچ‌گونه انحرافي که نشان دهد ‌ايران به دنبال ساخت سلاح است در برنامه هسته‌اي ‌ايران مشاهده نکرده است. پس علت اصلي‌اين همه جار و جنجال چيست؟ چرا چندين سال است که موضوع برنامه هسته‌اي ‌ايران به يکي از عناوين اصلي اخبار در دنيا تبديل شده است؟ چرا‌اين همه فشار به ‌ايران وارد شده و تحريمهاي کمرشکن اقتصادي به‌اين کشور تحميل شده است؟ علت اصلي‌اين فشارها چيست؟ اين سوال، سوال درستي است. علت اصلي‌اين است که حکومت‌ ايران سياست خارجه مستقلي دارد و ‌اين براي ‌ايالات متحده قابل قبول نيست. همه حکومتهاي مستقل تحت فشار آمريکا قرار دارند: روسيه، چين، ونزوئلا، بوليوي، اکوادور، برزيل، آرژانتين و سوريه و حکومتهاي سابق ليبي و عراق. موضوع هسته‌اي صرفا يک بهانه و پوشش است که واشنگتن در پشت آن اهداف اصلي اش را دنبال مي کند. آمريکا به دنبال تغيير رژيم ‌ايران است و مي خواهد مثل سابق(پيش از انقلاب اسلامي)، يک حکومت دست نشانده در‌ايران سر کار بياورد. اما آمريکا از چه طريقي مي‌خواهد ‌اين تغيير را اجرايي کند؟ آرزوي اصلي آنها، تهاجم نظامي به‌ايران است. در واقع، پرونده «تهديد هسته‌اي» که آنها ادعا مي‌کنند از سوي‌ايران دنيا را به مخاطره انداخته، يک همکاري تنگاتنگ است براي آماده کردن اروپا و آمريکا براي حمله نظامي به ‌ايران. واشنگتن سالها روي تبليغات و پروپاگاندايي که‌ايران را کشوري تروريست پرور نشان دهد که به دنبال کشتار يهوديان و آمريکايي‌ها بوسيله بمب هسته‌ايست کار کرده است. آمريکا حتي به روسيه گفته علت استقرار سپر موشکي ضد بالستيک در مرزهاي شرقي روسيه، محافظت از اروپا در مقابل موشکهاي بالستيک ‌ايران است! بنابراين، موضوع هسته‌اي صرفا وسيله‌اي براي توجيه حمله نظامي به ‌ايران است. به نظر شما علت مخالفت امثال بنيامين نتانياهو و نئوکانهاي آمريکايي با توافق هسته‌اي چيست؟ آنها سالهاست که با‌اين توافق مخالفند زيرا مي‌ترسند ‌اين توافق برنامه‌هاي بلندمدت آنها را براي تهاجم نظامي به‌ايران با مشکل مواجه کند. در‌واقع، مذاکرات هسته‌اي و توافقي که صورت گرفت، به نوعي يک حقه از سوي روسيه بود تا برنامه آمريکايي‌ها براي حمله نظامي به ‌ايران را خنثي کند. روسيه با اصرار بر حل و فصل ديپلماتيک موضوع هسته‌اي، مي‌خواست سدي در برابر نقشه نئوکانهاي براي حمله به ‌ايران‌ ايجاد کند، و تا حدي موفق هم شد. در واقع مي‌توان گفت آمريکا را به نوعي در تله انداخت، زيرا شايد آمريکايي‌ها گمان نمي‌کردند ‌ايران با توافق موافقت کند. البته من از نيت واقعي باراک اوباما در قبال توافق هسته‌اي آگاه نيستم و نمي‌دانم که ‌آيا تلاشهاي او براي حل و فصل مسالمت‌آميز مسائل صادقانه است يا ‌اينکه خودش هم در تله‌اي که روسها تعبيه کرده اند افتاده است. شايد هم او به دنبال ‌اين بود که در صورتي که توافقي صورت نگرفت، همه تقصيرهاي مربوط به عدم توافق را به گردن‌ايران بيندازد و با ‌اين کار و با نشان دادن ‌ايران به عنوان رژيمي که به هيچ‌وجه اهل مصالحه و گفت‌و‌گوي مسالمت‌آميز نيست، برنامه تهاجم نظامي به ‌ايران را حتي منطقي‌تر از قبل جلوه دهد، که البته وصول توافق ‌اين نقشه احتمالي را خنثي کرد. البته‌ اين را هم بايد گفت که توافق امضا شده به معني اتمام کار نيست، چرا که واشنگتن مي‌تواند با انتصاب دروغين يک عمليات که توسط عوامل وابسته به خودشان انجام شده به‌ ايران( که به آن عملياتهاي False flag مي‌گويند) و بهانه قرار دادن آن، ادعا کند که‌ايران مفاد توافق را نقض کرده و سپس برنامه‌هايي را که مي‌خواهد پي‌گيري نمايد. نکته‌اي که دولت ‌ايران بايد بفهمد ‌اين است که موضوع هسته‌اي، مسئله اصلي نيست، بلکه صرفا يک بهانه است به منظور نشان دادن ‌ايران به‌عنوان يک تهديد جهاني. اگر کمي به خاطرات نه چندان دورمان رجوع کنيم مي‌بينيم که در مورد کشورهايي چون عراق، ليبي و سوريه هم برنامه‌هاي مشابه‌اي اجرا شد: ابتدا آنها را به عنوان تهديدات خطرناک جهاني معرفي کردند و سپس کمر به ويراني‌شان بستند. آنچه مي‌خواهم بگويم ‌اينکه توافق هسته‌اي، نمي‌تواند سايه تهديد واقعي را کاملا از ‌ايران دور کند. مشکل اصلي، مستقل بودن ‌ايران است. همانطور که ولادمير پوتين گفته: آمريکا به دنبال دولتهاي دست نشانده است و دولتهاي مستقل، براي واشنگتن تهديد به حساب مي‌آيند. آمريکا به دنبال هژموني(تسلط همه جانبه) جهاني است و در ‌اين ميان، دول مستقل تهديدي براي‌اين هژموني به حساب مي‌آيند. پس، چه توافقي باشد و چه نباشد، تغييري اساسي در نگاه سران واشنگتن به ‌ايران صورت نمي‌گيرد. نکته ديگري که دوست دارم اشاره کنم‌اين است براي من تعجب برانگيز است که چطور همه کشورهايي که توسط آمريکا تهديد مي‌شوند، از ديدن نکات اصلي ناتوانند و در عوض، رواياتي را واشنگتن درباره مسائل ارائه مي دهد دربست مي‌پذيرند! در مورد ‌ايران، همانطور که گفتم، موضوع هسته‌اي صرفا يک بهانه است ولي حکومت‌ ايران طوري با آن برخورد مي کند که گويي مسئله اصلي است.