خبرآنلاين/
متن پيش رو در خبرآنلاين منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
هفته کتاب فرصت بسيار مناسبي است تا بار ديگر با يار مهربان آشتي کرده و به سراغ آن دوست ديرينه و همدم تنهايي هايمان برويم.
اين روزها بيست و پنجمين دوره هفته کتاب در حال برگزاري است و برنامه هاي متعددي از سوي برگزار کنندگان براي اين هفته تدارک ديده شده است تا بار ديگر در اين شلوغي و ازدحام شبکههاي مجازي کمي روحمان را تغذيه کنيم.
چهرههاي شاخص جامعه در حوزههاي مختلف سياسي، اجتماعي، فرهنگي و ... هميشه نقش موثري در رونق و توسعه کتابخواني داشته و توانستهاند تا حد زيادي علاقهمندان خود را به اين کالاي فرهنگي نزديک کنند.
به همين منظور با سه تن از چهره هاي شاخص سياسي، اجتماعي و فرهنگي، صادق زيباکلام، فعال سياسي، فاطمه راکعي، مشاور امور بانوان شهردار تهران و بهاره رهنما بازيگر سينما و تلويزيون درباره وضعيت کتاب و کتابخواني و همچين علاقهمنديهايشان گفتگو کردهايم.
شبکههاي اجتماعي، فرصت يا تهديد براي کتاب؟
امروز با توسعه فناوري، شاهد گسترش شبکههاي اجتماعي و غلبه فضاي مجازي بر فضاي حقيقي هستيم و يکي از دغدغههايي که هميشه وجود دارد دوري مردم جامعه از مطالعه به خصوص کتاب است.
صادق زيباکلام در مورد نسبت وضعيت فعلي کتابخواني و فضاي مجازي و تاثير شبکههاي اجتماعي بر افزايش يا کاهش ميزان کتابخواني معتقد است: «در جوامع توسعه يافته مانند انگلستان، فرانسه، ژاپن، آلمان و... شبکههاي مجازي و اينترنت نه تنها جاي کتابخواني را نگرفته است که اگر اغراق نباشد مي توان گفت منجر به افزايش سطح آن هم شده، چون دسترسي افراد را به اطلاعات تازه در حوزه کتاب هاي تازه منتشر شده و چيزهايي از اين قبيل افزايش داده است اما متاسفم که در ايران تيراژ کتاب ها تحت تاثير فضاي مجازي و اينترنت کاهش پيدا کرده است.»
او در جواب اين که چه عامل يا عوامل ديگري را در پايين آمدن تيراژ کتاب موثر ميداند گفت: «سايه سنگين سانسور. جريان آزاد انديشه ناچار است خود را در چهارچوبها و مرزهاي تفکر حکومتي محدود کند و همين، جلوي انتشار کتابهاي جديد را ميگيرد و نتيجه ميشود آن که باقي کتابها جز کتب مذهبي و آن هم مذهب از نگاه حکومت، ناچار ميشوند روند دشواري را براي انتشار بپيمايند.»
فاطمه راکعي هم گسترش شبکه هاي اجتماعي و فضاي مجازي را يک مسئله جهاني مي داند و معتقد است: «دسترسي انسان ها در عصر حاضر به سيستم هاي اطلاع رساني با استفاده از اين ابزارها ظرف چند ثانيه يک معجزه است و همه بايد قدر آن را بدانيم. اما همين دسترسي راحت به منابع اطلاع رساني در گذشته از طريق نشريات و رسانه هاي مکتوب امکانپذير بود. نسل هاي جديدتر از کودکي عادت به بازي هاي اينترنتي، چت و ... دارند و از به همين ترتيب هم بالا مي آيند و شايد برايشان سخت باشد که کتاب هاي چاپي بخوانند و از طريق اينترنت هرچه ميخواهند مطالعه ميکنند.»
او افزود: «البته به نظرم تا زماني که همه کتاب ها شکل ديجيتال پيدا کنند سالهاي زيادي طول ميکشد و نسل ما و قبل و بعدش هنوز عادت به مطالعه کتاب چاپي دارد و با کتاب انس گرفتهاند و هيچ چيزي نميتواند جاي کتاب را برايشان پر کند.»
مشاور شهردار تهران با اشاره به مزيتهاي کتاب توضيح داد: «کار با کتاب بسيار راحتتر از وسايل الکترونيکي است و مي توان با آن مانوس شد و در هر زمان و مکاني قابليت استفاده را دارد. همچنين خيلي از مطالبي را که نياز به تمرکز دارد و مسايل پيچيده را به راحتي ميتوان در يک کتاب چند بار خواند و تحليل کرد. آسيبي که از طريق وسايل الکترونيکي هم به انسان وارد ميشود در مورد کتاب صدق نميکند.»
بهاره رهنما هم با اشاره به اينکه فضاي مجازي بر ميزان مطالعه در جامعه تاثير گذاشته است، گفت: «گسترش فضاي مجازي و شبکه هاي اجتماعي، مردم ديگر کمتر از گذشته ممکن است به سراغ کتاب بروند، اما ميتوان با ايجاد برنامههايي فرهنگي، زمينهساز رونق کتابخواني در کشور شد. همچنين کتاب با وجود همه اين مسايل فراموش نميشود و قابل حذف شدن نيست زيرا که علاقهمندانش همچنان با آن مانوس هستند.»
از نبود سانسور تا استقبال از تکنولوژي در جهت رونق کتاب
کارشناسان حوزههاي مختلف هميشه ميتوانند راه حلهاي مناسب و خوبي را درباره چگونگي رونق دوباره حوزه کتاب ارائه کنند زيرا که از بيرون به اين مسئله نگاه ميکنند و ميتوانند با ديد بازتري نواقص را مطرح کنند.
زيباکلام در جواب اينکه در مقابل هر کدام از اين معضلات چه راهکارهايي مي توان در پيش گرفت توضيح داد: «متاسفانه فضاي مجازي تنبل مان کرده است و زماني را که بايد صرف خواندن مطالب جدي کنيم پاي تلگرام مي گذرانيم. البته تمام زماني که فرضا پاي تلگرام مي رود، زمان بيهوده اي نيست اما از هر 100 ساعتي که هر فرد به وب گردي مي گذراند شايد 10 يا 15 ساعتش مفيد باشد. در مورد سانسور نيز برخي معتقدند که مي تواند منجر به بروز خلاقيت شود. يعني نويسنده و ناشر را وادار به تفکر بيشتر براي پيدا کردن راهي جهت گذر از اين مانع کند. حکومت ما در مورد همه چيز نظرات خود را دارد، از تاريخ و گذشته بگيريد تا آينده، از اخلاق و فلسفه تا انديشه و... و دوست ندارد آن چه مخالف با نظراتش است انتشار يابد اما اين باعث نشده نويسندگان، نوشتن را کنار بگذارند و ظرف 40 سال گذشته، جدال پايان ناپذير ميان نويسنده و مميز همواره در جريان بوده است.»
اين مدرس دانشگاه در مورد اين که چه راهکارهايي براي افزايش کتابخواني در ذهن دارد توضيح داد: «به عقيده من هر راهکار حکومتي براي افزايش کتابخواني محکوم به شکست است. من تنها راه احياي موقعيت فرتوت و بدبخت کتابخواني را، کاهش ابعاد سانسور مي دانم. پاسخ کوتاهم به سوال شما براي احيا کتاب خواني، کاهش ابعاد سانسور است.»
راکعي هم با اشاره به اينکه نبايد شيفته وار با تکنولوژي برخورد کنيم گفت: «اين مسئله در آينده احتمال دارد که رخ دهد و ديگر روزي برسد که کتاب هاي کاغذي جمع شوند و در موزه ها نگه داري شوند اما در اين زمان گذار نبايد شيفته تکنولوژي شد و بايد قدر کتاب و کتابخواني را بدانيم.»
او افزود: «نبايد در استقبال از تکنولوژي عجله کنيم زيرا که ممکن است دچار خسارت شويم، بايد تا زماني که کتاب هست از آن استقبال کرده و سعي کنيم حال که تکنولوژي گسترش پيدا کرده است کتاب هايي با کيفيت در زمينه فرم و محتوا مخصوصا براي نسل کودک و خردسال تهيه کنيم.»
کتابها و حوزههاي مورد علاقه اهالي فرهنگ، سياست و جامعه
فعاليت هاي چهره هاي شاخص جامعه هميشه از علاقه مندي هاي بخشي از مردم جامعه بوده و هست، در بحث کتاب هم اين مسئله صدق مي کند، اينکه چهره محبوب مردم چه کتابي مي خواند و به چه حوزه اي علاقه مند است. به همين منظور در ادامه با علاقه مندي هاي اين سه چهره سياسي، اجتماعي و فرهنگي آشنا مي شويم.
زيباکلام در مورد کتابي که اخيرا خوانده و کتابي که براي خواندن پيشنهاد مي کند هم گفت: «اخيرا کتابي خواندهام در مورد آن چه صدام حسين در دادگاه گفته بود. برايم جالب بود که اگر اين کتاب حقيقت داشته باشد ما با دو صدام حسين مواجه ايم! يکي صدامي که حکومت مان به ما معرفي کرده است و ديگري صدامي که در حسن اين اعترافات در دادگاه مي شناسيم. در مورد اين که چه کتابي را براي خواندن پيشنهاد مي کنم، نگاهم بيشتر به جوانان دهه 60 و 70 و کساني است که گذشته ايران را نديده اند و گمان مي کنم خواندن کتاب «ما چگونه ما شديم» به قلم خودم برايشان ضروري است. چون تنها راه بيرون آمدن از جنگل توهم توطئه را، شناخت گذشته ميدانم. اين کتاب زبان بسيار سادهاي دارد و کسي که تا سوم راهنمايي تحصيل کرده باشد از پس درکش برخواهد آمد.»
بهار رهنما، که هميشه از علاقه اش به کتاب و کتابخواني گفته است، درباره آغاز اين آشنايي ديرين گفت: «آنطور که در ذهن دارم، از ده سالگي جرقه علاقه من به کتاب آغار شد و با نسلي از خانواده مان که متولد دهه چهل بودند اين جرقه پرنورتر شد. خواهر و برادران دوقلويم و داييهايم همگي در اين علاقه نقش موثر و بسزايي داشتند.»
او درباره آثار و حوزه مورد علاقهاش بيان کرد: «رمان و نمايشنامه بيشتر چون خيلي به حرفه بازيگري ام کمک مي کند و کتاب «وقتي از دو حرف ميزنم از چه ميگويم» و «کافکا در ساحل» مواراکامي را خيلي دوست دارم.»
راکعي هم با بيان اينکه در حال حاضر مشغول انجام يک فعاليت پژوهشي براي پژوهشگاه علوم انساني است، توضيح داد: «شعر، روانشناسي آن (هرمنوتيک) و ترجمه از مسايلي است که در اين پژوهش به آن ميپردازم که بسيار هم به اين حوزه علاقهمند هستم. تمام کتابهاي مهم و مقالات بروز را در اين زمينه مطالعه ميکنم و به يافته هايي درباره ترجمه شعر رسيدهام و ميخواهم بگويم وقتي ميگوييم شعر غيرقابل ترجمه است، درست است يا نه؟ و اگر صحيح است شکل آن چيست تا بتوانيم شعر را با همان رنگ و شعريت آن و به شکل يک تجربه خوب عرضه کنيم.»
او افزود: «به دليل مسئوليت جديدم در شهرداري الان بيشتر در حوزه اجتماعي و فرهنگي به مطالبي گرايش دارم که در حوزه مديريت شهري باشد يا بتواند در اين زمينه به من کمک کند.»
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد
بازار