سازندگي/
متن پيش رو در سازندگي منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
«متري شيشونيم» برخلاف «ابد و يک روز» که فيلم بازيگر بود، تبديل به فيلمي شده که کارگردان را بيش از هرکس ديگري در فيلم ميبينيم. روستايي در کارگرداني اين فيلم کار سختي انجام داده که به ندرت فردي از همسن وسالان و کارگرداناني که سابقه اي مشابه با او دارند از عهده اين کار برمي آيند يا اينکه جسارت ساخت چنين فيلمي را پيدا ميکنند.
شايد تنها بتوان محمدحسين مهدويان را مشابه او دانست که تن به ساخت فيلمي با پروداکشن بزرگ و تعداد بازيگران و هنروران زياد ميدهد. با اين تفاوت که هنروران فيلم روستايي بيش از هزار نفر معتاد هستند که نيازها و مشکلات زيادي دارند و بايد براي انجام اين کار آنها را راضي کرد و با مشکلاتشان کنار آمد. تعداد بازيگران اصلي «متري شيش ونيم» کمتر از فيلم قبلي روستايي است.
نويد محمدزاده و پيمان معادي دو بازيگر اصلي آن هستند و پريناز ايزديار و فرهاد اصلاني تنها در يک و چند سکانس حضور دارند. هومن کيايي، مازيار سيدي، علي باقري و پيمان شريعتي بازيگران فرعي هستند که در بيشتر سکانسها در کنار دو بازيگر اصلي فيلم حضور دارند. محمدزاده و معادي در فيلم اول روستايي خوش درخشيدند و طبيعي است که اين کارگردان از آنها بخواهد در دومين فيلمش هم او را همراهي کنند.
معادي نقش مامور نيروي انتظامي و محمدزاده نقش قاچاقچي بزرگي را بازي ميکند که مدتها دستنيافتني بوده و ماموران به دنبال او بودند و بعد از دستگيري چند قاچاقچي خردهپا سرنخهايي را از او پيدا کرده و سرانجام او را دستگير ميکنند. نقطه اوج داستان دستگيري اين قاچاقچي باسابقه است و بعد از آن ما شاهد خردهداستانهايي هستيم که از تقابل اين مامور نيروي انتظامي و اين قاچاقچي بهوجود ميآيد. معادي تلاش زيادي کرده تا تصويري متفاوت از خود در مقايسه با «ابد و يک روز» بهجا بگذارد اما اين تلاشها تا اندازه زيادي هدر ميرود. لحن يکنواخت و بدون آکسان معادي کار دستش ميدهد.
او مدام و به سرعت در حال ادا کردن ديالوگهاي پر از جزئيات و سرنوشتسازي است که روستايي آنها را نوشته اما در اکثر مواقع آنها را چنان بدون حس و حال ادا ميکند که تاثير چنداني روي مخاطب نميگذارد و تماشاگر بايد تلاش کند به خوبي آنها را به خاطر بسپارد. محمدزاده هم هرچه در چنته داشته در اين فيلم رو کرده است و با نقشش در «ابد و يک روز» فاصله زيادي دارد.
او در رودروييهايي که با معادي دارد، مراقب است اندازه کاراکتر را حفظ کند و بيشتر از آن پيش نرود. درحاليکه معادي در اين مواقع گاهي بيشتر از آنچه بايد انرژي ميگذارد و از قالب اين شخصيت خارج شده و بازياش حتي تماشاگر را به ياد «جدايي نادر از سيمين» مياندازد. به سکانسهاي دادگاه دقت کرده و به لحن و ميزان آکسانگذاري معادي گوش کنيد، متوجه ميشويد که او چند بار از کاراکتر خود فاصله ميگيرد و تقابل اين دو شبيه کلکل و بحث و جدلي ميشود که در فيلم فرهادي اتفاق افتاده بود. از همه اينها که بگذريم بعد از تماشاي فيلم آنچه در ذهن ميماند نه بازي بازيگران بلکه صحنههايي از تجمع معتادان در زندان و آب پاشيدن محمدزاده روي سر آنهاست. همه اينها يعني اينکه «متري شيش ونيم» فيلم کارگردانش است نه بازيگراني که خوب يا بد از عهده بازي در اين فيلم برآمدند.
*گلاويژ نادري
بازار