اعتماد/
متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
«موارد حياتي براي بازگشت به مدرسه» نام ويديويي بود که در آستانه آغاز شروع سال تحصيلي در امريکا منتشر شد. سازندگان ويديو به بينندگان هشدار داده بودند که ديدن آن ممکن است بسيار آزاردهنده باشد، هشداري که کاملا بجا بود. ويديو از طريق گروه «عهد سندي هوک» انتشار يافت، يعني از جانب گروهي از والدين کودکاني که در تيراندازي مدرسه سندي هوک در سال 2012 کشته شدند. ويديو روايت کوتاهي است از شروع سال تحصيلي در يک مدرسه و دانشآموزاني که وسايل جديدشان را به دوربين معرفي ميکردند، کفش کتاني، قيچي و مداد رنگي، تخته اسکيت، جوراب ورزشي و تلفن همراه، وسايلي که در اين ويديوي تکاندهنده در نهايت براي فرار از دست مهاجم در حال تيراندازي و دفاع از خود و ارسال پيام خداحافظي براي خانواده به کار گرفته شدند. بازگشت به مدرسه در کشورهاي مختلف، هميشه شروع چالشهايي است که دانشآموزان، معلمان و والدين در هر جغرافيايي که باشند با آن مواجه ميشوند. اگر قرار بود براي چالشهاي بازگشايي مدرسهها در ايران ويديويي ساخته شود سناريو چه ميبود؟
سال گذشته در روزهاي آخر آذر ماه بود که دبستان و پيشدبستاني اسوه حسنه زاهدان دچار حريق شد. آتشي که جان چهار دختربچه را گرفت و نام اين مدرسه را در کنار مدرسههاي درودزن و شينآباد نشاند. حالا سالها است که پيش از شروع سال تحصيلي در کشور موضوع بخاريهاي ناايمن و ساختمانهاي فرسوده در رسانهها تکرار ميشود و هر سال صحبت از «جشن خداحافظي با بخاريهاي نفتي» از سوي مسوولان آموزش و پرورش به ميان ميآيد. امسال اين وعده هم از سوي سيدجواد حسيني، سرپرست سابق آموزش و پرورش - که پس از استعفاي بطحايي روي کارآمد - داده شد و هم سوي محسن حاجيميرزايي که حالا به عنوان وزير جديد آموزش و پرورش شناخته ميشود، خبر از برچيدن مدارس خشت و گلي تا آبان ماه داد و هم در مورد بخاريهاي نفتي گفت: «براي حذف بخاري نفتي از مدارس خوشبختانه اعتبار خوبي تخصيص داده شده و پولش هم به همه استانها پرداخت شده است. بخاري تمام مدارسي که علمک گاز به آنجا رفته، گازي خواهد شد. حتما تا قبل از شروع فصل سرما اين اتفاق خواهد افتاد.» ماههاي پيشرو فرصتي خواهد بود تا ميزان تحقق اين وعده مشخص شود. اما گذشته از کمبودهايي که در مواردي ممکن است امنيت و سلامت و گاه جان دانشآموزان را نشانه بروند، شروع سال تحصيلي دغدغههاي ديگري هم به دنبال دارد.
همين چند روز پيش بود که موضوع قيمت لوازم مدرسه در گزارش «از دفترهاي تعاوني تا دفترهاي 600 هزار توماني» روزنامه اعتماد مطرح شد. دفتر شايد يکي از سادهترين مواردي باشد که بايد در دست و بال دانشآموزان پيدا شود و قيمتهاي حداقل 30 هزار توماني همين يک قلم نشان ميدهد که تهيه يک کيف مدرسه با ابتداييترين لوازم مورد نياز براي مدرسه هم حالا تبديل به مسالهاي براي خانوادهها شده است. شايد براي همين است که امسال بيشتر از سالهاي گذشته ميتوان شاهد تلاش افراد و گروههاي مردمنهاد براي جمعآوري کمکهاي مردمي براي تامين لوازمالتحرير مدرسهها و دانشآموزان مناطق کمتربرخوردار بود. يکي از همين موسسهها در فراخوان جمعآوري کمک براي تهيه کيف مدرسه نوشته است که هر کيف شامل لوازم ابتدايي مدرسه 100 هزار تومان هزينه دارد، 100 هزار تومان يعني کيفي شامل سادهترين، ضروريترين و البته ارزانترين لوازم مورد نياز يک دانشآموز.
موضوع هزينه و کيفيت لوازمالتحرير البته تنها يک نمونه بسيار کوچک از موضوع بزرگتر تبعيض آموزشي است. در دولت حسن روحاني يکي از مواردي که هر سال به صورت جديتر مورد نقد و نگراني معلمان و فعالان صنفي فرهنگيان قرار گرفته است موضوع واگذاريها و خريد خدمات آموزشي از بخش غيردولتي است که به گفته آنها سهمگينترين آسيب را متوجه مناطق کمتربرخوردار ميکند، متوجه دانشآموزان مناطقي که تامين نيروي تدريس براي آنها قرار نيست از راه استخدام و قراردادهاي بلندمدت عملي شود. از سوي ديگر موضوع معلماني مطرح ميشود که با کمترين ميزان حقوق (که گاه تا 600 هزار تومان هم گزارش شده) از سوي پيمانکاران طرف قرارداد با آموزش و پرورش به کار گرفته ميشوند، کساني که هم مورد تبعيض قرار ميگيرند و گاه ممکن است تجربه کافي براي گرفتن نقش معلم را نداشته باشند. وزير آموزش و پرورش در نشست خبري روز شنبه خود در برابر خبرنگاران گفت: «آموزش و پرورش يک امر حاکميتي است و قابل واگذاري به بخش خصوصي نيست. موضوع خريد خدمات نيز روشي است که براي برخي مناطق که با کمبود نيرو و مشکل مواجه هستيم، اجرا ميشود. در اين مدارس از استانداردهاي آموزشي عدول نخواهد شد.» اما کساني که دغدغه اين موضوع را دارند فراموش نکردهاند که اين خريد خدمت گويا قرار است نقشي جدي در حساب و کتابهاي دولت ايفا کند. آنقدر جدي که به هنگام تقديم لايحه بودجه سال 98 بخشي از سخنراني حسن روحاني شد که دي ماه سال گذشته در صحن علني مجلس گفت: «ما براي هر دانشآموز به طور متوسط 4 ميليون تومان از خزانه مردم و بيتالمال هزينه ميکنيم، البته به طور متوسط، در حالي که اگر دولت بخواهد اين خدمت را از مردم بخرد و مردم خودشان اين کار را انجام دهند، حداکثر يک ميليون تومان ميشود که 4 برابر از پول بيتالمال براي يک دانشآموز هزينه ميکنيم در حالي که ميتوانيم اين را ارزان کنيم.» از همان زمان منتقدان اين سخن رييسجمهوري هميشه اين سوال را مطرح کردهاند که اين «ارزانتر» شدن قرار است به چه قيمتي تمام شود؟
روز گذشته يک ميليون و ۴۳۶ هزار دانشآموز کلاس اولي به مدرسه رفتند تا آمار کل دانشآموزان کشور به ۱۴ ميليون و ۶۵۰ هزار نفر برسد. جمعيت دانشآموزان ايراني از کل جمعيت کشورهايي مانند پرتغال، يونان، نروژ، بلژيک، دانمارک، سوييس و غيره بيشتر است. جمعيت دانشآموزي ايران براي تشکيل يک کشور مستقل کفايت ميکند و اين توصيف خوبي است براي پي بردن به ميزان اهميت و گستردگي چالشهايي که اين کشور بدون مرز پيش روي خود دارد. چهره 1.5 ميليون نفر از اين جمعيت روز گذشته منتشر شد، با چهرههاي خندان و گاهي ترسيده، با همان خندهها و گريههاي اول مهر که سالهاست عکسهايشان منتشر ميشود. چالشهاي آموزش و پرورش هر قدر پررنگ هم که باشد، روز اول مهر اولين سال دبستان هميشه آنقدر پررنگ است که حال و هواي تمام آنهايي که روزگار مدرسه را پشت سر گذاشتهاند، عوض ميکند. آموزش و پرورش به اندازه يک کشور نيروي يادگيرنده دارد، کساني که اين سيستم را تعيين ميکنند در سالهاي ادامه تحصيل بايد به خندههاي اول مهر کلاس اولشان دل خوش کنند يا به اشکهايش.
بازار