حمايت/ « ذوقزدگي صهيونيستها از ناآراميهاي لبنان » عنوان سرمقاله روزنامه حمايت نوشته حسن هاني زاده است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
1. حوادث اخير لبنان و تظاهرات خياباني در اين کشور که در نتيجه توطئه مشترک جريانهاي داخلي و قدرتهاي منطقهاي و فرا منطقهاي طي روزهاي گذشته شدت يافته، بخشي از پازل طراحيشده براي بهاصطلاح حذف مقاومت از چارچوب معادلات سياسي اين کشور به شمار ميآيد. جريان 14 مارس در سالهاي اخير تلاش کرده بود که ناکارآمدي دولت «سعد حريري»، نخستوزير غربگراي لبنان را متوجه جريان 8 مارس کند. به همين دليل، نوعي تقابل سياسي جدي بين جريان 14 و 8 مارس – همپيمان حزبالله - آغاز و جريان 14 مارس که متحد اصلي عربستان، آمريکا و هوادار رژيم صهيونيستي است، ميکوشد با انتساب مشکلات اقتصادي به حزب رقيب، خود را از اعتراضات مردمي در امان نگه دارد.
2. بدهيهاي خارجي لبنان اکنون از مرز 85 ميليارد دلار، معادل يک و نيم برابر توليد ناخالص داخلي اين کشور گذشته و دولت قادر به بازپرداخت بدهيهاي خود نيست.
علاوه بر اين، قوه مجريه اين کشور در تأمين بودجه سال آتي با مشکلات عديدهاي دستوپنجه نرم ميکند و براي جبران کسري بودجه، دست به دامن پارلمان شد تا از طريق افزايش ماليات سوخت و نرمافزار واتساپ، هزينههاي خود را تأمين کند. افزايش قيمت سوخت و بستن ماليات بر پيامرسان محبوب لبنانيها در کنار آتشسوزيهاي هفته گذشته در جنگلهاي کوهستاني و تعلل دولت در اطفاي آن، خشم مردم را برانگيخت و مشکلات معيشتي را بر اقشار متوسط و ضعيف اين کشور مضاعف کرد. نخستوزير هفته گذشته بهجاي پاسخگويي به مطالبه عمومي، احزاب سياسي کابينه را در ناکارآمديهاي اخير متهم کرد و به آنها مهلتي 72 ساعته داد تا راهحلي براي خروج از بحران اقتصادي ارائه کنند! از سوي ديگر، سيد حسن نصرالله در سخنراني روز شنبه خود، از مسئولين دولتي خواست که بهجاي فرافکني، مسئوليتپذير باشند و جهادي عمل نمايند.
3. هرچند اعتراضات مدني در لبنان، مسبوق به سابقه است و هر از گاهي رخ مينمايد اما کدهايي در اعتراضات وجود دارد که نشان ميدهد ناآراميهاي روزهاي گذشته باب ميل رسانههاي منظومه غربي، عربي، صهيونيستي است.
اندکي پس از آغاز تظاهرات، اغتشاشات خياباني بهصورت گسترده از سوي رسانههاي اجتماعي و شبکههاي ماهوارهاي عربستان و ارتجاع منطقه و نيز رسانههاي غربي بازتاب پيدا کرد. از باب مثال، شبکه العربيه کوشيد با رپرتاژهاي کاملاً غرضورزانه، اعتراضات را به عملکرد وزراي منسوب به جريان 14 مارس و حزبالله منتسب کند و القا نمايد که مردم از حضور مقاومت اسلامي در عرصه سياسي ناراضياند.
واکنش صهيونيستها نيز هم در اين ميان قابلتوجه و البته تأمل است. عليرغم اينکه سران رژيم صهيونيستي در قبال اعتراضات لبنان، سکوت اختيار کردهاند اما رسانههاي اين رژيم، شادي زائدالوصف خود در خصوص آغاز اين تحولات را نتوانستند پنهان کنند و با پوشش تقريباً کامل آنچه در حال وقوع است، آن را بزرگترين اعتراض سالهاي اخير توصيف کردند. برخي تحليلگران صهيونيست هم با گرفتن ماهي از آب گلآلود، سخن برخي مخالفان داخلي را تکرار کرده و ادعا کردند که فرياد مردم لبنان، در حقيقت، فرياد عليه سيطره حزبالله بر مقدرات اين کشور است. واکاوي برخي شعارهايي که عليه ايران و حزبالله سر داده ميشود، خوراک پروپاگانداي ضد مقاومت اسرائيليها بود و کوشيدند با ذوقزدگي کودکانه، به جوانان لبناني توصيه کنند که بايد در پي مسدود کردن راه نفوذ ايران در لبنان باشند.
4. نکته بعدي اينکه در خلال اعتراضات، برخي از معترض نماها که از سوي برخي گروههاي معاند با حزبالله خط ميگيرند، شعارهايي عليه مقاومت سر داده و به برخي از دفاتر و مراکز اين گروه پيشتاز سياسي حمله کردند. اين در حالي است که سياسيون ضربه خورده از حزبالله نيز همنوا با اين جماعت، مقاومت اسلامي را مقصر بحران فعلي در لبنان معرفي کردهاند.
حزبالله در دولت و پارلمان اين کشور، وزير و نماينده دارد اما انتساب همه مشکلاتي که به دليل بيکفايتي دولت سعد حريري طي ساليان متمادي شکلگرفته و گرفتن انگشت اتهام بهسوي آن، صرفاً به اين دليل که هدف تحريمهاي آمريکا قرار دارد، شيطنتي کاملاً طراحيشده است.
دور از انتظار هم نبوده و نيست که گروههاي لبناني برخوردار از حمايت غرب و کوتولههاي منطقه، سياست حمايتگرانه حزبالله از گروههاي مقاومت را به اين بهانه برنتابند و آن را سکويي براي تضعيف حزبالله قرار دهند.
5. از سوي ديگر، گاوبندي عربستان با دولت سعد حريري نيز قابلتوجه است. در خبرها آمده بود که اتباع آل سعود، در حال ترک عربستان هستند تا وجهه امنيتي اعتراضات را افزايش داده و وانمود کنند که مقصر همه مصائب اخير، حزبالله است که اجازه کار و حل مشکلات را به دولت نداده. مقامات اين جنبش جهادي اما با درک شرايط حساس کنوني و توطئهاي که براي ناآرامي لبنان تدارک ديده شده، به دنبال آرام کردن اوضاع در اين کشور هستند تا گزک به دست فتنه گران سعودي نيفتد. علاوه بر اين، تحولاتي که همزمان با اعتراضات لبنان در منطقه رخداده از جمله حمله ترکيه به شمال شرق سوريه، ناآراميهاي عراق و انتقال هزار تفنگدار دريايي آمريکايي مستقر در سوريه به غرب عراق، همگي در چارچوب راهبرد سياسي، امنيتي، نظامي براي تضعيف محور مقاومت طراحي و تدوينشده است. به تعبير روزنامه «الاخبار»، تظاهرات خشونتآميز در برخي شهرهاي عراق و لبنان، سناريوي جديد آمريکا، انگليس و عربستان براي فتنهآفريني و آشوب در اين کشورها و سرپوش گذاشتن بر شکست در جنگ يمن است.
بنابراين، اين رويدادها که از ماهها قبل کليد خورده، پروسهاي کاملاً برنامهريزيشده از سوي برخي جريانهاي داخلي بهويژه ائتلاف ۱۴ مارس با همراهي آل سعود و آمريکا بهمنظور خارج کردن حزبالله از ساختار قدرت است و تلاش ميکنند تا بهنوعي بر اين موج سوار شده و مردم را عليه دولت و گروه 8 مارس تحريک کنند.
به نظر ميرسد که با روند پيش رو، سناريوي احتمالي بعدي به اين ترتيب است که «سعد الحريري» از رياست کابينه استعفا دهد و «ميشل عون»، رئيسجمهور لبنان، تحتفشار تشکيل کابينهاي بدون حضور جريان مقاومت قرار گيرد تا از اين رهگذر، توهم به محاق بردن مقاومت از سپهر سياسي لبنان فراهم شود.
بازار