کيهان/
متن پيش رو در کيهان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
اين روزها و در حالي که کشور با مسائل جدّي اقتصادي و معيشتي روبهرو است و دشمن نيز تمامقد تلاش ميکند تا از اين نقطه ضعف ماهي درشتي براي خود صيد کند ، رئيسجمهور کشورمان ترجيحش اين است که همچنان به طرح مسائل دو قطبي و حاشيهاي که هيچ ثمري جز راديکاليزه کردن فضاي سياسي کشور ندارد، بپردازد.
حجتالاسلام روحاني روز چهارشنبه گذشته در آيين در آئين بازگشايي دانشگاهها و مراکز آموزش عالي کشور در دانشگاه تهران در اظهاراتي بيربط به مراسم بازگشايي دانشگاهها گفت: «دعوا سر برجام نيست، مسئله بالاتري است. يک عده ميگويند وقت تلف ميکنيد با خارجيها حرف ميزنيد. ما بايد قوي شويم و خارج را تهديد کنيم، روزي در برابر ما به زانو درميآيد. پيشرفت و آينده کشور در سايه تعامل با دنيا به دست ميآيد يا تقابل با آن؟ 41 سال است ما هنوز به جواب راهبردي نرسيدهايم. برخي ميگويند دشمن خبيث است و بايد با او دوئل کرد و زد و کشت يا کشته شد. عدهاي در مقابل ميگويند بايد تعامل کرد. 40 سال است بحث ميکنيم، پس اگر به نتيجه نرسيدهايم راهش اين است که در همهپرسي از مردم بپرسيم».
دو قطبي جديد؛ «همهپرسي-معيشت»!
اين اظهارات رئيسجمهور در حالي مطرح شد که وي شش سال قبل اين نسخه را به اجرا گذاشت و پاسخ آن را با عهدشکني و دهنکجي اروپا و آمريکا گرفت. آقاي روحاني، چنان تصويري به دست ميدهد که انگار نه در مهر 98 بلکه فروردين 92 سخن ميگويد!
دوقطبي خودساخته روحاني درباره تعامل و زد و خورد با دنيا از آن دست دوقطبيهايي است که هدفي جز انحراف اذهان از واقعيت صحنه دنبال نميکند. سخنان رئيسجمهور درباره تعامل با دنيا در حالي است که ايران با همه کشورهاي دنيا جز آمريکا در تعامل است و در نتيجه از اين سخنان تنها ميتوان مذاکره و تعامل با آمريکا را برداشت کرد.
اين در حالي است که روحاني ۷آبان ۹۶ که براي دفاع از وزراي پيشنهادي نيرو و علوم به مجلس رفته بود، گفته بود «[آمريکاييها] به بعضي از کشورهاي شرق آسيا پيغام ميدهند که با ما مذاکره کن؛ اين کشورها مگر ديوانه شدهاند که با شما مذاکره کنند؟ شما [آمريکاييها] علناً مذاکره ديروز را زيرپا ميگذاريد.»
از سوي ديگر از سال ۹۶ تاکنون يکي از ثابتترين موضوعاتي که به عنوان يک مسئله فرعي مورد توجه اتاق فکرهاي دولت قرار گرفته، مسئله رفراندوم يا همهپرسي است. اصلي مهم در قانون اساسي که در موارد صرفاً استثنايي کاربرد دارد، اما طراحان عمليات رواني در دولت طي چند سال اخير به قدري به بهانههاي خردهرخدادهاي مختلف ضرورت استفاده از چنين اصلي را در قانون اساسي در تريبونهاي مختلف تکرار کردهاند که گويي گمشده امروز کشور برگزاري رفراندوم است و همه مشکلات مردم در حوزه اقتصادي و معيشتي مرتفع شده و تنها معضل باقي مانده کشور، برگزاري همهپرسي است.
حاشيهسازي با حمله به شوراي نگهبان!
رئيسجمهور هچنين 17 مهرماه در نشست هيئت دولت درخصوص انتخابات و شوراي نگهبان، حرفهاي عجيب و البته بيسابقهاي را مطرح کرده و با بيان اينکه «بهترين مجلس در طول تاريخ انقلاب اسلامي مجلس اول بود»، گفته است: «در آن مجلس، نظارت به اين شکل وجود نداشت و حتي شوراي نگهبان و اينهمه دفاتر نظارتي وجود نداشت و همه از جناحهاي مختلف آمدند و ثبتنام کردند؛ حتي منافقين هم در آن انتخابات ثبتنام کردند. همچنين گروههايي مانند دفتر هماهنگي، نهضت آزادي و جبهه ملي نيز ثبتنام کردند و بهترين انتخابات و بهترين مجلس ثمره آن بود.»
حجتالاسلام روحاني افزوده است: «نبايد اينقدر سختگيري کرده و فشار بياوريم و فکر کنيم هرچه اين فيلتر را تنگتر کنيم، نتيجه مثبتتري خواهد داشت چراکه «مردم خودشان خوب ميفهمند و بهترينها را انتخاب ميکنند.»
تخريب جديد و تقريبا بيسابقه شوراي نگهبان توسط رئيسجمهور به عنوان يک نهاد انقلابي حافظ اسلاميت نظام و مورد تاکيد جدي امام(ره) و رهبري انقلاب در نوع خود قابل تامل است؛ چرا که رئيسجمهور تمام روند از ثبتنام تا انتخاب و دريافت اختياراتش را از قانون اساسي کسب ميکند و بعد از آنکه سر کار ميآيد به آن ميثاق ملي و مفسرش يعني شوراي نگهبان حمله ميکند. اين رفتار رئيسجمهور به عنوان مجري قانون اساسي در نوع خود طنز تلخي است و گوياي يک رفتار دوگانه عميق است که متاسفانه از آقاي روحاني بسيار ديده شده است؛ بدين شکل که به نام رفتار فراجناحي، عميقترين رفتارهاي حزبي و گروهي را به اجرا ميگذارند، به نام وحدت، شديدترين دوقطبيها را ميسازند و به نام قانون اساسي، به قانون اساسي ضربه ميزنند.
اظهارات شاعرانه به جاي اقدام و عمل!
رئيسجمهور همچنين روز دوشنبه22 مهر ماه، پس از ۲۰ ماه دوري گزيدن از رسانههاي داخلي، به جمع خبرنگاران آمد اما مجموع اظهارات وي، فاقد گزارش ملموس از کارنامه و دستاوردهاي دولت بود. به همين دليل هم روزنامههاي حامي دولت، به جاي تيترکردن اظهارات اقتصادي روحاني ترجيح دادند، قسمتي مبهم و شاعرانه از سخنان وي را تيتر کنند. روحاني مجدداً با پيشکشيدن موضوع مذاکره با آمريکا گفت: «هر زماني که بدانم ملاقاتي و جلسهاي مشکل ملت ايران را حل ميکند و منافع ملت ايران را تأمين ميکند، در آينده هم اين کار را خواهم کرد و آماده هستم براي فداکاري و ايستادگي و افتخار ميکنم که براي منافع ملي و ملتم، قرباني شوم.»
اين براي دومين بار بود که روحاني در ماههاي اخير از قرباني کردن خود براي منافع ملت صحبت کرده است.
همين موضوع را پاد «پايگاه اطلاعرساني دولت» نزديک يک ماه پيش در صفحه توئيتري خود منعکس کرد که نگاهي به کامنتهايي که زير اين پست پايگاه دولت از سوي کاربران اين شبکه اجتماعي درج شده است، نشان ميدهد که چندان واکنش مثبتي به اين سخنان رئيسجمهور وجود ندارد.
فارغ از اين بحث که اينکه چه جلسهاي قرار است انجام بگيرد که رئيسجمهور قرار است در آن حضور يابد و قرباني شود، دولتمردان بايد بهجاي سخنان معماگونه، با مردم صادقانه و شفاف صحبت کنند موضوعي که همواره دولت شعار آن را داده و دولتمردان از شفافيت و محرم دانستن مردم صحبت کردهاند.
اينکه عاليترين مقام اجرايي کشور سخناني معماگونه و ابهامانگيز بيان کند و سپس مردم را دچار سردرگمي کند نه براي کشور خوب است نه در اداره مشکلات و مصائبي که امروز مردم گرفتار آن هستند گشايش ايجاد ميکند. از سوي ديگر سؤال اينجاست که چرا بايد روحاني خود را قرباني کند. متاسفانه مردم بعضا دچار مشکل و قرباني برخي اهمالکاريهاي همين مسئولان هستند. از اين جهت بيشتر از اينکه رئيسجمهور خود را قرباني کند، نيازمند مديريت درست است تا مردم قرباني روند مشکلآفرين نشوند.
به جاي جنگ رواني مشکلات را حل کنيد
رهبر معظم انقلاب اسلامي شنبه 27 مهرماه و همزمان با اربعين حسيني و در مراسم عزاداري دانشجويان در حسينيه امام خميني(ره) در سخنان کوتاهي فرمودند: «به من گفتند که شما صحبت کنيد. ما هميشه در حال صحبت کردنيم. اگر آن مقداري که من و امثال من صحبت ميکنيم ، مانند آن کار کنيم همه دنيا آباد ميشود.»
بارها شاهد بودهايم که بسياري از فرصتهاي کشور در سالهاي پاياني دولتها صرف اقدامات حاشيهاي شده که اين امر صدمات زيادي به کشور وارد کرده که از جمله ميتوان به ايجاد دوقطبيهاي کاذب و نظريهپردازيها و حاشيه سازيهاي بيفايدهاشاره کرد.
حالا که شش سال از عمر دولت تدبير و اميد ميگذرد و کمتر از دو سال از زمان اين دولت باقي مانده، ضروري است که دولت به خود آمده و با دوري از حاشيهسازي، حداقل از فرصت باقي مانده براي بهبود وجهه خود در ميان مردم و عمل به وعدههاي خود استفاده کند.
بازار