پشیمان از ائتلاف
صبح نو/ متن پيش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست با اينکه برخي چهرههاي سياسي اصلاحطلب، از حضور همهجانبه در انتخابات سخن ميگويند، ليکن هنور تعدادي ديگر با بهانه قرار دادن نظارت شوراي نگهبان، از سياست ليست ندادن در انتخابات دفاع ميکنند. جواد امام: ليست نميدهيم روز گذشته جواد امام، فعال اصلاحطلب و چهره نزديک به رييس دولت اصلاحات، درباره نوع فعاليت اصلاحطلبان در انتخابات پيش رو، به نقل از خاتمي گفت: «ما در انتخابات شرکت ميکنيم اما شرکت در انتخابات لزوما دادن ليست نيست؛ بنابراين در جاهايي ميتوانيم ليست ارائه دهيم که کانديدا داشته باشيم. اگر قرار باشد کانديداهاي ما زير تيغ استصواب قرار بگيرند و رد صلاحيت شوند و ما کانديدايي نداشته باشيم، عملا ارائه ليست ميسر نخواهد بود». او با بيان اينکه اظهار نظر خاتمي به معناي مشارکت مشروط در انتخابات نيست، گفت: «کانديداهاي ما حضور پيدا خواهند کرد و اين بستگي به شرايط برگزارکنندگان در انتخابات دارد که تا چه ميزاني، کانديداهاي اصلاحطلب را بخواهند تاييد صلاحيت کنند». او در بخش ديگري از اظهارات خود، بنا بر روال بقيه اصلاحطلبان که همزمان با حمله به نهادهاي نظارتي، از گفتوگو و رايزني با آن دفاع ميکنند، درباره ميانداري يک فرد از ميان اصلاحطلبان براي رايزني با شوراي نگهبان مثل عارف، بيان کرد: به هر حال يکي از وظايف شوراي عالي سياستگذاري، تعامل با برگزارکنندگان انتخابات و شوراي نگهبان و هياتهاي نظارتي است و يقينا اين موضوع را به فال نيک ميگيريم. اگر شوراي نگهبان اين بستر را فراهم کند يقينا اصلاحطلبان از اين رايزنيها استقبال ميکنند. او در بخش ديگري از اظهارات خود، در کمال تعجب از شوراي نگهبان خواست تا براي امر گفتوگو، از عارف، رييس فراکسيون اميد رسما دعوت به عمل آورد. پايان دوره ائتلاف؟ اظهارات جواد امام که به صور مختلف از سوي بقيه اصلاحطلبان نيز در حال تکرار شدن است، البته يک باطني نيز در خود نهفته دارد؛ آن هم اينکه اصلاحطلبان در زمين انتخابات مجلس آينده، در صورت مناسب نديدن شرايط، به قيمت حتي ليست ندادن، حاضر نخواهند بود با جبهه رقيب خود ائتلاف کنند؛ مسالهاي که در دوره قبلي انتخابات در سال 94، به آن دست زدند و برخي چهرههاي نزديک به علي لاريجاني را در ليست خود که نام اميد را يدک ميکشيد، جاي دادند. البته هدف اصلاحطلبان در آن برهه زماني، کسب اکثريت کرسيهاي مجلس بود که در راستاي همان غايت نيز خود را در مقام موتلف جريان رقيب خود ديدند. آنها براي اينکه اين اقدام خود را در چشم مخاطبان خود موجه جلوه دهند، به رقيب پسوند «ميانهرو» چسباندند و آنها را موافق برجام و طرفدار تعامل با جهان معرفي کردند. اين در حالي بود که مخالفان سياسي خود را با عنوان اصولگرايان تندرو از صحنه به در کردند. سياست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم مبني بر ائتلاف با اصولگرايان بهزعم خودشان ميانه، براي آنها هزينههاي زيادي به همراه داشت. چهرههاي بهاصطلاح اصولگراي حاضر در ليست اميد، بلافاصله پس از حضور در پارلمان، جمع اميديها را ترک گفته و ذيل فراکسيوني تحت عنوان «مستقلين» به کاربست منويات مراد خويش يعني علي لاريجاني مشغول شدند. فراکسيون مستقلين در مجلس دهم، توانست اکثريت را به خود اختصاص بدهد و با همين وضعيت و با يارگيري از دو فراکسيون ديگر مجلس يعني «اميد» و «ولايي»، معادلات را در بزنگاههاي مختلف بنا بر پسندهاي خويش بنويسد. ميانداري سياسي مستقلين در مجلس، باعث شد تا پارلمانتاريستهاي اصلاحطلب در موارد عديده، نتوانند برخلاف پيشبينيهاي خود به مطلوب مورد نظر دست يابند؛ موضوعي که مثلا در مورد افتادن علي مطهري از نايبرييسي مجلس بهطور عيان خود را نشان داد؛ آنجا که فراکسيون مستقلين ضمن دوريگزيني از فراکسيون اميد و همنشيني با فراکسيون ولايي، زمينه مناسب براي بالاآمدن آقاي مصري، رقيب مطهري را فراهم آورد. رويکرد دوگانه مستقلين(همان اصولگرايان بهاصطلاح ميانهرو) در قبال اصلاحطلبان مجلس، آنها را به اين فکر انداخته تا در کارزار انتخابات آينده مجلس، مستقلا حضور يابند، تا جايي که اسماعيل گراميمقدم، سخنگوي حزب اعتماد ملي، بر لزوم حضور اصلاحطلبان در مجلس آينده، به شکل «اقليت تاثيرگذار» به جاي «اکثريت ائتلافي» تاکيد کرد. گلهمند از بدعتها گراميمقدم با بيان اينکه قطعا اگر در آينده ائتلافي صورت بگيرد، کاملتر از ائتلافهاي گذشته با اعتدالگرايان يا اصولگرايان معتدل خواهد بود، گفت: در سالهاي اخير جبهه اصلاحات در مورد ائتلاف انتخاباتي به تجربهاي دست يافته است که البته اين تجربه با بدعتهايي نامناسب همراه بود. برخي طيفها و چهرههاي سياسي به قواعد پيروزي و اخلاقمداري تن ندادند. اين بخشي از ايرادهاي جدي اصلاحطلبان است که با جديت تمام به دنبال آسيبشناسي آن هستيم؛ اما بايد اين واقعيت را نيز در نظر گرفت که اصلاحطلبان در انتخابات دورههاي گذشته، ائتلافي بر سر آرمانهاي خود با انديشه و آرمانهاي جريان اعتدالگرا يا اصولگرا نداشتهاند، بلکه آن ائتلاف حول محور عدم ورود تندروها به مجلس، شوراها يا رياستجمهوري بوده است. اشتباههاي گذشته ائتلاف جبران نميشود وي در ادامه تلاش ميکند تصويري اميدبخش و همراه با فايده از ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرايان در انتخابات سال 94 ترسيم کند. او در اينباره تاکيد کرد: «باتوجه به اين هدف، اصلاحطلبان در آن ائتلاف هم موفق عمل کردهاند؛ حضور اعتدالگرايان اصولگرا و اصلاحطلب در صحنه انتخابات و پيرو آن حضور در مجلس باعث و باني آن شد که قوانين تند و افراطي تصويب نشود و بتوانيم کشور را بر اساس سياستها و رويکردهاي اعتدالي اداره کنيم. اصلاحطلبان نبايد از دستاوردهاي ائتلافهاي گذشته نااميد باشند. همچنين نبايد اميد داشته باشيم که لزوما همه اشتباههاي گذشته که در پي ائتلاف ايجاد شد، جبران شود». گراميمقدم با اشاره به ترکيب نمايندگان مجلس پنجم که جناح چپ(اصلاحطلبان بعدي) واجد اقليت در آن بود، از لزوم بهرهگيري از مدل حضور آن سال اصلاحطلبان در انتخابات پيش رو گفت و تصريح کرد: «اگر به گذشته نگاه کنيم و بهطور مشخص مجلس پنجم را مدنظر قرار دهيم، ميبينيم که در آن مجلس يک اقليت موثر اصلاحطلب حضور داشتند، به طوري که در شهر تهران وقتي ردصلاحيت گستردهاي صورت گرفت، فقط 15 نفر از اصلاحطلبان به مجلس راه پيدا کردند؛ اما تجربه آن دوره نشان ميدهد که همان 15 نفر چه تاثيرات مفيدي بر مصوبات مجلس داشتند. در مجموع لازم است که اصلاحطلبان باتوجه به شرايط فعلي، اقليتي موثر را به هر نوع ائتلاف کمي ارجحيت بدهند و به دنبال کيفيت فهرستهاي انتخاباتي خود باشند و ماندگاري انديشه اصلاحطلبي را دنبال کنند».